شناخت بنی‌امیه با اشعار یزیدبن‌معاویه

15:19 - 1401/06/03

يزيد به عنوان حاکم اسلامی و نمودی برجسته از دوران بنی‌امیه، در توهين آشکار به دين، ميگسارى، ميمون‌بازى و گفتن اشعار كفرآميز نامدار و مشهور است.

یزید

نگاهی به شخصیت و سبک زندگی یزید بن معاویه، فضای فکری و جهان‌بینی بنی‌امیه را نشان می‌دهد. یزید بن معاویه انسانی ميگسار، سگ‌باز، میمون‌باز و ولنگار از لحاظ شخصیتی و در توهين علنى به دين اسلام و سرودن اشعار كفرآميز نیز سرآمد دیگران بود. تصور کنید چنین شخصی، حاکم جامعه‌ی اسلامی است! چه انتظاری از چنین حکومتی با چنین حاکمی باید داشت؟!

در این نوشتار با محوریت اشعاری از یزید، به هویت‌شناسی بنی‌امیه می‌پردازیم.

به تعبیر شهید مطهری رحمه‌الله علیه، « یزید در جهان اسلام اول کسى است که در شعر خودش، مفاهیم معنوى و مذهبى و اخلاقى را به مسخره گرفت و بى‌‏پرده دم از لذت و عیش و شراب و شاهد و این‌ها زد».[1]

محتوای اشعار یزید

یزید در اشعار خود، حقیقت اعتقادات خود را بروز داده است. در برخی اشعار که ناظر به جنایتی است که با دستور او در کربلا رخ داد، اوج خباثت و کینه‌ورزی هویداست، درحالی‌که حرکت امام حسین علیه‌السلام از ابتدا تا شهادت در راستای رضایت الهی بوده است.

1. نیت شیطانی یزید: یزید بن معاویه در اشعاری، ریشه‌ی تصمیمات خود در جریان کربلا را قبیله گرایی و بغض و کینه نسبت به انتقام از رسول خدا صلی‌الله علیه و آله به خاطر کشته‌های بدر بازگو می‌کند؛

 

«لَيْتَ أَشْياخي بِبَدْر شَهِدُوا      جَزِعَ الْخَزْرَجُ مِنْ وَقْعِ الاَسَلْ

فَأَهَلُّوا وَ اسْتَهَلُّوا فَرَحاً          ثُمَّ قالُوا يايَزيدُ لاتَشَلْ

لَسْتُ مِنْ خِنْدَفَ إِنْ لَمْ أَنْتَقِمْ        مِنْ بَني أَحْمَدَ، ما كـانَ فَعَلْ»[2]

«كاش بزرگان من كه در جنگ بدر، کشته‌شده بودند، امروز می‌دیدند كه قبيله خزرج چگونه از ضربات نيزه به زارى آمده است. در آن حال، از شادى فرياد می‌زدند و می‌گفتند: اى يزيد! دستت درد نكند!

من از فرزندان «خندف» نيستم، اگر از فرزندان احمد [رسول خدا صلی‌الله عليه و آله] انتقام نگيرم».

2. کفر اعتقادی یزید: یزید به‌روشنی، نزول وحی بر پیامبر صلی‌الله علیه و آله از سوی خداوند را مورد مناقشه قرار داده و دست به انکار آن می‌زند؛

«لعِبَتْ هاشمُ بالملکِ فلا             خبرٌ جاءَ ولاوحی نَزَلْ»[3]

«بنی‌هاشم با سلطنت و حکومت بازی کردند وگرنه خبری نیامده بود و وحی نازل نشده بود».

توجه کنید حاکم به ظاهر مسلمان، چنین اعتقادی را نسبت به دین و احکام شریعت داشته است.

3. فساد اخلاقی حاکم مسلمین

دسته‌ای دیگر از اشعار حکایت‌گر عیاشی و بی‌بندوباری یزید است؛

«مَعْشَرَ النِّدمان قوموا        وَ اسْمَعوا صَوْتَ الْاغانى‏

وَ اشْرَبوا کَأْسَ مُدامٍ‏          وَ اتْرُکوا ذِکْرَ الْمَعانى»[4]

«دوستان! ندیمان! بپا خیزید! صداى موسیقى را، اغنیه‌‏ها را گوش کنید! جام‌ می‏‌ دمادم بنوشید! و ذکر معانى و اخلاقى را رها کنید!»

تصور اینکه حاکم اسلامی که باید الگوی مردم باشد، در مورد کسب اخلاق، چنین نگاهی داشته باشد، غم‌انگیز است. او در این اشعار، عیش و نوش، موسیقی و شراب خواری را در برابر دستورات اخلاقی برتر می‌داند.

 با توجه به نکاتی که از اشعار یزید به دست آمد، معلوم شد که دین برای او ابزاری بوده تا اهدافش را پیش برد. در واقع یزید باورهای ضد دینی زیادی داشته است. توجه به باورها و رفتارهای یزید، به عنوان حاکم اسلامی، ضرورت و اهمیت قیام امام حسین علیه‌السلام را نشان می‌دهد.

پی‌نوشت
[1] مجموعه آثار شهید مطهری، ج23، ص349.
[2] معالم المدرستين علامه عسکری، ج3، ص161.
[3] تذكرة الخواص سبط ابن الجوزى، ص235.
[4] إحقاق الحق و إزهاق الباطل تستری، ج33، ص611.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
5 + 12 =
*****