مهسا امینی، سپیده رشنو، دختر آبی و... همه و همه سوژههای زرد دشمن در جنگ شناختی برای تسخیر مقطعی افکار عمومی و تاخت و تاز علیه نظام میباشند.
در روزهای اخیر و همزمان با فرارسیدن سالروز اربعین حسینی، یک اسم نُقل محافل رسانهای ایران و جهان شده است؛ مهسا امینی دختر کردستانی که گفته میشود توسط پلیس امنیت اخلاقی (گشت ارشاد) بازداشت شده و در حین انتقال و در جریان کلاس آموزشی توجیهی دچار سکته قلبی شده و فوت کرده است.
همین اتفاق کافی بود تا سوژه رسانهای معاندان و سادهلوحان داخلی و خارجی فراهم شود تا به سبب آن جشن گرفته و رقص بر روی خون مهسا امینی را به راه بیندازند و با تسخیر مقطعی افکار عمومی، تا توان دارند بر نظام بتازند.
جدا از تحلیلهای فراوانی که پیرامون این اتفاق منتشر شده و اکثرا سرنخ قضیه را مقوله حجاب و گشت ارشاد و... دانستند؛ اما به نظر میرسد ریشه چنین اتفاقاتی، ضعف رسانهای حاکمیت است که بدین وسیله سبب شده تا دشمن با سلاح برّان خود در جنگ شناختی، زیربنای اعتقادات ملی، مذهبی و فرهنگی را مورد هجوم قرار دهد و اگر این جنگ تدوام پیدا کند، به طور قطع روز به روز شاهد قربانی شدن مهساهای تازه خواهیم بود!
رویارویی جبهه حق با باطل در جنگ شناختی و جنگ روایتها از دیرباز تاکنون ادامه دارد؛ جنگی که غایت و هدف آن تسخیر ذهن عامه مردم در راستای جهتدهی اذهان به نفع خود است. دشمنان بدین وسیله تلاش میکنند به وسیله انبوه رسانهها و پشتیبانیهای هنگفت مالی و امنیتی، باورها و اذهان مردم را دچار دگرگونی کنند. مهسا امینی، سپیده رشنو، دختر آبی و... همه و همه سوژههای زرد دشمن میباشند.
تا زمانی که مسئولین ذیربط مسئله جنگ شناختی و ضعف پیکره رسانهای کشور برایشان مهم و موضوع اول کشور تلقی نشود و همچنان درک و فهمی از اجزا و عناصر جنگ شناختی پیدا نکنند، دشمن با هجوم رسانهای بر پیکره هویتی این مرز و بوم میتازد و ما همچون شکست خوردگان جنگ، باید در میدان دشمن اسیر باشیم و مطابق با نقشه او عمل کنیم.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در مراسم تنفیذ حکم سیزدهمین دوره ریاست جمهوری پیرامون این موضوع چنین بیاناتی داشتند:
«امروز بیشترین تحرّک دشمنان ما علیه ما بیش از تحرّکات امنیّتی و اقتصادی، تحرّکات تبلیغاتی و جنگ نرم و تبلیغات رسانهای است… کار تبلیغاتی کار مهمّی است؛ ما در این زمینه ضعف داریم. حالا بگذریم از آن آدمهای غافلی که از رسانههای داخلی هم به نفع دشمن استفاده میکنند -که حالا آن محلّ بحث ما نیست- لکن [دربارهی] آن کسانی هم که قصد خیر در این زمینه دارند، ما کمکاری داریم. در زمینهی کار تبلیغاتی و حرکت تبلیغاتی درست و تمهیدات رسانهای باید قویتر و هوشمندانهتر عمل بکنیم.»
در قضیه مهسا امینی بار دیگر ثابت شد که دولت سیزدهم (علیرغم دستاوردهای فراوان و بینظیر در عرصه داخلی و خارجی) بشدت دچار ضعف رسانهای در مدیریت افکار عمومی است. این ضعف به مثابه این است که دولت در جریان تاخت و تاز پیدرپی دشمن در جنگ شناختی هیچ سلاحی در اختیار ندارد و بهتبع هرازچندگاهی با حاشیههای ساخته و پرداخته دشمن در فضای مجازی رو به رو شده و باید در زمین بازی دشمن به اقناع افکار عمومی بپردازد! غافل از اینکه دولت باید با تقویت بازوان رسانهای خود، جریانساز عرصه فضای مجازی باشد، نه بازیچه نقشههای شوم دشمن!