از آنجا که بیکاری از موانع اصلی ازدواج جوانان است، باید قوانین بهگونهای تنظیم شود که مردان در اولویت جذب برای استخدام باشند.
اشتغال زنان باعث کاهش جمعیت میشود. اگر با این گزاره مخالفید تا انتها با این نوشته همراه باشید.
بیشک ازدواج و تشکیل خانواده مهمترین عنصر برای افزایش جمعیت است. اگر در جامعهای آمار تجرد بالا برود، به طور طبیعی نرخ جمعیت کاهش پیدا خواهد کرد.
ازدواج نیز همچون سایر پدیدههای اجتماعی به عوامل متعددی بستگی دارد. مسائل اقتصادی در این میان نقش پررنگی را ایفا میکند، بهنحویکه خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید: «إِنْ يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِه»؛[1] «اگر فقیر و تنگدست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بینیاز میسازد». از این آیه میتوان فهمید که موانع اقتصادی، در زمان نزول قرآن نیز پدیدهای جدی بوده است.
آمارهای رسمی نیز از این حکایت دارد که بیکاری و نیازمندیهای مالی، تأثیر بسزایی در کاهش ازدواج دارد.[2] شاید گمان کنید این گزاره با آنچه در ابتدا گفتیم در تناقض است؛ اما نکتهای وجود دارد که نباید از آن غافل بود.
گرچه زنان حدود نیمی از جمعیت کشور را تشکیل میدهند و حضور آنان در محیط کسب و کار میتواند رونقی در فضای اقتصادی ایجاد کند؛ اما در بررسی این مسئله نباید از فرهنگ اجتماعی غفلت ورزید. در فرهنگ ایرانی اسلامی تأمین نیازهای خانواده بر عهده مردان است و از نظر حقوقی زنان هیچ وظیفهای نسبت به تأمین مخارج خانه ندارند. گرچه در سالیان اخیر به دلیل مشکلات مالی و افزایش سطح توقعات، در مواردی، بخشی از بار مالی خانواده را زنان به عهده میگیرند؛ اما همچنان فرهنگ عمومی مرد را مسئول معاش خانواده میداند. از این روست که زنان غیر شاغل از این جهت مانعی برای ازدواج ندارند.
از طرفی به دلیل عدم توسعه کامل اقتصادی، فرصتهای شغلی محدود است. ما به تعداد مشخصی حقوقدان نیازمندیم، کارگاههای مختلف، نیروی کاری محدودی میخواهند، استخدام کارمند در ادارات، سقفی دارد و... . با توجه به این دو مسئله، در جامعهای که آمار بیکاری در مردان آن بالاست و بسیاری از آنان در ابتدای سنین جوانی توانایی اقتصادی لازم برای تشکیل خانواده را به دست نمیآورند، اولویت جذب در بازار کار باید برای مردان باشد.
البته نویسنده این سطور از اولویت و بلکه لزوم انحصار حضور زنان در برخی از مشاغل همچون پزشکی، مامایی، معلمی مدارس دخترانه، مطالعات مربوط به زنان، غافل نیست. همچنان که بسیاری از مشاغل خانگی که مردان به دلایل مختلفی بدان رغبت ندارند و یا اشتغالهایی که توسط زنان به وجود میآید، میتواند فرصتی مناسب برای حضور و نقشآفرینی بانوان باشد. این موارد بیشک نیاز به قوانین و سیاستهای جداگانهای دارد.
در انتها لازم است اشاره شود که در کنار قانونگذاران که وظیفه تعیین اولویتهای قانونی برای استخدام را برعهده دارند، مدیران کارخانهجات و مراکز تولیدی نیز میتوانند با کاستن بخش کوچکی از حاشیه سودشان و اولویتدهی به استخدام آقایان، به رشد آمار ازدواج و فرزندآوری کمک کنند.
پینوشت:
[1]. نور: 32.
[2]. https://b2n.ir/x32705.