حس دل‌انگیز «گره» گشایی

11:55 - 1402/03/30

مجموعه «گره» در هر قسمت، روایتی از کرامات رضوی را بر اساس واقعیت به تصویر می‌کشد. دقت و دغدغه سازندگان این مجموعه و ساخت هنرمندانه آن در هر قسمت، حس و حال دلنشین زیارت امام هشتم حضرت رضا علیه‌السلام را در بیننده زنده می‌کند.

گره

«این فیلم بر اساس اتفاقات حقیقی و داستان‌های واقعی ساخته شده، اما اسامی شخصیت‌ها و اماکن، اتفاقی است». این عبارتی است که در آغاز همه قسمت‌های مجموعه «گره»، ساخته مرکز ارتباطات و رسانه آستان قدس رضوی می‌بینیم. هر قسمت از این مجموعه ، یک روایت از کرامات رضوی را شامل می‌شود که در زمانی حدوداً 15 دقیقه‌ای و در ژانر «مستند بازسازی» ارائه می‌شود. پیش از این نیز اثر شاخصی مانند «آخرین روزهای زمستان» از همین‌ ژانر پخش شده بود.

تقریباً همه داستان‌های این مجموعه یک طرح تکراری دارد؛ دچار شدن راوی یا یکی از بستگان راوی به یک بیماری لاعلاج و شفا یافتن او با عنایت حضرت رضا علیه‌السلام. با این وجود تلاش شده متن هر قسمت بیشترین تفاوت ممکن را با متن مشابه داشته باشد. به عنوان مثال در قسمت «مادر»، فرزندی که تصادف کرده است، با همان وضعیت جسمی برمی‌گردد، ولی سفر مشهد، با تحول روحی که برایش اتفاق می‌افتد، تبدیل به نقطه عطف زندگی‌اش می‌شود. در قسمت «شفای چشم»، پدر و مادر با زحمت به مشهد سفر می‌کنند، ولی در قسمت «سفر»، شخصیت اول به خاطر مراقبت از یک بیمار، ناچار به سفر می‌شود و تحول اصلی او در همراهی با همان بیمار رخ می‌دهد. اگر مادر «مائده» آرزوی شفای فرزندش را دارد، «پیرمرد خیاط» آرزوی شفا ندارد.

تلاش برای هرچه متنوع‌تر کردن کاری که سفارشی به شمار می‌آید و به دلیل اصرار بر مستند بودن روایت، با محدودیت موضوع روبه‌رو است، دغدغه سازندگان «گره» را نشان می‌دهد. افزون بر این، هوشمندی در ساخت اثر به وضوح دیده می‌شود. در بخش بازیگری با وجود اینکه اغلب بازیگران ناشناخته هستند، بازی‌ها عموماً بسیار قابل قبول و باورپذیر است. متن روایت ماجرا که در هر قسمت از زبان شخصیت اول داستان نقل می‌شود، بسیار روان نوشته شده و بدون هیچ تصنعی اجرا می‌شود، به گونه‌ای که بیننده را درباره اینکه راوی، بازیگر است یا همان کسی که در واقع داستان برای او اتفاق افتاده، به شک می‌اندازد.

هنر و دغدغه ارائه یک کار جذاب و فاخر را در تصویربرداری مجموعه هم می‌توان دید و به نظر می‌رسد که تمام صحنه‌ها به دقت قاب‌بندی شده است. دقت کارگردان در استفاده از موسیقی نیز در مقایسه با بعضی تولیدات ناشیانه در سینما و تلویزیون به چشم می‌آید و حس مخاطب را به خوبی با نقاط عطف روایت و تصاویر دل‌انگیز همراه می‌کند.

البته همه آنچه گفته شد به معنای بی‌عیب بودن کار نیست؛ ازجمله می‌توان به تکرار تصویر «پاساژ»(نمای اتصال‌دهنده سکانس‌ها) که نمایی بالا از یک محله را نشان می‌دهد اشاره کرد؛ در حالی که هر داستان در یک محله یا یک شهر متفاوت رخ می‌دهد؛ یا عدم توجه به لهجه بازیگر نقش مادر مشهدی و نیز فصل‌بندی بی‌معنی یک روایت ربع ساعته با عناوینی نظیر: «روی روشن»، «روی تاریک»، «گره» و «گره‌گشایی». البته می‌توان حدس زد که تنگنای مالی یا محدودیت زمان تولید، در به وجود آمدن این اشکالات بی‌تأثیر نبوده است.

در مجموع با دیدن هر یک از قسمت‌های این مجموعه آنچه که در وجود بیننده ته‌نشین می‌شود، شبیه تجربه حس خوبی است که از زیارت امام هشتم داریم.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
12 + 3 =
*****