علم امیرالمؤمنین (ع) به طول و عرض خورشید و ماه

11:43 - 1403/06/05

برخی برای زیر سؤال بردن علم امیرالمؤمنین علیه‌السلام به روایاتی مانند روایت «فاصله طول و عرض خورشید و ماه»، استناد می‌کنند که هم از نظر سند و هم از نظر محتوایی دارای اشکالات جدی است.

علم امیرالمؤمنین(ع) به طول و عرض خورشید و ماه

علم امیرالمؤمنین | خدای مهربان، امامان معصوم را برای هدایت انسان‌ها فرستاده است و هر آنچه از علم، برای هدایت انسان‌ها نیاز بود را در اختیار آنان قرار داد.

علم امیرالمؤمنین علیه‌السلام
قرآن کریم و روایات، ادله زیادی برای اثبات علم امیرالمؤمنین علیه‌السلام بیان کرده‌اند. قرآن می‌فرماید: «قُلْ كَفَىٰ بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ»؛[1] «بگو: کافی است که خداوند و کسی که علم کتاب (قرآن) نزد اوست، میان من و شما گواه باشند!». امام محمدباقر علیه‌السلام در ذیل همین آیه، امیرالمؤمنین علیه‌السلام را مصداق کامل کسی دانست که تمام علم قرآن نزد اوست.[2]

حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام درباره علم خویش می‌فرماید: «فَانّی بِطُرُقِ‏ السَّمَاءِ أَعْلَمُ مِنِّي بِطُرُقِ الْأَرْض‏»؛[3] «پس من به راه‌های آسمان عالم‌تر از راه‌های زمین هستم»؛ بنابراین هرگز نمی‌توان علم امیرالمؤمنین علیه‌السلام را انکار کرد.

وسعت و اندازه خورشید و ماه، نهصد فرسخ 
شخصی از اهالی شام در ضمن سؤالاتش، از امام امیرالمؤمنین علیه‌السلام درباره اندازه و مساحت خورشید و ماه سؤال کرد، حضرت در جواب او فرمود: «تِسْعُمِائَةِ فَرْسَخٍ فِی تِسْعِمِائَةِ فَرْسَخ‏‏»؛[4] «[وسعت و اندازه خورشید و ماه] نهصد فرسخ در نهصد فرسخ [است]». این روایت هرگز علم امام را زیر سؤال نمی‌برد؛ زیرا این روایت از جهاتی قابل بررسی است:

یک. بررسی روایت از جهت سند 
یکی از ملاک‌های صحت روایت، صحت سند روایت است و این روایت از جهت سندی اشکال دارد؛ زیرا در سند روایت، افرادی مانند «محمدبن عمروبن علی‌بن عبدالله البصری»، «محمدبن عبدالله‌بن احمدبن جبله واعظ» و «عبدالله بن حمدبن عامر طائی» هستند که در کتاب‌های رجالی هیچ اطلاعی از آن‌ها وجود ندارد،[5] پس روایت ضعیف و غیر قابل اعتماد است.

دو. بررسی روایت از جهت محتوای متن
این روایت از جهت محتوایی نیز دارای اشکالاتی است:

أ. مخالفت این روایت با عقل؛ زیرا بی‌تردید، اندازه قطر خورشید و ماه یکسان نیستند؛

ب. مخالفت این روایت با قرآن؛ زیرا خدای مهربان از زبان حضرت ابراهیم علیه‌السلام خورشید را از ماه بزرگ‌تر دانسته است[6] در حالی که ظاهر این روایت خورشید و ماه را یکسان تصویر کرده است؛   

ج. مخالفت این روایت با دانش روز؛ زیرا در علم روز، طول و عرض خورشید و ماه هم یکسان نیستند؛ علاوه بر اینکه فاصله آن‌ها نیز نهصد فرسخ نیست.

سه. بر فرض صحت سند روایت، باز باید روایت را بر وجوهی توجیه کرد:
أ. جواب حضرت بر اساس آن چیزی است که در آن زمان و به‌خصوص در میان اهل شام، مشهور و شایع بوده است؛[7] چراکه سؤال‌کننده اهل شام است.   

ب.ازآنجاکه پرسشگر از اهالی شام است، دنبال جواب واقعی و حقیقی نبوده است؛ زیرا حضرت قبل از پرسش‌هایش به او فرمود: «سَلْ تَفَقُّهاً وَ لَا تَسْأَلْ تَعَنُّتا»؛[8] «براى فهميدن بپرس، نه به قصد جدل و درمانده کردن»؛ بنابراین ممکن است که آن شخص، برای فهمیدن نپرسیده و دنبال درمانده کردن حضرت بوده است؛ بنابراین حضرت این‌گونه جواب داد تا او نتواند حضرت را در بین مردم متهم به درماندگی و بی‌سوادی کند. 

ج.بی‌شک علم بشر بسیار محدود است و قادر به فهم این‌گونه روایات نیست؛ بنابراین شایسته است که انسان، علم این روایت را به اهلش واگذار کند.

نکته پایانی اینکه نپذیرفتن این روایت به دلیل ضعف سند، هیچ آسیبی به اعتقادات شیعه در مورد علم امیرالمؤمنین علیه‌السلام وارد نمی‌کند.

پی‌نوشت:
[1]. رعد: 43. 
[2]. کوفی، فرات‌بن ایراهیم، تفسیرفرات کوفی، وزارت ارشاد، ص124.
[3]. فیض‌الاسلام، نهج‌البلاغه، صبحی، هجرت، ص280.
[4]. صدوق، محمدبن علی، علل‌الشرایع، داوری، ج2، ص593.
[5]. مؤسسه کامپیوتری نور. نرم‌افزار اسناد شیخ‌صدوق.
[6]. انعام: 77و78.
[7]. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، داراحیاءالتراث، ج55، ص215.
[8]. صدوق، محمدبن علی، علل‌الشرایع، داوری، ج2، ص593.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
4 + 14 =
*****