گاهی برای حفظ ناموس از نگاه کثیف نامحرمان، باید هزینه کرد؛ همان‌گونه که سهل ساعدی به درخواست حضرت سکینه سلام‌الله‌علیها چهارصد دینار برای بستن نگاه نامحرمان هزینه کرد.
یکی از سنگین‌ترین و رنج‌آورترین مصیبت‌های اهل‌بیت امام حسین علیه‌السلام، ورود به شهر شام و مواجهه شامیان با ایشان است. شرح این مصیبت‌ها در نگاه راویان مختلف قابل مشاهده است. در یکی از منابع، ماجرای سهل ساعدی و مواجهه‌اش با کاروان اسرا را می‌خوانیم:
ماجرای سهل ساعدی
سهل بن سعد ساعدی یکی از اصحاب پیامبر صلیاللهعلیهوآله است که در راه بیت‌المقدس، مسیرش به شهر شام افتاد. وی می‌گوید: دیدم مردم با خوشحالی و پایکوبی، در و دیوار شهر را با پرده‌های زیبا آذین‌بندی می‌کردند. وقتی از علت آن سؤال کردم، گفتند: سر حسین علیه‌السلام را از عراق به شام هدیه می‌آورند. با تعجب گفتم: سر حسین علیه‌السلام را می‌آورند و این مردم چنین پایکوبی می‌کنند!؟ از کدام دروازه وارد می‌شوند؟ گفتند: از دورازه ساعات.
مواجه شدن با بیرق‌ها و سرهای بر نیزه
سهل می‌گوید جلوتر رفتم دیدم بیرق‌هایی نمایان شد و سری به نیزه دیدم که بسیار شبیه به پیامبر صلیاللهعلیهوآله بود و دختری را در پی آن دیدم که بر شتری بی‌محمل سوار بود؛ به سرعت خود را به او رساندم و ضمن معرفی خودم، از نامش پرسیدم؛ گفت من سکینه دختر امام حسین علیه‌السلام هستم.
تقاضای سکینه علیهاالسلام از سهل ساعدی
به او گفتم: آيا درخواستى از من دارى؟ حضرت سکینه علیهاالسلام فرمود: ای سهل! به حامل سرها بگو تا این سرها را از اطراف ما کنار ببرند تا مردم به تماشای این سرها مشغول شوند و کمتر به حرم رسول خدا صلیاللهعلیهوآله نگاه کنند.
سهل گوید: من خود را به حامل آن سر شریف رساندم و گفتم: آیا برای تو ممکن است که برای حاجتی که من به تو دارم، چهارصد دینار طلا بگیری و حاجت مرا بپذیری؟ گفت: حاجتت چیست؟ گفتم: این پول‌ها را بگیر و این سر را جلوتر و دور از این زنان ببر. آن مرد پذیرفت. پول‌ها را گرفت و آن سر را از زنان اهل حرم دور کرد.[1]
آری! گاهی برای حفظ ناموس از نگاه نامحرمان باید هزینه کرد.
پی‌نوشت:
[1]. خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین علیه‌السلام، انوارالهدی، ج2، ص67-68.