چرا با وجود اين همه توبه و استغفار باز هم پيمان شكني مي كنيم؟

08:46 - 1393/06/06
چکیده:ضعف ايمان از مهمترين علل گناه و بازگشت مجدد به آن پس از توبه، ضعف ايمان به خدا، ملائكه، بهشت و جهنم، رسول خدا، قرآن و... است. بسياري گمان مي كنند كه توبه كرده اند. امّا نمي دانند كه توبه تنها يك لفظ نيست. بلكه انسان بايد از گذشته خود پشيمان باشد، عزم جدي داشته باشد بر برگشت ننمودن به آن گناه، حق الناس را برگرداند، به عبادت هاي واجب روي آورد و اگر قضا نكرده بجا آورد و...

بازگشت به گناه و پيمان شكني علل متعددي دارد، در زير به تعدادي از اين علت ها اشاره مي شود:

1. ضعف ايمان از مهمترين علل گناه و بازگشت مجدد به آن پس از توبه، ضعف ايمان به خدا، ملائكه، بهشت و جهنم، رسول خدا، قرآن و... است.(1)
2. ندانستن معني توبه حقيقي بسياري گمان مي كنند كه توبه كرده اند. امّا نمي دانند كه توبه تنها يك لفظ نيست. بلكه انسان بايد از گذشته خود پشيمان باشد، عزم جدي داشته باشد بر برگشت ننمودن به آن گناه، حق الناس را برگرداند، به عبادت هاي واجب روي آورد و اگر قضا نكرده بجا آورد و... .(2)
3. وسوسه شيطان و نفس امّاره گاهي شيطان و نفس اماره انسان را نااميد مي كنند و او را نسبت به خداوند و رحمت وسيع او بدبين مي گردانند و توبه را آن قدر بزرگ و نشدني جلوه مي دهند كه از آن منصرف مي شود. فراموش نكنيم كه يأس از رحمت خدا، خود بزرگترين گناه است و بايد با جديت به سوي آغوش باز رحمت حق باز گرديم كه او پذيرنده و مهربان است.
4. ندانستن آثار و فوائد توبه توبه حقيقي اثراتي دارد از جمله آنها(3) موارد ذيل را مي توان برشمرد:
الف. محبوبيت نزد خدا: در سوره بقره آيه 222 مي خوانيم «به درستي كه خداوند بسيار توبه كنندگان را دوست دارد». توبه باعث شاد كردن خدا مي گردد.
ب. با توبه، گناهان به خوبي و نيكي تبديل مي شود.
ج. انسان توبه كار مورد ثنا و مدح و دعاي ملائكه قرار مي گيرد.
د. توبه كننده حقيقي، بهشتي است.
هـ . توبه سبب طول عمر و رفاه و عيش مي گردد.
و. توبه كردن سبب استجابت دعا است.
ز. گناه هرچه و هر قدر باشد با توبه پاك مي شود.
ح. كسي كه توبه كرده مثل كسي است كه گناه نكرده است.
5. مداومت نداشتن بر توبه يكي از علل بازگشت به گناه عدم مداومت بر توبه است. انسان اگر پيوسته مشغول استغفار باشد و با خواندن دعاي توبه مخصوصاً دعاي 31 صحيفه سجاديه و مناجات تائبين حالش را با گفتارش يكي نمايد، پيوسته در حالت آگاهي به سر مي برد و هميشه موقع گناه متوجه حضور حضرت حق است.(4)
6. دوستان ناشايست از ديگر عوامل غفلت و رجوع به گناه، تشويق دوستان ناباب با حرف و عمل است. انسان موجودي اجتماعي است و از ديگران خواهي نخواهي اثر مثبت يا منفي مي گيرد. چه بهتر است انسان در انتخاب دوست نهايت تلاش خود را انجام دهد و تنها با كسي رفت و آمد كند كه طبق فرمايش بزرگان دين، سه خصلت داشته باشد:(5)
1. ديدن او شما را به ياد خدا بيندازد 2. گفتار او به علم و آگاهي شما بيفزايد 3. و عمل او شما را تشويق كند كه كارهاي نيك انجام دهيد.
7. توجه به لذت هاي آني و زودگذر ما انسان ها چون هر روز با محسوسات سر و كار داريم، بيشتر به لذت هاي آني و زودگذر فكر مي كنيم. اگر اهل تأمل و دقت باشيم و «عقل معاد» خود را بيشتر از عقل معاش به كار گيريم، مي فهميم كه لذت پايدار، جاويد و كمال آور بهتر از لذت كوتاه مدت و ناپايدار است. در كتب اخلاقي داريم كه انسان با عبادت و تفكر مي تواند به لذت هاي عقلي نائل آيد، لذتي كه قابل قياس با لذت هاي مادي نيست. سعدي مي گويد:
اگر لذت ترك لذت بداني دگر لذت نفس لذت نخواني
8. غفلت از مرگ گاهي انسان دچار وسوسه شيطان و نفس مي شود و گمان مي كند كه هميشه زمان براي بازگشت وجود دارد و متوجه نيست كه مرگ كسي را خبر نمي كند. زماني به سراغ ما مي آيد كه دچار گناهان بسياري شده ايم و وقت و راه بازگشت و توبه حقيقي نداريم. با ياد مرگ و توجه به حضور حضرت حق مي توانيم از تكرار توبه و توبه شكني جلوگيري كنيم.

9. عدم داشتن ذكر دائم ذكر باعث توجه دائمي به خداوند مي شود. در روايت داريم مؤمن حقيقي دائماً در حال تفكر و مشغول به ذكر حضرت حق است.(6) امام علي ـ عليه السّلام ـ : «المؤمن دائم الذكر و كثير الفكر». مسلم است كه اگر فرشته ياد و ذكر خداوند وارد حريم دل گردد ديو سياه گناه، از خانه دل بيرون مي رود.

10. ندانستن معني توبه شكني توبه شكستن از روي عمد، ناديده گرفتن و ـ طبق برخي روايات ـ مسخره كردن خداوند است. چگونه اگر كسي به ما قول بدهد و بعد علناً بدون هيچ عذري زير قولش بزند براي ما سخت است و ما احساس مي كنيم كه او باعث توهين و تحقير ما شده است همين طور اگر كسي با توجه به مقام حضرت حق، عمداً به گناه باز گردد در واقع خداوند را كوچك شمرده است. كه اين خود باعث جري شدن انسان به انجام گناهان بزرگ تر مي گردد.
11. اصرار بر گناه كوچك و بزرگ گناه چه كوچك باشد چه بزرگ، يعني ناراضي كردن حضرت حق. گناه يعني عقب گرد انسان در مسير ضد كمال، گناه يعني اينكه انسان با تبر تيز عصيان ريشه هاي فطرت الهي و وجدان خودش را قطع كند و خودش را از ميوه هاي شيرين وصال به خداوند رحمان محروم نمايد. كسي كه اندك اندك بر گناهان خود مي افزايد متوجه نيست كه آهسته آهسته به خصلت هاي حيواني نزديك تر مي شود و از مقام روحاني خود فاصله مي گيرد و اين كارها باعث سياه شدن قلب مي گردد. چنين خصلتي باعث مي شود حساسيت وجدان و فطرت و عقل را نسبت به گناه از بين ببرد تا جايي كه گناه براي اين فرد يك امر عادي مي شود. بدون اينكه در باطن هيچ احساس ناراحتي داشته باشد.(7)
14. محيط گناه آلود از امام صادق ـ عليه السّلام ـ روايت داريم كه «براي مؤمن سزاوار نيست در مجلسي بنشيند كه در آن نافرماني خداوند مي شود و او نمي تواند آن مجلس را تغيير دهد».(8) اين مجالس در درازمدت بر طبيعت انسان اثر مي گذارند و آهسته آهسته او را از مسير كمال باز مي دارند. سزاوار است انسان اگر نمي تواند با دعوت به اعمال و افكار مثبت جلوي گناه را بگيرد حداقل خودش را از آتش اين مجالس نجات بدهد و گليم خودش را از آب بيرون بكشد.
15. اراده ضعيف گاهي انسان مي خواهد از گناه و توبه شكني فاصله بگيرد. امّا به دليل ضعف اراده نمي تواند. علماي اخلاق اسلامي توصيه مي كنند كه با انجام فرائض و توجه به امور معنوي (دعاها، نيايش، نصيحت شنوي، مطالعه كتب اخلاقي، ديدار علماء، انتخاب دوست مناسب و...) و بعد معنوي و روحاني خود را تقويت كنيم تا بتوانيم بر بعد حيواني (شهوت، هوس، وسوسه و...) غلبه كنيم.
16. همنوايي با شيطان بازگشت به گناه، همنوايي با شيطان است، شيطاني كه قسم خورده كه ما را از درگاه مهر خداوند دور كند(9) اگر انسان در حالت هوشيارانه به سر ببرد (با دعا، ذكر، استغفار، دوست خوب، مطالعه و...) در هنگام گناه متوجه اين امر است كه با بازگشت به گناه و پيمان شكني اسباب و ابزار شادي شيطان و ناراحتي خداوند را فراهم ساخته است. اين توجه باعث تقواي و عدم شكستن توبه مي گردد.

 

پاورقی:

1. دستغيب، گناهان كبيره، شيراز، انتشارات كانون تربيت، بي تا، جلد 2، ص 578 (اقتباس).
2. امام خميني، چهل حديث، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني، چاپ اول، 1371، ص 277، با كمي تغيير.
3. پيشين، ص 584.
4. همان، ص 602.
5. مطهري، احمد، رابطه دوستي و محبت، دفتر انتشارات اسلامي، چاپ چهارم، 1365، ص 80 با تلخيص.
6. محمدي ري شهري، ميزان الحكمه، دوره چهار جلدي، دارالحديث، جلد 2، چاپ اول، 1375، ص 966.
7. امام خميني، چهل حديث، ص 272 (اقتباس).
8. مكارم شيرازي، ناصر،150 درس زندگي، ناشر مدرسه الامام علي بن ابيطالب، چاپ17، 1380، ص 130.
9. حجر: 39.
 

منبع: نرم افزار پاسخ - مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات

با عضویت در خبرنامه مطالب ویژه، روزانه به ایمیل شما ارسال خواهد شد.