آقايان شريعت سنگلجي و عبدالوهاب فريد،چگونه افرادي بودند؟

11:33 - 1393/09/24
چکیده:قرآن گرايي يكي ازاركان ادعاهاي آنان بود و درعوض نسبت به حديث بي اعتنا بودند،تأثيرپذيري آن ها ازيك سوي ازوهابيان و از سوي ديگر،از نوعي خردورزي غربي است.يعني آنان در ادامه و امتداد گرايش راسيوناليستي هستندواين مطالب راازآن زاويه مطرح مي كنند.پس مي توان فهميدكه شريعت سنگلجي و امثال اوچه تفكراتي داشته اند.

آقايان «شريعت سنگلجي» و عبدالوهاب فريد و... كه كتاب هايي در مورد شريعت اسلام به تحرير درآورده اند و ثبت ملي نيز گرديده،چگونه افرادي بودند؟

پاسخ:

بايد توجه داشت كه بسياري از جريان هاي تجديد نظرطلب در عقايد شيعه، دعوي اصلاح گري داشته و دارند. طبعاً داشتن ادعاي اصلاح طلبي، لزوماً به معناي درستي اين جريان نيست. در واقع بسياري از جنبش هاي فكري و سياسي كه دعوي اصلاح گري دارند تجديد نظرطلباني هستند، كه دانسته يا نادانسته در پي ايجاد تغييرات بنيادي در اصولند. اصولي كه پايه هاي اعتقادي و ديني مردم را تشكيل مي دهد. در اين زمينه اصطلاحاتي مانند، اصلاح طلبي، نوگرايي، تجديد نظرطلبي و... كلماتي هستند كه در طول يك قرن و نيم در ايران و ساير كشورهاي اسلامي رواج يافته و در هر مورد، محدوده، و تعريف و اصول و ابهامات خاص خود را دارد.
در دورة پس از مشروطه، به ويژه عصر رضاخان، فعاليت بر ضد دين، با انتقاد از دين و تحت عنوان خرافه زدايي از فرهنگ عامه آغاز مي شود. انتقاد، گاه از سوي عناصر خودي و به صورت دروني است و گاه به دنبال فشار افكار بيروني و در ادامة نفوذ تفكر بيگانه. آن چه در اين دوره رخ داد، انتقاد از مذهب به صورت افراطي، از سوي كساني بود كه اصولاً ـ و غالب آنان ـ نسبت به اصل دين و مذهب مسأله دار بوده و از لائيسم غربي و انديشه هاي پوزيتيويستي جانبداري مي كردند. اين گروه براي مشروع نشان دادن مبارزة خود، برخورد با دين، تحت عنوان برخورد با خرافات فعاليّت كرده و براي گم كردن راه، مرز خرافات را با حقايق و شعائر ديني تبيين نمي كردند.
خود رضاشاه گهگاه در سخنراني هاي عمومي كه برايش تنظيم مي شد از اين موضوع دفاع مي كرد. در سخناني كه در روز غدير سال 1355ق (1315ش) از او نقل شده آمده است: خيلي ها در اشتباه هستند و تصور مي كنند، معني تجدد و اخذ تمدن امروزي دنيا اين است كه اصول ديانت و شرايع را رعايت نكنند و يا اين كه كسب تجدد و تمدن مغايرتي با دين و مذهب دارد، و حال آن كه اگر مقنّن بزرگ اسلام در حال حاضر در مقابل اين ترقيات عالم وجود داشت، موافق بودن اصول شرايع حقه خود را با وضعيت و تشكيلات تمدن امروز نشان مي داد. (1)در اين ميان برخي از چهره ها، در انتقاد، بسيار تندروي كردند، به حدي كه در جريان به ظاهر اصلاح طلبانه، به بازگشت از دين و در نهايت به ارتداد رسيدند. كساني هم بودند، كه تنها به ايجاد تغيير در برخي از موارد اشاره داشتند و از روي تقيه يا اعتقاد و يا ملاحظات ديگر از آن حد تجاوز نمي كردند.
طبعاً اين افراد گاه درباره محدودة تجديد نظرطلبانه يا اصلاح گرايانه خود با يكديگر درگير شده و رديه هايي بر ضد يكديگر مي نويسند.
در دورة رضاخان، همزمان با اوج گيري گرايش به غرب، حركتي با عنوان ضديت با خرافات ايجاد شد كه طبعاً تعريف خرافه از نگاه افراد مختلف. متفاوت بود. اين زمان عربگراها در راستاي اهداف خود در اين زمينه فعاليّت كرده، مبارزه با خرافه را به صورت يك ارزش فرهنگي درآوردند.
براي مثال، رضا زاده شفق، كتابي تحت عنوان مبارزه با خرافات نگاشت.(2) از طريق آنان اين مسأله به دين و مظاهر و شعائر مذهبي نيز كشيده شد. حتي برخي از تشكل هاي مذهبي مثبت نيز مبارزه با خرافات را در برنامة ديني خود قرار داده بودند. در واقع كلمه خرافه يكي از اصطلاحات كليدي ديني در دورة رضاخان و پس از آن به شمار مي آيد. مرحوم حاج سراج انصاري طي يادداشت كوتاهي كه در آيين اسلام انتشار داد، با تأكيد بر اين كه هر جمعيتي مبارزه با خرافات را هدف خود ساخته است و ما نيز يكي از آنانيم كه آن مبارزه و اين مخالفت را برخود لازم مي دانيم، تأكيد كرد، وقتي كه معناي خرافه روشن نشود، صحبت كردن در اين باره جز اتلاف وقت فايده اي ندارد. حاج سراج در اين اقتراح، كه در آغاز سال 25 در آيين اسلام چاپ شد، از انديشمندان خواست تا ديدگاه هاي خود را دربارة خرافه و معنا و مصداق آن بنويسند. .(3)
در مجموع سالهايي كه ايران تحت سيطرة دولت پهلوي بود، چندين نفر با گرايش هاي فكري خاص و با تأكيد بر اصلاح گري در دين و مذهب در صحنه فكري ايران ظهور كردند.
بسياري از افراد روحانيوني بودند كه به مرور تحت تأثير فرهنگ تجددخواهي روزگار مشروطه و بعد از آن خود به جرگه اصلاح طلبان تجديد نظرطلب پيوستند و البته هنوز براي اسلام دل مي سوزاندند. براي مثال مي توان از سيد احمد مهذب شيرازي (1301ـ 1373ق) روحاني و مترجم ياد كرد. وي طلبة مدرسة منصوريه شيراز و نماينده شيراز در مجلس شوراي ملي و استاد دانشگاه معقول و منقول در تهران بود. وي مترجم دو اثر قاسم امين بودكه عليه حجاب نوشته بود. هر دو اثر به دستور و با حمايت وزارت معارف رضاشاه منتشر شد.
وي در آستانه سال 1320 هم كتاب حاضر العالم الاسلامي شكيب ارسلان را تحت عنوان امروز مسلمين يا عالم نو اسلام ترجمه و چاپ كرد.
در كل مي توان ويژگي هايي را براي اين گروه هاي تجديد نظرطلب در عقايد شيعه بيان نمود كه در ذيل به آن اشاره مي شود:
الف) فاصله گرفتن از مرجعيت رسمي ديني و روحانيت در بعد فكري و دين شناسانة آن از يكسو و عدم پذيرش رهبري آن از سوي ديگر اين ويژگي، بيشتر افراد تجديد نظرطلب را به مبارزه با روحانيت كشانده است.
ب) ويژگي ديگر آنان، تأثيرپذيري از نگرش وهابي است كه در قالب ادعاي اصلاح طلبي و مبارزه با خرافات، با بسياري از مظاهر مذهبي مقابله كنند. طبعاً در اين ميان حرف هاي حقي نيز وجود دارد كه مرجعيّت شيعه مي پذيرد. اما طرح آن ها به شكل افراطي از ويژگي هاي اين جريان است.
ج) تأثيرپذيري آن ها از يك سوي از وهابيان و از سوي ديگر، از نوعي خردورزي غربي است.
يعني آنان در ادامه و امتداد گرايش راسيوناليستي هستند و اين مطالب را از آن زاويه مطرح مي كنند.
د) قرآن گرايي يكي از اركان ادعاهاي آنان بود و در عوض نسبت به حديث بي اعتنا بودند، مثلاً بر اساس نص آيه به وجوب اقامه نماز جمعه فتوا دادند، چون به همان ظاهر قرآن در سورة جمعة تمسك كرده، كمتر به حديث توجه داشتند. البته بعضي از اين گرايشها، بر اساس نوعي علم محوري و تجربه گرايي است كه از آن جمله مي توان به نويسندة كتاب مفهوم واژه هايي از قرآن اشاره كرد كه قصة ابراهيم و پرنده ها را كاملاً به صورت سمبليك معنا كرده و از اساس، صورت تاريخي آن را انكار مي كند.
هـ) ايجاد مناسبات مخصوص ميان خود و مريدها و تشكيل حلقات مذهبي ويژه نيز در شمار ويژگي هاي اجتماعي آنان به حساب مي آيد. در واقع حركتي كه به نوعي به فرقه سازي و در شكل مدرن آن سازمان گرايي نزديك است.
حال با توجه به مطالب بيان شده مي توان فهميد كه شريعت سنگلجي و امثال او چه تفكراتي داشته اند و مباني فكري آن ها چه بوده است. البته در ذيل مطلب به مطالبي دربارة شريعت سنگلجي و ديگر نمونه هاي برجستة اين تفكر مي پردازيم تا پاسخ پرسش مذكور به صورت روشن تري در آيد:
شريعت سنگلجي :محمّد حسن (غلامرضا) شريعت سنگلجي (1269 (يا 1371) ش) ـ 1310 ق از روحانيون مجاز به فعاليت فرهنگي. در دورة رضاخان نيز در چهارچوب اسلام مترقي توجيه شده و به رغم انتشار آثار تفسيري او و نيز برقراري منبرهايش، مزاحمتي از سوي دستگاه رضاخان براي وي به وجود نيامد. وي داراي نگرش عقل گرايانه بود و به گمان خود با خرافات مبارزه مي كرد. آن چه را كه وي خرافه مي خواند، همان چيزهايي است كه وهابي ها آن را خرافه مي دانند. به همين دليل حركت وي نوعي وهابي زدگي جلوه مي كرد.
به نقل از دكتر محمّد جواد مشكور گفته شده است كه وي زماني از طرف ميرزا حسن خان مؤتمن الملك به حج رفت و همان سال با مطالعة آثار وهابي ها به اين روش مذهبي گرايش پيدا كرد.
كساني كه در محفل او حاضر مي شدندف بيشتر تحصيل كرده هاي جديد بودند كه علاقه به شنيدن مطالب او در نقد مظاهر مذهبي و غربي كردن دين داشتند. (4)گرايش كلي كه اين افراد تكيه به قرآن دارند، در وي نيز وجود داشت و افزون بر آن كه مرتب محفل درس تفسير داشت، كتاب كليد فهم قرآن وي كه در مقدمة آن اشاره به اين گرايش خود كرده، حكايت از همين مطالب دارد.
همه فهم كردن قرآن و موضعگيري در برابر كساني كه قرآن را غيرقابل فهم براي توده مردم مي دانند، سبب شد تا اين گروه دايرة متشابه را در قرآن محدود كنند. سنگلجي آيات متشابه را تنها در محدودة آياتي مي دانست كه به صفات خداوند مربوط مي باشد. شريعت مي گفت كه هيچ كلمه و آيه اي در قرآن نيست كه براي بشر قائل فهم نباشد، بطن قرآن هم نه به معناي تفاسير تأويلي، بلكه مقصود هدف و مقصود قرآن است و بس.
يكي از بحث هاي مورد علاقة اين قبيل اشخاص بحث از توحيد و شرك بود كه پس از غلبة وهابي ها و رواج تبليغات آنان بر ضد بناهاي روي مقابر و زيارت قبور، به تدريج به اين سو نيز سرايت كرده و مشكل شده بود. (5)
در بحث شفاعت هم وي بسيار سختگيرانه برخورد كرده، هر نوع شفاعتي را رد مي كرد. سنگلجي در همين راستا كتاب توحيد، عبادت، يكتاپرستي را نوشت. (6)علاوه بر كتاب هايي كه ذكرش رفت بايد از كتاب هاي اسلام و رجعت (سنگلجي «رجعت» را از عقايد غلات شيعه مي دانست) متعاسبات در مسائل فلسفي، براهين القرآن (ضميمه كليد فهم قرآن)، البدع و الخرافات به زبان عربي، رساله اسلام و موسيقي و رساله در حرمت ربا و كتاب اسلام و موسيقي (بيانات شريعت سنگلجي به قلم اسدالله روتين، تهران 1223 ش) ياد كرد.
احمد كسروي:
احمد كسروي نيز يك نمونة افراطي از منتقدين به مذهب، دين و حتي متون كلاسيك ادبي فارسي بودكه با قلمي تند و جدي به انتقاد از آن ها مي پرداخت. وي در نگرش تجديد نظر طلبانة خود، تقريباً چيزي از دين باقي نگذاشت و حركت اصلاحي و در واقع افساد گرايانه اش را تا به آخر خط مي رساند. يك نويسنده معتقد است كه كسروي گرچه به اصلاح دين مي انديشد، امّا او راهي جدا از همة اصلاح طلبان دارد، چرا كه معتقد است كه دين تابع مقتضيات زمان است و در مراحل مختلف تاريخ بشر، ضرورت پيدايش دين نو با سلاح عقلي و اخلاقي نو، اجتناب ناپذير است. به همين دليل او بازگشت به سلف، اسلام اوليه را توصيه نمي كند و حتي آن را امري محال مي شمرد. آن چه براي او مهم است گرفتن پيام هاي اصلي دين است. هدف دار بودن جهان، اعتقاد به آفريدگار، اعتقاد به زندگي آينده داشتن و زندگي به آيين خرد كردن.
اين ها بنياد مشترك همة اديان است.(7)كسروي در تمام دورة رضاخان و بعد از آن آزادانه فعاليت مي كرد و در نشريات و نيز كتابهايش عقايد مذهبي موجود را تاحدي كه مي توانست با تندي مورد انتقاد قرار مي داد. وي در نقد تشيع، شيعيگري را در سال 1322 نوشت و سخت به شعائر تشيع به عنوان خرافه حمله كرد. اين اثر يكي از پرسر و صداترين آثار كسروي بود و تحت عنوان الشيعه و التشيع به عربي هم در آمد از ديگر كساني كه چنين عقايدي دارند مي توان به سيد اسدالله خرقاني، سيد علي اكبر برقعي، شيخ محمّد خالصي زاده، حيدر علي قلمداران و ... را نام برد كه افكار همة آن ها بر همان مباني كه ذكر كرديم دور مي زدند.(8)

 

پاورقی:

1. به نقل از:آل کاشف الغطاء، محمد حسین، ترجمه فارسی کتاب اصل الشیعه و اصولها ترجمه خسروانی، علیرضا صفحه نخست چاپ سال 1317 ش، با عنوان ریشه شیعه و پایه های آن.
2. ر.ک: جعفریان، رسول، جریان ها و سازمان های مذهبی ـ سیاسی ایران چاپ ششم بهار 1385 از چاپ خانه اعتماد قم، صفحه 704.
3. همان.
4. بنگرید به: تاریخ معاصر ایران، گزارش آقای شاه حسینی از برخورد پدرش با شریعت سنگلجی در مجلس درس و سخنرانی او ش17، بهار1380، ص 287ـ288.
5. در مجله «الاسلام» چاپ شیراز و برخی دیگر از مجلات مذهبی سال های پس از 1300ش مقالاتی در این زمینه وجود دارد.
6. این کتاب در سال 1320، 1327، 1345 شمسی در تهران چاپ شده است.
7. بنگرید به: نشریه پیمان، سال ششم، شماره دهم، دی ماه 1319به نقل از سیری در اندیشه سیاسی کسروی، ص 50ـ51.
8. ر.ک: جعفریان، رسول، جریانها و سازمان های مذهبی سیاسی ایران چاپ ششم، بهار 1385،از چاپخانه اعتماد قم، صفحه 721 تا 754.
منبع: نرم افزار پاسخ - مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات

با عضویت در خبرنامه مطالب ویژه، روزانه به ایمیل شما ارسال خواهد شد.