امام حسن و امام حسین(علیهماالسلام) در موارد متعددی از آیات و روایات، در فضیلتی یکسان، معرفی شدهاند
![مقایسه صلح امام حسن و قیام امام حسین مقایسه صلح امام حسن و قیام امام حسین](https://btid.org/sites/default/files/media/image/2269599210517723186149113471568878213113.jpg)
شاید برای خیلیها جالب باشد که در زبان عرب، وقتی بخواهیم بگوییم «حسن کوچک» میگوییم: «حسین» و این میتواند به خاطر ابراز محبت باشد. دو نام «حسن و حسین» مربوط به دو ثمرهی اول زندگی سراسر نور امیرالمومنین و حضرت زهرا(علیهماالسلام) میباشد و این دو نام را خدای متعال، برای این دو مولود مبارک برگزید[1] پس مطمئنا طبق حکمت و مناسبت، صورت گرفته است.
برخی از افراد ناآگاه، به امام حسن(علیهالسلام) خرده گرفته که چرا آن حضرت، مانند امام حسین(علیهالسلام) قیام نکرد و صلح را اختیار کرد و در صدد فرقگذاری بین آن دو امام همام هستند و میخواهند مقام و منزلت امام حسین(علیهالسلام) را بالاتر از امام حسن(علیهالسلام) جلوه دهند، در حالی که هر یک از آن دو امام، به سبب شرایط و موقعیتی که داشتند عمل کردند. این پرسش در جای خود، پاسخ داده شده است که صلح امام حسن(علیهالسلام) و قیام امام حسین(علیهالسلام) نه تنها با یکدیگر، متناقض نیستند، بلکه هر دو، در راستای یک هدف و مقصد بوده است.[2] علاوه بر آن روایاتی هم وارد شده است امام حسین(علیهالسلام) از برادر خود پیروی کرده و کارهای او را تأیید کرده است.
در آیات و روایات متعدی، به فضیلت این دو امام بزرگوار و یکسانی آنها اشاره شده، و این دلیل است بر آنکه هر دو امام، به وظیفهی خود عمل کردهاند که بر اساس حکمت و مصلحت اسلام و جامعهی اسلامی بوده است.
امام حسین(علیهالسلام) در زمان امامت امام حسن(علیهالسلام) برادر بزرگوار خود را امام خود میدانست، و تابع آن حضرت بود، بعد از ایشان نیز در زمان معاویه قیام نکرد و به پیمان برادر خود عمل کرد؛ اما زمانی که یزید(لعنهاللهعلیه) روی کار آمد و «مروان بن حکم» از ایشان خواست که با یزید بیعت کند، فرمود: «هنگامى که امت اسلامى به زمامدارى مثل یزید گرفتار شود، باید فاتحهی اسلام را خواند!»[3] و به خاطر امر به معروف و نهی از منکر، در مقابل یزید، فیام نمود.[4]
امام حسن و امام حسین(علیهماالسلام) «با هم» در آیات و روایات
در موارد متعددی از آیات و روایات، این دو نوهی معصوم رسول اکرم(صلیاللهعلیهوآله) دارای فضیلتی یکسان، معرفی شدهاند به عنوان مثال:
1. منظور از لؤلؤ و مرجان
قرآن کریم در سورهی الرحمن میفرماید: «يَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجان[الرحمن/22] و از آن دو، لؤلؤ و مرجان بيرون مىآيد»، این آیه غیر از معنای ظاهری، معنای دیگری دارد که امام صادق(علیهالسلام) فردند: «منظور از «لؤلؤ و مرجان»، امام حسن و حسین(علیهماالسلام) است».[5]
دو سهم از رحمت:
خداوند در سورهی حدید میفرماید: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ آمِنُوا بِرَسُولِهِ يُؤْتِكُمْ كِفْلَيْنِ مِنْ رَحْمَتِهِ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ نُوراً تَمْشُونَ بِهِ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحيم [حدید/28] اى كسانى كه ايمان آوردهايد! تقواى الهى پيشه كنيد و به رسولش ايمان بياوريد تا دو سهم از رحمتش به شما ببخشد و براى شما نورى قرار دهد كه با آن (در ميان مردم و در مسير زندگى خود) راه برويد و گناهان شما را ببخشد؛ و خداوند غفور و رحيم است». و امام صادق(علیهالسلام) در تفسیر این آیه نیز قرمود: «منظور از «دو سهم از رحمت» را امام حسن و امام حسین(علیهماالسلام) است».[6]
سرور جوانان بهشت:
ابن عباس از رسول اکرم(صلیاللهعلیهوآله) نقل کرد که آن حضرت فرمود: «حسن و حسین(علیهماالسلام) فرزندان من و سرور جوانان اهل بهشت هستند».[8]
دو امام حق:
پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) فرمود: «حسن و حسین(علیهماالسلام) هر دو امام هستند، چه قیام کنند چه بنشینند».[9]
دو گل خوشبوی پیامبر(صلیاللهعلیهوآله)
پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) فرمود: «فرزند، گلی خوشبوست؛ و حسن و حسین(علیهماالسلام) دو گل خوشبوی من از دنیا هستند».[10]
داری علمی مخصوص بودند
از امام صادق(علیهالسلام) روایت است که: «مردى به حضور حسنين(علیهماالسلام) كه بر کوه صفا نشسته بودند آمد و از ايشان چيزى خواست، آنان فرمودند: صدقه جز براى سه طايفه حلال نيست:
1. قرض سنگين.
2. ورشكست شدن شديد.
3. فقرى كه انسان را مضطر و ناچار نمايد.
آيا تو دچار يكى از اين سه موضوع شدهاى؟
گفت: آرى.
آن دو به او (پول یا مالی) عطا نمودند. آن مرد قبل از اين جريان از «عبد اللَّه بن عمر» و «عبد الرحمن بن ابو بكر» اين تقاضا را كرده بود و ايشان هم به وى عطائى كرده بودند، ولى از او پرسشى نكرده بودند. آن مرد سائل، پیش آن دو باز گشت. و گفت: چرا آنچه كه حسنين(علیهماالسلام) از من پرسيدند شما نپرسيديد؟ آنگاه او آنچه كه حسنين(علیهماالسلام) پرسيده بودند براى آنان شرح داد. ايشان در جوابش گفتند: حسنين(سلاماللهعلیهما) از علم مخصوصی بهرهمند هستند».[11]
دو روح پیامبر اکرم:
«جابر انصاری» میگوید: «به رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) عرض کردم که در مورد علی بن ابی طالب(علیهالسلام) چه میفرمایید؟
فرمود: او جان من است.
عرض کرد: در مورد امام حسن و امام حسین(علیهماالسلام) چه میفرمایید؟
فرمود: آن دو روح من هستند.»[12]
در نتیجه: حسنین (علیهماالسلام) دو امام معصوم و دارای مقامی، بالاتر از درک انسانهای عادی هستند و صلح و قیامشان بر اساس حکمت و مصلحت و ارادهی الهی بوده است.
------------------------------------------------------------
پینوشت
[۱]. اسد الغابة، ج 2، ص9 (این منبع در سایت آیة الله مکارم شیرازی)
[2]. سایت حوزه
[3]. عَلَى الْإِسْلَامِ السَّلَامُ إِذْ قَدْ بُلِیَتِ الْأُمَّةُ بِرَاعٍ مِثْلِ یَزِید؛«اللهوف، ص۲۴، انتشارات جهان»
[4]. سیره پیشوایان، ص۱۶۲
[5]. ِّ ...عَنْ يَحْيَى بْنِ سَعِيدٍ الْقَطَّانِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيانِ بَيْنَهُما بَرْزَخٌ لا يَبْغِيانِ قَالَ عَلِيٌّ وَ فَاطِمَةُ بَحْرَانِ مِنَ الْعِلْمِ عَمِيقَانِ لَا يَبْغِي أَحَدُهُمَا عَلَى صَاحِبِهِ يَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجانُ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ ع؛«الخصال ج1، ص65»
[6]. ... عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ یُؤْتِكُمْ كِفْلَیْنِ مِنْ رَحْمَتِهِ قَالَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ وَ یَجْعَلْ لَكُمْ نُوراً تَمْشُونَ بِهِ قَالَ إِمَامٌ تَأْتَمُّونَ بِهِ؛«الكافي ج1(ناشر: دار الکتب الاسلامیة)، ص430، ح86»
[7]. عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ لَمَّا عُرِجَ بِرَسُولِ اللَّهِ ص نَزَلَ بِالصَّلَاةِ عَشْرَ رَكَعَاتٍ رَكْعَتَیْنِ رَكْعَتَیْنِ فَلَمَّا وُلِدَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ زَادَ رَسُولُ اللَّهِ ص سَبْعَ رَكَعَاتٍ شُكْراً لِلَّهِ فَأَجَازَ اللَّهُ لَهُ ذَلِك «الكافی ج۳، ص۴۸۷»
[8]. عَنِ ابْنِ عَبَّاسِ قَالَ قَالَ النَّبِيُّ ص إِنَّ عَلِيّاً وَصِيِّي وَ خَلِيفَتِي وَ زَوْجَتَهُ فَاطِمَةَ سَيِّدَةَ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ ابْنَتِي وَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ سَيِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَلَدَايَ...؛«من لايحضره الفقيه(ناشر: جامعه مدرسین)، ج4، ص179، ح5044»
[9]. الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ إِمَامَا حَقٍّ قَامَا أَوْ قَعَدَا؛«دعائم الإسلام(چاپ دار المعارف مصر)، ج1، ص37»
[10]. عَنِ الدَّيْلَمِيِّ عَنِ ابْنِ عُمَرَ وَ الْجَامِعِ عَنِ التِّرْمِذِيِّ عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ وَ الصَّحِيحِ عَنِ الْبُخَارِيِّ وَ مُسْنَدِ الرِّضَا عَنْ آبَائِهِ عَنِ النَّبِيِّ ص وَ اللَّفْظُ لَهُ قَالَ: الْوَلَدُ رَيْحَانَةٌ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ رَيْحَانَتَايَ مِنَ الدُّنْيَا قَالَ التِّرْمِذِيُّ هَذَا حَدِيثٌ صَحِيحٌ وَ قَدْ رَوَاهُ شُعْبَةُ وَ مَهْدِيُّ بْنُ مَيْمُونٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَعْقُوب؛«مناقب آل أبي طالب عليهم السلام، ج3، ص383»
[11]. عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: جَاءَ رَجُلٌ إِلَى الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ ع وَ هُمَا جَالِسَانِ عَلَى الصَّفَا فَسَأَلَهُمَا فَقَالا إِنَّ الصَّدَقَةَ لَا تَحِلُّ إِلَّا فِی دَیْنٍ مُوجِعٍ أَوْ غُرْمٍ مُفْظِعٍ أَوْ فَقْرٍ مُدْقِعٍ فَفِیكَ شَیْءٌ مِنْ هَذَا قَالَ نَعَمْ فَأَعْطَیَاهُ وَ قَدْ كَانَ الرَّجُلُ سَأَلَ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ عُمَرَ وَ عَبْدَ الرَّحْمَنِ بْنَ أَبِی بَكْرٍ فَأَعْطَیَاهُ وَ لَمْ یَسْأَلَاهُ عَنْ شَیْءٍ فَرَجَعَ إِلَیْهِمَا فَقَالَ لَهُمَا مَا لَكُمَا لَمْ تَسْأَلَانِی عَمَّا سَأَلَنِی عَنْهُ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ ع وَ أَخْبَرَهُمَا بِمَا قَالا فَقَالا إِنَّهُمَا غُذِّیَا بِالْعِلْمِ غِذَاءً؛[الكافي(ط - الإسلامية)، ج4، ص47]
[12]. فَقُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ فَمَا تَقُولُ فِي عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع فَقَالَ ذَاكَ نَفْسِي قُلْتُ فَمَا تَقُولُ فِي الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ ع قَالَ هُمَا رُوحِي؛[الاختصاص، ص223]