- از ابتدای شکل گیری انقلاب اسلامی، دشمنان همواره به دنبال تضعیف پایه های اقتدار نظام بوده اند، پایه های همچون، قدرت ایمان و معرفت به خدای متعال، قدرت علمی، قدرت اقتصادی، و قدرت عزت نفس.
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی، در دیدار هزاران نفر از مردم قم، از «ایمان و معرفت دینی»، «قدرت علمی»، «اقتصاد مقاوم» و «حفظ عزت ملی» بهعنوان عناصر چهارگانهی اقتدار کشور و ملت ایران نام بردند و با تأکید بر وظیفهی مهم مسئولان و مدیران ارشد کشور، دانشگاهیان، حوزویان، روشنفکران و فعالان سیاسی و فرهنگی برای تقویت این عناصر اقتدار، گفتند: مهمترین درس قیام ۱۹ دی مردم قم، شناخت دشمن و شیوه و سمتوسویِ دشمنی، و اقدام بههنگام و بادقت در مقابل او است.[1]
عنصر و شاخص اول: ایمان و معرفت دینی:
مقام معظم رهبری، در دیدار با مردم مؤمن و انقلابی قم، یکی از مهمترین عناصر اقتدار ملی را، ایمان و معرفت دینی برشمردند. با رجوع و تأمل در آموزههای اسلامی، به خوبی میتوان به جایگاه و اهمیت این عنصر ارزشمند دست یافت. در واقع عنصر ایمان، یک نوع تعهد درونی در عرصههای متخلف زندگی به انسان میبخشد. تعهد و مسئولیت در برابر خدای متعال، تعهد و مسئولیت در برابر خود و تعهد و مسئولیت در برابر آحاد جامعه. و این تعهد دینی به خوبی علاوه بر اینکه میتواند جامعه اسلامی را از برکات آسمانی بهرهمند سازد، میتواند زمینههای اقتدار ملی را در کشور فراهم کند. خدای متعال در خصوص رابطه ایمان و بهرهمندی از برکات آسمانی این چنین میفرماید: «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَيْهِمْ بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما كانُوا يَكْسِبُونَ[اعراف/96] و اگر مردم آباديها ايمان آورده و پرهيزگارى كرده بودند هر آينه بركت ها- نيكي ها و نعمت ها- از آسمان و زمين بر آنان مىگشاديم و ليكن [پيام ها و نشانه هاى ما را] دروغ شمردند، پس آنها را به سزاى آنچه مىكردند گرفتار ساختيم».
عنصر و شاخص دوم: قدرت علمی:
در منظومهی فکری رهبری، قدرت علمی، دومین عنصر اقتدار ملی شناخته شده است. با رجوع به سخنان و رهنمودهای ارزشمندی که ایشان در سالهای متمادی بیان داشتهاند، به خوبی میتوان جایگاه و اهمیت علم آموزی و اهتمام به ارتقای علمی را متوجه شد. تأکید بر جنبش نرم افزاری، تقویت شرکتها و مؤسسات دانش بنیان، تجلیل از نخبگان علمی کشور و مطالبات فراوانی که معظم له از متولیان علمی کشور دارند، تنها گوشهای از اهتمام رهبری به دست یابی قدرت علمی است. در اهمیت و ارزش این عنصر کارآمد، همین بس که به خوبی میتوان یکی از علتهای عقب ماندگی و استثمار کشورهای جهان سوم را، فقدان قدرت علمی دانست. در واقع قدرت علمی، یکی از شاخصهای راهبردی اقتدار و موفقیت است که در صورت بیتوجهی و ضعف در آن مجبور به اتکا و یاری از کشورهای استکباری خواهیم بود؛ این در حال است که کشورهای استکباری، هیچگاه منافع دیگران برای آنها مهم نبوده؛ چرا که تنها به دنبال بهرهگیری از کشورهای جهان سوم بودهاند. اگر کشورهای اسلامی به خوبی جایگاه و اهمیت قدرت علمی را در منابع خود میدانستند، تمام سعی و تلاش خود را برای این عدم وابستگی و دستیابی به جایگاه علمی جهان مبذول میداشتند، در اهمیت و جایگاه علم در منابع اسلامی، مطالب فراوانی ذکر شده است از جمله اینکه خدای متعال میفرماید: «يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ الَّذينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبير[مجادله/11]خداوند كسانى را كه ايمان آوردهاند و كسانى را كه علم به آنان داده شده درجات عظيمى مىبخشد و خداوند به آنچه انجام مىدهيدآگاه است.» در این آیه شریف خدای متعال ایمان و علم همراه باهم موجب ترفیع درجه نزد خدای متعال معرفی می فرماید.
عنصر و شاخص سوم: اقتصاد مقاوم:
با اندک نگاهی در متون و منابع اسلامی، متوجه میشویم که آموزههای اسلامی، تنها به حیات ابدی افراد اهتمام نداشته و برنامه و راهکارهایی مناسب برای بهبود وضع معیشت و اقتصادی افراد، و دوری و نجات از فقر و نداری ارائه داده است، شاخصها و مؤلفههای دینی و اخلاقی همچون حسن تدبیر، رعایت تقوا، توکل و اعتماد بر خدا، دوراندیشی، رعایت قناعت، پرهیز از اسراف و تبذیر، ...همه عناصری هستند، که به گونهای درخدمت سعادت دنیا و آخرت انسان ها هستند، عناصری که اگر به خوبی از آن در زندگی استفاده شود، فقر و نداری ریشه کن شده و اقتصاد اسلامی به رشد و قوت نسبی دست خواهد یافت. گفتنی است که دستیابی به اقتصاد مقاوم نه با اتکا بر کشورهای برتر جهان، بلکه در سایه توکل و اعتماد بر خدای متعال و تقویت نیرو و توان داخلی قابل دستیابی است. در خصوص رابطه تقوا و دستیابی به امکانات مادی، خدای متعال میفرماید: «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَيْهِمْ بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما كانُوا يَكْسِبُونَ[اعراف/96] و اگر مردم آبادي ها ايمان آورده و پرهيزگارى كرده بودند هر آينه بركت ها- نيكي ها و نعمت ها- از آسمان و زمين بر آنان مىگشاديم و ليكن [پيام ها و نشانههاى ما را] دروغ شمردند، پس آنها را به سزاى آنچه مىكردند گرفتار ساختيم».
عنصر و شاخص چهارم: حفظ عزت ملی:
عزت ملی در سایه ایمان، تقوا، عمل صالح و چشم نداشتن به ابرقدرهای جهانی میسر خواهد بود، اگر به راستی به این موضوع ایمان داشته باشیم که عزت، تنها در سایه قدرت و لطف الهی قابل دستیابی است؛ هیچگاه بر ابرقدرتهای جهانی اعتماد و تکیه نمیکردیم. این در حالی است که در نگاه منافقان عزت در سایه تکیه بر ابرقدرهای جهان قابل دستیابی است. «يَقُولُونَ لَئِنْ رَجَعْنا إِلَى الْمَدينَةِ لَيُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنينَ وَ لكِنَّ الْمُنافِقينَ لا يَعْلَمُونَ[منافقان/8] آنها مىگويند: «اگر به مدينه بازگرديم، عزيزان ذليلان را بيرون مىكنند!» در حالى كه عزت مخصوص خدا و رسول او و مؤمنان است ولى منافقان نمىدانند.»
نکته قابل تأمل درتفاسیر: منافقان و سران قریش بر این باور بودند که، اگر گروه اندك مسلمان فقير را در محاصره اقتصادى قرار دهند، يا از مكه بيرونشان کنند، مطلب تمام است! امروز نيز دولتهای استعماری به پندار اينكه خزائن آسمان و زمين را در اختيار دارند میگويند ملتهايى را كه در برابر ما تسليم نمیشوند، بايد در محاصره اقتصادى قرار داد، تا بر سر عقل آيند و تسليم شوند! اين كوردلان تاريخ كه شيوه آنها ديروز و امروز يكسان بوده و هست خبر ندارند كه با يك اشاره خداوند تمام ثروتها و امكاناتشان بر باد میرود و عزت پوشالى آنها دستخوش فنا میشود. به هر حال اين طرز تفكر، يك تفكر منافقانه است كه از غرور و تكبر از يك سو، و گمان استقلال در برابر خدا از سوى ديگر، ناشى مىشود، اگر آنها به حقيقت عبوديت آشنا بودند و مالكيت خدا را بر همه چيز مسلم مىدانستند هرگز گرفتار اين اشتباهات خطرناك نمیشدند.[2]
سخن آخر: بر مبنای آموزه های اسلامی و بر اساس رهنمودهای مقام معظم رهبری، دستیابی به قله های رفیع عزت و سربلندی نظام، در گرو تقویت ایمان و اتکا به خدای متعال، تقویت اقتصاد داخلی و همچنین تقویت پایه های علمی کشور است.
پی نوشت:
[1]. دیدار مردم قم با رهبر انقلاب
[2]. تفسير نمونه، ناصر مکارم شیرازی، ناشر: دار الكتب الإسلامية، سال چاپ: 1374 ش، ج24، ص163.