امام حسین علیهالسلام، برای اصلاح امت جد خویش، از مدینه به سمت عراق حرکت کرد و این مهاجرت، هرگز بوی وطنفروشی به خود نخواهد گرفت؛ زیرا در جایجای حرکت حضرت، سخن از حق و حقیقت، باور و تکیه بر خدای مهربان و دشمنستیزی است.
فلسفه هجرت امام حسین علیهالسلام | در اصطلاح عرف مردم، وطنفروش به کسی گفته میشود که به نوعی به سرزمین یا مردم سرزمین خود، خیانت کند و این خیانت به شکلهای مختلفی محقق میشود:
یک. هجرت از وطن و پشت پا زدن به تمام خوبیهای گذشته سرزمین خود؛
دو. فاش کردن اسرار فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و امنیتی کشور به بیگانگان؛
سه. تحریک دشمنان بر ضد کشور و مردم سرزمین خود؛
چهار. غیر واقعی و تقلبی جلوه دادن داشتههای واقعی و حقیقی کشور؛
پنج. تحقیر خودیها، در مقابل بیگانگان و ظالمان؛
شش. تکیه بر بیگانگان، به جای تکیه و اعتماد به نیروهای خودی؛
هفت. باز کردن پای بیگانگان در کشور و سوء استفاده از موقعیت خود؛
هشت. ناامید کردن مردم سرزمین خود و امید بستن به بیگانگان.
بنابراین، وطنفروش به کسی گفته میشود که حداقل یکی از این موارد را دارا باشد؛ هر چند از کشور خود، مهاجرت نکرده باشد.
تناسب وطن فروشی با هجرت
افراد به سرزمین مادری خود علاقه دارند و در برخی از منابع، جمله مشهوری است که محبت و دوستی وطن را جزئی از ایمان میداند.[1] با این حال، در قرآن کریم در جواب کسانی که میگفتند: ما در سرزمین خود تحت فشار و ظلم ظالمان هستیم، فرمود: «أَ لَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّهِ واسِعَةً فَتُهاجِرُوا فيها»؛[2] «مگر سرزمین خدا، وسیع و پهناور نبود تا در آن [از محیط شرک به سرزمین ایمان] مهاجرت کنید».
این آیه به کسانی که در سرزمین مادری خود نمیتوانند ایمان خود را حفظ کنند و تحت فشار ظالمان هستند اجازه میدهد تا برای حفظ ایمان و پیشرفت خود از سرزمین مادری مهاجرت کنند و بیشک مهاجرت غیر از وطنفروشی است. بنابراین، ممکن است کسی مهاجرت کند؛ ولی وطنفروش نباشد؛ همانطور که گاه، وطنفروش مهاجرت نکرده است.
هجرت امام حسین علیهالسلام
حرکت امام حسین علیهالسلام از مدینه به سمت عراق، هجرت از ظلم و ستم ظالمان و پناه بردن به مکانی امن بود[3] و هرگز به مدینه و یا مکه پشت پا نزد.
پینوشت:
[1]. قرشی، علیاکبر، قاموس قرآن، اسلامیه، ج7، ص226.
[2]. نساء: 97.
[3]. طوسی، محمدبن حسن، الامالی، دارالثقافه، ص371.