پیامبر صلیاللهعلیهوآله در آخرین لحظات عمر شریفشان، درخواست قلم و کاغذ کردند؛ ولی با توهین خلیفه دوم، از این کار صرفه نظر کردند و امیرالمؤمنین علیهالسلام نیز به احترام حضرت و ترک مشاجره، سکوت کردند.
پیامبر صلیاللهعلیهوآله در آخرین روزهای عمر شریفش به اطرافیانش فرمود: «هَلُمَّ أَكْتُبْ لَكُمْ كِتَابًا لاَ تَضِلُّوا بَعْدَهُ»؛[1] «قلم و دواتی بیاورید تا برایتان چیزی بنویسم که هرگز گمراه نشوید». در این هنگام خلیفه دوم اهلسنت با سخنانی توهینآمیز، مانع از آوردن قلم و کاغذ شد. برخی نیز در این کار، با وی همراهی کردند. با این کارشان اختلاف و مشاجره بالا گرفت تا اینکه پیامبر صلیاللهعلیهوآله آنان را بیرون کرد.[2]
اقدام امیرالمؤمنین علیهالسلام
آری! اگر میگذاشتند نوشته شود، هرگز بعد از رسول خدا، بین مسلمانان اختلاف به وجود نمیآمد. برخی برای توجیه کار عمر، میگویند که چرا امیرالمؤمنین علیهالسلام قلم و کاغذ نیاورد؟
در جواب این پرسش باید به چند نکته دقت داشت:
یک. ابتدا باید به اشکالکننده آفرین گفت که چشم از توهینها و تهمتهای خلیفه دوم اهلسنت به پیامبری صلیاللهعلیهوآله که بدون وحی الهی سخن نمیگوید،[3] بسته و با کمال پررویی تقصیر را به گردن امیرالمؤمنین علیهالسلام انداخته است.
دو. مخاطب حضرت تمام حاضرین در آن جلسه بودند و از ظاهر عبارات صحیح بخاری اینطور فهمیده میشود که تعدادی در محضر حضرت بودند، بر این اساس، همین اشکال به ابوبکر و دیگر حاضران نیز وارد است که چرا آنان اقدام به آوردن کاغذ نکردند، با اینکه پیامبر صلیاللهعلیهوآله همه آنان را مخاطب خود میدانست.
سه. بر پایه نقل بخاری، برخی اقدام به آوردن قلم و کاغذ کردند که بیشک یکی از آنان امیرالمؤمنین(ع) بوده است؛ ولی ازآنجا که عمر، بر حرفش اصرار ورزید و عدهای نیز او را در این کار همراهی کردند، ماجرا به گونهای پیش رفت که به مشاجره و دعوا نزد پیامبر صلیاللهعلیهوآله کشیده شد؛ بنابراین هرگونه اقدام امیرالمؤمنین علیهالسلام در این زمینه، باعث شدت اختلاف و درگیری بیشتر در بین اصحاب حضرت میشد. پیامبر با دیدن این مشاجره و اختلاف، فرمود: «قُومُوا عَنِّی و لا یَنْبَغِی عِنْدِی التَّنَازُعُ»؛[4] «از نزد من برخیزید؛ زیرا دعوا و تنازع نزد من، سزاوار نیست». بر پایه کلام رسول خدا صلیاللهعلیهوآله و برخی آیات قرآن[5] امیرالمؤمنین علیهالسلام نیز سکوت کرد.
چهار. بر فرض که امیرالمؤمنین علیهالسلام با تحمل همه فشارها، اقدام به آوردن قلم و کاغذ میکرد و پیامبر صلیاللهعلیهوآله چیزی مینوشت که به نفع حضرت تمام میشد، تازه تهمتها به حضرت شروع میشد که چون به نفع خودش بود اقدام به آوردن کرد و... .
پنج. شاید هدف پیامبر صلیاللهعلیهوآله از این کار، افشای چهره واقعی مدعیان خلافت و بیان عدم شایستگی و صلاحیت آنان برای جانشینی بوده است.
شش. اگر امیرالمؤمنین بعد از بیرون رفتن آنها کاغذ و قلم میآورد تا پیامبر بنویسد، فایدهای نداشت؛ زیرا آنهایی که در حضور خود پیامبر، حرف او را نپذیرفته و با توهین به وی مانع از کتابت شدند، چگونه حاضر خواهند شد تن به نوشتهای دهند که در غیاب آنها نوشته شده است.
آری! هنوز بعد از گذشت هزار و اندی سال از رحلت رسول خدا صلیاللهعلیهوآله، امیرالمؤمنین علیهالسلام همواره مظلوم است.
پینوشت:
[1]. بخاری، محمدبن اسماعیل، صحيح البخاري، دارطوق النجاة، ج7، ص120.
[2]. همان، ج6، ص9.
[3]. نجم: 3و 4.
[4]. بخاری، محمدبن اسماعیل، صحيح البخاري، دارطوق النجاة، ج1، ص24.
[5]. انفال: 46و حجرات: 2.