رهروان ولایت ـ
روزهاي باارزشي در زندگي ما وجود دارد كه بايد قدردان اين ايام بوده و به بهترين وجه از اين ايام استفاده كنيم گاهي اين ايام یادآور حادثه تلخ است و گاهي یادآوری شیرینی است و گاهي ويژه برای عبادت است.
يكي از اين روزها روز هشتم ذیحجه است كه روز ترويه ناميده میشود. روزي كه حاجيان براي عبادت عاشقانه خود و گذراندان لحظات زيبايي عرفاني خود را از لباسهای ظاهري بيرون آورده و به يك صورت زيبايي احرام بسته و باهم به نداي الهي كه انسان را براي حضور فراخوانده است لبيك گفته و به اعمال حج میپردازند.
در كتاب «مجمع البحرين» مىگويد: يوم الترويه را براى اين «يوم الترويه» گفتهاند كه مشتق از روايت است، چه آنكه امام معصوم مناسك و احكام حج را در اين روز روايت مىفرموده است. سپس ميگويد و نيز گفتهشده است: ترويه مشتق از «ارتواء»؛ (يعنى آب برداشتن) است.[1] زيرا مردم در اين روز كه عازم منا مىشدهاند، با خود آب برمىداشتند.
امام صادق (عليهالسلام) در پاسخ به اين سؤال كه چرا روز هشتم ذىحجه را «يوْمُ التَّروِية» خواندهاند، فرمودند: «أَنَّهُ لَمْ يَكُنْ بِعَرَفَاتٍ مَاءٌ وَ كَانُوا يَسْتَقُونَ مِنْ مَكَّةَ مِنَ الْمَاءِ لِرَيِّهِمْ وَ كَانَ يَقُولُ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ تَرَوَّيْتُمْ تَرَوَّيْتُمْ فَسُمِّيَ يَوْمَ التَّرْوِيَةِ لِذَلِكَ»[2]
«زيرا در عرفات آب وجود نداشت و حج کنندگان در اين روز از مكه آب برداشته و (به عرفات) مىبردند و بعضى به يكديگر مىگفتند: آيا آب برداشتيد؟ ازاینرو اين روز را ترويه ناميدند.»
و در حديث ديگر فرمودند: علت نامگذارى اين روز به ترويه آن است كه جبرئيل در اين روز به ابراهيم (عليهالسلام) فرمود: «إِرْتَوِ مِنَ الْمَاءِ لَكَ وَ لِأَهْلِكَ وَ لَمْ يَكُنْ بَيْنَ مَكَّةَ وَ عَرَفَاتٍ يَوْمَئِذٍ مَاءٌ فَسُمِّيَتِرالتَّرْوِيَة»[3]
«براى خود و خانوادهات آببردار، زيرا در آن زمان بين مكه و عرفات آبى وجود نداشت. به همين سبب، اين روز ترويه نامگذارى شد.»
در روايت ديگر ابوبصير از امام باقر (عليهالسلام) چنين روايت مىكند:
«أَنَّهُ لَمَّا كَانَ يَوْمُ التَّرْوِيَةِ قَالَ جَبْرَئِيلُ لِابْراهيم (ع) تَرَوَّهْ مِنَ الْمَاءِ فَسُمِّيَتِ التَّرْوِيَة»[4]«در روز ترويه، جبرئيل به ابراهيم (ع) گفت: آب توشه كن. به همين دليل (اين روز) ترويه خوانده شد.»[5]
و درجای ديگر بيان میشود:
هنگامیکه حضرت آدم (عليهالسلام) مكلف به توبه شد، جبرئيل به او گفت: برخيز!
«فَأَمَرَهُ أَنْ يَغْتَسِلَ وَ يُحْرِمَ فَلَمَّا كَانَ يَوْمُ الثَّامِنِ مِنْ ذِي الْحِجَّةِ أَخْرَجَهُ جَبْرَئِيلُ إِلَي مِنًي فَبَاتَ فِيهَا فَلَمَّا أَصْبَحَ تَوَجَّهَ إِلَي عَرَفَاتٍ ... فَلَمَّا صَلَّي الْعَصْرَ أَوْقَفَهُ بِعَرَفَاتٍ إِلَي أَنْ قَالَ فَبَقِيَ آدَمُ إِلَي أَنْ غَابَتِ الشَّمْسُ رَافِعاً يَدَيْهِ إِلَي السَّمَاءِ يَتَضَرَّعُ وَ يَبْكِي إِلَي اللَّهِ فَلَمَّا غَابَتِ الشَّمْسُ رَدَّهُ إِلَي الْمَشْعَرِ»[6]
«پس او را در روز ترويه با خود همراه نمود و به غسل و احرام امر كرد و هنگامیکه روز هشتم ذىحجه به پايان رسيد، جبرئيل آدم (عليهالسلام) را به مِنى برد و آدم (عليهالسلام) در آنجا تا صبح ماند. سپس بهسوی عرفات رفت ... هنگامیکه آدم (عليهالسلام) نماز عصر را بجاى آورد، جبرئيل او را در عرفات به وقوف واداشت. آدم (عليهالسلام) تا غروب خورشيد درحالیکه دست به آسمان بلند نموده و گريه مىكرد، در آنجا ماند و پسازآن جبرئيل، آدم (عليهالسلام) را به مشعر برد.»[7]
احرام بستن در روز «ترويه» مستحب است، بلكه احوط است.[8] افضل اوقات احرام بستن براى حجّ، «روز ترويه» بعد از نماز ظهراست و اگر ظهر انجام نشد، عصر والّا نماز واجب ديگر، هرچند قضا باشد و اگر هیچیک از اين زمینهها فراهم نبود بعد از نماز احرام «كه اقل آن دو ركعت است». مستحب است در مسجدالحرام، احرام ببندد.[9]
ازجمله اعمال در اين روز غسل است كه براي اين روز بیانشده است.[10] و غسل اين روز هم موسع است [11]يعني در تمامروز انسان میتواند انجام دهد.
وهم چنین روزه اين روز هم مستحب است. [12]
روز ترويه با اینهمه زيبايي یادآور چند حادثه است كه دلهای حسيني را با آه پر كرده و خود را آماده محرم و عزاداری سیدالشهدا میکند.
بله در چنين روزي كه همه احرام بسته بودند امام سوم شعيان هم در مكه بود؛ و در همان روز عمرو بن سعيد بن العاص از شام با جمعى بسيار به بهانه حج به مكّه آمدند و از جانب يزيد مأمور بودند كه امام حسين علیهالسلام را به هر حالى كه باشد دستگير كنند يا به قتل برسانند. لاجرم آن جناب حج را به عمره عدول نمود و از مكّه متوجّه عراق گرديد.[13]
در اين روز سنه ۶۰ ابن زياد، هانى را گرفت و مسلم خروج كرد [14]و كوفيان بناى نفاق و تفريق نهادند، تا در اوّل شب سى نفر از آنها باقى ماند و بعد از نماز مسلم و بيرون آمدنش از مسجد دیگرکسی با او باقى نماند.[15] خروج حضرت مسلم در روز سهشنبه هشتم ماه ذىالحجه و شهادت او روز چهارشنبه نهم كه روز عرفه باشد واقعشده است.[16]
در علت نامگذاری روز ترويه جمله. «تروّيتم تروّيتم» [17]سيراب شديد. سيراب شديد.
دلهای عاشقان سيدالشهدا را غرق در حزن و غم میکند. چه رابطه است ميان آب و عطش و كربلا؟ روز ترويه هم مولاي ما از سيرابي آب جداشده و سفر کربلا دارد؛ و سفير حسين است كه در كوفه با عطشي در کوچههای كوفه میگردد. و...و كاش كساني بودند در كربلا از اطفال حسين عليهالسلام میپرسیدند. ترويتم ترويتم...و کاش در روز عرفه از مسلم ميپرسيدند: ترويتم ترويتم...و تا تاريخ است قصه اب و عطش و کربلا و سيراب كردن و سیراب شدن براي ما معناي دگري دارد.
در اين روزهاست كه ما بايد دنبال معرفت باشيم خود را از اهل عرفات قرار دهيم و با كاروان حسيني نداي لبيك دهيم و به رضاي الهي برسيم.
ترويه اشاره به آب دارد و سرّ آن، آب معرفتى است؛ معرفتى كه در عرفات به ظهور مىرسد. آب معرفت و زلال حيات به جان تشنهاى مىرسد كه از هرکجا بريده باشد و مأيوس از همهجارو به خدا آورد، در حالت انقطاع است كه خدا به تن خسته و روح رنجور نظر مىكند، شعله هاى آتشين محبت را در وجود او زنده مىكند و آب زلال معرفت را به كام او مىريزد.[18]
------------
پينوشت
[1]. مجمع البحرين، كلمه ترويه.
[2]. من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 196.
[3]. وسائل الشيعة، ج 11، ص 237. ابن عباس درباره يكى ديگر از علتهاى نامگذارى روز هشتم ذىحجه به يومالترويه مىگويد: «أَنَّ إبْراهيمَ رَأى فِي الْمَنامِ أَنَّهُ يَذْبَحُ ابْنَهُ فَأَصْبَحَ يُرَوِّي يَوْمَهُ أَجْمَعَ أَيْ يُفَكِّرُ أَ هُوَ أَمْرٌ مِنَ الله أَمْ لا فَسُمِّيَ بِذلِكَ يَوْمَ التَّرْوِيَةِ»(مجمع البيان، ج 2، ص 526)«ابراهيم در خواب ديد كه فرزندش اسماعيل را ذبح مىكند و چون صبح (روز هشتم ذى حجه) فرا رسيد تا شب به انديشه و فكر پرداخت كه آيا اين خواب بيانگر امر (حتمى) خداست (يا وسيلهاى براى امتحان او) از اينرو، به روز هشتم ذىحجه، يوم الترويه گفته شده است.»
[4]. الكافي، ج 4، ص 207
[5] . روايت شده است: «نَزَلَ رَسُولُ اللَّهِ؛ بِمَكَّةَ بِالْبَطْحَاءِ هُوَ وَ أصْحَابُهُ وَ لَمْ يَنْزِلِ الدُّورَ فَلَمَّا كَانَ يَوْمُ التَّرْوِيَةِ عِنْدَ زَوَالِ الشَّمْسِ أمَرَالنَّاسَ أنْ يَغْتَسِلُوا وَ يُهِلُّوا بِالْحَجِّ»(الكافي، ج 4، ص 246)«رسولخدا؛ و اصحابش در بطحاى مكه (از مركب خويش) پايين آمده اما به خانههاى خود نمىرفتند تا اينكه هنگام ظهر روز ترويه فرا مىرسيد و رسول خدا؛ مردم را به غسل و لبيك گفتن براى حج امر مىنمود.»
[6] وسائل الشيعة، ج 11، ص 236.
[7] دكتر مجتبى شريفى، نمادها و رمزوارههاى حج (نشانههاى الهى در سرزمين وحى)، 1 جلد، نشر مشعر - تهران، چاپ: 1. ص: 439
[8] مناسك محشى، ص 337، مسأله 946.
[9] راهنماى حرمين شريفين، ج 5- 4، صفحه 17.
[10] گيلانى، فومنى، محمد تقى بهجت، جامع المسائل (بهجت)، 5 جلد، دفتر معظمله، قم - ايران، دوم، 1426 ه ق ج1، ص: 145
[11] غايه القصوى فى ترجمه العروه الوثقى ج1 275 چهارم ... ص: 275
[12] مفاتيح الجنان اعمال روز ترويه
[13] يازده رساله 343 ماه ذیالحجه ... ص: 341 نام كتاب: يازده رساله نویسنده: حاج شيخ عباس قمی تعداد جلد: 1
[14] مسارّ الشيعه، ص 36.
[15] يازده رساله 343
[16] عليرضا بصيرى، گلواژههای حج و عمره، 1 جلد، نشر مشعر - تهران، چاپ: 1، تابستان 1387.
[17] قمّى، صدوق، محمّد بن على بن بابويه، من لا يحضره الفقيه، 4 جلد، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، قم - ايران، دوم، 1413 ه ق من لا يحضره الفقيه - ترجمه؛ ج3، ص: 15
وَ إِنَّمَا سُمِّيَ يَوْمَ التَّرْوِيَةِ لِأَنَّهُ لَمْ يَكُنْ بِعَرَفَاتٍ مَاءٌ وَ كَانُوا يَسْتَقُونَ مِنْ مَكَّةَ مِنَ الْمَاءِ لِرَيِّهِمْ وَ كَانَ يَقُولُ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ تَرَوَّيْتُمْ تَرَوَّيْتُمْ فَسُمِّيَ يَوْمَ التَّرْوِيَةِ لِذَلِكَ
و وجه تسميۀ روز «ترويه» این است كه در سرزمين عرفات آبى وجود نداشته و طوایف حاجيان براى سيراب ساختن خود از مكّه آب برمیداشتهاند و با یکدیگر میگفتهاند: «تروّيتم تروّيتم» سيراب شديد. سيراب شديد. به همین مناسبت آن روز«يوم الترويه» ناميده شده است
[18] اسرار عرفانى حج، ص: 456