نقد رسانه

-بی شک پدیده ستاره سازی ازغرب آغاز شد و در جهت القای منافع و ایجاد حکومت رسانه ای آنها بر جهان پیش رفت .
در ایران اما این قضیه به نحو عکس اتفاق افتاد .
و شاهد ظهور ستاره هایی بودیم که به طغیان علیه سیستمی که به آنها بها داده بود پرداختند.
خوش بینانه ترین حالت این است که گفته شود این یک طغیان جاهلانه است

آیا این نقدها سفارشی است و پای بده و بستان های پشت پرده در کار است ؟ این که به نام نقد و منتقد چند سطر ستایش نامه بنویسند و برای آثار ضعیف و متوسط مخاطب جذب کنند، با مزد های چشمگیری همراه است؟

در عصر فرهنگ برهنگی در جهان و با کمک حکومت رسانه ای آنها، تقریبا در اکثر کشور های جهان این فرهنگ با شدت یا ضعف جا افتاده است، امید می رفت که ظهور انقلاب اسلامی که دیدگاه متقن و استواری در باب فرهنگی دارد، مانع بزرگی برای بروز این فرهنگ در کشور باشد .
اما سوء استفاده های سیاسی از فرهنگ برای نشستن بر کرسی قدرت و ریاست ضربه جبران ناپذیری به مسئله فرهنگ وارد کرده است به طوری که امروز در کشور برخی ناهنجاری ها هنجارشده و بالعکس .
سخن نگارنده اما اینجا عیان شدن این افکار ضد فرهنگی در کشور و با بودجه علنی خود دولت است.
شبکه نمایش خانگی امروز مظهر تمام وکمال  مثلث های عشقی ، خیانت ، بی اخلاقی و عیاشی است که ستون پنجم دشمن هستند .

با توجه به جوی که در سینما حاکم است و تفکراتی که عبدالناصر همتی دارد، به احتمال زیاد یکی ازگزینه‌های  جدی که اکثر اهالی سینما به آن متمایل خواهند شد آقای همتی است. وی در گفتگوی ویژه خبری شبکه دو که برای تببین برنامه‌هایش حاضر شده بود، در اقدامی هوشمندانه و در موضعی بی‌ربط با سوال مجری برنامه این نکته را بیان کرد که چرا به خانمی که در ماشین حجابش را رعایت نکرده  پیامک جریمه داده می‌شود و آرامش روانی او را با این کار به هم می‌زنند. همین سخن گویای میزان اهمیت حجاب در نزد این نامزد ریاست جمهوری است.

- از منظر اسلامی اگر بخواهیم به ماجرای مخاطب محوری نظر بیفکنیم باید بگوییم که توجه به نیاز اصلی مخاطب، محور اصلی و صحیح برای مخاطب‌محوری قرار می‌گیرد.

سریال احضار به اتمام رسید و بالاخره معلوم شد موجودی که در ابتدا به عنوان روح کامرانی  مطرح بود روح نبوده؛ بلکه  شیطان بوده که در قالب روح کامرانی تمثل پیدا کرده بود . تمثل شیطان از نکات قابل توجهی بود که دراین سریال به تصویر کشیده شده بود و می‌توان آن را نقطه مثبتی در این مجموعه تلقی کرد؛ چرا که تمثل شیطان حقیقت دارد و جای تردیدی دراصل آن نیست؛ همچنانکه تمثل فرشته  نیز از مسایلی هست  که جای تردیدی در آن نیست؛ مثلا قرآن کریم تمثل جبرییل را در محضر حضرت مریم بیان می‌کند و می فرماید: «فارسلنا الیها روحنا فتمثّل لها بشراً سویاً؛

-برنامه خندوانه با حضور فیروز کریمی و خداداد عزیزی حاشیه‌ای داشت که پس لرزه‌های آن همچنان ادامه دارد. داستان ازاین قرار است که خداداد عزیزی در پاسخ بخشی از مسابقه برنامه که از او خواسته شد نام سه نویسنده ایرانی را ببرد،‌ گفت:‌ «نویسنده از کجایم بیاورم» سپس فیروز کریمی در تکمیل جواب خداداد عزیزی گفت: «نویسنده‌های ایرانی بیکارند و از بیکاری می‌نویسند و ما با آنها کاری نداریم.» این شوخی خداداد و فیروز کریمی قهقهه رامبد جوان را هم به دنبال داشت. این ماجرا اعتراضاتی را ازسوی اهل قلم و فرهنگ به دنبال داشته است؛ چرا که به ساحت نویسنده و نویسندگی اهانت شده است.

-با یک عذر خواهی ساده، چیزی از انسان کم نمی‌شود!
کاش خداداد عزیزی و فیروز کریمی هم مثل رامبد جوان عذر خواهی می‌کردند... .
ممکن است در پخش زنده انسان خواسته یا ناخواسته حرف هایی بزند که توهین به شخص یا قشر خاصی تلقی شود،

بر اساس نظرسنجی سازمان صدا و سیما «بچه مهندس 4» از شبکه دو سیما با ۳۷.۳ درصد مخاطب و رضایت بیش از ۷۲ درصد در جایگاه سوم سریال‌های رمضانی سیما بعد از «احضار» و «یاور» در سال ۱۴۰۰ قرار گرفته است. این در حالی است که بنابرهمان نظرسنجی، «بچه مهندس ۳» که سال گذشته پخش شد ۴۱.۷ درصد مخاطب و کسب رضایت در حد ۸۴.۸ درصد را دارا بود و بعد از سریال زیر خاکی رتبه دوم را داشت. ‌این نظرسنجی گویای این است که «بچه مهندس4» ، نسبت به «بچه مهندس 3» از افت نسبی برخوردار بوده و ریزش مخاطب داشته است.

با شروع فعالیت دوباره نمایش خانگی، نبود این محدودیت ها و بودجه های کلان، انتظار می‌رفت که با ساخت آثار چشم گیر و قدرتمندی مواجه شویم اما متاسفانه در نگاه کلی با آثار ضعیفی مواجه شدیم که نشان می‌دهد مشکل از محدودیت ها نیست بلکه مشکل پوسیده شدن ایده هایی است که دیگر مسئله مخاطب امروزی نیست.
تجمل گرایی، استفاده از جذابیت های جنسی و مثلث های عشقی آن هم با این فیلمنامه و کارگردانی ها، نشان دهنده به بن بست رسیدن ایده هاست.

سریال مثلا می‌خواهد به نقد پدیده های اجتماعی مانند طلاق ،عمل جراحی و دیگرمعضلات بپردازد ولی ظاهرا هنوز دوستان پرخرج ما یاد نگرفته اند که "چگونه" مهم است نه "چه" ! و تا زمانی که سریال سازی و چگونگی پرداخت را نیاموزند ما حصلش می‌شود همین آثاری که توهین به مخاطب است.
 بیخیال کارگردانی ، قاب و دوربین! چرا که شوخی بدی است و البته توهین! توهین به کارگردانان متوسط! فیلنامه را هم که چه عرض کنم بفرماید دری وری نامه. 

با گذشت نوزده قسمت از تاک شوی "همرفیق" با "اجرای شهاب حسینی" حالا زمان خوبی برای قضاوت در مورد این برنامه است .
این برنامه همان طور که از نامش پیداست با موضوع "دوستی و رفاقت" به تولید رسیده است. اما چیزی که از رفاقت و دوستی در این برنامه پر رنگ تر جلوه می کند، حضور پر رنگ "سلبریتی ها" در این برنامه است. گویا عوامل برنامه بر این عقیده اند که مردم "رفاقت" را نمی شناسند و منتظرهستند تا "چهره های مشهور" بیایند وهمراه با ژست های جذاب و به نظرمن، به نظر من گفتن، آن را آموزش دهند. یا نه شاید "هدفی دیگر" در میان است و آن احیاء چهره سیاه سلبریتی هایی که است که بخاطر مواضع سالیان اخیرشان به شدت مورد بی توجهی و حتی "غضب مردم" قرار گرفته اند .
برای مثال "همون سیدی" را بیاوری و  با گفتن این جمله که " بخاطر حال بد مردم،  حال او نیز خوب نیست" سعی کنی به مردم القاء شود  که وای چه دلسوز! تا از یاد مردم برود که همین آقای دلسوز سیمرغ بلورین سی و دومین جشنواره فیلم فجر در سال نود و دو را به "کسی تقدیم کرد که باعث حال بد امروز همین مردم است".