افزودن دیدگاه

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

نویسنده خودش را مودب تر از خدا و پیغمبر می داند و خیال کرده اجازه دارد سخن امام

را مثلا تفسیر و اصلاح کنید. 

 اسلام بشدت با این رویه که ادب مرد به ز دولت او است مخالف است.  خود
قرآن پر است از استهزاء و توهین به دشمنان اسلام مثلا این آیات قرآن:
او لئک کالانعام بل هم اضل-- اعراف 179
مثله کمثل الکلب -  اعراف 176
تب یدا ابی لهب--  مسد 1
مثل الذین حملوا التوریه ثم لم یحملوها کمثل الحمار یحمل اسفارا. -- جمعه 5

یا مروان حکم را که آوردند پیامبر خدا صریحا گفت
الوزغ ابن الوزغ
که تجسم واقعی چهره برزخی این فرد بود.

و یا امام حسین علیه السلام که صریحا ابن مرجانه را حرامزاده پسر حرامزاده نامید:

الا و ان الدعي بن الدعي قد ركز بين اثنتين بين السلة و الذلة و هيهات مناالذلة.

در این جا است که بچه حزب اللهی را گیج می شوند. می پرسند مگر در اسلام
بی ادبی مجاز است؟
مگر قرآن نگفته حتی به بتها سب نکنید :ولا تسبوا الذين يدعون من دون الله
فيسبوا الله عدوا بغير علم ( سوره انعام آیه 108) و یا مگر امام علی علیه
السلام نفرمود دوست ندارم که جز. سبب کنندگان باشید ؟اني اکره لکم ان
تکونوا سبابين (خطبه 206 نهج البلاغه)

پاسخ این به ظاهر تناقض در تغییرات معننی کلمات در زبان عربی به دلیل
تاثیر فارسی زبانان بر آن زبان است. در عربی اصیل زمان نزول قرآن فحش و
توهین و استهزاء و افک و سب معانی متفاوتی داشته اند اما فارسی زبانان به
دلیل ساده شدن بیش از حد زبان فارسی همه این کلمات را دشنام معنا کردند و
از آنجا که بیشتر فقهای مسلمان قرون اول تا چهارم هجری ایرانی و از موالی
بودند کم کم خود عربها هم بین این کلمات فرق نگذاشتند اما :

فحش: به معنای دادن نسبت فحشا و زناکاری به خود شخص یا مادر و یا بستگان
دیگر او است. شخص فحش دهنده هم باید برای ادعای خود ۴ شاهد بیاورد والا
باید حد شرعی بخورد. اما هرگاه مورد فحش علنی باشد مثل ماجرای مرجانه که
روسپی معروفی بود و یا سمیه مادر زیاد که او هم روسپی بود و این مساله
برای همه مردم آن زمان علنی شده ود هیچ اشکالی نداشت که برای مقال امام
حسین علیه السلام علنا زیاد و پسرش را حرامزاده و پسر حرامزاده بنامد.
چرا که این نسبت کاملا واقعی بود.

استهزاء: مال جایی است که افرادی که کارهایی احمقانه  را عمدا و آگاهانه
به صورت علنی انجام دهند و مایه خنده باشند و مستحق تمسخر واقع گردد. خود
خدا در قرآن صریحا منافقان  را استهزاء می کند : الله یستهزء بهم ویمدهم
فی طغیانهم یعمهون. (سوره بقره آیه 15). پس استهزاء هم اگر در جای صحیح
خود به کار رود آن هم اشکالی ندارد.

افک: به چیزی گفته می‌شود که از حالت اصلی و طبیعیش دگرگون شود. مانند
آنکه در حالی که زنی هیچ گناهی نکرده به دروغ و بدون دلیل  به او نسبت
زنا کاری بدهند. این در اسلام بشدت مذموم و ممنوع است.

سب: به معنای هو کردن و انگشت نماکردن است. دادن نسبتهای توخالی. اصلا
اصطلاح انگشت سبابه  که نام دیگر انگشت اشاره است به همین دلیل به کار
رفته است. برخی مسلمانان به مجسمه ای که صرفا سنگ یا چوبی بیش نبود و
کافریان خدابش می پنداشتند را هوکرده و یا نسبتهای بی معنی - که فقط برای
انسان معنی دارد نظیر مادر فلان و نظایر آن- به این مجسمه ها می دادند.
که این هم نسبتی ناروا و فاقد حقیقت بود و اسلام هم از آن منع کرد.

پس می بینید آنچه اسلام بی تقوایی می داند گفتن نسبتهای  ناروا است اما
دادن نسبتهای حقیقی اشکالی ندارد. بلکه خدا خود در آن پیش قدم است.

حالا می توان دید که کسانی که به بهانه ادب و تقوا متدینان را تبدیل به
سیب زمینی می کنند یا افرادی مغرض هستند و یا سوسول.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 0 =
*****