طهارت و صحّت در نماز!

09:33 - 1395/12/14

استخراج احکام شرعی (از جمله احکام مبطلات نماز)، از دِل احادیث اهل بیت(علیهم السلام)، منوط به در نظر گرفتن هندسه کلّی احکام شرعی و استفاده از تکنیک‌های اصول فقه برای در امان ماندن از برداشت غلط از روایات است.

طهارت و صحّت در نماز!

از دیرباز تا کنون دشمنان شیعه بر آن بوده‌اند به هر طریق ممکن، حتّی از طریق افترا و تهمت‌های عجیب و غریب، مذهب تشیّع را در انظار طوایف دیگر اسلامی و یا غیر مسلمانان تخریب کنند. در این نوشتار به نمونه‌ای از این رفتارهای غیر اخلاقی، در باب احادیث احکام مبطلات نماز می‌پردازیم. مغرضان، در یکی از سناریوهای مضحک خود بر علیه احادیث شیعه، با استناد به سه حدیث که در ادامه بررسی می‌شود، ادّعا می‌کنند که طبق احادیث شیعه، در حالی که انجام کارهای دیگر در نماز، ضرری به صحّت آن نمی‌زند، بازی کردن با ریش باعث بطلان نماز می‌شود. در جهت روشن شدن ادعای خلاف حق این شبهه افکنان، به بررسی سه روایت مذکور می‌پردازیم.

روایت نخست
امام صادق(علیه السلام) می‌فرمایند: «إذا أَحَسَّ الرَّجُلُ أَنَّ بِثَوبِهِ بَلَلاً وَ هُوَ يُصَلِّي فَليَأخُذ ذَكَرُهُ بِطَرَفِ ثَوبِهِ فَليَمسَحهُ بِفَخذِهِ وَ إِن كَانَ بَلَلاً يُعرَف فَليَتَوَضَّأ وَ ليَعُدِ الصَّلاةَ وَ إِن لَم يَكُن بَلَلاً فَذَلِكَ مِنَ الشَّيطَانِ؛[1] اگر شخصی در حین نماز، احساس کرد که رطوبتی به لباسش وجود دارد، باید آلتش را وارسی کند. اگر رطوبتی بود باید نمازش را با وضوی جدید، دوباره بخواند و اگر رطوبتی نبود، پس خیال شیطانی بیش نبوده است(و اعتنا نمی‌کند).» چون یکی از شرایط صحّت نماز، طهارت است، مسلّماً بدون طهارت، نماز باطل خواهد بود. چنانکه امام باقر(علیه السلام) می‌فرمایند: «لَا صَلَاةَ إِلَّا بِطَهُورٍ؛[2] نماز درست نیست، مگر با طهارت!» لذا در صورت شک در طهارت حین نماز، چاره‌ای جز وارسی نیست و اگر بعد از وارسی، مشخص شود که رطوبتی نبوده، نماز صحیح است و ادامه می‌یابد. البتّه این به شرطی است که نحوه وارسی در نماز، انسان را از حالت نماز، خارج نکند و منجر به ارتکاب مبطلات دیگر نیز نشود. همانطور که از بررسی این روایت مشخّص شد، اصلاً این روایت ناظر به زنان نیست.

روایت دوم
در روایت دیگری امام صادق(علیه السلام) در باب کارهایی که باعث از بین رفتن طهارت نماز نمی‌شوند می‌فرماید: «لَيسَ فِي المَذيِ مِنَ الشَّهوَةِ، وَ لَا مِنَ الإِنعَاظِ، وَ لَا مِنَ القِبلَةِ، وَ لَا مِن مَسِّ الفَرجِ، وَ لَا مِن المُضَاجَعَةِ وُضُوءٌ وَ لَايُغسَلُ مِنهُ الثَّوبُ وَ لَا الجَسَدُ؛[3] وضو یا غسل بدن یا شستن عضو، در این موارد لازم نیست: خروج رطوبت قبل از منی(مذی)، صِرف تحریک شدن آلت، روبرگرداندن از قبله، لمس آلت و همبستر شدن(بدون جنابت و جماع)!» چنانکه از روایت روشن است، امام صادق(علیه السلام) در مقام بیان مواردی است که خللی به طهارت (که شرط نماز است) وارد نمی‌کنند. لذادر این روایت؛ مقایسه کارهای مذکور با یکدیگر، تنها از لحاظ تأثیری است که بر طهارت دارند، نه چیز دیگر! این روایت نیز لمس عورت را مدّ نظر دارد نه چیزی که در شبهه ادّعا شده!

روایت سوم
در این روایت، شخصی از امام صادق (علیه السلام) سؤال می‌کند: «أيُّ شَئٍ يَقطَعُ الصَّلَاةَ؟؛[4] چه چیزی نماز را قطع می‌کند؟» ایشان در پاسخ می‌فرمایند: «عَبثُ الرَّجُلِ بِلِحيَتِهِ؛[5] بازی کردن شخص با محاسنش!» برای فهم بهتر این روایت، باید دو اصطلاح فقهی را دراینجا تشریح کنیم:

1. فعل کثیر
در تعریف فعل کثیر باید گفت: بسیاری از فقها، آن را به کار زیادی که انجام دهنده آن را از عنوان نمازگزار خارج سازد و موجب محو صورت نماز گردد، تعریف کرده‌اند؛ ضمن آنکه مرجع، در تشخیص کثرت را نیز عرف و عادت دانسته‌اند.[6] اینکه منظور حضرت، آن نوع بازی کردن با محاسنی است که انسان را از حالت نمازگزار بودن خارج می‌کند و صورت نماز را به هم می‌زند. مسلّماً عرفاً نیز بر چنین حالتی که در حال نماز، دائماً با ریش بازی می‌شود، بازی کردن، صادق است؛ نه نماز خواندن! لذا هر کاری که باعث شود انسان، عرفاً از حالت نمازگزار بودن خارج شود، باطل کننده نماز است و اختصاصی به بازی با ریش ندارد.
2. کراهت
وجه دیگر روایت این است که منظور از قطع نماز در روایت فوق، کراهت بازی کردن با ریش است نه اینکه الزاماً موجب بطلان بشود. به این معنا که انسان وقتی با ریشش بازی می‌کند، از حالت حضور قلب در نماز خارج شده و باعث می‌شود که از حقیقت نماز جدا شود و ارتباط حقیقی‌اش با خداوند دچار آسیب شود. این وجه هم، اختصاصی به این مورد ندارد. یعنی هر کاری که موجب از بین رفتن حضور قلب در نماز و کم شدن ثواب آن شود مکروه است! مؤیّد دو وجهی که بیان شد، نظری است که برخی علمای شیعه ذیل روایت سوم دارند.[7]

نتیجه اینکه؛ تحکّمی فاحش از سوی شبهه‌افکنان نسبت به روایات فوق، دیده می‌شود. ضمن اینکه هر کدام از روایت‌هایی که مورد استناد معاندان شیعه قرار گرفته در موضوعی خاصّ است و نه تنها تناقضی با هم ندارند؛ بلکه در مواردی، در دو موضوع کاملاً جدا از هم بیان شده‌اند و نمی‌توان آنها را با یکدیگر مقایسه کرد.

پی‌نوشت
[1]. طوسى، محمد بن الحسن‏؛ تهذيب الأحكام( تحقيق خرسان)، 460ق، محقق/مصحح: خرسان، حسن الموسوى‏؛ ناشر: دار الكتب الإسلاميه‏، تهران، سال چاپ: 1407 ق‏، ج2، ص353.
[2]. رقى، احمد بن محمد بن خالد؛ المحاسن‏، تاريخ وفات مؤلف: 274 ق يا 280 ق، محقق/مصحح: محدث، جلال الدين‏، ناشر: دار الكتب الإسلامية، قم، سال چاپ: 1371 ق‏، ج1، ص78.
[3]. طوسى، محمد بن الحسن‏؛ تهذيب الأحكام( تحقيق خرسان)، 460ق، محقق/مصحح: خرسان، حسن الموسوى‏؛ ناشر: دار الكتب الإسلاميه‏، تهران، سال چاپ: 1407 ق‏، ج1، ص19.
[4]. همان؛ ج2، ص378.
[5]. همان.
[6]. دانشنامه حوزوی ویکی فقه.
[7]. أقول: حمله الشيخ و غيره على تغليظ الكراهة و یمکن حمله على الفعل الكثير.[الشيخ الحر العاملي، وسائل الشيعة، ط- الاسلامیه، جلد4،ص1261.]

نظرات

تصویر Fateme.jaza

باتشکر.قابل استفادس:)

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
7 + 1 =
*****