حضرت خدیجه، بانویی مقتدر و حق سالار!

08:37 - 1401/01/23

-حضرت خدیجه (س) معنای کامل موفقیت در دیاری است که برای زنان ارزشی قائل نبودند!

حضرت خدیجه

در تاریخ اسلام، نام زنان بزرگی همچون خورشید اسباب روشنایی را فراهم می‌آورد که یکی از این بانوان بی‌شک حضرت خدیجه (سلام الله علیها) می‌باشد بانویی که در اینجا به بررسی مختصری از زندگی ایشان خواهیم پرداخت:

::: موقعیت حضرت خدیجه (سلام الله علیها) پیش از بعثت به چه شکل بود و چه نکاتی را در زندگی پیش از بعثت ایشان می‌توان مورد توجه قرار داد؟
وقتی زندگی حضرت خدیجه (سلام الله علیها) را از زوایای مختلف مطالعه می‌کنیم و آن را با مقتضیات زمانی که ایشان در آن زندگی می‌کنند مورد سنجش قرار می‌دهیم به نکاتی دست می‌یابیم که به سادگی نمی‌توان از کنار آنها عبور کرد.
نباید فراموش کنیم که ایشان در سرزمینی زندگی می‌کردند که در آنجا کمترین ارزشی برای زنان قائل نبودند و به دید حقارت به جنس زن نگاه می‌شد و یکی از افتخارات خود را کشتن دختران خود می‌دانستند؛ براساس همین جریان فکری‌ای که بر این شبه جزیره حاکم بود می‌توان در اولین نگاه به این نتیجه رسید که بانوان در آنجا چنان در محصوریت به سر می‌بردند که جای هر پیشرفتی بر آنها بسته شده و آنها محکوم به نابودی بودند!
اما در همچین موقعیتی حضرت خدیجه (سلام الله علیها) پرچمدار موفقیت بوده و به عنوان یکی از زنان سربلند جامعه به حساب می‌آمد به طوری که بسیاری از مردان برای امرار معاش خود و خانواده‌شان چاره ای نداشتند مگر آنکه تحت مدیریت این بانو قرار گرفته و یکی از خدمه‌ی کاروان تجاری ایشان قرار بگیرند! و به چنان جایگاهی رسیدند که شخصیت‌شان مورد احترام همگان قرار گرفت و عنوان «سیده نسوان» به ایشان داده شد.
در همین فراز از زندگی ایشان درسهای زیادی وجود دارد و می‌توان به این مطلب رسید که هر فردی، در هر موقعیتی که باشد می‌تواند خلاف جریان رایج، پرچمداری برای رسیدن به موفقیت‌ها باشد و این بهانه که در موقعیت خانوادگی و یا جغرافیایی خاصی پرورش یافته‌ام که راه پیشرفت بر من بسته شده بود پذیرفته نخواهد بود و این همان وعده‌ی الهی است که به تمامی اقشار بیان می‌فرماید: «وَ الَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِينَّهُمْ سُبُلَنَا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ [عنکبوت/69] و آنها که در راه ما (و رسیدن به موفقیت‌ها) با تمام وجود تلاش کنند، قطعا آنها را به راه‌هاي خود، هدايت‌شان خواهيم کرد؛ و خداوند با نيکوکاران است.»

::: ازدواج با حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) موقعیت ایشان را دستخوش چه تغییراتی کرد؟
بر اساس آنچه در تاریخ نقل شده حضرت خدیجه (سلام الله علیها) تمام هستی‌شان را بعد از ازدواج در اختیار پیامبر اسلام قرار می‌دهند؛ ازدواجی که از طرف خود بانو پیشنهاد داده شده بود و بر اساس شناختی بود که این بانو از حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) بدست آورده بودند؛ محمد امینی که داشته‌ی مادّی نداشت و فقط مشهور به سجایای اخلاقی و پاکی بود. حضرت خدیجه (سلام الله علیها) با اینکه می‌توانست بهترین موقعیت‌های مادّی و اجتماعی را به دست آورد بر اساس حق طلبی‌ای که داشتند نه تنها به دنبال ازدواجی تجاری و مادّی نرفتند بلکه تمام داشته‌های دنیوی‌شان را نیز هدیه به جوانی می‌دهد که از او کوچکتر بود و در مقابل همسر جوانش که اندوخته‌‌ی مادی‌ای نداشت و تمام سرمایه‌اش اخلاق، رفتار و اعمالش بود، چنین تعبیر می‌کند: «اَلْبَیْتُ بَیْتُكَ وَ اَنَا اَمَتُكَ؛ خانه (من) خانه تو ، و من هم كنیز تو هستم» [1]
و البته همین ازدواج بهانه‌ای شد برای نمایان شدن کینه‌های اعراب جاهلیت از او و سبب شد بعد از این ازدواج، مردانی که به دنبال تحقیر زنان بودند و زنانی که حسادت می‌ورزیدند به جایگاه ایشان، دست‌آویزی پیدا کنند تا بتوانند بغض خود را خالی و انتقام خود را از این بانو بگیرند و همین ازدواج را بهانه قرار دهند تا او را تحریم کنند! اما هیچ کدام از این موارد سبب نشد که این زن نمونه تاریخ دست از حق بردارد.

::: واکنش حضرت خدیجه (سلام الله علیها) در مقابل سختی‌هایی که بعد از بعثت بر پیامبر (صلی الله علیه و آله) می‌گذشت چگونه بود؟
بعد از بعثت پیامبر شرایط به مراتب سخت‌تر شد و درکنار تنهایی‌هایی که حضرت خدیجه (سلام الله علیها) داشتند باید در کنار همسری هم قرار بگیرند که قرار است مورد آزار و اذیت‌های زیادی قرار بگیرد اما این بانو بازهم در تمام حالات و با تمام وجود در کنار ایشان ایستاد؛ لذا بهترین استناد در این مورد اقرار خود رسول خدا (صلی الله علیه و آله) هست که در بسیاری از موقعیت‌ها از محبت‌های بی‌کران این زن نمونه یاد می‌کردند. منجمله در یکی از موارد امیرمؤمنان علی (علیه السلام) اینگونه نقل می‌فرمایند: «ذَكَرَ النَّبِيُّ ص خَدِيجَةَ يَوْماً وَ هُوَ عِنْدَ نِسَائِهِ فَبَكَى فَقَالَتْ عَائِشَةُ مَا يُبْكِيكَ عَلَى عَجُوزٍ حَمْرَاءَ مِنْ عَجَائِزِ بَنِي أَسَدٍ فَقَالَ ص صَدَّقَتْنِي إِذْ كَذَّبْتُمْ وَ آمَنَتْ بِي إِذْ كَفَرْتُمْ... قَالَتْ
عَائِشَةُ فَمَا زِلْتُ أَتَقَرَّبُ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ بِذِكْرِهَا؛ یک روز که پیامبر خدا در میان همسران خویش حضور داشت، یادی از همسرش خدیجه نمود و به فراق او گریست، در این بین عایشه واکنش نشان داد و گفت: بر پیرزن سرخ روی از تیره بنی اسد می گریی؟ رسول خدا فرمود: « [چه کسی جای خدیجه را می گیرد] روزی که شما مرا تکذیب کردید، او مرا تصدیق کرد و روزی که کفر ورزیدید او به من ایمان آورد و... عایشه گفت از آن پس همواره خودم را با بیان خوبی های خدیجه به پیامبر نزدیک می‌کردم!» [2]

::: تدفین حضرت خدیجه (سلام الله علیها) به چه صورت انجام شد؟
بر اساس روایاتی که نقل شده برای بانویی که تمام دارایی‌اش را در راه خدا خرج کرده و مادر اهل بیت (علیهم السلام) محسوب می‌شود کفنی از جانب خالق هستی توسط ملائکه رسید تا آخرین لباس این بانو، هدیه‌ای الهی باشد و با آن اسباب تسلی و آرامش پیامبر نیز فراهم شود. چنانکه نقل شده: «پیامبر اکرم(ص) پیکر مطهرحضرت خدیجه(س) را با آن کفن پوشانید؛ سپس جنازه او را با همراهان به سوی قبرستان معلی بردند تا در کنار مادرش حضرت آمنه به خاک بسپارند. درآنجا قبری برای حضرت خدیجه آماده کردند، رسول خدا درمیان آن قبر رفت و خوابید، سپس بیرون آمد وآن گوهر پاک را در آنجا به خاک سپرد.» [3]

پی‌نوشت:
[1] بحارالانوار ج16 ص75ـ77
[2] کشف الغمه، ج 2، ص 131؛ بحار الانوار، ج 16، ص 18
[3] حضرت خدیجه (ع) اسطوره ایثار و مقاومت ص 264

این مطلب در قالب پرسش سوالاتی، به بررسی موقعیت اجتماعی حضرت خدیجه (سلام الله علیها) در جامعه‌ی بدوی شبه جزیره عربستان پرداخته و در ادامه به صورت مختصر به مشکلاتی که ایشان در هنگام ازدواج و بعد از ازدواج با پیامبر از سوی اعراب جاهلی مواجه بودند اشاره شده است.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
10 + 5 =
*****