با بداخلاقی پدر چه کنم؟

23:07 - 1392/05/29
رهروان ولایت ـ شما سعی كنید مانند دریا صبور باشید؛ می‌دانید امواج خروشان دریا با چه شور و هیجانی خود را به دیوار سنگی ساحل می‌كوبند تا بر آن اثری بگذارند، اما ساحل سنگی به شدّت در مقابل آن همه هیجان و عشق می‌ایستد
ساعت و زنجير و كتاب

 سلام، با بداخلاقی پدر چه کنم؟ نگید لطفا تحمل و ثواب و ...خودم مذهبی‌ام این‌ها را خوب می‌دانم. راه حل می‌خوام. راه حل بد دهنی چیست؟ را ه حل بی منطقی چیست؟

همان گونه كه خود شما هم می‌دانید احترام پدر و مادر در هر صورتی واجب و لازم است و هیچ راهی برای بی احترامی به این بزرگوران توصیه نمی‌شود و حتی خود خداوند هم كه خالق انسان‌ها است انسان‌ها را توصیه به رعایت حال پدر مادر كرده و می‌فرماید:
و پروردگارت فرمان داده: جز او را نپرستید! و به پدر و مادر نیكى كنید! هر گاه یكى از آن دو، یا هر دوى آن‌ها، نزد تو به سن پیرى رسند، كمترین اهانتى به آن‌ها روا مدار! و بر آن‌ها فریاد مزن! و گفتار لطیف و سنجیده و بزرگوارانه به آن‌ها بگو. [1]
خداوند به وسیله این آیه راه هر گونه تندی و بی‌محبتی به پدر و ماد را بسته است و البته هر چند این كار سخت است و نگه داشتن احترام برخی از والدین بسیار سخت است ولی این را بدانید كه رضایت خداوند با این سختی‌ها به دست می‌آید و خداوند درهای بهشت را به روی انسان می‌گشاید همان گونه كه از پیامبر نقل شذه است كه می‌فرماید:
کسی که دستور الهی را در مورد پدر و مادر اطاعت کند، دو درب از بهشت به رویش بازخواهد شد، اگر فرمان خدا را در مورد یکی از آن‌ها انجام دهد یک درب گشوده می‌شود. [3]
اگر پدر شما حریم خود را يا حریم خانواده را می‌شكنند شما به خودتان حق ندهید كه به او بی‌احترامی كنید زیرا نه تنها مشكلی حل نخواهد شد بلكه حرمت شكنی‌ها عمومیت پیدا می‌كند و دیگر هیچ حریمی برای خانواده باقی نخواهد ماند. در حالی كه اگر شما با صبر و تحمل این حریم را حفظ كردید حداقل یك پناهگاه و یك دیوار از چهاردیواری حریم خانه محفوظ مانده و به همان میزان آسیب پذیری اهل خانواده كمتر خواهد شد.
شما سعی كنید مانند دریا صبور باشید؛ می‌دانید امواج خروشان دریا با چه شور و هیجانی خود را به دیوار سنگی ساحل می‌كوبند تا بر آن اثری بگذارند، اما ساحل سنگی به شدّت در مقابل آن همه هیجان و عشق می‌ایستد و حتی قطره‌ای از آن همه آب را كه سراپا شور و هیجان است، جذب نمی‌كند. امواج به یكباره، ناامید از این كه برساحل سنگی تأثیری گذاشته باشند، باز می‌گردند؛ اما آنقدر این حركت پرشور و شوق انجام می‌شود تا این كه دل سنگ به نرمی می‌گراید؛ زیرا موج حیات خویش را درگیر همین حركات پرشور می‌داند و پیوسته به پیشرفت شور انگیز خود ادامه می‌دهد تا هر چه بیشتر در دل سنگ جای گیرد و ...
شما نیز در مقابل بی‌منطقی‌های پدر همیشه با منطقی استوار و رویی گشاده و خندان و دلی مهربان و پر از شوق، ایستادگی كنید تا بلاخره با استقامتتان پدر را به سوی منطقی شدن و خوش اخلاقی سوق دهید.
این قانون را بپذیرید كه وجود سرشار از محبّت، ضمن بذل محبت به دیگری می‌تواند او را نیز به مهربانی سوق دهد؛ بنابراین هیچ فرصتی را برای ابراز محبّت به پدرتان از دست ندهید. از امواج پرشور و خستگی ناپذیر دریا الهام بگیرید و در راه ابراز عشق و علاقه همچون موج از پای ننشینید. و بدانید كه خاصیت محبت این است كه اخلاق‌هایی كه مانند خار هستند و همه از وجودشان در آزار و اذیت هستند را به گل تبدیل می‌كند و اگر هم این اتقاق به خاطر سختی خار نیفتند شما همیشه در محكمه وجدان مانند گل مورد ستایش هستید.
همواره بكوشید در برابر بی‌منطقی‌هایی كه از پدتان ذكر كردید صبر، متانت و برخوردى پرمهر و عاطفه و منطقى داشته باشید و دیگر اعضاى خانواده را نیز به چنین شیوه‏اى تشویق نمایید. اگر اعضای خانواده در برابر هر خشونتى عكس العملى محبت‏‌آمیز داشته باشند به تدریج و در مدت طولانى، روش او را می‌توانید تغییر دهید؛ البته لازمه آن صبر و استفاده از زمان است.
در صورتى كه افراد بزرگ و فهمیده‏‌اى از نزدیكان، بستگان یا دوستان وجود دارد كه توصیه‏‌هایش براى ایشان مفید مى‌افتد، مشكلات را با او در میان نهاده و بخواهید كه با حفظ امانت و شیوه‌اى حكیمانه در موارد مقتضى، اندرزها و رهنمودهاى لازم را به او بدهد. برای این كار حتی می‌توانید از مادرتان كه با او مانوس تر است و یا روحانی مسجدتان كه می‌دانید مورد احترام اوست و حرفش بر روی پدرتان تاثیرگذار است كمك بگیرید.
انتقاد را با گشاده رویی بپذیرید. گوش دادن به حرف‌های یكدیگر، یك موضوع مهم برای پایان دادن به جر و بحث بشمار می‌رود. مجادله‌هایی كه هر دوی شما تصور می‌كنید حق با شما است، ولی در واقع مشكل مربوط به هر جفتتان می‌باشد. این بـخصوص زمانی صدق می‌كند كه قبلا نیز مكررا بر سر موضوعی بحث كرده باشید. وقتی وی از شما انتقاد می‌كند، شمشیرتان را از رو نبندید. اینطور نشان دهید كه حرف او را می‌فهمید، همانگونه كه انتظار دارید هنگامی كه شما صحبت می‌كنید، او نیز متـوجه منظورتان شود. باز فكر كنید، نظر خودتان را بدهید، ایده او را لحاظ نموده و جلو روید.
خشونت را با خشونت پاسخ ندهید. خشونت را با سكوت پاسخ گویید و در موقعیتى مناسب درباره مساله مورد نظر به بحث و گفتگو بپردازید .
هرگز وی را به خاطر اخلاق و رفتارش ملامت نكنید. از گفتن كلمات كنایه آمیز اجتناب كنید و از نسبت دادن القاب و زدن برچسب‏‌هاى ناگوار و نامطلوب مانند بدقول، كله ‏شق، یك دنده، لجباز، زورگو، بد اخلاق، خودخواه و ... به او پرهیز كنید .
به یاد داشته باشید كه غالباً تغییر عادت‌ها، نیازمند پیشرفت تدریجی و برداشتن گام‌های كوچك به سمت یك هدف بزرگتر است. هر كاری كه از دستتان بر می‌آید، انجام دهید، خواهید دید كه این یكی از بهترین سرمایه گذاری‌های عمرتان خواهد بود. و خداوند در مقابل این صبر و متانتی كه به خرج می‌دهید پاداش بزرگی خواهد داد همان گونه كه پیامبر می‌فرماید:
 هر فرزند نیکوکاری که بامهربانی به پدر و مادرش نگاه کند در مقابل هر نگاه ثواب یک حج کامل مقبول به او داده می‌شود. سوال کردند حتی اگر روزی صدمرتبه به آن‌ها نگاه کند؟ فرمود:آری خداوند بزرگ‌تر و پاک‌تر است. [3]

منابع:
[1] . وَ قَضى‏ رَبُّكَ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِیَّاهُ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً إِمَّا یَبْلُغَنَّ عِنْدَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُما أَوْ كِلاهُما فَلا تَقُلْ لَهُما أُفٍّ وَ لا تَنْهَرْهُما وَ قُلْ لَهُما قَوْلاً كَریماً «سوره اسراء آیه 23»
[2] . قال رسول الله(ص:) من اصبح مطیعا لله فی الوالدین اصبح له بابان مفتوحان من الجنه وان کان واحدا فواحدا «(کنزالعمال،ج16،ص467)»
[3] . قال رسول الله (ص:) ما ولد بار نظر الی ابویه برحمه الاکان له بکل نظره حجه مبروره .فقالوا:یا رسول الله وان نظر فی کل یوم مائه نظره؟ قال: نعم ،الله اکبرو اطیب.«بحارالانوار،ج 74،ص73»

کلمات کلیدی: 

نظرات

تصویر فاطمه - مهشید
نویسنده فاطمه - مهشید در

دوستان من خیلی یخلی مغرورم اهانت های پدرم به حدی رسیده که صبر و تحملم تموم شده من چیکار کنم ؟ نمیتونمم کاملا با ادب باشم نمییییییتونم

تصویر سجاد
نویسنده سجاد در

سلام علیکم ...یعنی علت اهانت های پدر غرور شما است؟ یا علت دیگری داره و بی جهت اهانت می کنه؟

تصویر م ه الف
نویسنده م ه الف در

پدرم فقط و فقط غیر منطقی است همین از 100 تا مشکل بد تره

تصویر زندگی رو
نویسنده زندگی رو در

سلام نظر قبلیمو که راجب رفتار والدین هستش رو تو قسمت کامنتها نمایش بدید هر سایتی میرم نمایش نمیدن تروخدا نانمردی نکنید سوالمو نمایش بدید جوابهم بدید بزارین دیگران بفهمند که چه دردی میکشم

تصویر درس خوندن
نویسنده درس خوندن در

سلام

تصویر رحمان
نویسنده رحمان در

علیکم السلام

تصویر زندگی رو
نویسنده زندگی رو در

خسته شدم از این زندگی اخه چه قدر ملاحظه چه قدر احترام دیگه خسته شدیم چه طور ما مجاز نیستیم حتی یک اف بگیم ها ولی اونا مجازن هر هرکاری دوست دارن انجام بدن هرطور عشقشون میکشه باما رفتار کنند والا هرچی بهشون احترام میزاری بدتر.خداییش دارم میگم چه طور خدا اف گفتن رو در مقابل والدین تو قران نهی کرد ولی رفتار واخلاق گوه اونارو نهی نکرد ها؟؟؟؟؟؟؟؟؟کتک زدن ناحق فرزندان-فهش دادن بی جا-رفتار اونا نمونه هایی از کارهای بیشتر والدینه که اگه ادامه بدم یه قرن میکشه والا به خدا شانس نداشتیم اومدیم تواین دنیای والا به خدا خسته شدیم که همش میگن احترام والدینو نگه دار ولی به اونا نمیگن که احترام مارو نگه دارن ملاحظه ی مارو بکنند جداییش چه گناهی کردیم که وهر امرونهیی که عشقشون میکشه بکنن باید مثل یه ربات انجام بدیم ولی ما یک خواسته داشته باشیم رد میکنند

تصویر سجاد
نویسنده سجاد در

سلام علیکم ...همان گونه که فرزند نمی تونه حتی یه اف هم بگه در مقابل پدر و مادر هم وظیفه دارند که به فرزند احترام گذاشته و به او محبت بکنند و قطعا اگر هر کدام ادر وظیفه خودشون کوتاهی کنند قطعا روز قیامت باید پاسخگوی رفتار خودشون باشند و خداوند از پدر یا مادری که به فرزندش محبت نمی کند و احترام نمی گذارد روز قیامت بازخواست خواهد کرد و قطعا مجازات سختی برای چنین افرادی در انتظار است

تصویر maedah
نویسنده maedah در

سلام ،من داشم از دست پدر و مادرم گریه میکردم ،اومدم تو سایت سرچ کنم که آیا دین ما واقعا اینقد حق جسارت به پدر و مادرا داده که هر چی از دهنشون در میاد به آدم بگن ،هر تحقیری ،هر بی احترامی ،هر تهمتی ،خوبه والا ،خوب دینیه، ما هم پدر و مادر بشیم که ی جا فحش پیدا کنیم ،ی آدم که هر بلایی سرش بیاری هیچی نگه ،ی آدم نه ی دیوار ،حس داره، میفهمه ،ول نباید هیچی بگه ،چرا ؟؟چون بچه ی منه ،اصلا هر موقع اعصابم خورد شدم میام وا میسم روبروش هر چی از دهنم در میاد بش میگم ،هیچ حد ومرزی هم قائل نیستم ،چه کنیم دیگه بی خیالیه ،اخه خدا گفته ،،هر چی هم که آیه و حدیث اومده بر علیه بچه هاس ،هیچ کاری نمی تونن کنن ،هیچ راه در رویی نیست ،دوس داریم چو ن پدر ومادریم
خواهشا جواب منطقی بده ،نه جواب والدینی

تصویر سجاد
نویسنده سجاد در

سلام علیکم ...معنای احترام گذاشتن فرزندان به والدین این نیست که والدین هر حرفی از دهانشان بیرون امد و هر توهین و تحقیر که دلشان خواست انجام بدهند بلکه همان گونه که فرزند موظف به احترام گذاشتن است به پدر و مادر هم واجب است که به فرزندان خود احترام بگذارند و به انها محبت کنند و با انها خوش رفتاری کنند و قطعا هر کدام که در وظیفه خودشان کوتاهی کنند روز قیامت باید پاسخگوی رفتار زشتشان باشند

تصویر این پدر با .....
نویسنده این پدر با ..... در

بد ترین پدر دنیا رو دارم شب عیدی که اصلا کارب که که من تو تحویل سال پارک بودم دلیلش هم یه چیز کوچیک و مسخره به خدا میخوام از دستش خودمو بکشم هی بیا ساکت باش احترام هیچ فرقی نداره

تصویر عطیه
نویسنده عطیه در

من۱دخترم بابام فرهنگیه.۶۰ سالشه بخدا زشته دیگه با این سن وسال توچشمای مادرم نگاه کنه وبعداز ۳۰سال زندگی مشترک که مادرم تمام جوونیشو به پای خوانوادش ریخته فحشای بد بده وسرمسایلی که اصلا به خانواده مادرم ربط نداره به پدر بزرگم که فوت شده همش بی ادبی کنه بخدامادرم۱پارچه خانمه با این همه بی ادبی که بابام میکنه مامانم همش به ما میگه حق ندارید به باباتون بی ادبی کنید۲تاداماد داریم که الحمدلله خیلی اقاهستن مادم همش خداروشکر میکنه که دختراش خوشبختنو مرداشون قدرشونو میدونن.پدرم ادم زحمتکشیه ولی اعتقادش اینه که زندگی یعنی فقط باید پول بیاره تو خونه برای بچه هاش واصلا به مادرم اختیار خرج کردن پول نمیده.پدرم مذهبیه وباورتون نمیشه که چطوری ایه های قرانوبه نفع خودش برامون تفسیر میکنه یکی از تفسیراش اینه که مرد ولی ورهبر خانوادست وهرچی من بگم همون کاروباید بکنید باورتون میشه خیلی وقتا که از دست این حرفاش حرصم میگیره باخدا وائمه قهر میکنم که چرا همچین ایه هاوروایاتیروگفتن با اینکه اگاهی داشتن خیلی ازمردا هستن که سوئ استفاده میکنن وخانوادشونو اذیت میکنن.خیلی وقتا به مامانم میگم تقصیر تو که به این زندگی کوفتی ادامه دادی یا تمومش میکردی یا درستش میکردی.اقایونی که این پستارو میخونید یادتون باشه شما مثل پدراتون نباشیدچون پسرا اکثرا شبیه باباهاشون هستن.بچه هااین پدرا مریض روحی هستن ولی قبول ندارن.پدرم تو هرمرحله از زندگیمون۱عالمه وونه برای دعواپیدامیکنه ماهمیشه میگفتیم سن که به سرش بیاد خوب میشه ولی به قول شماذاتش وذهنش خرابه.اقایون خواهش میکنم حواستون باشه که مهربون باشین یادتون باشه که شماهاستون محبت خونه هستید کاری نکنید که بچه هاتون به مرگتون را۱ی باشن.ماپدرمونوواگذار کردیم به اون دنیا

تصویر سجاد
نویسنده سجاد در

سلام علیکم ...واقعا به این مادر باید افتخار کرد و واقعا انسان شریف و بزرگی است و اون ایه که پدرت به نفع خودش تفسیر می کنه معناش اینی که پدر شما میگه نیست بلکه معنای اون این است که پدر سنگربان عواطف و احساسات زن و اهل خانه است ...یعنی اون باید اینقدر مهربان و خوش اخلاق باشه که هیچ عامل بیرونی نتونه تو خونه نفوذ بکنه و مانند یک سنگربان از حریم پادگان خودش دفاع بکنه...اما شما به همان توصیه مادرتون گوش بدهید و در مقابل توهین ها ...سکوت کنید

تصویر لیلا.بی کس
نویسنده لیلا.بی کس در

عزیزم منم مثل تو ام ولی 100 درجه بدترم درکت میکنم منم نمی دونم چیکار کنم مادر دسته گلم داره مثل شمع آب میشه جلو چشام خیلی بده آدم پدرش براش بشه آیینه دق و روزی 100 بار آرزوی مرگ کنه

تصویر سرور
نویسنده سرور در

واقعا خیلی سخته و غیر قابل تحمله . دقیقا منم همین مشکلو دارم اما هیچ کاری ا دسم برنمیاد دیگ عادت کردم مجبورم صبر کنم تابعد...

تصویر نداالف کاف
نویسنده نداالف کاف در

شرایطه من خیلی بده ۱۹سالمه پدرم با اینکه خیلی مهربونه و دل نازک اما به شددددت پرخاشگر و عصبیه همی حرفاش با داده اونقدرم صداش بلنده که نا خداآگاه گوشامو میگیرم جلوی هر کسی سر ادم عربده میکشه ادمو خورد میکنه حتی سر مادرم ولی بامابچه هابدتره مدام غرمیزنه وسرهرچیزی عربده کشی میکنه بدبختی هم اینه که مادرمم ۳بیماری روانی داره و نرمال نیست و بازم پرخاشگره و بی منطق ولی چون مریضه ازش به دل نمیگیرم خونمون جهنمه دوشت دارم دانشگاه یه شهر دیگه قبول شم وراحت شم ولی نمیتونم مامان مریضموتنها بزارم

تصویر سجاد
نویسنده سجاد در

سلام علیکم ... واقعا شرایط سختی است و قطعا اگر شما در مقابل پرخاشگری های ایشان صبوری کنید و شما مثل اون مقابله به مثل نکنید خداوند حتما این عمل خوب شما را نوشته و حتما سرنوشت شما را به خاطر همین صبوری و بردباری ختم به خیر و شادی خواهد کرد.

تصویر زندگی رو
نویسنده زندگی رو در

سلام من دیگه واقعا روانی شدم از بس هی از والدین طرف داری میکنن هی میگن هرچی گفتن بی چون و چرا انجام بدید چرا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟ نه واقعا چرا هاااا؟؟؟؟ هر امرو نهیی که عشقشون کشید هر حرف مفتی که زدن هر حرفی که منطقی نباشه چرا باید انجام بدیم اصلا به چه قیمتی باید انجام بدیم به قیمت اینکه پدر مادرمون هستن.اگه اینجوریه منم وقتی بچه دار شدم هر چی که عشقم کشید امرو نهی میکنم هر یاوه ای که دوست داشته باشم و اصلا منطقی نباشه به بچهام بگم اونا هم باید گوش بدن.ولا به خدا بعضی از همین حرفای پدر مادراست که باعث میشه زندکیمون به چیز کشیده بشه و به نظر من بعضی از همین حرفا ی اونا که ارزش جرز لای دیوارهم نداره نباید گوش داد.واقا اگر به حرفای بعضی از پدر مادر ها گوش بدیم بدبخت شدیم من خودم پشیمونم که چرا به حرفایی که بدبختم کردن گوش دادم ای کاش گوش نمیدادم که زندگیم این طور نشه یک پدر مادر میتونن بچشونو بدبخت کنن وبالعکس یه مثال براتون میزنم یارو میره به بچش میگه الا بلا باید با این دختر ازدواج کنی حالا نگو تمام وضعیت دختره زیر صفره نه خانواده ی خوبی داره- نه شرایط مالی خوبی داره -نه اخلاقش خوبه و... اقا اصلا نمیخواد با همچین ادمی ازدواج کنه زوره؟؟؟چون میدونه که اگه ازدواج کنه کارش به طلاق میکشه و بدبخت میشه.اصلا رو چه حسابی باید به حرفای والدینش تو این مورد گوش کنه رو حساب اینکه پدر مادرش هستن اخه اینم شد دلیل !!! چرا باید حرفایی که باعث میشن زندگیمون به فنا میره گوش کنیم هاا؟؟؟اصلا واسه چی به کسایی که هیچی حالیشون نیست مدارا کنیم ؟چه دنیای زجراوری داریم ما چند ساله اول زندگیمونو زیر دست همچین ادمایی بزرگ میشیم بقیه ی عمرمونم باید زیر دست همسرمون زندگی کنیم.خدا نکنه که هر سه تاشون بد باشن.حالا اون یه موردش بود هزاران مورد تو این زندگی اتفاق میوفته مثلا والدین بچه ای درمورد انتخاب رشته به زور میگن تو باید بری ریاضی باید چرا؟؟وقتی من به ریاضی علاقه ندارم -وقتی استعدادشو ندارم-وقتی ترجیه میدم بمیرم ولی ریاضی نرم چرا باید به حرفاشون گوش بدم ؟اها حتما میخواین بگین اونا بزرگ ترن صلاح میدونن؟نخیر اصلا هم اینجوری نیست والا به خدا انقد کسایی رو میشناسم که به خاطر والدینشون نه در زمینه ی انتخاب رشته بلکه در تمامی زمینه های زندگیشون شکست خوردن -بدبخت شدن .یه مثال دیگه میزنم .همین مادر ناصرالدین شاه رو نگاه کنید ببینید چه جوری زندگی فرزندش رو به خاک سیاه نشوند هیچ حکومت ناصرالدین شاه هم با ندونم کاریاش از بین برد ودر حکومت پسرش دخالت نابجا می کرد و یکی از عوامل اصلی مرگ ناصرالدین شاه به خاطر همین مادرش بود تخصیر همین شاه بو که خودش و حکومتش به این وضع دچار شدن چرا چون به حرفای ناحق مادرش اطاعت میکرد.بس ببینید که گوش کردن به حرفای نا حق والدین چه پیامدهایی داره .ببینید که این مادر شاه بود که شاه به اون عظمت رو همراه با حکومتش نابود کرد!!!!خداییش بعضی از حرفای پدر مادر نه تنها به صلاحمون نیست به ضررمون هم هست.و به نظر بنده درست نیست که هر حرفی که والدین عشقی و الکی زده باشن و اخروعاقبت نداشته باشه رو به قول بعضی ها بی چون و چرا انجام داد.

تصویر سجاد
نویسنده سجاد در

سلام علیکم ...موضوع حرف ما این نبود که والدین هر حرفی زدن را فرزند باید قبول کند بلکه حرف ما روی این بود که احترام پدر و مادر را حفظ کنند و اگر فرضا نظرشان بر خلاف نظر پدر و مادر است محترمانه و بدون پرخاشگری و توهین به شیوه های مختلف به سمت خواسته و نظر خود حرکت بکنند و اتفاقا در برخی از مسائل اصلا اطاعت از پدر و مادر واجب نیست مانند زمانی که پدر و مادر انسان را دعوت به سمت گناه می کنند یا زمانی که انها انسان را از انجام دادن واجب نهی می کنند در این مسائل اصلا نیاز نیست از انها اطاعت شود ولی همه این صورت ها باید احترام پدر و مادر حفظ شود و توهین و تحقییر و فحش و ...از فرزند به انها داده نشود.

تصویر ....
نویسنده .... در

ببین خانم/ اقا شما بچه بودی مادرت با خون و دل بزرگت کرده حالا بزرگ شدی اینجوری رفتار میکنی مادرت میگه امروز بیرون نرو خطرناکه شما باید بگی فازت چیه ؟ برو بابا ؟ حوصلت زیاد حوصلت ندارم و کلی حرفای دیگه بزنی ؟؟؟ درسته بعضی وقتا مادرا حرف های بی منطقی میزنن ولی اونا خیر و صلاح شما را میخوان من کار پدرا را ندارم که هر چی میکشیم از دسته این پدرا هس ولی حداقل با مادرا درست رفتار کنین وقتی سر مادرتون داد میزنین نمیگین کلی گریه کنه کلی آه بکشه ......... مادرا بزرگتون کردن پدرا اگه نون نمیخوردین غذا نمیخوردین الان اینجوری اینجا نبودین این حرفا رو بزنین من خودمم میدونم بعضی وقتا حرفای بی منطق میزنن کاره پدرا ندارم ولی مادرا وقتی رفتن میگین وای چرا من سرت داد زدم چرا بهت فهش دادم کلی حرف دیگه پس قدر مادراتون رو بدونین 

تصویر زندگی رو
نویسنده زندگی رو در

سلام شما انقدر میگید احترامشونو نگه دارین نمیدونم صبر داشته باشید-تحمل کنید و...همه چیز حدو حدودی داره صبرو تحمل هم حد و مرزی داره به خدا کوه اورست به اون عظمت رو میذاشتی وسط از دست این لعنتی ها اب میشد صبر ایوب کم می اورد چه برسه به ما .همینه دیگه ماها انقدر سکوت کردیم همه چیز رو ریختیم تو دلمون انقدر عغده ای شدیم.اصلا چرا همش ما باید احترام والدینو نگه داریم-مدارا کنیم صبر و تحمل داشته باشیم و...یه بارهم اونا اینجور نکات رو رعایت کنن .
دیگه واقعا خسته شدم از این دنیای محدودکننده و زجر اور کاسه ی صبرم لبریز شده

تصویر سجاد
نویسنده سجاد در

سلام علیکم ... ممنون از نظر شما...خب شما پیشنهاد بهتری دارید؟ اگه نظر بهتری دارید بفرمایید تا هم بنده حقیر و هم همه کسانی که تو این مطلب شرکت کرده اند ازش استفاده کنند

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

برین پدرمون رو بکشیم و از دستش راحت شیم

تصویر هستی
نویسنده هستی در

والا راست ميگي من از دست بابام ديگه بریدم من فقط یک خط شعر رو نگفتم دعوا در حد تیم ملی باهام کرد همه کاری هم کردم درمان نميشه  کمککککک

تصویر حسین3 1 3
نویسنده حسین3 1 3 در

خیلیای شما حداقل میگید سره چیزه کوچیک گیر میدن!!
من و چی میگید !! که هر کاری میکنم رضایت جلب کنم بازم میشم آدم بده دنیا!!
انشاالله خدا دستی بر عقل این آدما بکشه آدم شن یا اگر ما آدم نیستیم مارم مثل اونا کنه که حداقل یجور زندگی کنیم
یا حق

تصویر سجاد
نویسنده سجاد در

سلام علیکم ... صد آفرین بر شما که با وجود بد رفتاری های پدر باز هم تلاش می کنید که اون را راضی کنید...قطعا این اعمال خوب و این راه ثواب پیش خدا گم نخواهد شد و ان شاالله فرزند شما جواب این محبت ها را خواهند داد

تصویر یه نفر
نویسنده یه نفر در

سلام.پدر منم خیییییلی بداخلاقه.خییییلی گیر میده. بهشم میگی بسه دیگه چقدر میگی میگه اصلا به شما خانوما نمیشه اعتراضی کرد. آخه نه که به خودش میشه اعتراض کرد؟همه حرفاش حتی حرفای معمولی رو با پرخاش و عصبانیت میگه. من و مادرم واقعا دیگه تحملشو نداریم. هر حرفی میزنه رو باید بگی بله قربان وگرنه سرت داد میزنه. من از دست کاراش مریض شدم ولی نمیشه بهش گفت که بخاطر اخلاق بد تو انقدر اعصاب ما رو خورد کردی که من مریض شدم مریضیم جسمیه و هرروز بخاطرش قرص میخورم. خیییلی هم فکر میکنه که خوش اخلاقه و آدم خوبیه. چند روز پیش میگفت حدیث داریم فرزند نگاه خشمگین به پدر و مادرش بکنه میره جهنم منم گفتم در مورد پدر و مادر هم دقیقا همینطوره اگه اونا هم نگاه خشمگین به بچشون بکنن میرن جهنم گفت ننننه در مورد فرزند همچین چیزی نیست. فکر کردی اون دنیا که رفتی جهنم میفهمی بود. خدا اونقدر عادله که همچین کاری نمیکنه که بگه پدر هر غلطی دلش خواست با بچش بکنه و هیچ اشکالی نداره ولی بچه به پدر نازک تر از گل نباید بگه. خدایی که من میشناسم اینجوری نیست

تصویر سجاد
نویسنده سجاد در

سلام علیکم ... قطعا اگر پدر هم پرخاشگر باشد یا خلاف عدالت و اخلاق رفتار و یا برخورد داشته باشد باید روز قیامت پاسخگوی اعمالش باشد... واقعا به تحمل و صبری که شما در مقابل این پرخاشگری و بد اخلاقی انجام می دهید ثوابی بزرگ داده میشود .

تصویر لیلا.بی کس
نویسنده لیلا.بی کس در

دوست عزیز شما تنها نیستید پدر من هم بد دهن است و فحش و دشنام مثل نفس کشیدن شده براش حتی متاسفانه دست به زن هم داره برایش فرقی نداره زنش باشه دخترش باشه هر کی باشه می زنه تنها چیزی که منو آزار میده اینکه باینکه نماز اول وقت ، نماز شب نماز جمعه و قرآن میخونه هیچ تاثیری رو رفتارش نداره من خودم وتمام خانواده تک تک خانواده بشدت ازش عاصی شدن و نفرت داریم همیشه بچه ها شو نفرین می کنه ازش حتی باعث شده از نظر اعتقادی هممون صفر بشیم چون کسی که خودشو ریایی مومن نشون میده اینطور با خانوادش رفتار میکنه همینطور کار نمی کنه مغازه دست برادرامه اونا روزانه خرجی میدن و خودش روز شب تو خونه نشسته و با مادرم همیشه درگیره تو کارهای خونه و آشپزی دخالت میکنه و باعث بوجود اومدن ناراحتی میشه بنظرم لحظه به لحظه نفس کشیدنش معصیته چون هیچ احد و ناسی ازش راضی و در آسایش نیستند اینم بگم نه خرج مادرمو میده نه برادرم که مجرده و نه من که مجردم . مادرم از ارثیه پدرش که تو بانکه ماهانه 120 میگیره خرج لباسش میکنه برادرم تو شهر دیگه کار میکنه منم تو یک شرکت کار میکنم و خرج خودمو و دانشگاهمو خودم میدم و همیشه خدا ناله میکنه از بی پولی و گفته اگه روزی بخای ازدواج کنی باید خودتم تو خرج و مخارجها سهیم باشی چه جهیزیه و چه مراسم بخاطر همین قید ازدواج رو زدم. من 30 سالمه و پدرم 65 سالشه .بنظر شما بی احترامی به همچین پدری آیا باز عاق والدین حساب میشه ؟

تصویر المیرا خانوم
نویسنده المیرا خانوم در

من هم مادر هم پدر هر دو اصلا بیمارن.خسته شدم .دوس دارم دیگه هیچوقت نبینمشون.هیچوقت بهم محبت نکردن.فقط پرخاشگری و بددهنی.آخه گناه من چیه که بی دلیل با من بدرفتاری میشه.هر روز سردرد دارم .تحت فشار عصبیم. من مریض روحی شدم از دست این دوتا دیوونه.ازشون بیزارم.پیش مشاور رفتم گفت اونا باید بیان مشاوره شما گناهی نداری. ولی نمیرن .مادرم حرفای رکیک بهم میزنه .اصلا احساس نمیکنم مادرمه. دوس دارم از این خونه برم .تا آخر عمرم نمیخوام ببینمشون .خدایا خودت کمکم کن

تصویر سجاد
نویسنده سجاد در

واقعا شرایط سختی است..براتون از خداوند طلب صبر می کنم...هر لحظه از صبر شما در این وضیعت با سال ها عبادت برابری می کنه...سعی کن ارامشی که مورد نیازت هست را از طریق عبادت و ذکر به دست بیاری و در مقابل توهین های اونا مدارا کنی...ان شااله ختم به خیر میشه

تصویر م.آ
نویسنده م.آ در

مطالعه کتابهای تمرین نیروی حال و نیروی حال از اکهارت تول میتونه کمک خوبی کنه که رفتار دیگران تأثیرات مخربی رومون نداشته باشه.

تصویر يه بد شانس
نویسنده يه بد شانس در

كاري به غلط يا درست بدون گفتي هاتون ندارم و شك ندارم كه درسته ولي يه چيزي رو خوب ميدونم آدم تا يه حدي ميتونه تحمل كنه !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

تصویر سجاد
نویسنده سجاد در

سلام علیکم ...احسنت بر شما... ولی سعی کنید همیشه به عاقبت تحمل نکردن هم فکر کنید...ایا با تحمل نکردن شرایط موجود مشکلی حل میشه؟ اگه مشکل حل نمیشه باید مصلحتا هم شده سکوت کرد...ان شاالله خداوند برای کار شما گشایشی ایجاد کنه

تصویر ebi
نویسنده ebi در

..

تصویر ebi
نویسنده ebi در

بد دهنی چیزیش نیست خیر سرمون .. 20 سالمه میگی من چکار کنم ....؟؟؟
دیپلم ندارم چون خودشم نزاشت بگیرم .... میگی چکار کنم راست میگه یه بد شانس ادم تا حدی میتونه تحمل کنه شموما کار کنه

حالا یه راه میخوام خدا قوت اوستامون سر کار میگه راهی داری بزاری جلو پامون ؟؟؟

اصن موندم چرا اومدم ولی طوری نیست شاید یه چیزی یاد گرفتیم تو این سایتا نه ؟

تصویر سجاد
نویسنده سجاد در

سلام علیکم ... درسته که تحصیلات خوبه و خیلی می تونه تو زندگی ادم نقش داشته باشه اما شما با همین اندازه تحصیلات هم می تونید فرد خوب و مفیدی باشید و با استفاده از شغل های آزاد زندگی خوبی را تشکیل بدهید. از خداوند برای شما شغلی خوب و پر دارمد و زندگی همراه با معنویت و نماز و قران را خواستارم

تصویر ترنم تنهایی
نویسنده ترنم تنهایی در

سلام انگار کم نیستن کسایی ک این مشکلو دارن واقعا چرا باید اینجوری باشه منم ۲۴ سالمه دانشگاه نذاشت برم خواستگارامو رد میکنه تا الان ۱ دو زاری نداده بهم دختر اخر خونم با پدر مادرم زندگی مبکنم همیشه حق و ب بقیه میده تا ب من حتی اگه چیزی بهم ربط نداشته باشه خرم میگه تقصیر تویه همش ارزوی مرگمو میکنه این سوال پیش امده واسم ک پدری ک نمازش قضا نشده روزه میگیره ب بقیه کمک میکنه ولی مثل حیوون با دخترش برخورد میکنه و توهین میکنه خدا اینارو قبول میکنه؟

تصویر سجاد
نویسنده سجاد در

سلام علیکم ...خواهر بزرگوار ممنون از این که ما را شایسته درد دل خودتون دونستید... امیدوارم که خداوند به شما در مقابل این سختی هایی که می کشید بهترین نعمت ها بده.

باید عرض کنم که این که نماز پدر با وجود این ظلم هایی که به شما می کند قبول می شود یا قبول نمی شود را فقط خدا می داند و بس... اما این را ما مطمئن هستیم که هر کسی به دیگران به اندازه سر سوزنی ظلم کند و او را حقوقش محروم کند و محبتی که حقش بوده است انجام ندهد قطعا مجازات خواهد شد و باید لحظه به لحظه این رفتارها را پاسخ بدهد و رضایت شخصی که مظلوم واقع شده است را کسب کند.
یکی از خاصیت های نمازی مورد قبول خداوند است این است که اون نماز اون قدر با کیفیت و رعایت شرایط خونده شده باشه که باعث بشه انسان به سمت فحشا کشیده نشه..یعنی خاصیت نماز این است که انسان را از رفتن به سمت فحشا حفظ می کنه و یکی از فحشاها همان مساله توهین کردن به دیگران و مانع شدن از رسیدن به حقوق است.

یعنی اگر شخصی نمازی فحش داد یا مانع از رسیدن شخصی به حقوقش شد معلوم است که نمازش ان اندازه با کیفیت نبوده است که او را از این گونه رفتارها منع کند و لذا چنین نمازی به اندازه ای که توانسته است نهی از فحشا کند مورد قبول است و اون مقداری که نتواسنته است نهی از فحشا کند مورد قبول نیست.

تصویر وطن پرست
نویسنده وطن پرست در

من پدرم بدترین توهینهارابهم میکنه بارهاهم بهش تذکردادیم ولی متاسفانه اخلاقش همونیه که ازبچگی بوده درنهایت میگه من میخوام راهنماییتون کنم این کارراهم نکنم-اینجوری کارهاشوتوجیه میکنه تازه متاسفانه رفته یک توپ7رنگ خریده مثل بچه هاشبهاباهاش بازی میکنه که من فکرکنم بچه هاهم خجالت بکشندتوپ بازی کننداونم توپ پلاستیکی.باین حال سکوت میکنم ببینم تقدیرچی میشه؟

تصویر سجاد
نویسنده سجاد در

سلام علیکم .. بزرگوار ممنون از این که ما را قابل درد دل خودتون دونستید... امیدوارم که خداوند به این مدارایی که با پدرتون دارید و صبوری که در این مساله می کنید بهترین پاداش های دنیوی و اخروی را داشته باشه ...قطعا توهین خودش یک گناه بسیار بسیار بزرگ است که آثر روحی و جسمی هم برای گوینده و هم برای شنونده داره... امیدوارم که شما در سایه این سختی ها پخته شده و در زندگی اینده خودتون در خصوص زن و فرزندتون احترام و استفاده از کلمات خوب و ارامش را به همراه داشته باشید

تصویر الله دوستت دارم
نویسنده الله دوستت دارم در

سلام دوستان از حق نگذریم پدرم خوبه خیلی هم خوبه کلی کار برام انجام داده الهی شکرت صدهزار بار شکر ولی یه مشکلی داره پدر من

دست بزن داره از بچگی یه دستش رو خر بودو یه دستش رو من من از بچگی لکنت داشتم شدید خیلی شدید بود بچه ها خیلی منو مسخره

میکردن میخواستم یه جمله بگم قرمز میشدم نفسم در نمیومددددد متاسفانه این ضرب و شتم ها خیلی تاثیر گذاشت اما بحمد خدا الان خیلی

بهترم -
هر چ بزرگتر شدم از حق نگذریم پدرم خیلی کمتر منو میزد ولی الان پدرم بخاطر مشکلات کاری خیلی اعصابش داغونهههههههه

خیلی داغووووون شروع میکنه فحش دادنو ناسزا گفتن تحقیرم میکنه جلوی خواهرم که خیلی ازم کوچیکتره هعیییییی الان من یه ذره تو اون خونه ارزشو احترام ندارم

خواهرم بهم بی احترامی میکنه با شدید ترین لحن باهام برخورد میکنه پدرم و مادرم بدون اینکه بدونن موضوع ازچی قرار بوده شروع میکنن به من توهین کردن تحقیر کردن،بخصوص پدرم فحش میده انگار دشمنشم

چون نماز میخونم میگم نکنه ازم ناراضی باشن میرم ازشون عذر خواهی میکنم منو نمیبخشن باید صد هزار بار بیوفتم به پاشون تا منو ببخشن دوباره روز از نو روزی از نو

بچه توروبه تمام مقدساتتون قسمتون میدم راهنماییم کنید بگید من چطور با اعضای خونوادم برخورد کنم ؟؟؟؟؟

تصویر سجاد
نویسنده سجاد در

سلام علیکم... دوست خوبم ممنون از این که ما را شایسته درد دل و سوال خودتان دانستید...

به نظر من کار اونا غلط است و فحش دادن و مسخره کردن و ناسزا گفتن از یک مسلمان بعید است و اگر شما بخواهید رفتاری منطقی داشته باشید نباید شیوه آنها را به کار بگیرید و خدایی ناکرده در مقابل فحاشی و حرف های نابجا و مسخره و ...شما هم مقابله به مثل کنید و خدایی نکرده از فحش و مسخره و ...استفاده کنید و اصلا انجام این گونه رفتاها نشان از نقطه ضعف است، شما سعی کنید در مقابل این گونه رفتارها و حرفها هیچ عکس العملی از خودتان نشان ندهید و اصلا طوری وانمود کنید که اهمیتی به حرفشان قائل نیستی ، بی اهمیتی به حرفها و فحش ها و مسخره ها خورده خورده اونا را از مرکب غرور و خود خواهی و ...پایین می کشه و وقتی فهمیدن که کارشون پیش شما از این طریق پیش نمیره مجبور میشن شیوه کارشون را عوض کنند... و در ضمن سعی کنید مطالبی در خصصوص گناه مسخره کردن و فحش دادن و ...جمع اوری کنید و روی کاغذی پرینت بگیرید و در معرض دید انها قرار بدهید که اگر این رفتارهای انها ناشی از جهل و نادانی است از این طریق اگاه و اصلاح بشوند و یا از افراد دیگری مانند دایی یا عمه یا خاله و یا مادر و ...بخواهید که با انها صحبت کند و از رفتار زشتشان اگاهشان کند. امیدوارم که خداوند این افراد را به راه راست هدایت کند که در ضمن این هدایت ارامش مد نظر شما نیز تامین بوشد.

تصویر سید رضا
نویسنده سید رضا در

اصلا قبول ندارم حرف شمارو با ادم بی منطق زبون نفهم یا باید سر تعضیم ضعف فرود بیاری یا برجکش از بیخ ریشه بزنی 

تصویر نگین دا
نویسنده نگین دا در

بماند که پدرم چقدر بد اخلاق و پرخاشگره،بماند که جلوی همه سرمون داد میزنه همش در حال غر زدن و عربده کشیدنه دیگه تبعیضشو چطوری تحمل کنم؟سرماه به من فوقش۱۵ تومن پول میده اما به خواهرم ۱۰۰تومن!منم بخاطر مشغله هام رفت و امدم بیشتره خواهرمه ،اخه با ۱۵ من چیکار کنم همه ی ماهو؟ کارهم گیرم نمیاد خودمو راحت کنم،بیرون اگه باشمو کارم طول بکشه از گرسنگی ضعف میکنم ،مجبورم چه مسافتهایی رو پیاده طی کنم که تا اخر ماه پولم برسه،۴ ساله بخدا هیچ لباسی نگرفتم،لباس کهنه های مامانمو خواهرموتنگ میکنمو میپوشم، نه این اینکه بابام نداره ها چون واسه خودش خوب خرج میکنه،زورش به منه بدبخت رسیده،اخه ادم جیگرش اتیش نمیگیره که خواهرش ۱۰ برابر پول توجیبی بگیره و همه رو حیف و میل کنه با دوست پسرش؟ اونوقت من پول نیازم بشه باید گردن کج کنم جلو هرکسی تا بهم قرض بده؟ گاهی فک میکنم ازدواج کنم اوضاعم بهتر شه ولی میترسم از چاه بیوفتم تو چاله،فقط برام دعاکنیدلطفا

تصویر سجاد
نویسنده سجاد در

سلام علیکم ... از این که ما را شایسته درد دل و سوال خودتون دونستید از شما تشکر و قدر دانی می کنم ... واقعا شرایط سختی است و من تعجب می کنم که به چه دلیل منطقی پدر شما بین دو خواهر تبعیض قائل است؟ مگه اون چه کارهایی برای پدرتون می کنه که شما نمی کنید؟ مگر اون چه ناز و عشوه ای برای بابا میاد که شما نمیایی؟ واقعا جای تعجب داره.. این مدلی تحت فشار قرار دادن ظلم است.. اون وقت مادرت چه رفتاری با شما داره؟ اونم تبعیض قائل است؟

تصویر اوا
نویسنده اوا در

بابای من بچه که بوده ناپدری داشته ومادرش با ناپدری اش همه ارثی که بابای اصلی اش واسش گذاشته بود رو بالا میکشن.وقتی که با مامانم ازدواج میکنه خانواده ی بابام نمیذارن بابام عروسی بگیره وبا اینکه خانواده ی بابام خیلی بهش ظلم کردن ولی بابا تحت فرمان اون ها بوده وخواهد بود خداروشکر مادرش وناپدری اش مردن.من نسبت به خواهر وبرادر بیشتر با مامان وبابام جر وبحث می کنم چون نسبت به اون دوتا سرزبون بیشتری دارم وهر وقت بابابم با برادرم یا بقیه دعوا میکنه من جوابشو میدم.وقتی توخونه همه با هم قهرن من مثل سیم رابط هی پیغام اعضای خانواده رو بهم دیگه می رسونم.بیشترین دعوام هم با بابام سر خرید خونه است ووقتی میگم به خاطر اینده ی با کمک مامان خونه بخر میگه من از مامانت پول نمیگیرم بعدشم مگه بابام واسه من گذاشت که من واسه شما بذارم.روخانواده ای که حقش رو خوردن خیلی حساسه به حرفای مامانم که همیشه صلاحش رو میخواد گوش نمیده.ازکارایی که میکنه با هیچکس حرف نمیزنه.سر داداشم زیاد با دیدن تلویزیون دعوا میکنن وهمش تحت تاثیر حرف خانوادشه وقتی بهش میگم خونه بگیر میگه خونه بگیرم که پیر وعلیل شدم از خونه بندازینم بیرون.ولی با همه اینا دست بزن نداره وبعضی وقتا فحش میده که اونم من جوابش رو میدم لطفا برام دعا کنین تا بتونم برای خرید خونه راضیش کنم چون هیچکس مثل من رو بابام نفوذ نداره وکسی به غیرازمن نمیتونه کاری کنه.

تصویر سجاد
نویسنده سجاد در

سلام علیکم ... از این که ما را شایسته درد دل و بیان مطالبتون دونستید از شما سپاسگزارم. دوست خوبم از این که در مقابل بد خلقی های پدرتون صبر می کنید بسیار خوشحالم و امیدوارم همین صبر بهترین توشه برای سفر اخرت شما باشه..اما دوستانه مطلبی را عرض می کنم که هیچ وقت در مقابل حرفهای توهین امیز و فحش ها و پدرت مقابله به مثل نکنید چرا که اگر فحش خوب است شما نباید ناراحت بشوید و اگر فحش بد است که شما نباید ان را تکرار کنید و مقابله به مثل کنید...شما که در مقابل پدر نفوذ دارید سعی کنید با دلبری و مهربانی و محبت و ... دل او را به سمت خواسته های خودتان بکشانید نه با جواب دادن و مقابله به مثل...پدر ولو کافر هم که باشد باز احترامش واجب است...حتما روزی شما هم پدر خواهید شد و قطعا انتظار احترام و محبت و ...خواهید داشت..پس سعی کنید این دوران را قدر بدانید و در مقابل توهین ها و بی احترامی ها و ...صبور باشید... در اخر هم از خداوند می خواهم که کمک کند که شما به خانه ای که مد نظرتان است برسید و موفق به خرید آن بشوید.

تصویر شهاب
نویسنده شهاب در

سلام ممنون دوستان عزیز که نظراتونو بیان کردید من درباره پدرم نمیگم که چقدر بده چون سودی نداره دوستان گلم چندتا راهکار عملی میدم خدمت همه عزیزان کسانی که میتونن برن سرکار و قطع نیاز کنن از پدرشون چون اکتر دلخوری ها بخاطر توقع از خانواده هست ما که نمیتونیم اونها رو تغیئر بدیم ولی خودمون را میتونیم بعدم این که توکل کنیم به خدا که خدا کمکون کنه نه انسانهایی که پشتتو خالی میکنن وسوم سعی کنیم مروادات وارتباطمون کم رنگ تر کنیم تا دعوا ودلخوری پیش نیاد یعنی بریم دانشگاه سر کار ورزش وهرکارمتبتی جزدرگیری با پدر ومادر چهارم اینو بپذیریم که اونها برای ما زحمت کشیدن بزرگمون کردن اما حالا شاید پیر شدن شاید حریص به مال دنیا شدن اگر اونها بد استند ماخوب باشیم چون شما هر طور برخورد کنید همان طور باشما برخورد میکنند.راه پنجم سعی کنیم در مقابل دعواهای انها سریع میدان راترک کنیم چون بدن دراین حالت دوپاسخ میده یک حمله دو فرار که مورد اول با خانواده نمیشه میمونه راه دوم
6 اصلا فکر کنید درخانواده ای به دنیا امدید که پدر ندارید یعنی پدرتون هیچ پولی نداره که به شما بدهد فقط خودتون هستید خودتون
7 روی خودتون کار کنید حتما ورزش کردن استقامت شمارو در برار تنش ها بالا میبره
8همیشه بگید یه عمر برا خودم کار کردم هیچی نشد اما دیگه برا خدا کار میکنم بگید خدا بهترین راه حل الان چیه وروی کاغذ بنویسید
9مدتیشن ومراقبه ویوگا انجام بدید تا قدرت درونی تون بالا بره
10سعی کنید دوستان خوب ومسجدی پیدا کنید که خودتون رو با اونها مشغول کنید
اما حرف اخرم اینه که همه اتون در پناه حق باشید واز راهکارهای بالا شاید نتونید همشوانجام بدید اما اونایی رو که میتونید وبه شما میخوره انجام بدید

تصویر افسسسسسسسرده
نویسنده افسسسسسسسرده در

من واقعا نمیدونم از دست بابام چیکار کنم اگه از خدا نمیترسیدم تا الان خودمو خلاص کرده بودم ی آدم بد دهنو بی منطقه که نمیشه باهاش دو کلمه حرف زد هرکاری میکنم که رضایتشو جلب کنم فایده نداره ی سره کارش فحش دادنو ایراد گرفتنه باز اگه کار اشتباهی بکنی حرف بشنوی اشکال نداره ولی وقتی سر مسایلی که تقصیر من نیس تو جمع پیش فامیل منو تحقیر میکنه روانی میشم انقد گریه میکنم که دیگه اشکام خشک میشه.اسم خودشو گذاشته تحصیل کرده و فرهنگی ولی ذره ای فرهنگ نداره به خانواده ی خودش که میرسه واسه کارای اونا خودشو به کشتن میده ولی نوبت ما که میشه میگه حیفه سرمایه ای که واسه شما گذاشتم حالا اگه واسه آدم خرج کرده باشه نمیسوزم یکی نیس بگه چیکار کردی برا ما .معلمه تو روستا درس میده ولی بعد اینکه موظفیش تموم شده بازم مونده تو روستا از بس که خسیسو راحت طلبه با این شرایط انتظار داشته تحصیل کرده و دکتر مهندس بشیم چون تو روستا مدرسش خوب نبوده منو از اول راهنمایی فرستاده مدرسه نمونه شبانه روزی .حتی الانم به روزایی کع تو اون خابگاها داشتم فک میکنم گریم میگیره با بدترین شرایط ساختمو کنار اومدم تا اینکه رشته مهندسی دانشگاه دولتی قبول شدم روز که نتیجه ها اعلام شد به جای اینکه تبریک بگه ی شیرینی بگیره برگرو گرف دستش اومد نشس تو خونه که درصدات تریفی نداره .ولی ای کاش اصن دانشگا قبول نمیشدم شوهر میکردم از دست این بابا راحت میشدم الان که ترم چهارم از وقتی اومدم دانشگا ی چشمم اشکه ی چشمم خون از دست نیش و کنایه هاش حالا اگه دختره بدی بودم ی چیزی ولی به خاطر بابام حتی چلدر سر کردم همیشه سعی کردم طوری بگردم که باعث ناراحتیش نباشم آخرشم برگشته تو چشای من نگا میکنه میگه بهت اعتماد ندارم فک میکنه همه مثل خودشن تو ۴۵ سالگیش با ۴بچه خجالت نمیکشه میره تو دسشویی معلوم نیس با کی حرف میزنه به جای اینکه خجالت بکشه راس راس تو چشای مامانم نگا میکنه میگه اگه ی روز از عمرم مونده باشه زن میگرم این از بابای ما که ادعای شخصیت و بزرگی داره از دستش ماه به ماه خونه نمیرم ترجیح میدم تو خابگا باشم تا خونه ولی تو همین سه ماهه تابستون جونمو به لبم میرسونه موندم چیکا کنم ار دستش

تصویر سجاد
نویسنده سجاد در

سلام علیکم.. از این که این مطلب را برای بیان درد دلتون انتخاب کردین از شما تشکر و قدر دانی می کنم، خواهر بزرگوار ما هم از خواندن درد دل شما اشکمون در اومد واقعا از خداوند هدایت پدرتان را خواستارم، شما صبر و مدارا را در همه شرایط پیشه خودتون بکنید چرا که جواب دادن مساله را سختتر می کنه و حتما خداوند ناظر صبر و تحمل شما هست و حتما راه نجاتی برای شما فراهم خواهد نمود.

تصویر hananeh
نویسنده hananeh در

سلام پدر من یک پدر نمونست از نظر اینکه با زن ها باشه اصلا این موردا نیست خیلی خوبه فقط فحش میده و خیلی بد اخلاقه روم خیلی غیرت داره گوشیمو گرفته رو اهنگ گوش دادنام حساسه همش بهم قر میزنه دیگه خسته شدم رو حجابم ارایشم همه چی بیخودی شک داره خیلی بده من واسش ارزو مرگ دارم اما اصلا حس خوبی ندارم لطفا کمک کنید

تصویر سجاد
نویسنده سجاد در

سلام علیکم، از این که این مطلب را برای درد دل خودتون انتخاب کردین از شما تشکر و قدر دانی می کنم، واقعا هیچ کسی بد دهنی و فحش و اخلاق تند و زننده را تایید نمی کنه و همه از این گونه اخلاق انتقاد می کنه ولی اگر پدرتون از شما می خو اد که چادر به سر کنید و در هنگام رفتن به کوچه و بازار ارایش نکنید این حرفش حساب است و شما باید این حرف حساب را قبول کنید. البته شیوه گفتنش شاید تند باشه که کسی اون شیوه را تایید نمی کنه ولی اصل محتوا و نظر خوب است و ان شاالله شما هم از افرادی هستید که به حجاب و چادر اهمیت میدین و هنگام رفتن به کوچه و خیابان ارایش خودتون را پاک می کنید

تصویر مهدی کاظمی
نویسنده مهدی کاظمی در

سلام از دست بابام دیوونه میشم همش باهام دعوا میکنی اذیتم میکنه برام گوشی نمیخره وقتی تو یه درس نمره کمتر از 20بگیرم بیچارم میکنه کتکم میزنه لطفا راهنمایی کنید

تصویر سجاد
نویسنده سجاد در

سلام علیکم ..از این که سوالتون را با ما در میان گذاشتید از شما سپاسگزارم. درباره این گونه پدرها خیلی خوبه که ادم خواسته هاش را از طریق مادرش پیگیری کنه مثلا از مادرش بخواد که به بابا بگه مثلا گوشی بخره و اگر گوشی ضرورت زیادی نداره ازش صرف نظر بکنه، و یا با چاخان کردن بابا و تعریف کردن ازش اون را راضی به خواشته اش بکنه.

تصویر م.ط
نویسنده م.ط در

حترام پدر واجب ولى اونم ب عنوان انسان بايد ى سرى چهارچوب رعايت کن نميش اون همه رو اذيت کنه داغون کنه له کن تهش بگيم چون پدر سر پايين باز... احترام زمانى کزو طرف احترام بذارن! ى بار سکوت دوبار سکوت, کسى ک اين نصيحت هاى قشنگ و نوشته تو سايت احتمالا خودش از دست پدرش ب نرز جنوت نرسيده وگرنه اينطوره ساده نميگفت احترام بذاره, با شخ طبعى بحث و عوض کنيد!
من ب پدرم احترام گذاشتم وقتى 8سال پول نداشت و ما عملا نون خشک ميخورديم, ولى اون احترام پر زد و رفت وقتى تو رومون وايستلد و گفت من چون از شمابدم مياد نميرم کارکنم اگ کسى رو دوسداشتم از صب تا واسش کار ميکردم... اينجاست ک ديگ فقط ى اسم ميمونه تو شناسنامه
اگ خدا قراره بخاطر دفاع کردن جلو ى ادم ظالم, مظلوم رو بازخواست کنه پس ديگ عدالت نيس... حالا اون ظالم هرکى ميخواد باش...

تصویر سجاد
نویسنده سجاد در

سلام علیکم.. از این که این مطلب را برای بیان نظرتون انتخاب کردین از شما سپاسگزارم: بله همان طور که شما اشاره کردین پدر هم مسئولیت هایی دارد که از جمله اونها رعایت احترام فرزندان است و قطعا ما رفتار پدر عصبانی و بد دهن و پرخاشگر را تایید نمی کنیم و اصلا این مطلب نمی خواهد بگوید پدری که حرف زشت و رفتارهای آزار دهند دارد کار خوبی انجام می دهد بلکه این مطلب می خواهد راهکارهایی ارائه دهد که اگر خدایی نکرده تنشی ایجاد شد به مراحل بدتر کشیده نشود به خاطر همین است که یک طرف دعوا باید کوتاه بیایند و چون فرزند هم از والدین کوچکتر است و هم خیلی وقت ها درک بیشتری دارد باید هر گونه زمینه دعوا و تنش را از بین ببرد.

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

میدونید این چیزا متاسفانه در وضعیت کنونی این کشور هیچ ربطی به دین نداره چون اینجوری نصف پدرای ایران باید روز قیامت بخاطر داد و هوارشون و رفتار بدشون با فرزند جواب پس بدن من فکر میکنم مشکل اولا از جامعه و فشارهای زیادش به ملت و اینکه یه چیزی می خوام بگم به اونایی که پدرشون خیلی عصبی هست اولین راه اینکه سعی کنید در این مواقع سکوت کنید و هنگامی که جو آرام شد با او صحبت کنید اگر هم نه پدر شمارو درک نمی کنه نه شما اون رو و حتی بعضی مواقع فکر خودکشی یا مستقل شدن به سرتون می زنه حتما باید به این فکر باشید که این زندگی همین است پس باید با این مسئله کنار بیایید :)

تصویر سجاد
نویسنده سجاد در

سلام علیکم ...از این که نظرتون را با ما در میان گذاشتید از شما سپاسگزارم.. شما به نکته خوبی اشاره کردی و اونم سکوت در حالت عصبانیت پدر یا مادر است و این خیلی خوب است و بهترین راه حل برای افرادی است که پدری عصبی و بی منطق دارند. احسنت بر شما

تصویر مهنازز
نویسنده مهنازز در

من پدر ندارم اما مادر خيلي بدي دارم اصلا به من محبت نميكنه دوسم نداره چه به شوخي چه به جدي هميشه ميگه بميري ايشالا اما حتي به شوخي به برادرم نميگه مادر من يه ادم خيانت كاره كه از پدرم به همين دليل جدا شد و من و از ديدن پدر محروم كرد الانم ازدواج كرده و به شوهر جديدش هم خيانت ميكنه از زندگي نا اميدم چون از نعمت پدر و مادر محرومم اما ٣ساله با يه نفر اشنا شدم كه هميشه پشتيبانم بوده اونقدر كه اون هوام و داره خونوادم نداره اما روم نميشه بياد خواستگاريم با وجود مادر بدي كه دارم كه حتي يه قدم كوچيك حتي يه احترام خشك و خالي بهم نميزاره برااااااااام دعا كنييييييييد مرررررسي

تصویر سجاد
نویسنده سجاد در

سلام علیکم ...از این که این مطلب را برای بیان درد دلتون انتخاب کردین از شما متشکرم... واقعا شرایط سختی دارید و برای این مادر متاسفم و قصه می خورم که چرا بعضی ها این همه بی رحم می شوند و این همه اهل خیانت و ..میشوند ولی متاسفانه واقعیت است و باید با اون کنار اومد اما یک نکته را خدمت شما خواهر گرامی عرض کنم و اونم این که مواظب باشید رابطه ای که با شخص دیگری دارید به حرام کشیده نشود که شما هم به گرفتاری های مادر مبتلا خواهید شد و در راه انحراف و سقوط از انسانیت قرار خواهید گرفت.

تصویر شبهاي تنهايي
نویسنده شبهاي تنهايي در

اره شما درست ميگين اصن ادم سواره چه خبر داره از پياده ادم وقتي خودش زندگي خوبي داشته باشه ميگين احترام پدرتونو داشته باشين.ميخوام صدسال سياه نباشه همچين پدري فقط ارزوي مرگشو دارم.اون يه ادم بيكاره دست بزن داره نمازاشو نميخونه الان مامان بدبختم داره خرجيمونو ميده اونم فقط تالنگ ظهر ميخوابه فوشايي كه لايق هرزه هاي خيابونه رو بهمون ميده با مشتاي سنگينش ميكوبه تو سرمون ما به جهنم داداش ده سالم چه گناهي كرده.حالابازم ميگين بايداحترام نگه داريم؟نميدونم چرا همه بدبختياي دنيا بايد مال ما باشه تا حرف ميزنيم ميگن خدا دوستون داره بهتون سختي ميده ميخوام بدونم يعني خدا بقيه رو دوس نداشته اين همه خوشبختن؟نه من اين عدالت خدارو قبول ندارم خدا خوشحاله از زجر كشيدن ما وگرنه اگه اينطور نبود جواب بدياي اونو ميداد.اينقد ازش متنفرم كه حتي شرمم مياد بگم بابا.به ولاي علي اگه بلايي سر مامانم بياد تااخر عمر نفرينش ميكنم باخدام قهرميكنم.هرچي شبانه روز ميگم خدا حدا باگريه ميخوابيم اصن انگار صداي ما به گوشش نميرسه.من حتي مامان بابامم حلال نميكنم به خاطر پسرش خودش تو اسايش تمام داره زندگي ميكنه.خدايا يا منو بكش يااونو.اگه صدامو ميشنوي

تصویر سجاد
نویسنده سجاد در

سلام علیکم..از این که سایت ما را برای نوشتن نظرتون انتخاب کردید از شما تشکر می کنم...دوست خوبم هر کسی ممکن است با پدر و مادرش چالش هایی در زندگی داشته باشد مهم این است که بتواند از این چالش ها به خوبی عبور کرده و زمینه را برای ایجاد هر گونه دعوا و در گیری و بد دهنی از بین ببرد قطعا کسانی که در این مشکل رفتا صالحی از خود نشان دهند در انظار دیگران قابل احترام خواهند بود و در اخرت نیز به پاداشی خوب دست خواهند یافت

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

من دقیقا وضعیت شما رو دارم مادرم از دست پدر زجر میکشه ولی ریخته تو خودش این در حالیه که مادرم مریضه و سرطان داره من وخواهرم که فقط ده سالشه هم واقعا از دست بابام خسته شدیم به خدا خودمو به هر دری میزنم به هیچ جایی نمیرسم چون فقط ما رو نفرین میکنه بد دهنی هاش حالمو به هم میزنه نمازاش بخوره تو سرش چرا واقعا خدا جواب گریه های هر شب ما رو نمیده

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

به خدا منم دیگه نمی تونم تحمل تلوزیون همیشه واسه خودشه هر وقت می خواد به خوابه همه باید ساکت باشن ولی هر وقت مل می خوایم بخوابیم دیگه خودتون می دونید
از نظر بد دهنی هم که نمی خواد بگی یعنی ابرومو تو خونواده برده جلو همه فحش میده
از خونواده مادرم که متنفره
بعضی موقع میرم تو اتاقم سیر گیره می کنم
به من میگه با صدای بلند حرف نزن ولی خودش مثه سگه

ببخشید سرتون رو درد اوردم لطفا کمکم کنین.

تصویر سجاد
نویسنده سجاد در

سلام علیکم.. از این که اینجا را محلی مناسب برای بیان درد دلتون دیدید متشکرم. از خداوند مهربان برای شما صبر و لذت معنوی را خواهانم، بزرگوار بهتر است با چنین پدری مدارا کنید و اصلا رفتار مقابله به مثل نداشته باشید و برنامه های مد نظرتون را در ساعاتی تماشا کنید که پدر خونه نیست و خلاصه بهانه را برای هر گونه دعوا و در گیری و بد دهنی از بین ببرید..امیدوارم که با این صبوری و مدارایی که می کنید با پاداش بزرگ خداوند برسید

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

یه راه حلی بدین خوب هرچقدراحترام میذاری وقتی حالیشون نیس همش بادگریه کنیم دیگ سوچشمام ازبین رفته دیگ خسته شدم .اصن جوونی مامانم ک هیچ منم ازبین رفته.من 21سالمه ی روزخوش ندیدم

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

ازش بيزارمممم ازش متنفرمممم حالم از هرچي پدره بهم ميخوره
خدا چرا بايد اينو نصيب منو برادر و مادر بيچارم كنه...
يه روز خوش از دستش نداريم
ديوونس بخدا ديوونس
ساعت ٤ صبح تازه شروع ميكنه به داد زدن و چيز شكوندن
تهمت زدن به مادر حاجي و از گل پاك ترم
برادرم كه در سن بلوغ.هر روز غرورش رو له ميكنه
منم كه ٢٣ سالمه...جرأت ندارم حتي به ازدواج فكر كنم...چون ميدونم سراقكندم ميكنه...
هر روز و هر شب از خدا آرزوي مرگش رو ميكنم كه نجات پيدا كنيم
از بد دهني هاش از بي منطقي هاش از زندگي كردن خسته ميشم
همش خودم رو آروم ميكنم كه دستم به خونش آلوده نشه

تصویر سجاد
نویسنده سجاد در

سلام علیکم.. دوست خوبم از این که اینجا را لایق نظر و درد دلتون دونستید از شما تشکر و قدر دانی می کنم، از خداوند مهربان می خوام که کمک کنه هر چه سریعتر راهی برای نجات شما از این مشکلات پیدا بشه و امیدوارم که شما در مقابل این رفتارهای سخت و مشکل مانند کوه مقاوم باشید و این تجربه ای باشد که شما در زندگی اینده این گونه رفتار نکنید

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

منم دقیقا مشکل شمارو داشتم

خب مادرتون چرا جدا نمیشن اگه واقعا فایده نداره

تصویر داغون
نویسنده داغون در

سلام
من واقعا از رفتار های پدرم خسته شدم
باید بدون چون و چرا هر حرفی میگه گوش کنی و ... من تو زندگی همیشه سعی کردم ادم موفقی باشم و اعتماد به نفس داشته باشم اما نتونستم بیرون از خونه پیش خیلیا برا خودم احترام دارم و سعی کردم اعتماد به نفس داشته باشم اما نتونستم اونم بخاطر اینکه همیشه توسط پدرم به بدترین شکل ممکن تحقیر شدم به بدترین شکل ممکن!
واقعا یه آدم بی اعصاب و پرخاشگر به تمام معنا و دست بزن دار!من همیشه سعی کردم احترامش رئ نگه دارم و اکثر اوقات نگه داشتم اما اون هیچ احترامی قایل نیست و ادم رو خیلی بد تو خونه و جمع دوست و اشنا تحقیر میکنه!
از موقعی که یادمه تو خونمون دعوا بوده و همیشه بخاطر چیزای مسخره و بی ارزش به مادرم و من و .. بدترین حرفا رو زده!خیلی ادم بی منطقیه و همه چیز رو تو پول میبینه و برا پول و کارایی که برامون کرده همیشه بدترین توهینارئ میکنه !از وقتی یادمه از بابام کتک میخوردم سر هر مسیله ای از 5 - 6 سالگی، اوایل تا 10 - 12 سالگی گریه میکردم و تو خودم میرختم و بدترین توهین هارو تحمل میکردم بعد از اون دیگه هروقت کتک میخوردم گریم نمیگرفت و تو دلم کینه میشد اما 24 ساعت نشده همه کینه ها میرفت و دوست داشتم با پدرم رفیق بشم که هیچ وقت نتونستم چون تا چیزی میگفتم به بدترین شکل سرکوب میشدم و کتک!یادمه یبار اول دبیرستان بودم خیلی دوست داشتم برم سینما و ی روز رفتم سینما اما ی بلایی سرم اورد که دیگه پام رو تو سینما نزاشتم( دستام رو با طناب بست به نرده پله و با چک ولگد کتکم زد و کلی اب نمک به خوردم داد ، خیلی روز وحشتانکی بود، دلیلش هم این بود که اگه یکی تورو تو سینما میدید من چی میگفتم؟؟؟(سینما رو خیلی بد میدونست و جای ادم سالم نمیدونست) در حالی که بغل من 2-3 تا خونوتده تو سینما بودن!
یادم میاد 15 -16 سالم بود نمیدونم سر چی یروز تا حد مرگ منو زد و اخرشم هم چشام رو باز کرد داخل چشام تف کرد(اون روز ، روز مرگ من بود، زنده بودم اما در حقیقت مرده بودم)
خلاصه تو این سالا که الان 22 سالمه و شهریور ماه میرم خدمت با مدرک لیسانس بدترین رفتار هارو تحمل کردم و چند بار از شدت ترس و حقارت از خونه فرار کردم و چند روزی خونه عمه و عمو و خاله و ... گذروندم و برگشتم اما رفتار درست بشو نیست!
جوری که الان که بزرگتر شدم بازم هر هفه سر هر چیزی دعوا راه مینداره و با چاقو یا چوب و دسته جارو برقی دنبالم میکنه و منو میزنه اما خدا شاهده من شاید نهایت داد بکشم و بگم بسه!اما این وسط 2 تا داداشام و مادرم دارن خورد میشن و به اونا هم بد دهنی میکنه و مادرم رو به بدترین شکل بهش توهین میکنه و تا چیزی میشه زنگ میزنه داییم یا خونه مادر بزرگم اینا
واقعا دیگه از کاراش بریدم الان تا صبح بنویسم تموم نمیشه اما واقعا بریدم و حتی احتمال میدم یکی این وسط بمیره که احتمالا من باشم و حاضرم بمیرم اما داداشای کوچیکتر از خودم و مادرم زجر نکشن!هر چی هم سعی میکنم به حرفاش بدون جون و چرا گوش بدم بدتر میکنه و طلبکار تر میشه !هزار بار جلو فامیل و دوستام خوردم کرده و پیش فامیا همیشه بدم رو میگه همشه!
از خدا میخوام زندگی من و همه اون کسایی که مشکل من رو دارن رو درست که اما بعضی وقتا فکر میکنم خدا منو خونوتدم رو از یاد برده چون 22 ساله زیر دست بابام دارم زجر میشم!
از داد زدن و این.ه همسایه ها بشنون هم هیچ ترسی نداره و راحت این کار رو میکنه!فکر میکنه چون پولدار باید همه بردش باشن اما من نمیتونم!
خدایا بخاطر من نه بخاطر برادرام و مادرم زندگی مارو درست کن زندگی من نه زندگی ائنا رو درست کن!واقعا راضیم بمیرم اما برادرام خوشبخت بشن!
بد سرپرستی خیلی بدتر از بی سرپرستی!

تصویر سجاد
نویسنده سجاد در

سلام علیکم ...دوست عزیزم از این که ما را لایق درد دلتون دونستد از شما تشکر و قدر دانی می کنم.. واقعا با خوندن مطالب شما بغض گلوم را گرفت و خیلی ناراحت شدم ولی چی میشه کرد؟ با این مدل ادمها فقط باید مدارا کرد ..می دونم واقعا مدارا کردن با این مدل پدرها مانند جهاد است .. اما مطمئن باش حتما شما موفق میشی و حتما این رفتارها تجربه خوبی میشه که شما در اینده با همسر و فرزندانت این رفتارها را نداشته باشی و با محبت کردن به اونا این لحظات تلخ خودت را به خاطراتی شیرین تبدیل کنی. من به شما به خاطر صبوری که در این مسائل می کند تبریک میگم و بهتون میگم که تا جایی که می تونید با پدرتون مدارا کنید و شما مقابله به مثل نکنید. التماس دعا

تصویر Arsalan
نویسنده Arsalan در

سلام دوستان من نه ساله از بابام یک چیزی میخوام و هر چی بهش میگم میگه نه حالا جدیدش اومده بازم میگم میخوام تو رو خدا بازم میگه نه خیلی یک دنده و لجبازه خواهشا بگید چیکار کنم البته ممکنه از نظر شما نظر من یکم مسخره باشه ولی هر کسی یک چیزی میخواد و ارزویی داره با تشکر.

تصویر سجاد
نویسنده سجاد در

سلام علیکم... اون چیزی که میخوای در توان بابات هست که فراهم کنه؟ علت مخالفتش چیه؟

تصویر M
نویسنده M در

سلام من ٢٠سالمه منو پسري باهم اشنا شديم واقعا پسر پاكو بي نظيري هست از ٨سالكي ك هنوز بچه بود كار رو شرو كرد هر روز چقد پياده روي ك ب مدرسه برسه بعدشم پياده ١٥كيلومتر بر ميگشت سركار تا شب برسه خونشون پدرش تو رفاه بزرك شده ولي خودش ن چون پدرش معتاد بود از بچگي كار كرد تا خونوادش از هم نپاشه هر موقه ميشينه يجا غذا بخوره پدرش ك الان ترك كرده توهين و تحقير ميكنه بحث ازدواج با منو مطرح كرد ك از خونه بيرونش كردن حالام چون خونشون قمه تو حرم ميخوابه پسر نماز خون و خوبو مهربونه واز دستورات خدا اصلا سرپيچي نكرده هر تهمتي هم ك بهش خونوادش زدن از همون بچگي ك تو دزدي كردي اما اون كار كرده بوده هيچ بي احترامي نكرده اون از ي طرف پدر منم معتاده بحث ازدواج ك مطرح شد ميگه من ب قمي جماعت دختر نميدم و فلانه پول نداره من چيكار كنم واقعا عاشق هميم اما همه جلومون وايسادن واقعا سخته هيچكي درك نميكنه

تصویر سجاد
نویسنده سجاد در

سلام علیکم.. از این که را شایسته نظر خودتون دونستید از شما سپاسگزارم، اما یک نکته مهم و اساسی خدمت شما عرض کنم و اونم این که دوستی و عشق قبل از ازدواج واقعا خطرناک است و خیلی وقت ها به ازدواج نمی رسه و همین نرسیدن باعث میشه ادم به گناه کشیده بشه، در ازدواج سه اصل وجود دارد که هر کس بر خلاف ان عمل کند قطعا شکست خواهد خورد و این شکست ممکن است به روح و روان او ضربه بسیار سختی بزند یا ابرویش از بین برود و این سه اصل به ترتیب می باشد:

اصل اول: توافق خانواده ها: یعنی در ازدواج اولین و مهمترین اصل که باید قبل از هر چیزی باشد توافق دو خانواه ای است که می خواهند با هم وصلت کنند و تا این توافق صورت نگیرد قطعا ازدوج هم به هم می خورد و زندگی تشکیل نمی شود

دوم: توافق مالی: یعنی توافق بر سر مهریه و جهیزیه و شیربها که این در مرحله بعد از توافق خانوادگی است و بسیاری بودند که در مرحله اول به توافق رسیدند و خانواده ها همدیگر را قبول کردند ولی در توافق مالی به هم نرسیدند و لذا ازدواج خراب شد

سوم: پسند قلبی دختر و پسر: یعنی بعد از این که توافق بین خانواده ها صورت گرفت و در مساله مهریه و جهیزیه هم به توافق رسیدند تازه نوبت به این می رسد که دختر و پسر همدیگر را ببینند و با هم حرف بزنند و از علاقه نسبت به یکدیگر با خبر بشوند که اگر با هم تفاهم داشتند و به هم علاقه مند بودند که این ازدواج سر می گیرد و اگر مخالف بودند و توافق نداشتند این ازدواج منتفی می شود ...
کسی که طبق این اصول پیش برود قطعا شکست روحی نخواهد خورد چون مساله پسند قلبی در اخرین مرحله اتفاق می افتد و اگر این ازدواج سر نگیرد به کسی ضربه ای وارد نمی شود ولی کسانی که این مرحله سوم را در اول انجام می دهند یعنی قبل این که خانواده در جریان باشد و قبل این که خواستگاری صورت بگیرد و توافقی انجام بشود خود سرانه با پسری رابطه برقررا می کنند و عاشق می شوند در بسیاری از موارد که این دوستی و عاشقی به سمت ازدواج نمی رود بلکه به انحراف و مسائل جنسی کشیده می شود و در مواردی هم که به سمت ازدواج پیش می رود با مخالفت خانواده ها روبرو می شود که گاها ابروی دختر می رود یا او به عشق نافرجام می رسد و ....
پس اگر کسی زندگیش را دوست دارد و عواطفش برایش مهم است باید طبق این اصول حرکت کند و طبق این اصول همسر اینده اش را انتخاب نماید تا ضمن محفوظ ماندن مساله ناز و نیاز در ازدواج از ضربه های روحی و روانی و عشق نافرجام و انحراف و ...محفوظ بماند.

تصویر M
نویسنده M در

اين رو هم بكم پدرم خيلي بد رفتاري ميكنه گاهي برادرمو از خونه بيرون ميكنه بي ادبه ن نماز ن روزه معتاده مشروبم گاهي ميخوره ولي رو پسر مردم عيب قمي بودن ميزاره من هيچ حق انتخابي ندارم اما گاهي مهربون ميشه و از نظر مادي مشكل نداريم فقط ايراداش همينه ك اكه بهش كاري نداشته باشي كاري نداره ولي چي بكم حرف زياده عشق پدرمونو دراورده همه تورومون وايسادن

تصویر سجاد
نویسنده سجاد در

سلام علیکم، از این که ما را شایسته درد دل دونستید از شما سپاسگزام... عیب هایی نوشتید مانند بی نمازی معتادی و مشروب واقعا عیب های بسیار بسیار بزرگی هستند که امیدوارم شما به صورت غیر مستقیم اونا را این رفتارهای بسیار زشت و ...اگاه کنید و علت اون رفتارهای ظالمانه و ...نیز همین مسائلی است که شما مطرح کردین

تصویر M
نویسنده M در

من نميخوام با كسي ك اونا ميكن ازدواج كنم خدايا

تصویر M
نویسنده M در

ميشه راهنماييم كنيد من از پدرم راضيم مهربونه منو خيلي دوس داره ولي اون مشكلاتم داره من فقط ميخوام باكسي ك دوس دارم ازدواج كنم چكنم

تصویر سجاد
نویسنده سجاد در

سلام علیکم، از این که ما را شایسته نظر خودتون دونستید سپاسگزاریم، ازدواج یکی از مهم ترین تصیمات هر انسانی است که لازم است قبل از اون با افراد مختلف مشورت بشه و اگر اعضای خانواده مخالف خواستگاری بودند که شما به اون علاقه مند هستید قبل از هر کاری علت مخالف اونا را جویا بشوید و برای دلیل هایی که اعضای خانواده اعم از مادر یا پدر میارن دلیل قانع کنند و محکمی پیدا کنید و از افراد مختلف مانند عمه ، عمو، خاله و ...بخواهید اونا را قانع کنند.

تصویر دخترم
نویسنده دخترم در

یعنی خدایامیخوام بدونم جواب پدری رو که دختره خودش رو از خودش رونده چیه؟دختری که شب ها توی خواب با باباش درد و دل میکنه چیه؟دختری که سی و یک سالشه ولی حسرت یه بار شنیدن دخترم از دهن باباش مونده به دلش چیه؟دختری که عین سی و یک سال زندگیش دست دراز نکرده از باباش پولی طلب کنه که شرمندش نشن چیه؟دختری که اگه داشته هم وایستاده بدهی باباشو داده چیه؟
اها امشب که شب قدره بابام این جوابو خداجونجوابو کف دستم...
دختره بی عرضه و بی حیای من..
من بی حیام.اخه نیست تا حالا در این خونه رو کم زدن واسه خواستگاری..اخه نیست به خاطر نداری و ندونم کاری هاش به وصلت نرسیدم..
اخه نه اینکه همیشه اول پدر و مادرمو دیدم...
خدایااااااا
ای کاش میفهموندیبهش که دختر جماعت چقدرشکنندست به خداوندی خدا قسم اگه زنده م به خاطر مادر و برادر .کوچکترمهمکوچکترمهتا حالا هزار بار راحت کرده بودم خودمو.

تصویر  زهرا
نویسنده زهرا در

باباي من از بچگي منو و داداشمو كه از خودم كوچيكتره ميزد و بد و بيراه بهمون مي گفت دلم واسه مامان مظلومم مي سوزه خيلي از دستش زجر كشيده ، خودشم نماز ميخونه روزه مي گيره ادعاي دين و ايمون داره ولي كسي نبايد رو حرفش حرف بزنه چون فوري مي گه بهم احترام نذاشتين مساله اگه وقتي خوابه ما تلويزيون روشن كنيم مي گه بهم احترام نذاشتيم در صورتي كه من و داداشم هر كاري از نظر مالي از دستمون بر اومده براش انجام داديم بهمون مي گه اگه به سگ يه لقمه نون داده بوديم با وفا تر بود با مادرم هم همينطوره، مادر بيچاره ام هم با وجود بيماري ولي هيچي تو خونه كم نمي ذاره ، حالا هم جولوي نامزدم با من بد رفتاري كرد و من كه چاره اي نداشتم چند روزه سعي كردم باهاش هيچ برخوردي نداشته باشم بخاطر همين برگشته ميگه ما رو حلال نمي كنه واگذار مي كنه به خدا مي خوام بدون به نظر شما خدا حرفشو قبول مي كنه؟

تصویر یک دوست
نویسنده یک دوست در

سلام، من تو تمام عمرم پدرمو دوست داشتم با وجود اينکه خيلی رفتارای زشتی داشت، مثل خيلی رفتارايی که شماها از پدراتون ميگيد، غير منطقی، انتقاد ناپذير، مستبد، پرخاشگر و...،
اما خيلیييی زحمت کش، خيلی وقتا از رفتاراش دلم ميشکست، گريه ميکردم، غصه ميخوردم، اما رفتار طوری بود که حتی نميتونستم باهاش در ميون بذارم که اين رفتارش اذيتم کرد، اونطوری که نشون ميداد پدرم منو از بقيه بچه ها بيشتر دوست داشت، اما ايندفعه سر یک موضوعی خيلی منو رنجيد، حق داشتم ناراحت شم، دلم ميخواست يکبارم که شده اون متوجه اجتباهش بشه، يکبار هم که شده من نرم جلو برای آشتی! اما حتی يک قدمم که نذاشت هيچ، تازه باهام قهرم کرد، انگار من وجود ندارم، الان 9 روزه با هم حرف نميزنيم، حال بدی دارم، هر چی که بيشتر فکر ميکنم بيشتر رفتارای بدش که نديد ميگرفتم مياد جلو ذهنم و ازش بدم مياد! نميدونم تو سرش چی ميگذره، اما اينو خوب فهميدم، اون پدرم بود و اخلاقش طوری بود که من نميتونستم تغيير بدم، ولی با نديد گرفتن خيلی زندگی آرومتری داشتم و حتی احساس خوشبختی ميکردم، ولی الان نه...پس ميخوام بازم نبينم!...

تصویر شیرین
نویسنده شیرین در

سلام منم بدترین بابای دنیارو دارم یه چیزی تو مایه های حکومت شاهنشاهیه خونه ما اما نه حکومت شاهنشاهی هم اینجوری نیست هیچ حق اعتراضی وجود نداره پدرم اصلابه فکرمن وخاهربرادرام نیست فقط به دیگران میرسه به خدا تو سخت ترین شرایط از لحاظ مالی هستیم اما اون هرچی درمیاره خرج دیگران میکنه کوچکترین اعتراضی که بکنی قیامت به پامیشه اون انقدر بده که حتی بهت حق قهرکردن یا ناراحت شدن هم نمیده اگه خدایی نکرده بیاد خونه ببینه یکم قیافتو واسش گرفتی پدر ادمو درمیاره فقط خدا به هممون کمک کنه

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

سلام منم دارم از دست بابام دق میکنم متاسفانه من حتی شرایط ازدواجم ندارم که حداقل دلم خوش باشه بالاخره یه روز میرم از این خونه اهل فرارو این کارام نیستم هرچی میگه میگم چشم من 29 سالمه تا الان بهش بی احترامی نکردم و لی اون نه دیگه کم اوردم
بریدم
تنها راه حلی که به ذهنم میرسه خودکشیه

تصویر M
نویسنده M در

پدر من هم علائمهاي كمي از اين علايم هاي گفته شده داره مثلا ميگه خيلي دست پا چلفتي هستي و ميگه بايد با أدب باشي والا من تو خانواده بهترين اخلاق رو دارم ولي مي خواد به هر دليلي به من گير بده ميگه بايد بري ورزش تا با أدب شي و از چارچنگولي بودن در بيايي
به نظر شما أصلا ربطي داره!؟!؟!
به مادام به خاطر من گير ميده همش به من ميگه برو ورزشي چيزي
من دوست ندارم ورزش حالا چي كار كنم!؟!

تصویر مهسا12345
نویسنده مهسا12345 در

ترحم بر پلنگ تیز دندان ستمکاری بود بر گوسفندان
صبر و تحمل تا یه جاییه ... تو که از خدا و پیغمبر حرف میزنی مگه موقعی که آقایون به اصطلاح پدر تهمتا و حرفای زشت میزنن یا زیر باد کتک میگیرن دسمونو میگیرن دیگه چقد باید از خدا بخوام 19 سالمه ولی اندازه آدمه 30 ساله زجر کشیدم ی آدم مستبد بی همه چیز ..... هی تهدید میکنه که بیرونت میکنمو اینا دیگه چقد خودمو نگه دارم رفتاراش باعث شده از همه مردا بدم بیاد اصلا نمیتونم حرفتو قبول کنم صبر و تحمل که من میکنم ولی به زور فقط منتظرم پیر شه انتقاممو میگیرم ...... شایدم خودمو بکشم ..... اون خدایی که تو میگی معرفت نداره ، تو بدترین شرایط ولم کرد من اصلا ب عدل اعتقاد ندارم چرا بابای یکی اید بهترین باشه ولی من از بچگی اینطوری عذاب بکشم بعدم همه میگن چون خیلی دوست داره این دوس داشتنو نمیخوام ... البته یه چیزیم هس از بس به من فحش و حرفای زشت زده دهنش عادت کرده بیرونم که همه مثه ما نیسن میزنن لت و پارشون میکنن !! حالا شماها پدرمائرای خوبی باشین گرچه وقتی ما با این همه عقده بزرگ شدیم فک نکنم بتونیم !! خدا گذشته و حالو آیندمو خراب کردی ! دمت گرم

تصویر سجاد
نویسنده سجاد در

سلام علیکم ... از این که ما را شایسته درد دلتون دانستید از شما سپاسگزارم، این مساله که برخی از پدر و مادرها بد اخلاق و تند خو و سنگدل هستند در همه جای دنیا وجود داره ولی این مساله ارتباطی با عدالت خدا نداره، خداوند انسانها را خلق کرده است و راه های رشد و انسانیت را به وسیله پیامبران و کتابهای اسمانی برای انها بیان کرده است و در ضمن انسان را مختار خلق کرده است و معنای اختیار این است که انسان هر کاری که خواست بتواند بکند و خداوند به صورت معجزه اسا جلوی کار او را نگیرد حال ان کار خوب باشد یا بد. ظلم باشد یا محبت و مهربانی، و این دنیا فقط و فقط جای امتحان است و هر کسی ظلم کند حتما نتیجه این کار زشت خود را خواهد دید و هر کس هم صبوری کند و در مقابل پدر ظالم خود مدارا کند باز نتیچه عمل خوبش را خواهد دید،خیال نکنید کسانی که پدر مهربانی دارند دیگر سختی در زندگی ندارند بلکه انها از طریق های دیگر سختی و مشکلات را می چشند، حال به شما توصیه می کنم تا زمانی که خودتان زندگی چدایی تشکیل بدهید صبوری کنید و مطمئن باشید که همه مردها مانند پدر شما بد دهن و ظالم نیستند.

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

سلام پدر مادرم ب خاطر حرفای بیخود و پوچ من و همسرم رو از خونشون بیرون کردن انواع اهانت و فحش ب ما دادن شد حتی پدرم به من فحش ناموسی داد بعد 20 روز ک رفتم معذرت خواهی باز توهین کردن بیرونم کردن نمیدونم چکا کنم خسته شدم

تصویر سجاد
نویسنده سجاد در

سلام علیکم ... از این که ما را شایسته درد دلتون دونستید از شما کمال تشکر و قدر دانی را دارم. واقعا فحاشی و بد دهنی از رفتارهای بسیار زشت و تنفر امیز است، مطمئنا اون با این رفتارش گناه بزرگی به پرونده اعمال ثبت کرده است و حتما روزی نتیجه این رفتارش را می بینه، ولی شما در مقابل این رفتارها اصلا مقابل به مثل نکن و سعی کن یا سکوت کنی و یا رفتارهای زیبایی از خودت نشون بدی، صبر و عصبانی نشدن و از کوره در نرفتن در این گونه رفتارها بهترین راه حل است.

تصویر                        فصل برگای  زرد
نویسنده ... در

منم ب درد شماها مبتلا..اما دیگه خودم واسه خودم اهمیتی ندارم
مهم برام مادرمه که بخاطر بابام و رفتارای کریهش کولیت روده گرفته واقعا نمیفهمم چرا این قسمت من شد!?...تمام پدرای فامیل ادمای باشعور و با شخصیتی هستن...همه ی عموهام با شخضیتن ...فقط پدره پدرسگ من اینطوری دراومده...
شاید تنها راهش تشکیل زندگی جداگونست...من و مادر و برادرم تو یه خونه ی دیگه...این آدم نمای بددهن گرگ صفتم واسه خودش...آبرو چه اهمیتی داره وقتی همه اعصای خانواده افسردن بخاطر یه سگ!?من به عدالت خدا شک دارم...حتی ب وجودشم شک دارم...ااز بابام متنفرررررم و یه روز تلافی میکنم بالاخره هرکسی یه زمانی پیر میشه و به کمک بچه هاش نیازمنده اونموقع ک انداختمش گوشه خونه سالمندان میفهمه..بعدم ک واسش تجربه شد تجربه هاشو ب گور ببره...
اییییین همه بدبختی برای ی دختر بیست ساله واقعا از نامردیه روزگاره ...اززت متفرم زندگی

تصویر للللللللل
نویسنده للللللللل در

بدترین آدمی که تو این دنیا دیدم پدرمه
دوست ندارم بهش بگم بابا چون واقعا پدری در حقم نکرد
نه کار میکنه نه خرجی میده
من و مادر بیچارم کار میکنیم و خرج زندگی رو میدیم
با این حال زبونش 10متر درازه
فقط تحقیر میکنه و فوش میده و دست بزن داره.مثل آدم نمیتونه حرف بزنه حرف زدنه عادیشم با دادو بیداده و آسایش رو ازمون گرفته
23 سالمه و خواستگار دارم.دلم میخواد ازدواج کنم و از شرش راحت شم اما با این شرایط بابام نمیتونم.
ازش نمیگذرمو ازخدا هم میخوام ازش نگذره و حلالش نمیکنم

تصویر س
نویسنده س در

سلام من ی دخترم خدارو شکر مامان بابام پول کافی دارند ما هم خونه خوبی داریم تکنولوژی تو خونه ما موج میزنه بابام همیشه با پول هفتگی خوب داده اما مامان بابای من سر خانواه هاشون با هم مشکل دارن مامانم با خانواده بابام کاری نداره اما بابام میگه دایی هات و مادر بزرک و پدربزرگت با پولای مامانت به جایی رسیدن بابام با خانواده مامانم خیلی بد دهنه خون ما با خونه دایی هام و خالم و پدر بزرگم نزدیک همه و5 دقیقه هم طول نمیکشه اما 3 سال هم اونجا نرفتیم هم خونه عموهام و عمه هام خانواده پدریم نذاشتند من عروسی یکی از دایی هام برم هر3سال یک بار مامان بابام ی دعوای جانانه راه میندازن یکی از این دعواها پریشب بود همیشه تو این جور دعواها مامانمو میزنه با خانواده مادریم فحش میده پریشب که دعوا شده بود مستاجرمون(معلم راهنماییم)اومد بالا که از دعوا جلوگیری کنه جلوی همون مامانمو زد میخواست مامانم بدون مانتو بندازه بیرون اخه بی غیرتی تا این حد چندین ساله که بابام چش چرونی میکنه عکس همه دختر ها و زن های شهرم تو گوشیشه واقعا عذابم میده قبلا نماز میخوند روزه میگرفت ولی کم کم اینارو ترک کرد من سال95 کنکور دارم دوس دارم خودم معلم خصوصی هامو انتخاب کنم خودم مشاورم انتخاب کنم اما به حرف من گوش نمیده منو میبره پیش کسایی که پول بیشتر میگیرن اما از علم و کنکور و رتبه هیچی هالیشون نیست
اصلا ی وضیعه بابام اخلاقش شبیه پدربزرگمه اون هم همین طوریه (امسال برادر بابا برگم مرد عین خیالش هم نبود)برادرای بابام هم همین طوری هستن تربیت خانوادگی اینجوریه که پسر از دختر برتره یعنی پسر خیلی حق داره اما دختر نه من هنوز گوشی ندارم اماتو همین ماه داشمکه از من 5سال کوچیکتر ی بار بابام گفت من ی تبلت سیم کارت خور میخوام ی روز بعد رفتیم براش تبلت با بهترین مارک همراه با سیم کارت خریدیم بیشتر به پسرا اهمیت میدن و این که وظیفه دختر خوب درس خوندن و سفره گذاشتن و خونه جمع جور کردنو و......داداشم به من میگه کودن حمال خفه شو لال شو و .....اما مامان بابام جفتشون هیچی نمیگن اما کافیه من ی حرف بد از دهنم در بره به من میگن خیلی پررویی مامانم وقتی با بابام خوب باشه با من خوب نی وفتی با اون قهر باشه با من خوبه
تنها نکته خوب زندگی من اینکه مامانم برای خودش کار خوبی داره و بدون بابام از پس خودش برمیاد همین خونه ای که تو هستیم بیش تر از نصف پولشو مامانم داده
من بچه که بودم پیش خانواده مادریم بودم چون مامان و بابام هردو دانشگاه میرفتن من با اونا خیلی خاطره دارم اونا برام خیلی زحمت کشیدم و من طاقت ندارم کسی بهشون بی احترامی کنه

من قبلا به خاطر این وضعیت خیلی گریه میکردم اما حالا با کتابی اشنا شدم به اسم راز خواهش میکنم این کتاب بگیرید بخونید کمی اروم میشید
تصمیم گرفتم از همین اینترنتی که دارم کسب و کار حلال ( از طریق ایجاد فروشگاه های اینترنتی مثل http://iranianshop.takshop91.biz)شروع کنم و هر روز پول بیشتری به سمت خودم بکشم جون اگه پولدار بشم میتونم از شهرم برم بیرون و ارامش در خودم به وجود بیارم همونطور گفتم ما از نظر مالی مشکل نداریم اما پدر مادم بیشتر به فکر داداشم هستند اگه به فکر من بودن تو سالی که باید برای کنکور بخونم با همدیگه دعوا نمیکردن و بابام مامانمو از خونه بیرون نمیکرد
از شما هم خواهش میکنم کتاب راز بخونید و به اینده امیدوار باشید با ارزوی مرگ کردن برای کسی در حقیقت داریم خودمون نابود میکنیم امیدوارم همه شاد باشیم

تصویر زهرا و
نویسنده زهرا و در

سلام دوستان اولین باره سایتو می بینم . منم مثل شما از بی اخلاقی های پدرم رنج می برم فحش میده توهین می کنه هرچی از دهنش در میاد میگه تهمت های بد می زنه(از اون زشتا به من و پسرخاله ام که سالهاست همدیگرو ندیدیم شاید 10 سالی باشه مادرم به خاطر پدرم رابطه شو با خواهرش قطع کرده) . وقتی حرفی بهش با احترام میزدم که مخالف بود می گفت خرج دانشگاهتو نمیدم ( البته الآن 6 ماهی هست لیسانسمو گرفتم ) خدا رو شکر الآن از خرج دانشگاه آزاد راحت شدم و البته بگم اگر معذرت خواهی نمیکردم و به دست و پاش نمی افتادم خرج تحصیلمو نمیداد . بدتر از همه اینکه مادرم ازش طرفداری میکنه . حدود دوساله که محجبه شدم و نمازمو می خونم (تو دوره دانشگاهم اتفاق افتاد ) به این امر هم با تحقیق رسیدم پدرو مادرم هم به شدت با من مخالفت میکردن اما من کوتاه نیومدم. بهتون بگم که درسته گفته شده نباید به پدر و مادر بی احترامی کنی اما به پدر و مادرم اجازه هر کاری داده نشده . مثلا خوندم که احترام به فرزند مانند احترام به پدر و مادره هرجا می خواید این عبارتو سرچ کنید می بینید ...
بعد از اون تهمته دیگه پدرم رو کنار گذاشتم ( من مثل خیلی ها صبر ایوب ندارم فاطمه زهرا(س) هم نیستم که بتونم با این مسایل کنار بیام )انگار اصلا برام وجود نداره بارها و بارها به خودم گفتم فکر کن مرده اونوقت چی کار می کردی ؟ به خودم در جواب گفتم زندگی .دیگه تحویلش نگرفتم . از اینکه میخوام در آینده چه کار کنم هیچی نگفتم حتی وقتی کسی ازم سوال می پرسه میگم هنوز برنامه ای ندارم چون اگه بگم بابام در میاد. مادرم فکر میکنه پشتم به جایی گرمه مثلا عاشق کسی شدم و از این جور حرفا. فکر میکنن من کسی رو زیر سر دارم. برای ادامه تحصیلم در مقطع کارشناسی ارشد میخونم .باورتون نمیشه 50 هزار تومن از مادربزرگم و 50 هزار تومن از خاله ام کادوی تولد گرفتم جمعا 100 تومن با هاش سه تا کتاب مورد نیازمو خریدم بقیه کتابا رو هم از دوستام قرض گرفتم . ازخدا خواستم کمکم کرد شما هم ازخدا بخواهید کمکتون می کنه . خودم باورم نمیشه از طریق سایت و اینترنت دارم یه زبون جدید یاد میگیرم و... .
خدا کمک می کنه ازش بخواهید به زندگیتون سروسامان بده اونوقت میشه از صفر شروع کرد شما ها ازمن خیلی پیش خدا محبوب ترید و بهترید پس شما هم می تونید . در ضمن من دخترم و هنوزهم نتونستم کاری برای پول درآوردن پیدا کنم . شما رو قسم می دم از رحمت خدا ناامید نشید من نزدیک بود کارم به خودکشی برسه ولی نشد به خودم گفتم این کار آدمهای ضعیفه ( تقریبا دو سال پیش). ازهمون موقع هم که از خدا کمک خواستم زندگیم هرچند اندک ولی داره تغییر میکنه. هدفم هم اینه که استقلال پیدا کنم ( البته نه با ازدواج خودم)

تصویر شوکا
نویسنده شوکا در

سلام
من هم پدری دارم که از گفتن هیچ حرفی به ما ابا نداره هرجور که دلش می خواد رفتار می کنه حرف می زنه وانتظار داره قربون صدقه اش هم بریم باورتون میشه امروز دقیقا از ساعت 11 صبح من و برادرم و بیدار کرده وتا ساعت5 بعد از ظهر یک روند داد وبیداد کرده؟ فقط داد بی احترامی بی منطقی تهمت و......خودش رو علامه یدهر میدونه وفکر میکنه هیییییچ ایرادی نداره تازه میگه اگه شماها میدونستین من کیم دست و پامو می بوسیدین. 4سال هم هست که خدارو شکر دیگه سرکار نمیره ونفس ما رو بریده .اگرهم باهاش حرف نزنیم تا دعوا نشه به مادر طفلکم میگه تیم درست کردی و بچه هارو ازمن دو ر کردی. فکرنمیکنه به خاطر کارها واخلاق بد خودشه کسی نمی تونه باهاش حرف بزنه و......خیلی مسائل دیگه
دعا میکنم خدا به ما آرامش صببببر وبه این پدران مثلا محترم قوه ی درک وفهم و توانایی زندگی خانوادگی رو بده

تصویر سجاد
نویسنده سجاد در

سلام علیکم ..دوست خوبم از این که سایت ما را برای درد دلتان انتخاب کردید از شما سپاسگزام، از این که پدرتان این رفتارها را دارد و شما را درک نمی کند متاسفم، از خداوند مهربان می خواهم که او را به راه راست هدایت کرده و در شرایطی قرار دهد که شما را درک کند و محبت و احترام لازم را انجام دهد و امید وارم که این تجربیات مقدمه ای برای زندگی خوب شما با فرزندانتان در اینده.

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

سلام دوستان من باید بگم بعظی موقه ها یه دعوای خیلی کوچولو بین من بابام راه میفته ولی اشتی میکنیم وبا زم انقدر دوسش دارم که هازرم براش جون بدم به خاطره خدا هم که شده تحمل کنیییییییییییییییییییییید

تصویر سیاه سفید
نویسنده سیاه سفید در

من واقعا نمیدونم چیکارکنم از بد رفتاری های پدرم بی احترامیاش از اینکه ذره ای منو جدی نمیگیره داد میزنه فریاد میزنه بخاطر صدای بلند تلویزیون تمام خونه رو رویه سرش میزاره همش حواسم هست که کار ی نکنم پرخاشگر شه ولی اون همچنان بخاطرمشکلات مالی حرصش رو سر من خالی میکنه برادرم دانشگاه بین الملل به سختی ثبت نام کرد حالا برای من همش میگه من نمیدم بری دانشکتع دوست دارم زودتراز اینجا برم خسته شدم تحملم تموم شده ...خدایا کمکم کن.

تصویر سجاد
نویسنده سجاد در

سلام علیکم ... از این که این مطلب را برای گفتن درد دلتون انتخاب کردین از شما سپاسگزارم. بزرگوار سعی کنید با پدر تون مدارا کنید و کارهایی باعث ایجاد ناراحتی و پرخاشگری میشه انجام ندین و در لحظاتی که ایشون عصبانی میشن شما سکوت کنید و صبر کنید قطعا این صبرها تو زندگی ادم خیلی به کارش میاد و تمرین بسیار خوبی است که ادم بتونه سخترین شرایط را هم درک بکنه ان شاالله با صبر و متانتی که به خرج می دهید این پرخاشگری را به مسائل سختتر تبدیل نمی کنید.

تصویر یک غریبه
نویسنده یک غریبه در

سجاد خان چه راهنمایی هایی میکنی بخدااا
همه اینجا که نظر دادن همه راه رو رفتن تنگ اومدن اومدن اینجا.
همه اینا پدراشون روانی ان مثل بابای من.اینطور افراد روانی نه منطق دارن نه دین سرشون میشه نه خانواده نه چیز دیگه چون از نظر فیزیولوژیک و روحی خرابن این راههای شما بدرد کسی میخوره که جسمن و روحن سالم باشه فقط عادت به اخلاق بد کرده باشه و ما با این راه کار شما بتونیم اصلاحشون کنیم اینم چون سالمن و حتما منطق دارن وگرنه یک ادمی که جسمن و روحن خرابه هیچ وقت هدایت نخواهد شد و دست از کارها و ازار و اذیت هاش بر نخواهد داشت.در زمن بعضی وقتها تحمل و اشک ریختن کار رو درست نمیکنه یه مثلی هست که میگه اشک کباب مایه ی طغیان اتش است.
نمیدونم خدا در اخرت از ما چطور حساب میکشه ولی یه چیز رو میدونم که تحمل زیادی اینطور ادما ظلم به خودمون و ایندمونه ودر اخرت باید جواب این ظلم رو بدیم.هیچکی نیست بتونه درست و حسابی این شش ایه قران در مورد پدر و مادر رو تفسیر کنه وگرنه خیلی کارها درست میشد.
فقط دعا کنید اقا امام زمان ظهور کنن تا دنیا گلستان بشه.
دین رو درست به ما معرفی نکردن دین اسلام کامل ترین دینه ....حدیثی هست که میگه در اخرالزمان و در نزدیکی ظهور کار به جایی میرسه که از قران جز خط ان و از اسلام چز نام ان چیزی باقی نخواهد موند.... به نظر من همین باعث افزایش ظلم و تحمل های بیجا میشه
منم پدری دارم که همه ما رو اذیت میکنه با رفتار با اعمال و گفتارش حتی با اشاره ی چشمش ما رو اذار میده.من خودم 27 سالمه و سرکارم تو خونه ی پدر زندگی میکنم بهم میگه باید ماهی 600 هزار تومن بدی چون داری اینجا غذا میخوری باید هرچی من میگم بگی چشم چون پدرم..من از کودکی و همیشه کتک خوردم ازش ضربه هایی که به سرم میزد و تا چند دقیقه چشمم تار میدید من فقط یازده سالم بود همیشه تحقیر همیشه زور گویی و دیکتاتور خود بزرگ بینی خود برتر بینی و.. این اخلاقای بد رو داره بعد تا این سنم رسیدم بعضی وقتا احساس میکنم میخواد بزنتم کهمن اونجا نمیمونم 26 سالم بود که منو به حال مرگ زد و در حین کتک زدنم یا حسین یا حسین گویان میزدم کیه جواب این رفتارها رو بده من تا حالا تحمل کردم چقدر تحمل کنم دارم به خودمظلم میکنم پدری که نمیتونه ببینه دارم غذاشو میخورم و سر سفرش بشینم بهش میگن پدر؟؟؟؟خدا روشکر خودم سر کارم و هزینه ای جز غذای من نمیده.اینطور که معلومه میخواد نعمت کنار مادر بودن رو هم ازم بگیره باید برم خونه مجردی بگیرم برم. زندگی کنار این افراد زجر اوره.همه دعواش و حرفش اینه تا توی خونه من هستی باید هرچی میگم بگی چشم . مرتب برام کار جور میکنه و یه کاری رو گردنم میندازه حتی همراه مادرم بازار نمیره خرید کنه من باید ببرمشون و فقط به فکر پوله وضعش خوبه ولی هر روز حرص و طمعش بیشتر میشه حتی جلو حقوق مادرم رو گرفته و هرموقع پول بخواد باید از چند روز قبلش التماس کنه تا پول بده دلم به حال ماردم میسوزه.انگار از همه ما بدش میاد من خودم سرکارم کارای خونهرو هم انجام میدم در حد توانم و حرفی هم نئارم ولی اون چون بفکر پوله همش داره کار میکنه داره مغازه میسازه بخاطر اینکه پول نده منو به زور میبره سرکار تا پول به شاگرد نده کااش سر کار هم اخلاقی داشت اونجا هم به راحتی و بدون هیچگونه ابایی بهت توهین میکنه بی دلیل مغزم هنگ میکنه علت توهین رو نمیفهمم.چرا باید از روز اولی که به دنیا اومدم باید از طرف پدرم تحقیر بشم کتک بخورم؟؟؟؟؟ تازه هرکجا هم میرم از من پیش پدرم تعریف میکنن که چه پسر خوبی دارید.ولی اون قدر منو نمیدونه.
دیگه فهمیدم پدرم مشکل داره مشکل روانی اینطور ادما اگه تنها هم باشن با خودشون دعوا دارن.بچه های معلول رو دیدیید میزارن بهزیسیتی؟اینا هم مثل اون بچه ها هستن فقط معلولیت روانی دارن و معلوم نیست.کارشون نمیشه کرد. اخه خدایا من با اینطور ادمی چیکار کنم؟؟؟؟؟با این نوع رفتاری که از بچگی تاحالا باهام داشته من ادمی شدم بی اعتماد به نفس خیلی بی اعتماد به نفسم و دارم ضربشو میخورم دیگه اینجا موندن فایده نداره خیلی حرف دارم ولی نمیتونم بگم امیدوارم خدا اینطور ادما رو شفا بده و ظهور اقا امام زمان هرچه زودتر اتفاق بیوفته الهی

تصویر سجاد
نویسنده سجاد در

سلام علیکم، دوست خوبم از این که این مطلب را برای نظرتان انتخاب کردین از شما تشکر و قدر دانی می کنم، دوست خوبم من به خوبی وضعیت کسانی که پدران بی منطق و بد اخلاق دارند را درک می کنم و لذا بهترین راه حل را مدارا با چنین پدری می دانم چرا که هر اقدام دیگری منجر به درگیری و بدتر شدن شرایط موجود خواهد شد و لذا اگر انسان در مقابل این پدر سکوت کند و در مقابل بد اخلاقی او صبر و تحمل داشته باشد قطعا از پاداش معنوی بزرگی بر خوردار خواهد شد و شرایط موجود را بدتر نخواهد کرد. راه های کسب اعتماد به نفس فقط منحصر در رفتارهای پدر نیست هر جند رفتا او در ایجاد اعتما به نفس بسیار موثر است ولی راه های دیگر نیز وجود دارد که انسان می تواند به وسیله انها اعتماد به نفسش را تقویت کند.

تصویر ابوالفضل
نویسنده ابوالفضل در

سلام
این همه نگید پدرمون فده
تاکبه حال کسی پدرش بهش حسادت کرده ، پدرمن ب من حسادت میکنه ، تو خیابون زایه ام میکنه ، میدونید چرا چون معتاد قلیون صبح تا شب تو قهوه خونه اس
یا کلا شک میکنه خیلی بدبختم
کمکم کنید تو رو خداااا

تصویر ابوالفضل
نویسنده ابوالفضل در

سلام
این همه نگید پدرمون فده
تاکبه حال کسی پدرش بهش حسادت کرده ، پدرمن ب من حسادت میکنه ، تو خیابون زایه ام میکنه ، میدونید چرا چون معتاد قلیون صبح تا شب تو قهوه خونه اس
یا کلا شک میکنه خیلی بدبختم
کمکم کنید تو رو خداااا

تصویر سجاد
نویسنده سجاد در

سلام علیکم، از این که حرفتون را با این مطلب در میون گذاشتید ممنونم، متاسفانه حسادت یک رذیله اخلاقی بسیار خطرناک است که اگه خدایی نکرده به زندگی کسی راه پیدا کنه اسیب های بسیار خطرناکی را به همراه داره امیدوارم که خداوند همه کسانی که به این درد مبتلا هستند را شفا بده

تصویر زجر کشیده
نویسنده زجر کشیده در

دوستان عزیزی که میگن صبرکنید
میخوام بگم نظر دادن خیلی راحته جملات قشنگ نوشتن خیلی خوبه ولی واقعیت چیز دیگری است همه ما بچه مسلمونیم اونم که نباشیم حداقل انسان که هستیم همه میدونیم باید به پدر احترام گذاشت ولی وقتی 30 سالت شده میبینی همه عمرت بر باد رفته و توی لجن زندگی کردی و هر روز باید به خاطر فحش و بددهنی کسی به اسم پدر باید چند تا قرص اعصاب بخوری اونوقت میفهمی صبر چقدر کلمه بی مفهومی میفهمی بهتری سالهای عمرت با صبر کردن از بین رقته میفهمی با سن 30 سالگی هزار تا مرض گرفتی که دکتر مگه به خاطر فشار های روانی که صبر کردی و همه دردهاتو ریختی تو خودت حالا خودشو اینطوری نشون میده نمیدونم کی به این مردم ما اسلام را اینطوری معرفی کرد که فقط نماز و روزه بگیرید و اخلاق را پررنگ نکردند پدری که نماز و روزه مگیره و بعد فحشو ناسزا به زن و بچش میگه کجای دینه ؟چه طور میشه به پدری که ارزوی مرگشو میکنی احترم گذاشت پدری که به خاطر رفتار بدش هیچکسی حاضر نیست خواستگاری دختراش بیاد

تصویر سجاد
نویسنده سجاد در

سلام علیکم..دوست خوبم از این که این مطلب را برای نظر دهیتان انتخاب کردین از شما سپاسگزارم، دوست خوبم علاوه بر صبر و مدارا که من و برخی از دوستان توصیه کردند شما جه راهکاریی را در خصوص این گونه پدراها توصیه می کنید؟

تصویر سهی
نویسنده سهی در

حاج آقا یه مدت توی برنامه تلویزیونی و منبرا و .... راجع به اخلاق در خانواده صحبت کنید شاید جانماز آب کشایی شبیه پدر من یکم به خودشون اومدن پا رو از گلوی زن و بچه یکم عقب کشیدن

تصویر omid omid
نویسنده omid omid در

با سلام

خیلی از مشکلاتو خوندم، واقعا ننگ بر پدرهایی از این دست، پدر من هم یکی از اینها
یکی میگفت فقط بابای من انگار 30 سال کار کرده و هیشکی تو دنیا اینجوری نبوده، پدر من هم دقیقا همینه، به ازای هر یک قرونی که میده هزار تا حرف داره پشتش،
قضیه من کلی با دیگران فرق میکنه، پدرم آدم متشخص و آبروداریه، اما...
اما خانوادشو فدای آبروی خودش و بزرگ شدن خودش کرد، دو تا خواهرام ازدواج کردن زود رفتن به قول خودشون از حرفای این جانی راحت شدن، روز و شب نداره، همیشه تو خونه ی ما دعواست، من 25 سالمه، چند وقت پیش با دروغ و گریه و عصبانیت و هزار کلک جلوی ازدواج منو گرفت، جلوی ازدواج یه جوون 25 ساله که گناهی هم نمیخواست بکنه، شخصیتش تو خانواده هم جوریه که دقیقا بعد اون اتفاق این جانور بود که طلبکار بود،
هر روز به یه نحوری کنایه میزنه، طعنه زدن کارشه، غر زدن و غر زدن و غر زدن
از همه جالبتر اینجاست، من جدا از درسم که الان فوق لیسانس هستم با یه مدرک معتبر و نمرات بالا، از 8 سالگی هم برای این مرد کار میکردم، دریغ از یک روز گرفتن حقوق یا پولی در ازای کار، تا الان هم دارم کار میکنم براش در کنار درسم، اما هنوزم هیچی ندارم،
باز هم جالبتر اینه که هممممیشه ادعا میکنه من دارم برات کار میکنم نه تو برای من،
نماز و خدا و ... هم حالیش نمیشه، اصلا هم حرف گوش نمیده و فقط میخواد حرف بزنه، یه تیکه حرف میزنه و همیشه مستقیم میگه فقط من خوبم و شما هیچ گهی نمیشین، انگار دنیا یه آدم خوب داره اونم این آقاست که از بخت بد ما شده پدر ما...
من هنوز یک بار هم جوابشو ندادم، تو کل زندگیم مراعات اخلاق گند و زبون بد و تیزشو کردم، اما همیشه براش لعنت میفرستم و امیدوارم خییییلی خییییلی زود یکی از ما به مرگ طبیعی از دنیا بره

تصویر رنجیده از زندگی فقط بخاطر پدر...
نویسنده رنجیده از زندگی... در

ای کاش یه خانواده گرم داشتم تا وقتی که وارد خونه میشدم تمامی سختیهای کارو...فراموش میکردم وبا خانوادم گل میگفتیم ومیخندیدیم ولی حیف که با وجود چنین موجودی زندگیمون داغون شده همش دعوا اخه این زندگیه نه جدا زندگیه؟از دست این زندگی

تصویر سجاد
نویسنده سجاد در

سلام علیکم... از این که درد دلتون را با این مطلب در میون گذاشتید متشکرم... ان شاءالله ازدواج کنید و همسری خوب و مهربان انتخاب کنید که هر وقت خونه اومدید خستگیتون با دیدنش از تن بیرون بره و پدری برای فرزندانتون باشید که وقتی اومدن خونه تمام غم هاش برطرف بشه...

تصویر admin
نویسنده admin در

پدر من بزرگترین اشتباه خداست فوق العاده بی منطق و عقلش در حد یه گنجشک هم نیست بدون اغراق مثل طوطی اصلا اراده نداره فقط کافیه یکی بگه دختر نباید مانتو مدل دار بپوشه اونم همینو میگه ولی اگه یکی دیگه فرداش بر عکسشو بگه اونم نظرش عوض میشه مخالف اسلامه و به دین و خدا و پیغمبر فحش میده ولی دخترش حتی حق نداره با دوستاش بیرون بره لباساش نباید زننده باشه فقط حق دارم با مامانم میرم بیرون امشب با مامانم رفتیم خرید واسه خونه ساعت 11 شده داد و بیداد و کتک کاری که این موقع موقع اومدن نیست چه غلطی میکردین .... 1 ما پیش دماغ داداشم رو به خاطر اینکه تا 12 بیرون بود شکوند از فردا هم دیگه من حق ندارم ماشین ببرم سر کار جز سر کار دیگه حق ندارم جایی برم خونه واسم زندانه کنترل tv همش دست اونه حکومت نظامیه 24 سالمه حتی واسه اینکه غذا بخورم یا نه هم ان بلید تصمیم بگیره 12 شب خاموشی میزنه احساس میکنم ارادمو از دست دادم یعنی میشه زودتر بمیره ای خدا ....

تصویر دختری از این سرزمین
نویسنده دختری از این سرزمین در

نظرات همه دوستان رو خوندم هرکسی از دیدگاه خودش پدرش بدترین پدر دنیاست چرا فکر نمیکنیم شاید ما هم فرزندان بدی برای پدرمان هستیم .... من یه دختره 30 ساله هستم و مجرد پدرم ادم فوق العاده بددهنیه ، اهل غیبت کردن ، دو بهم زن ، اهل فحاشی ، و دروغگویی به تمام عیاریه ،
همه این کارها رو هم تو خونه انجام میده هم تو ملاعام براش اصلا مهم نیست حتی بچه هاشو که جوابشو نمیدن و سکوت میکنن نفرین میکنن ،پدری که راحت به من که پاره تنش هستم میگه از این خونه برو بیرون و شوهر کن ، ..... اما با تمام وجود دوستش دارم شاید بخاطر پدرم ازدواج نکنم اما خدا خواسته که من بچش باشم و بهش احترام بزارم ............ براش دعا میکنم خوب بشه بهرحال اینم یه نوع مریضیه دوست دارم ادم خوش اخلاقی بشه .... و خداوند از سرتقصیراتش بگذره و همیشه سایه اش بالای سرم باشه ..........

تصویر سجاد
نویسنده سجاد در

سلام علیکم... از این که درد دلتون را با این مطلب درمیون گذاشتید از شما سپاسگزارم... واقعا خیلی سخت است که ادم سخنان بد از دهان پدرش بشنوه، اما خوبه که شما به خوبی درک کردین که تنها راه کنار اومدن با چنین افرادی مدارا و سکوت در مقابل بد دهنی و بد اخلاقی است چرا که واکنش نسبت به این گونه افراد مساله را سختتر و شرایط را بحرانی تر میکنه، من هم از خداوند سبحان برای شما و صبر در مقابل این رفتارهای آزار دهنده و هدایت برای پدرتان را از خداوند سبحان خواستارم.

تصویر sana.afshar
نویسنده sana.afshar در

سلام

تصویر sana afshar
نویسنده sana afshar در

سلام دوستان خوبم درد و دلاتون رو خوندم اما گوش بدید ب درد من....من ی دختر پرورشگاهی بودم یعنی 2ماهه یودم که خانواده ای مرا به فرزند خاندگی قبول کردن تفاوت سنی من با ان خانواده 45سال بود من الان 24سال دارم و مادر خوانده ام 65سال پدر خوانده ام سال 83فوت کرد و من مانده ام و یک مادر پیر که اصلا درکم نمیکرد او مرا سرراهی سرکوچه ای خطاب میکند توقعاتش از من زیاد اما خیلی بددهن است فحش های رکیک بمن میدهد الان ده سال از فوت ناپدری ام میگذره ده ساله ک هر صبح با نفرین کردن من با جنگ و دعوا از خواب بلند میشود من یک ساله که عقد بستم بخاطر اینکه اون تنها نباشه اوردمش تو همون شهری ک همسرم زندگی میکنه ااما بدترشده مثلا دوروز میرم خونه نامزدم اولا که اصلا بمن ز نمیزنه خودم بهش ز میزنم میگه سرکوچه ای هرزه رفتی خونه شوعرت دو روز باهاش همه کارات کیفات کردیگوه میخوری زنگ میزنی من جلو بقیه هیچ وقت بهش ز نمیزنم چون فوحش میده میترسم بقیه صداش بشنون دیگه از دلم رفته دیگه مهری ب این زن ندارم فقط واس حفط ابرو میرم پیشش ک یا کتک میخورم یا فحش رکیک میده با شوهرمم ک 5ماهه قهره بخاطر بدهنیش و کاراش دیگه شوهرم و خانوادش نمیخوادش چند بارم بخاطر منسرزنش شدم که شوهرم گفته بیا طلاق بگیریم من همچینم مادر زنی نمیخوام اما با التماسای من برگشته من جز شوهرم دیگه کسی دوس ندارم زمانهایی ام ک مجرد بودم کوچکترین محبتی ازش ندیدم بااینکه تنها بی کس بودم نمیزاشت ی دوست داشته باشم همش دوستام با فحش از خونه بیرون میکرد من از خدا نیخوام از من جداش کنه فقط همین..

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

سلام پدرم من یک آدم خوب نیست خیلی آدم بد است

تصویر hadiseeeeeeeeee
نویسنده hadiseeeeeeeeee در

من ۱۵ سالمه.تمام صحنه های دعوا و جنونشو از۵ یا ۶ سالگیم یادمه.یادمه تو تمام روز های تولدم و روز دخترو غیره بالاخره به یه بهونه ای جهنم به پا کرد.همین چند دقیقه پیش صندلی رو شکوند و با دستش منو زد سیاهو کبود کرد.چرا؟چون داداشه کوچیکم رو صندلی بود و افتاد زمین.منو زد چون هواسم بهش نبود.هه...الانم گرفته خوابیده عینه خیالشم نیس.واسش شدم کیسه بوکسی که بازدنش عقده هاشو خالی میکنه.بخدا خستم...خیلی خستم.تو مدرسه نمونه دولتی درس میخونم.دیپلم زبان انگلیسی دارم.تمام دوستام با زبون خودشون بهم میگن مادر و پدرم همیشه تورو میزنن تو سرم میگن ببین حدیث چقد باهوشه.چقد قانعس.اما کی واقعا از دلم خبر داره؟حتی خدا هم نمیفهمه من چه زجری میکشم.چقد سرکوفت میخورم سره چیزای بیخود.چه فرصت هایی رو ازدست میدم سره نخواستنه اون.فرصتایی که میتونست منو از اینی که هستم موفق تر و شادتر کنه.حیییییفففف...تمام کارایی و محبتام و خوبی هام واسش افتخار نبوده.وظیفه بوده و هست.من دیگ تصمیمو گرفتم.از هوشم به عنوان راه فرار استفاده میکنم.درس میخونم تا برم اونور اب برای همیشه.میرم و هیچوقت پشته سرمو نگاه نمیکنم.حتی اگه قرار باشه یه روزم اونجا زنده باشم بهتر از یه عمر زندگیه جهنمیه.ازدواج و مرگ و زدن از خونه بیرون راه نیس چاهه.وضعتونو خراب تر میکنه بچه ها.اینم بگم که هیچ کسو نمیشه تغییر داد.ذات کسیو که سگی بوده یه عمر نمیشه تغییر داد مگه اینکه خودش بخاد که هه...اونم غیرممکنه.فقط واستون دعا میکنم که دووم بیارین تا زمانی برسه که شاد باشین.نه به ظاهر بلکه واقعا شاد باشین...

تصویر سجاد
نویسنده سجاد در

سلام علیکم...

 

پاسخ نویسنده مطلب:

 

حدیث خانم خدا همه این رفتارها و درد دلهای شما را می دونه و می فهمه و اصلا راضی نیست که با شما این مدلی رفتار بشه و اصلا راضی نیست که شما کتک بخوری و کار بد دیگران سر شما خالی بشه.

به اون ور اب فکر نکن..اونجا از این جا بدتر است..ان شاالله ازدواج می کنی و یه همسر مهربون گیرت میاد و از این مشکلات نجات پیدا می کنی

تصویر sana afshar
نویسنده sana afshar در

سلام کسی نیست که بگه من باید چکار کنم دیگه بریدم

تصویر محسن بیچاره
نویسنده محسن بیچاره در

بچه ها من فکر می کنم بهترین کار اینه که صبر کنیم و تلاش کنیم تا زمانی که شرایطی رو فراهم کنیم که خودمون بدون نیاز به درآمد و حضور پدرمون زندگی کنیم

پدر من انقدر عوضی هست که حتی به بچه هاش هم رحم نمی کنه. نمیره سره کار و از بچه اش که پول جمع می کنه برای سرو سامان دادن زندگی خودش توقع داره که پول کرایه خونه و همه چی رو بده. بعد وقتی مخالفت می کنه ادا درمیاره و با مادرم بدرفتاری می کنه.

من خودم خیلی جون سختم. کلی کتاب در مورد رفتار با آدم هایی مثل پدرم خوندم. با من نمیتونه کل کل کنه چون حالشو می گیرم. ولی مادر بیچاره م رو خیلی آزار میده.

از ۱۰ سالگی خودم کار کرده م برای خرج خودم. در واقع پدرم قالی میاورد خونه و خودش می خوابید و ما می بافتیم. خلاصه اینکه از بچگی سالی یه دست لباس خونه بیشتر نداشته م. تا ۲۰ سالگی مثل گداها می گشتم و لباس کهنه این و اونو می پوشیدم.

الان هم به لطف خدا دارم کار میکنم تا به جایی برسم که خرج خونه رو خودم بدم و از دست این پدر لعنتی خلاص شم. اینقدری که اون مارو اذیت کرده خدا آخرت عوضو درمیاد. به ما عوض صبرمونو میده و به اون عوض آزارشو. با این حال وقتی خرج خونه رو دستم بگیرم فقط یه چیز دکوری حسابش می کنم.

خدا لعنتش کنه. به خاطر خرچ خونه هر روز منت میزاره سرمون که شما منو زیر فشار گذاشتین. درحالی که هدفش اینه که هر چی درمیاره خرج کشیدن مواد کنه. امیدوارم ذلیل بشه هز چند الان هم عزتی نداره چون دروغگو و بدقول و ریاکاره. نمازشو میزاره آخر وقت می خونه بعد نماز میاد فحش میده.

خدا خواهرم رو صبر بده خیلی عذاب میکشه از رفتار پدرم و من دلم برای مادر و خواهرم خیلی میسوزه. ان شالله به لطف خدا هممون از این زندان پدر آزاد میشیم. ولی من اون آخرت به خدا میگم خدایا دلم ازت پره به خاطر این پدر.

دوران سربازی که اومده بودم مرخصی خونه. یهو دیدم جنگ انداخت و به مادرم تهمت زد. من صبر کردم صبر کردم صبر کردم صبر کردم. ولی دیگه چوب برداشت که ماردمو بزنه. اون هم در حالی که مادرم مریض احوال بود. دیگه دیوانه شدم به علی قسم. رفتم از پشت گرفتمش کوبوندمش زمین. به خدا قسم اگه دستور خدا نبود که مراعات احوال پدرو داشته باش. چنان میزدمش که استخوناش پودر بشه. ولی باز صبر کرده م. هر چند الان خیلی خوشحال نیستم از اون کاری که کرده م و میترسم که خدا عذابم بکنه. ولی من گموم کنم خود امام علی هم اگه این صحنه رو میدید صبر نمی کرد چه برسه به من. در واقع تو این لحظه من با دشمن خدا جنگیدم. از اون لحظه به بعد حواسم بیشتر جمع شده در مورد مادرم هر چند من راضی نیستم ولی باز هم دیگه گوه خوری نمی کنه که مادرمو بزنه چون به مولا علی قسم این باز چنان بزنمش که صداش کل ایرانو بگیره.

توصیه اکید من اینه که کتاب [ چگونه با آدم های مشکل برخورد کنیم] رو بخونین به علاوه اینکه رو خودتون کار کنین که خودباوری تون زیاد شه.

پشت و پناه مادر و خانواده تون باشین تا با خوش برخوردی و محبت شما درد بدپدری کمتر احساس بشه. تو رو خدا فقط به فکر خودتون نباشین که میگین برم زن بگیرم تموم شه. به فکر خانواده تون باشین دوسال دیرتر زن بگیرین عوضش خانواده تون رو نجات بدین.

تصویر sana afshar
نویسنده sana afshar در

سلام کسی نیست که بگه من باید چکار کنم دیگه بریدم

تصویر سجاد
نویسنده سجاد در

سلام علیکم... دوست خوبم صبر کنید و سعی کنید با رفتارهای پدر و مادرتون مدارا کنید ان شاالله روزی شما هم پدر خواهید شد و این روزها تجربه ای خواهد بود که شما با فرزندانتان خوب زندگی و معاشرت داشته باشید

تصویر آیدی
نویسنده آیدی در

با سلام من پدری دارم از همه پدرها بدتر دست بزن داره مسخره میکنه فحش میده بی احترامی میکنه زود خونشو به رخ من میکشه مال و اموالشو مثل بچه با من برخورد میکنه من جایی که معرفی کرد برای کار رفتم آزمون دادم قبول شدم رفتم اونجا حالا هی منت میزاره بچه خواهرمو آورده به اون تا حد تعظیم کردن بهش محبت میکنه هر روز اخلاقش بدتر میشه نمیزاره واسه خودم جدا زندگی کنم تهدیدم میکنه دو بار نزدیک بود کورم کنه دایم الخمره خدا رو قبول نداره به وسایلی که دارم آسیب میزنه داد میکشه اصلا اجازه نمیده حرف بزنم خودش رو به عنوان یکی از دانشمندان و نوابغ میدونه دیپلم ادبیات رو با معدل ۱۷ قبول شده اما میگه این نمره برای نخبگان هست همش به بچه خواهرم میگه با غیرت به من میگه بی غیرت هم سربازی رفتم هم کار میکنم برای خواستگاری هم که میرم بهم میزنه همش میگه من میخوام برای پسرم اینکارو کنم اونکارو بکنم اما هیچ کاری نمیکنه از تو اتاق دیگه شروع به بی احترامی میکنه من در رو میبندم که چیزی نگم اما هی بی احترامی اگه بیام تو اتاق کتک میخورم سی سالمه پسری خیلی با ادب

تصویر محسن 313
نویسنده محسن 313 در

ببين داداش يعني خدا عجب بالي واسه پرواز بهت داده
ببين يه مني فرضي در نظر بيگر: مثلا من: يه پدري دارم كه خوش اخلاقه دسته بزن نداره همه رقمه كارش درسته حالا من اگه هر كاري برا پدرم بكنم فقد جوابه وبياشو دادم كه در حقه من كرده و درجم واسه خدا بالا نمياره
ولي تو برا هر سلامي كه با لبخند ميدي و اخمي ه از پدرت دريافت ميكني يه ثواب پيدا ميكني كه ديگه جوابشو پدرت بهت نميده اما يه اتفاقه بهتر برات ميفته جوابه كاراتو خوده خدا بهت ميده
ببين هر سلامي كه به بابات ميدي و جواب نميده خدا واستاده نزديكت ميگه عليك
وقتي كتكت ميزنه با هر ضربه اي كه بهت وارد ميكنه و تو در عينه داشتنه قدرت جواب نميدي يه درجه مقامت واسه خدا بالا ميره
مگه قراره چقد تو اين دنيا زندگي كنيم همه همش چند روز
اما اجري كه خدا واسه صبر بهتون ميده ابدي هست

تصویر سجاد
نویسنده سجاد در

سلام علیکم... دوست خوبم از این که درد دلتون را با این مطلب در میون گذاشتید از شما سپاسگزاری میکنم...از خداوند هدایت پدرتان را خواستارم

تصویر sh
نویسنده sh در

شما میگیرد احترام پدر من رفته یه زن دیگه گرفته مارا اصلا نمی خواهد میگه همتون به درک این احمق ارزش احترام رو نداره

تصویر محسن 313
نویسنده محسن 313 در

گيرم اون ارزش احترام نداشته باشه
ولي شما كه لياقت نيكي به پدر رو دارين
مگه نميگن ارزش نيكي به پدر و مادر زياده
مگه هميشه بايد جواب نيكي رو با نيكي ببينيم
شما اون كاري كه خدا گفته رو انجام بدين مطمعن باشين خدا اگه جوابه خوبياتونو با دست و زبونه پدرتون نده حتما يه فرشته رو از اسمونم شده واسه جبرانه كاري كه واسه خدا انجام دادين ميفرسته و جبران ميكنه
مطمعن باشين كارتون واسه هر كي گم بشه واسه خدا گم نميشه

تصویر سجاد
نویسنده سجاد در

سلام علیکم... دوست خوبم شما سعی کنید اون وظایفی که بر عهده یک فرزند است را انجام دهید و سعی کنید این اعمال را از روی اخلاص و رضای خداوند سبحان انجام دهید حتما کار خیر شما و احترام و ادب شما بی پاسخ نخواهد ماند.

تصویر سجاد
نویسنده سجاد در

سلام علیکم....

 

پاسخ نویسنده مطلب:

 

همین که در مقابل توهین های پدر مقابله به مثل نکنید و سلام و احوال پرسی مختصر را داشته باشید این احترام است، و حتی چنین پدری را هم نمیشود اهانت کرد

تصویر 1371
نویسنده 1371 در

سلام علیکم
خیلی از بیشتر متن ها رو خوندم و حالا من مینویسم ...
دختری هستم 22ساله و مشکلی شبیه مشکل شما با سختی یا درد بیشتر و کمتر. دختری مذهبی ام و سعی میکنم واجبات و محرماتم سرجاش باشه و برخی مستحبات برام شبیه واجبات
یه برادر دارم که 18سالش است و مادر پدرم که با ما زندگی میکند ...
پدرم بددهن و دست بزن دارد و عصبی است
ازبددهنی بیزاااارم بیزار تازه دوره کارشناسیم تموم شده و این 3ماه تابستون برام زجرآور بود
مدت 4سال تحصیلم تو خوابگاه بودم و درگیری کمتر بود
وقتی خوابگاه بودم همش نگران بودم نکنه بابا رو مامان دست بلند کرده باشه؟ نکنه داداشیم اذیت بشه ؟
بخاطربودن مادر پدر توخونه مشکلات بیشتر میشه
بابات جلو چشت کتک بزنه مادرت بد دردیه ..
فحش دادنش و بی احترامی کردناش جلو جمع...
اما بیشتر از همه نگران داداشمم
همین الان داره پرخاشگری میکنه و تکیه کلامای بابا رو تکرار
اینا عذابم میده ... باز من میتونم تحمل کنم اما داداشیم
اگه اینطور بشه ؟
اگه خدا بخاطر کارایی که پدرم انجام داده ، بلاش و عذابش رو برا بچه هاش نازل کنه؟ اما خدا مهربون تر از این حرف هاست
اما میترسم که شاید دلیلش اینه که توکلم واقعا توکل نیست
هیچ وقت آدما نمیتونن خودشون رو در وضعیت دیگری تصور کنن ...
اینکه تو بیشتر نظرات نوشته بود چرا ما؟؟
یه بار گفتیم چرا ما نه؟؟
بزرگواران دل منم پره .. بخدا قسم پر از درد و رنج
منم تو کودکی برا خودم آرزوی مرگ میکردم اما وقتی خیلی چیزا رو متوجه شدم شاید دیگه از ته دلم اینو نخواستم
سنم سنیه که خواستگار میاد و ازدواج
اما میترسم ...
گاهی اوقات میخوام با ازدواج خودم رونجات بدم ولی منتظر یه همسری هستم که کنارش آرامش داشته باشم چیزی که الان آرزوی منه آرزو هست .....
یکی که ایمان و اعتقادی در سطح خودم داشته باشه و زندگیش بوی خدا بده اما به خودم میگم چطور انتظار داشته باشم با چنین فردی ازدواج کنم؟ اون اذیت نمیشه؟
اصلا پدرم برخوردهاش رو رعایت میکنه؟
باورتون میشه همیشه از ترس اینکه آبروشون نره ازکسی مشاوره نگرفتم و دردودل نکردم؟ امشب برای اولین بار این سوالا و حرفارو مطرح میکنم
همیشه صندوقچه درد ودل دیگران بودم اما خودم باکسی حرف نزدم حتی به دیگران سعی میکنم تا جاییکه میتونم مشورت بدم تو زمینه های مختلف و گوش بشم برای شنیدن دردشون ولی خودم .....
فقط خدا بود و توسل و توکی و نماز استغاثه خوندن به حضرت زهرا و امامزاده و اشک و نوشتن رو کاغذ و ......
اما همش به این فکر کردم و میکنم که این راه راستی که خدا منو به سمتش هدایت میکنه بزرگترین نعمت و شاید جواب سکوت هام و اشک های پنهانیم باشه
تو این خانواده ای که بودم و فعلا هستم میتونست برام هر اتفاقی بیفته هر اتفاق بد مثل فراری شدن،خودکشی و .....
اما به جایی رسیدم که میرم جهادی تو مناطق و عاشق ای کارم ...
خدا رو خیلی دوست دارم ..........
منم گاهی اوقات تو دلم به پدرم حرفایی زدم ولی از رو عصبانیت شاید بود ...
شما که جواب میدید به سوالات و شمایی که میخونید و نظر میدید: درسته آینده ممکنه برامون خوب باشه و خدا اجر صبرامون رو میده اما عمرمون تلف شده تو دوران مجردی شایم بازم مقصرش من بودم نمیدونم
گاهی اوقات آدم انقدر عصبیه که کاری نمیتونه انجام بده
من بیشتر از اینکه نگران خودم باشم و برای درد خودم گریه کنم ، درد بقیه بیشتر به چشم میاد و آزارم میده و به قول بنده خدایی : من دوست دارم درد داشته باشم
من اهل دردودل نیستم و همیشه خودم مشکلاتم رو حل کردم اما همیشه فکر میکنم این مشکل بی حل میمونه؟
شهید چمران بخاطر بعضی درد ها خدارو شکر میگفت .......
گاهی اوقات دردها آدم رو به خدا نزدیک میکنه همین دردی که من و شما داریم شاید رابطه خدا و عبد رو بهتر و بهتر میکنه ...............
اره سخته شنیدن این که بهت بگن: خدا هرکی رو دوست داره بیشتر عذابش میده یا اینکه خدا عادله و حق مظلوم و ظالم میدونه چیه
من از سیری حرف نمیزنم
منم تشته محبت هستم از طرف خانوادم ............
وقتی سجادم رو پهن میکنم برای مدت ها پهنه و اشک میریزم ..........
بالشم خیس شبا ....
خودمم عصبی و پرخاشگر شدم خیلی وقته. در هر صورت آدم تاثیر میپذیره از خانواده ای که توش زندگی میکنه.....
میدونم پدر و مادر باید جواب گوی این همه درد من و داداشم باشن به خصوص پدرم چون مادرم بنده خدا مظلوم اما بازم دلم نمیاد عذاب شدن پدرم رو ببینم ...
اینجا هم بحث و جدل پول هست
خیلی از حرفای دلم رو نگفتم چون امشب فهمیدم درد بعضی ها شاید شدتش از من بیشتر باشه ..............
گاهی اوقات خدا کاری میکنه برامون که خودمونم نمیفهمیم که اینو شما بهتر ازمن میدونید ......
من الان بیشتر از هر چیزی نگران داداشم هستم ....................
برای هم دعا کنیم تا اوضاعمون خوب شه
بنظر من مهم ترین نعمت و با ارزش تریت : یه دل آرومه
سلامتی روح از سلامتی جسم خیلییییییییییی بهتره .............
حتی درمان بیماری جسمیه
خیلی طولانی شد ... شرمنده و حلال کنید وقتتون رو گرفتم ...
بچه ها مراقب خودتون باشید و به بیراهه کشیده نشید
امشب علاوه بر داداشم نگران شماهایی که اینجا مطلب گذاشتید شدم و دردام بیشتر
خدا شاهد از دلم حرف میزنم وگرنه هممون ناشناسیم برای هم
همیشه به پایین تر از خودمون فکر کنیم در هر زمینه ای ...
این همه حرف فقط یکی از مشکلاتم بود ........
امشب با خیلی ها درد ودل کردم
دیگه بابت این مشکل پیش خودم شرمنده نیستم هر چند نباید میبودم ...
در پناه خدا
و زندگیتون پر از یاد خدا

تصویر سجاد
نویسنده سجاد در

سلام علیکم...

 

پاسخ نویسنده مطلب:

خواهر بزرگوارم پیام پر دردی که از صبوری شما حکایت می کرد را خوندم و به حال چنین پدرانی غصه خودم که فرزندان خوبی مثل شما را غصه دار رفتارهای غلطشون کردن.

متاسفانه افرادی که بد اخلاق و بددهن هستند حاضر به مشاوره و نصیحت گرفتن از دیگران نیستند و به خاطر همین هم هست که روز به روز بیمارشون بدتر میشه.

و از این که شما در مقابل این پدر صبوری می کند که قطعا راه چاره فعلا هم همین است برای شما تجربه ای بزرگ خواهد ساخت که در اینده با فرزندانتون به خوبی رفتار کنید که اونا درد شما را نداشته باشند و همین طور به اجر و پاداش بزرگی خواهید رسید.

تصویر محسن 313
نویسنده محسن 313 در

ببين اينكه ميگن دوستان بد اخلاقه درست
اينكه بي منطقه درست
اينكه اذيت ميشين درست
زندگيشون رو تلخ كرده درست
با مادرشون خوب نيس درست
همه اينا درست
اينجوري گزرانه زندگي سخته خيلي زياد
ولي خوب ببينيد همين سختي هاس كه انسان رو بزرگ ميكنه
نميگم دنباله راه حل نباشين .دبال راه حل هم باشين
ولي
سعي كنيد اين مشكل باعث رشدتون بشه
ببينيد درختهايه كوير محكم ترند و سختترند

تصویر سجاد
نویسنده سجاد در

سلام علیکم...

 

پاسخ نویسنده مطلب.

 

اقا محسن احسنت بر شما ..ان شاالله موفق بشاید

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

سلام. اوميدوارم پيامم رو بخونيد و بهم نظر بديد. من أتزانها چيز پدرم مشكل دارم اينه كه خيلى پور خوري ميكنه. مثلا سر صفره غذا كه ايشالله پور بركت باشه، نصف غذا رو ميخوره. البته من سير ميشم. ولى باسه اون ناراحتم چون پدر خودش هم خيلى پور خوره و مشكل كمر داره. يه چيزه ديگه هم مشكل دارم اينه كه آزم خيلى تعريف ميكنه جلويه ديگران. من دوست ندارم آزم تعريف بشه. يه چيزه ديگه هم كه هس اينه كه به خانواده پدريش خيلى احترام ميزاره در حالي كه اونا به منو مامانم متلك زياد ميزنن. مامانش هر وقت ميريم خونشون شما رفتارهاي ميكنه كه ما رو پشيمون ميكنه از رفتن به تعطيلات. لطفا يه راهنمايي كنيد. ممنون ميشم

تصویر خسته از زندگی
نویسنده خسته از زندگی در

خدا همه ی بیمار های روانی رایا خوب کند(سرعقل بیاورد)یا از این دنیا برشان دارد......

تصویر ملی :|
نویسنده ملی :| در

من 15 سالمه بعد یه جورایی پدرم خیلی آدم بی منطقیه علاوه بر تمام مسخره بازیای روزانه بعضی وقتا به مادرم صفتای زشتی نسبت میده در واقع به نظر بابام مامانم یه.... وقتیم عصبانیه هرچقد آروم حرف میزنی ظاهراً چیزی نمیشنوه تا میخوای از مادرتم دفاع کنی که اذیتش نکنه همه چیو تقصیره تو میندازه...... راستش از نظر مالی هیچی برامون کم نمیزاره ها ولییییییی بعد از گرفتنشم کاری میکنه شیر از دماغمون بریزه پایین :\ من واقعاً دلم نمیخواد مادرم _که برام یه فرشتس _ناراحت بشه ....اصلا طاقت دیدن اشکاشو ندارم ولی از یه طرفیم دوست ندارم با پدرم بد حرف بزنم یا شایدم اصلا دوس ندارم تو خانواده جروبحثی باشه ولی خوب نمیش ک نمیش :<

تصویر سجاد
نویسنده سجاد در

سلام علیکم...امیدوارم که ارامش و شادی در خانه شما حاکم بشه

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

سبك باران خراميدند و رفتند مرا بيچاره ناميدند و رفتند
سواران لحظه اي تمكين نكردند ترحم بر من مسكين نكردند
سواران از سر نعشم گذشتند فغان ها كردم اما برنگشتند
اسير و زخمي و بي دست و پا من رفيقان اين چه سودا بود با من
رفيقان رسم همدردي كجا رفت جوانمردان جوانمردي كجا رفت
مرا اين پشت نگذارييد بي پا گناهم چيست پايم بود در خواب
اگر دير امدم مجروح بودم اسير قبض و بسط روح بودم
در باغ شهادت را نبنديد
به ما بيچارگان زان سو نخنديد
مرا اسب سفيدي بود روزي...
من دانشجوي پزشكي شهيد بهشتي رتبه ٦٠ كنكور هستم
هم پدرم تهران خونه داره هم مادرم خونه داره
خونه پدر بزرگم هم تهرانه و خاله و داييم
وضع ماليشون هم خوبه
ولي من خوابگاه ميرم بخاطر اخلاق بد پدرم با همه فاميلا قهريم از عمو و دايي تا عمه و خاله با همه بده زود عصبي ميشه سر مسائل جزئي
برادر بزرگم هم كه پزشكه همش ميزنه تو سرم كه اون خرجي نداشت و تو خرجت زياده نميذاره خونه بابابزرگم بره و فحس هاي بدي بهش ميده و بهم ميگه ادم با غيرت خونه فاميل نميره! موبايل و لبتاب رو كه همهي همكلاسيام دارن رو همش ميزنه تو سرم كه تو پرخرجي
ميگه نبايد سوار تاكسي بشي
حساباش پر پوله بعد ميگه بايد با پيكان بري بيرون
ماشين ١٠٠ ميليونش رو پارك كرده و با پيكان ميره
خسيسه و به شدت عصبي
امروز يچيز ميگه فردا ميزنه زيرش
ميگه اگه ميخواي بري خونم بايد زن بگيري تو بيست سالگي
ميدونم وعده هاش الكيه به شدت عصبيه دوستام با ماشين ٣٠٠ ميليوني ميان دانشكده و من براي خرج هفتگيم زير سوالم
ميگه معدلت بايد بيست شه فكر ميكنه مدرسس و توقعاتش بالاست
ولي موقع خرج كردن همش غر ميزنه
برادرمو تو سرم ميزنه و من مثل اون نيستم
ميگه چرا با اتوبوس وي اي پي ميري ؟ در حالي كه ماهي ١٠ ميليون در امد داره مادرم ميگه بايد وامتو خرج خونه كني ميگه من وام ميگرفتم خرج خونه بابام ميكردم
ميگه من اگه نبودم تو هيچي نميشدي و همش منت ميذاره

منطقي تيست و اصلا شرايطو نميسنجه
بخدا خسته شدم من
ميتوسم اخرش انگيزه درس خوندم رو از دست بدم
...
اگر آهت از جنس نياز است در باغ شهادت باز باز است...

تصویر سجاد
نویسنده سجاد در

سلام علیکم...از این که این مطلب را برای درد دل خودتون انتخاب کردین از شما سپاسگزارم... واقعا از رفتارهای پدرت متاسف شدم، دوست خوبم شما به درس خوندنت ادامه بده و با انگیزه درست را بخون تا ان شاالله به همین زودی شغل خوبی پیدا کنی و مستقل بشی، البته رفتارهای پدرت درست نیست و قطعا باید پاسخگو باشه، اما پدر هست و کاریش نمیشه کرد و باید باهاش مدارا کرد و در مقابل این رفتارها صبوری کرد و رفتار مقابله به مثل نکرد چرا که رفتار مقابله با مثل وضعیت را سختتر می کنه، اما اگه پدرت دوستی غیر از فامیل داره مانند همکارهاش و کسی که باهاش رابطه داره ازش بخواه که با پدرت به صورت غیر مستقیم صحبت بکنه و ازش بخواد که با شما رفتار محبت امیز داشته باشه ...در پایان دوست خوبم من هم با شما همدردی می کنم و از خداوند سبحان برای شما صبر و مدارا و برای پدرتان هدایت را خواستارم.

تصویر زهرا_خسته
نویسنده زهرا_خسته در

سلام توروبه قران مجید هرکسی این پیامو میخونه برای درست شدن اخلاق بابام دعا کنه یه صلوات بفرسته
به خدا دیونه شدیم فقط دراین حد بگم که از صدام هم بدتره به خدا توخونه زندونی هستیم و پدرم زندانبان شده
واقعا روز نیست که ارزوی مرگ خودمون یا اونو بکنیم
التماس میکنید خیلی برامون دعا کنید به خدا دیگه بریدیم
دعا کنید دعا کنید

تصویر سجاد
نویسنده سجاد در

سلام علیکم...از این که نظرتون را در این مطلب نوشتید از شما سپاسکزارم... اللهم صلی علی محمد و آل محمد... از خداوند می خوام که پدر شما را به راه راست هدایت کنه و دست از این رفتارهای ظالمانه برداره...

تصویر يه.بدبخت خسته
نویسنده يه.بدبخت خسته در

سلام،امروزدلم خيلي،گرفته ازديشب تاحالا فقط دارم گريه ميکنم،24سالمه ازهجده سالگي تاالان هرچي خاستگارداشتم پدرم دادابي داد که بايد شوهرکني ،سرهرخاستگاري اشک منا مادرما دراورده،خيلي بددهنه،خيلي راحت تهمت ميزنه حتي به من که دخترشم،دست ب زن داره،،خلاصه گندزده به.زندگيم،حتي سه سال پيش مجبورم کرد باپسري که دوستش نداشتم عقد کنم اما بعد سه ماه جداشدم،ولي درس عبرت نشده براش وبازم گيرداده.که پسري که ازش خوشم نميياداذدواج کنم،،،خيلي بي ادبه.حرمتابينمون شکسته،هيچ حسي جز تنفرنصبت بهش ندارم،،،کاش ميمردتالااقل باقي عمرمونا يه نفس راحت بکشيم،خسته شدم،تعجبم ازخداس که چرا دلش به حالم نميسوزه ونجاتم نميده

تصویر سجاد
نویسنده سجاد در

سلام علیکم... از این که درد دلتون را در این مطلب نوشتید از شما سپاسگزارم... امیدوارم که خداوند پدر شما را به راه راست هدایت بفرماید و شما بتوانید از این مشکلات نجات پیدا کنید ولی مواظب باشید که هیچ کدام از این رفتارها را به خداوند نسبت ندهید..قطعا سختی کشیدن شما در مقابل رفتارهای پدر داری اجر و مزد خواهد بود

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

اقا من واقعا خسته شدم پدرم هرکاری که به نفع خودش است را رو سر ما منت میذاره خسته شدم از دستش برام دعا کنید

تصویر بماند
نویسنده بماند در

پدرم معتاده ,با ما رفتار درستي نداره بچّه که بوديم منو برادرموبا سيم برق ميزد تا جايي که بدنمون کبود بشه,اصلا رحم نداره نسبت ب ما,حالا با بچّهاي عموم عالي رفتار ميکنه,يک جوري بشون احترام ميذاره باهاشون بازي ميکنه ميبرتشون بيرون غذا براشون ميکشه که انگار اونا بچّهاشند و ما هم بچّهاي حيوون تو کوچه,نميدونم همش ميگم خدا چقد ميتونه مارو درک کنه وقتي خودش پدري نداره,!؟مخصوصا پدري که مثله پدر من از دخترش در کودکي سواستفاده جنسي ميکرده,و حتي الانم مجبورم هميشه خودمو پوشيده نگه دارم چون چشم آقا روم هرز ميره,حالا بهم بگيد حق اين پدر نيست کاردو بذارم رو گردنش بکشمش!؟

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

سلام علیکم...

پاسخ نویسنده مطلب:

خواهر بزرگوارم مطالب شما را خواندم و واقعا کلی افوس خوردم به حال چنین شخصی که اسمش فعلا پدر است و نمیشود کاری کرد، قطعا خداوند حال شما را درک می کند و برای درک کردن لازم نیست که خدا پدر داشته باشد و پدرش به او ظلم کند تا درک کند و بهشت و جهنم نیز به خاطر همین مساله خلق شده است که افرادی که به دیگران ظلم می کنند به سزای اعمالشان برسند اما چون دنیا فقط جای امتحان است و سر جلسه امتحان کسی را تشویق یا نبیه نمی کنند بلکه زمان نتیجه است که تشویق و تنبیه صورت می گیرد.
مطمئنا صبوری شما در این شرایط بسیار بسیار سخت خیلی ثوابش بیشتر است کسی است که در شرایط آسان صبر و تحمل داشته باشد.
مطمئن باشید که پدر شما همین که زندگیش با مواد اداره میشود همین الان هم در عذاب است ولی خودش نمی فهمد.

شما حتما با امدن خواستگار مناسب، ازدواج کن، قطعا اگر کسی مسلمان و مومن باشد هیچ گاه با ناموس خودش تجاوز نمی کند و حتی بسیاری از غیر مسلمانها هم به ناموس خودشان تجاوز نمی کنند. مطمئنا اگر ملاک های انتخاب همسر را مطالعه کنید و براساس اون ازدواج کنید هیچ وقت در دام فردی ظالم نمی افتید
 

تصویر امین عبدی
نویسنده امین عبدی در

سلام خیلی خوب بود ولی به درد من نمیخوره،پدر من اونقدر ادم بی منطق بی جنبه اعصاب خود کن و بد دهنی هست که فکر کنم هیچ چیزو هیچ کسی نمیتونه متقاعدش کنه،با سه تا روانشناس و چند تا مشاور صحبت کرده هیچ کدومشون نتونستن باهاش چیکار کنند،خلاصه شنیدن کی بؤود مانند دیدن.

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

سلام..
اینو به کسایی میگم که فکر میکنن پدر تحصیل کرده باید خوب باشه..
پدر من تحصیل کرده است مورد احترام همه است همه فکر میکنن خیلی روشن فکره خیلی خوبه خیلی خوش اخلاقه..
دریغ از اینکه همه ش ظاهریه.. یه ذره هم بچه ها زنشو درک نمیکنه همیشه تو خونه دعواست سر هیچ و پوچ این سومین باره که رو دختر 18 ساله ش دست بلند میکنه..
من هر چیزی رو تحمل کردم بددهنیشو بداخلاقیشو بدرفتاری با مامانم سخت گیریاش وهمه چیز ولی اینجا دیگه تحملم تموم شده چون سال کنکورمه و مهمترین سال زندگیم که برا من صدبرابر مهمتره ولی با کاراش نمیتونم درس بخونم واین بیشتر عذابم میده و کارم شده گریه کردن منتظرم تا18 سالم تموم شه تا بتونم از خونه برم با وجود دختر بودنم وسختی شرایط تصمیمم قطعیه لطفا دعام کنید

تصویر مرتضی محمدی
نویسنده مرتضی محمدی در

سلام خدمت شما دوستان من فرزند چهارم خانواده هستم پدر یه آدم معتاد به مواد مخدر هستش هر روز خدا با من وبغيه بچه اش دعوا و بد دهنی ميکنه خیلی به مادرم فوش میده طوری که دیگه دلم میخواد باهاش دعوا کنم ولی مادرم نميزار بعضی روزها این قدر دیوانه میشم که دلم میخواد منم مثل خودش بشينم مواد بکشم خودم را راحت کنم از بچگی شروع به کار کردن کردم که منتش سر من و مادرم نباشه به طوری که در راهنمایی بخاطر مخارج خانه و اعتیاد پدرم مدرسه را ترک کردم .دیگه واقعا نمی دونم چیکار کنم خدایا صبر بده

صفحه‌ها

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
8 + 4 =
*****