- کارکردهای دنیوی اسلام در زمان غیبت امام معصوم محدود و حداقلی است.
![دین و دنیا فوائد دنیوی اسلام](https://btid.org/sites/default/files/media/image/98yiugb.jpg)
اشاره
دین داری هیچگاه در طول تاریخ بشر محو نشده بلکه جلوههای آن تغییر پیدا کرده است. رفتارهای انسان همیشه بر اساس باورهایی است که به آنها یقین یا اطمینان دارد. گاهی ریشه و منشا این باورها، مسائل عقلانی و واقعی بوده و گاهی آنها را براساس توهم و خیال قبول کرده است. فایده داشتن و اثرمندی، یکی از مسائلی است که پیرامون دین مطرح میشود. چیستی آوردههای دین داری برای انسان یکی از چالشهای مهم در فلسفه دین است.
کدام دین؟
پیش از بررسی فوائد و اثرات دین برای انسان، لازم است که بنیانهای اعتقادی هر دین به طور کامل مشخص گردد. چنین نیست که همه ادیان تعالیم مشترک داشته باشند، بلکه تضاد در باورها در میان آنها به وضوح دیده میشود. جهان بینی هر دین میتواند در تعیین فائده آن دین کمک شایانی کند. برخی ادیان نسبت به جهان پیرامون، نگاه حداقلی دارند و صرفا به تقویت مسائل دنیوی و مادی تکیه میکنند. برخی دیگر از ادیان، تقویت مسائل روح و نفس را سرلوحه برنامههای خود قرار داده و عزلتنشینی و دنیا گریزی را توصیه میکنند. این نگاه افراطی و تفریطی در دینداری دوام چندانی ندارد؛ زیرا ابعاد وجودی انسان نه صرفا مادی است و نه فقط معنوی، بلکه هر دو جنبه آن باید مورد توجه قرار گیرد.[1]
جهان بینی اسلام
وقتی سخن از فوائد دین داری است، منظور از دین، دین اسلام میباشد که به تمام جنبههای مادی و معنوی انسان توجه کرده است؛ زیرا در نظام اعتقادى و تربيتى اسلام نيز به «ارزشمند بودن انسان» و ايجاد تصور مطلوب و ارزشمندى نسبت به خود و ديگران، توجه خاصى شده است.[2] در يک نگاه كلى و اساسى، میتوان نگرش اسلام به انسان را براساس عزت و كرامت و شرافت انسانى دانست و از جايگاه والاى انسان در مكتب اسلام سخن گفت. اينكه خداوند روح با شرافتى را در انسان دميد و او را خليفه خود در زمين قرار داد و اسرار آفرينش را كه به هيچيک از ملائكه نگفته بود، به او آموخت و ملائكه را به سجده كردن بر او واداشت و به او كرامت و فضيلتى بخشيد كه به ديگر موجودات نبخشيده بود و موجودات را به تسخير او درآورد و همه چيز را براى او آفريد، همه و همه از ارزشمندى و حرمت نفس انسانى در ديدگاه اسلام حكايت دارد.[3]
در اسلام كمال و كرامت انسان در بندگى خدا و جلب رضايت حق است. انسان با ايمان نمیتواند اسارت مؤمن ديگرى را در غل و زنجيرهاى گناه و نافرمانى خدا ببيند و از كنار آن بیتفاوت عبور كند. هدف نهايى اسلام هدايت انسان به سوى خدا و متخلق كردن وى به صفات و اخلاق الهى است تا به جز خدا، همه قدرت هاى طاغوتى را نفى كند و با عبادت پروردگار بر تقرب هرچه بيشتر خود به ذات ذو الجلال بيفزايد.[4]
توجه اسلام به خوشبختی دنیوی
از مجموع تعالیم اسلام پیرامون دنیا، چنین به دست میآید که انسان در این دنیا به صورت موقت زندگی خواهد کرد و باید آن را مانند یک مزرعه برای آخرت بداند که مانند پل از آن عبور میکند.[5] هرچند دنیا از آفریدههای خداوند است و هیچ نقصانی ندارد و انسان برای آباد کردن آن و به دست آوردن رزق و روزی باید تلاش کند اما، دلبستگی به آن مورد نهی خداوند قرار گرفته است.[6]
اما چنین نیست که تعالیم اسلام صرفا برای سعادت اخروی و آباد ساختن سرای آخرت باشد و اسلام برای سعادت دنیا و خوشبختی در آن برنامهای نداشته باشد؛ زیرا از مسلّمات و ضروريات اسلام است كه جمع ميان دنيا و آخرت و بهرهمندى از هر دو ممكن است و برخوردارى از دنيا باعث محروميت از آخرت نيست؛ چنانكه قرآن كريم از كسانى ياد میكند كه از دنيا بهرهمند بودند و در آخرت نيز سعادتمند میباشند؛ مانند حضرت سليمان (عليه السلام) كه به طور قطع در آخرت از سعادتمندان است و در دنيا نيز از بهرههاى فراوانى برخوردار بود.[7] در مقابل، كسانى را توصيف میكند كه در دنيا به خواستههاى خود نمیرسند و در آخرت هم به عذاب جاودانه مبتلا میشوند.[8]
محدوده برنامههای دنیوی اسلام
هرچند آخرین دین و کاملترین آنها اسلام است و قطعا برای آباد ساختن دنیای انسانها برنامههای متعددی دارد، اما توجه به این نکته ضروری است که رسیدن به این هدف مهم یعنی تسلط اسلام بر تمام مسائل دنیوی انسان و آباد کردن آن، یک پیش شرط مهم و اساسی دارد که عبارت است از حضور رهبر واقعی اسلام و حکومت او بر مردم. رهبران واقعی اسلام که همان امامان معصوم (علیهم السلام) هستند، با اتصال به منبع وحی این توان را دارند که به تمام مسائل دنیوی و سوالات آنها پاسخ دهند اما برای اجرایی شدن این برنامهها نیاز به قدرت و تسلط دارند که متاسفانه در طول تاریخ اسلام این شرط اجرایی نشد و زمان آن پس از ظهور آخرین امام خواهد بود.[9]
بنابراین در زمان غیبت امام معصوم، محدوده برنامههای دنیوی اسلام برای انسانها کاهش یافته و کاملا حداقلی میشود و شامل مسائلی همچون شرایط کسب و کار و تجارت، مسائل مربوط به رعایت حقوق شهروندی در اجتماع، مسائل مربوط به خوردنیها و آشامیدنیها و بهداشت و اموری از این دست خواهد شد.[10]
نتیجه
اسلام تنها دینی است که میتواند برای پیشرفت و آبادی دنیوی، برنامههای متعددی به انسانها ارائه کند اما در زمان غیبت امام معصوم این برنامهها کاملا محدود میشود و جنبههای سعادتمندی اخروی در اسلام پررنگتر دیده میشود.
پی نوشت
[1]. الميزان في تفسير القرآن، ج10، ص: 14.
[2]. فرهنگ شيعه، ص: 431.
[3]. قرآن، روانشناسى و علوم تربيتى، ص: 153.
[4]. همان، ص175.
[5]. مجموعة ورام، ج1، ص: 183.
[6]. سوره حدید/23.
[7]. سوره ص/35-40.
[8]. سوره حج/11.
[9]. إعلام الورى بأعلام الهدى، ص: 423.
[10]. مجله فقه اهل بيت عليهم السلام (فارسى)، ج54، ص: 202.
اسلام تنها دینی است که میتواند برای پیشرفت و آبادی دنیوی، برنامههای متعددی به انسانها ارائه کند اما در زمان غیبت امام معصومt این برنامهها کاملا محدود و حداقلی میشود و جنبههای سعادتمندی اخروی در اسلام پررنگ تر دیده میشود.