شخصیت زن در مقابل نگاه ابزاری

18:34 - 1400/09/07

هر چند حفظ حجاب زن را از برخی داشته‌های دنیوی محروم می کند ولی در مقابل، بر هویت و شخصیت او افزوده و آرامش خاطر وصف ناپذیری برای او به ارمغان می‌آورد.

شخصیت زن در مقابل نگاه ابزاری

شخصیت زن در مقابل نگاه ابزاری
تمام دستورات اسلام، موافق فطرت انسانی است که علاوه بر اقامه دلائل بسیار بر اثبات آن، شواهد تاریخی بسیاری نیز دارد. آنچه که امروزه نیز مشاهده می‌کنیم از همین نمونه است که گاهی در کشوری که به طور کلی از دین خبری نیست کسانی پیدا می‌شوند که چنان مقید به دین و عمل به دستورات دین هستند که گویا در یک کشور کاملا مسلمان زندگی می‌کنند.

غرض حاکمان فاسد از کشف حجاب 
حاکمان و افرادی که دنبال منافع نامشروع خود هستند همیشه برای دستیابی به اهداف خود از وسائل و ابزار گوناگون استفاده می‌کنند. این وسائل بستگی به زمان و مکان ،متفاوت است. گاهی با رنگ دینی وارد شده و از اساس، دین را از دست مردم می‌گیرند و گاهی با همرنگ شدن با حاکمان فاسد، آنان را به کام مرگ می‌فرستند.

این افراد فاسد در کشورهای مسلمان نشین، از رنگ دین استفاده می‌کنند یعنی دین را ابزار اغراض خود قرار می‌دهند، گاهی نیز با همرنگ شدن با حاکمان و استعمارگران به چپاول و غارت دین و دنیای مردم می‌پردازند.

یک حکومت و حاکم فاسد و چپاول‌گر، سعی می‌کند تا جایی که می‌تواند مردم جامعه را سرگرم هواهای نفسانی و خواسته‌های غریزی کرده تا آن‌ها کاری به مسایل بنیادین و اساسی جامعه نداشته باشند بنابراین با خیال راحت و در فضایی آماده، برای اغراض مادی خود دست به کار می‌شود.

این سیاست را هم اکنون می‌توان در بسیاری از کشورهای غربی و کشورهایی که مقلد فرهنگ غربی هستند مشاهده کرد. به بهانه‌ی تفریح و سرگرمی، مردم؛ بخصوص جوانان را مشغول می‌کنند تا انرژی نهفته در آنان در همین مسیر، تخلیه شود و فطرت حق‌جوی آنها منحرف گردد.

شهید مرتضی مطهری در این باره چنین می‌گوید: «تاريخ بشر نشان می‌دهد كه هر گاه قدرت‌های حاكم می‌خواهند جامعه‌ای را تحت سلطه خود قرار دهند و آن را استثمار كنند، تلاش می‌كنند تا روح جامعه را فاسد كنند و براي اين منظور تسهيلات شهوت‌رانی را براي مردم مهيا می‌كنند و آن‌ها را به شهوت‌رانی ترغيب می‌كنند. نمونه‌ی عبرت‌انگيزی از اين شيوه كثيف، فاجعه‌ای بود كه در اسپانيای مسلمان-که یکی از سرچشمه‌های رنسانس به حساب می‌آمد و از پیشرفته‌ترین تمدن‌های اروپا محسوب می‌شد- برای مسلمانان اتفاق افتاد.[1]

یکی دیگر از اهداف این سیاست کثیف استعماری که توسط حاکمان وابسته و سرسپرده در کشورهای هدف، اجرا می‌شود، خلع سلاح مردم مومن و تضعیف روحیه دینی آنهاست و به دنبال آن هموار کردن جاده برای استعمارگران، و به کام نابودی کشاندن جامعه و دین است.

تشویق به بی حجابی 
استعمارگران و مقلدان کوردل آنها گاهی با جشن کشف حجاب، گاهی با اجباری کردن بی‌حجابی و گاهی با قانونی کردن بی‌حجابی زنان را مجبور می‌کنند که از حجاب خود دست برداشته و به بی‌بند و باری روی بیاورند. در اثر چنین جوی که در جامعه به وجود می‌آید بسیاری از زنان تن به چنین ننگی می‌دهند. ولی در این بین افرادی هستند که زیر بار هیچ کدام از این موارد نرفته و حتی حاضر به استعفا از شغل خویش می‌شوند و دین خود را به دنیای پست نمی‌فروشند اینها ثابت قدمان هستند.

در نتیجه این بی‌حجابی و فساد زن در جامعه، به قدری پیش می‌رود که زن همچون برده‌ای در جامعه به دست گرگ‌های خون آشام می‌افتد و علاوه بر لذت‌های جنسی؛ گاهی آن‌ها را به عنوان یک برده می‌فروشند.

سفارش اسلام به حجاب 
برخلاف تفکر و فرهنگ غرب که از زن استفاده ابزاری و تجاری می‌نماید و او را کالای فروش تبلیغاتی خود می‌نماید، اسلام عزیز در ضمن دفاع از حجاب، برای زن هویت الهی و عرشی قائل شده است؛ زیرا خداوند متعال در هر انسانی یک هویتی قرار داده است که اگر مطابق دستورات الهی رفتار کند هویت او حفظ شده و از پوچی و پوچ‌گرایی نجات پیدا می‌کند. بخشی از هویت زن نیز به رعایت حجاب اوست.

آرامش روحی و روانی فرد و جامعه با رعایت حجاب 
هر انسانی در زندگی خود تلاش می‌کند که به یک آرامش نسبی دست پیدا کند و این آرامش محقق نمی‌شود مگر اینکه به یک تناسب روحی روانی برسد.

حجاب، بخش عمده‌ای از این آرامش روحی روانی را برای زن به ارمغان می‌آورد و به دنیال آن آرامش افراد جامعه خواهد بود؛ زیرا زنان بی‌حجاب به طور معمول از امنیت خاطر برخوردار نیستند و هر آن، احساس بدی به آنها دست می‌دهد. از سویی فکر مردان، به خصوص جوانان جامعه با مشاهده چنین وضعی مشغول شده و نه تنها فرد دچار استرس شده و قدرت فکر و نوآوری را از دست می دهد؛ کم کم جامعه را دچار فقر علمی نیز خواهد کرد. این با یک تحقیق میدانی و آماری بین افراد با حجاب و بی‌حجاب به روشنی معلوم می‌شود که افراد باحجاب به دلیل عدم تمایل به عشوه‌گری و خودنمایی در روابط اجتماعی از آرامش زیباتری برخوردار هستند.[2] در نتیجه قرآن کریم حتی زنان پیامبر را از رفتارهای غیر شرعی نهی کرده است؛[3] زیرا اینگونه رفتارها باعث به هم خوردن روابط خانواده نیز می‌شود.

به همین دلیل گاهی در برخی از کشورهای غربی، یا کارگذاران آنها، زنان قهرمانی پیدا می‌شوند که حاضرند از کار خودشان استعفا دهند ولی با حفظ شخصیت و هویت خود، از چنگال بازیگران دنیا خود را نجات داده و آخرت خود را آباد کنند.

بنابر این حجاب یک امر فطری و مطابق با سرشت زنان است و علاوه بر اجرای دستور خدا، آرامش و امنیت روحی و روانی و اجتماعی از آثار آن است و کسی که این آرامش را چشید هرگز حاضر نمی‌شود حجاب را کنار بگذارد. 

پی نوشت
[1]. آشنایی با قرآن، ج1، ص72.
[2]. مجله عفاف و حجاب، مقاله رابطه امنیت و آرامش همراه با حجاب، سال 1393
[3]. سوره احزاب، آیه33.

از دیر زمان حاکمان فاسد و کثیف، زن را به عنوان یکی از ابزارهای رسیدن به مقاصد شوم و کثیف خود قرار داده‌اند و با ترفندهای مختلف به بی‌حجابی و عریان بودن او دامن زده‌اند ولی در این بین افرادی بوده‌اند که با حفظ شخصیت خود، حجاب را بر انواع طمع‌های دنیوی ترجیح داده‌اند.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
13 + 0 =
*****