معجزه امام کاظم در کتب اهل سنت

09:51 - 1400/12/11

هفتمین پرتو از انوار مقدس ولایت و امامت در سال 128 هجری قمری در مدینه منوره چشم به جهان گشود و عالم را به قدوم خود درخشان ساخت و در 25 رجب سال 183 هجری قمری، مظلومانه به شهادت رسید.

کرامات امام کاظم

هفتمین پرتو از انوار مقدس ولایت و امامت در سال 128 هجری قمری در مدینه منوره چشم به جهان گشود و عالم را به قدوم خود درخشان ساخت. امامی که به معنای واقعی کلمه، صبر را برای عالمیان به تصویر کشید و خشم، غضب و ناملایمات در مقابل «کظم غیظ» او به زانو درآمدند.

از این امام همام چنان معجزات شگرفی صادر شد که دوست و دشمن را شیفته او ساخته است. نقل معجزات و کرامات حضرت آن گونه گسترش یافت که سراسر مناطق اسلامی را دربر گرفت تا سرانجام هارون الرشید، حاکم ظالم وقت، از شور و اشتیاق مردم به آن وجود مقدس، به وحشت افتاد و در 25 رجب سال 183 هجری قمری، امام را به شهادت رساند.

معجزات و کرامات نقل شده از امام کاظم علیه السلام در منابع شیعه و سنی بسیار زیاد است. به یک معجزه از معجزات امام که در کتب اهل سنت آمده است اشاره می‌کنیم.

اثبات معجزه برای غیر انبیاء
بزرگان اهل تسنن بعد از نقل معجزات امام کاظم علیه السلام، این نتیجه علمی را بیان داشته‌اند که انجام چنین معجزاتی توسط موسی بن جعفر(علیه السلام) بهترین دلیل است بر اینکه معجزه، منحصر در انبیاء الهی نیست و برای غیر انبیاء نیز حالاتی رخ می‌دهد که منجر به معجزه می‌شود.[1]

معجزه امام کاظم در کتب اهل تسنن
«شقيق بلخي» که شاهد معجزه امام کاظم (علیه السلام) بوده است، قضيه برخورد خود با حضرت را این چنين نقل مي کند: در سال 149 قمری به حج مشرف شدم و در منطقه «قادسيه» منزل کردم. روزی جوانی نيکو صورت را ديدم که رنگ چهره اش بسيار زرد شده بود و لباسی پشمين داشت و پارچه ای بر روی خود انداخته بود و در پای او نعلين بود و به تنهايی و جدای از مردم نشسته بود.

ابتدا گمان کردم که اين جوان از صوفيان است و می خواهد باری بر دوش مردم باشد در نتیجه قسم به خدا خوردم که به نزد وی رفته و او را توبيخ کنم. ولی وقتي به او نزديک شدم، قبل از اینکه سخنی بگویم خطاب به من این آیه از قرآن را تلاوت کرد: ای شقيق، «از بسياری از گمان ها بپرهيزيد. به درستي که بسياري از گمان ها، گناه است.»[2]

پس با خود گفتم: اين شخص بنده صالح است؛ زيرا از آنچه من در ذهن داشتم به من خبر داد! پس تصمیم گرفتم که با او همراه شده و از او حلالیت بطلبم، اما از ديدگان من پنهان شد. وقتي که در منطقه «واقصه» منزل کرديم او را ديدم که نماز می خواند و اعضای بدن او می لرزد و اشک او روان است. با خود گفتم به نزد او رفته و از او عذر خواهي مي کنم.

پس نماز خود را خلاصه کرده و قبل از اینکه سخنی بگویم این آیه از قرآن را خطاب به من قرائت کرد: «به درستي که من براي کساني که توبه کنند و ايمان آورند و کار نيک انجام دهند و سپس راه هدايت را در پيش گيرند، بخشنده هستم.»[3]

با خود گفتم: اين شخص از ابدال است؛ چون دوباره از راز درون من سخن گفت. وقتي در منطقه ای به نام «زباله» منزل کرديم او را ديدم که در کنار چاهی ايستاده و ظرفی در دست دارد و می خواهد آب بردارد. ظرف از دستش به چاه افتاد، پس روی خويش را به آسمان کرده و گفت: خداوندا، تو پروردگار من هستی در آن هنگام که تشنه آب باشم؛ و تو نيروی من هستی آن زمان که غذا بخواهم. اي پرودگار من، غير از این ظرف چيز ديگري نداشتم.

شقيق مي گويد: قسم به خدا، آب چاه را ديدم که بالا آمد و ايشان ظرف را از آب گرفته و پر کرد و وضو گرفت و چهار رکعت نماز گذارد و سپس رو به پشته خاکی که در آنجا بود کرده، مشتی از آن را برداشته و در ظرف ريخت و از آن می نوشيد.

به ايشان گفتم: از زيادی آنچه خداوند به شما روزی داده است به من نیز عطا کنید. فرمودند: اي شقيق نعمت هاي خداوند هميشه در ظاهر و باطن بر ما جاري است. به پروردگارت گمان نيک داشته باش؛ سپس ظرف را به من دادند و من از آن نوشيدم؛ در آن ظرف شربت و شکر بود و به خدا قسم من شربتی گواراتر و خوشبو تر از آن ننوشيده ام؛ هم سير شدم و هم سيراب و تا چند روز نه اشتهای به غذا داشتم و نه آب.

پس از آن ديگر ايشان را نديدم تا وارد مکه شدم. شبی او را ديدم که با خشوع و ناله و گريه نماز می خواند و تا آخر شب چنين بود. وقتي که وقت نماز صبح شد در محل نماز خويش نشست و تسبيح گفت و سپس ايستاده نماز صبح را به جا آورد.

سپس هفت بار دور خانه طواف کرد و بيرون رفت. من نيز به دنبال ايشان روانه شدم. ديدم که همراهان، اموال و غلامانی دارد و حالت وی مخالف با آنچه بود که در راه ديده بودم. مشاهده کردم که مردم گرد او جمع شده و به او سلام می کنند و از او تبرک می‌جويند.

به آنها گفتم اين شخص بزرگوار کيست؟ پاسخ دادند «موسي بن جعفر بن محمد بن علي بن الحسين بن علي بن أبي طالب» عليهم السلام است.[4]

سلام و درود خدا بر آن امام مظلوم در روزی که به دنیا آمد و در روزی که غریبانه به شهادت رسید و در روزی که برانگیخته خواهد شد. از خدای متعال خواستاریم که شفاعت آن حضرت را نصیب همه دلدادگان و عاشقان آن امام همام بگرداند.

پی نوشت
[1] صحیح ابن حبان، 14، ص408؛
[2] سوره حجرات، آیه 12.
[3] سوره طه، آیه 82.
[4] صفة الصفوة، ابن جوزی حنبلی، ج 2، ص 185-187؛ الفصول المهمة، ابن صباغ مالکی، 940.

دشمنان خدا و اهل بیت(علیهم السلام) همواره تلاش کرده اند تا کرامات و معجزات اولیای الهی را کتمان کنند و به زعم خود، مانع از نورافشانی اهل بیت گردند ولی این وعده خدا در قرآن است که نور الهی خاموش شدنی نیست. از این‌رو برخی از این معجزات و کرامات در کتب شیعه و سنی باقی مانده است که برای هدایت جویندگان حقیقت کافی است. 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
4 + 10 =
*****