آفریدگاری که به آسمانهای هفتگانه و زمین، آگاهی؛ بلکه احاطه علمی دارد، پس تعداد اصحاب کهف را نیز میداند.
وقتی آفریدگار همه جهان و جهانیان، خدای مهربان است، پس تنها اوست که نسبت به آفریدگان خود، علم و آگاهی دارد. «لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَديرٌ وَ أَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحاطَ بِكُلِّ شَيْءٍ عِلْما؛ تا بدانید خداوند بر هر چیزی تواناست و اینکه علم او به همه چیز احاطه دارد.»[1] پس هم خدا بر هر چیزی قادر است و هم بر همه چیز آگاهی دارد.
اما برخی از روی نادانی و تجاهل، با استناد به آیه بیست و دوم سوره کهف، با زیر سوال بردن علم خدا، میگویند: خدا هم در تعداد اصحاب کهف تردید داشت و تعداد آنها را نمیدانست؛ غافل از اینکه این آیه در صدد بیان علم خدا نیست؛ بلکه خداوند با کلمه «سَيَقُولُونَ ثَلاثَةٌ رابِعُهُمْ كَلْبُهُم...؛[2] گروهی خواهند گفت: آنها سه نفر بودند، که چهارمین آنها سگشان بود...» به صراحت از زبان مردم سخن گفته و این تردید را به مردم نسبت میدهد نه به ذات ربوبی.
بنابراین خداوند در این سوره سه نظریه را بیان میکند:
یک. اصحاب کهف سه نفر بودند.
دو. آنها پنج نفر بودند.
سه. تعداد اصحاب کهف هفت نفر بود(مورد تائید).
خداوند نظریه اول و دوم را به مردم نسبت میدهد و با کلمه «رَجْماً بِالْغَيْب؛ تیر در تاریکی انداختن و بیدلیل بودن» آنها را مردود دانسته است؛ ولی قول سوم را رد نکرده است.[3]
از این گونه اشکالات بی پایه و اساس فهمیده میشود که دشمنان و مخالفان دین و انسانیت، از فهم متون دینی عاجزند؛ علاوه بر اینکه اینان برای حفظ جایگاه و خوش خدمتی نزد اربابانشان، به هر سخن پست و ناچیزی، تمسک میجویند.
پی نوشت
[1]. سوره طلاق، آیه12.
[2]. سوره کهف، آیه22.
[3]. رک، المیزان، طباطبائی، ج13، ص269.