اولین قدم برای قطع دست مفسدان، برداشتن یارانه آرد بود... اما چرا آرد؟ ضرورتِ این اتفاق آنجا خود را نشان میدهد که بدانیم با توجه به کمبود تولید و عرضه گندم در دنیا، ما در آستانهی جنگ جهانی گندم هستیم.
دولت سیزدهم در وضعیتی کشور را به دست گرفت که نه تنها بر کارشناسان بلکه برهیچ یک از افراد جامعه پوشیده نبود که اقتصاد کشور به شدت دچار از هم گسستگی شده است. بیماری به جایی رسیده که تنها یک جراحی سخت میتواند، کشور را نجات دهد. دولت سیزدهم درحالی کشور را به دست گرفت که باید استقراض 450 هزارمیلیارد تومنی و تورم بیش از 50 درصدی را کنترل میکرد.
برای حل این مشکل دو راه متصور بود:
اول؛ چاپ پول بدون پشتوانه و تزریق آن به بازار جهت کنترل مقطعی. دقیقا همان کاری که دولتهای گذشته بدان دست زدند و با این مُسَکِّن، بیماری اصلی و مزمن اقتصادی کشور را پنهان کردند.
دوم؛ زدنِ زیر میز و برانداختن طرحی نو با ریلگذاری اقتصادی صحیح، بواسطهی جراحی سخت و طاقتفرسایی، گرچه شاید در ابتدا پر درد هم باشد. اما سرانجامش درمان یک قرن بیماریِ جاری در خون اقتصاد کشور خواهد بود.
پیمودن این راه مستلزم رعایت یک نکته کلیدی است: اول ای جان دفع شر موش کن / بعد از آن در جمع گندم کوش کن. لذا آقای رئیسی از ابتدای فعالیتش با ارائهی راهکارهای مهم و اساسی درپی دفع موشهایی است که به جان سرمایههای ملت ایران بودند.
اولین قدم برای قطع دست مفسدان، برداشتن یارانه آرد بود.. اما چرا آرد؟ قبل از بیان اهمیت این موضوع، ذکر این نکته ضروری است که حذف یارانه آرد با توجه به تمهیدات در نظر گرفته شده موجب گرانی نان نخواهد شد. چرا که باتوجه به کم شدن عرضهی گندم در جهان و موج گرانی فرآوردههای این محصول استراتژیک، از جمله: آرد، ماکارونی، نانهای صنعتی و... و با توجه به نوع سیستم پرداخت یارانه در کشور، قیمت هرکیسه آرد در ایرن، چیزی حدود 25 تا 45 هزار تومان بود، اما همین مقدار آرد در بازار کشورهای همسایه، 800 هزارتومان (در مرز پاکستان) وتا 1میلیون و 200 هزار تومان (در مرزهای ترکیه) معامله میشود. باتوجه به حجم گسترده پخش آرد یارانهای در ایران و قیمت ناچیز آن موجب تخلفات گسترده میشود. لذا دولت تصمیم گرفت به جای پرداخت به کارخانههای تولیدی و یا نانواییها، یارانه را به خودِ مردم بدهد تا با واقعی کردن قیمت آرد از خارج کردن غیرقانونی آرد جلوگیری کند.
ضرورتِ این اتفاق آنجا خود را نشان میدهد که بدانیم با توجه به کمبود تولید وعرضه گندم در دنیا ما در آستانهی جنگ جهانی گندم هستیم. همزمان با این اتفاق مبارک، سه گروه فریادشان بلند شد: رانتخواران، جریانات سیاسی داخلی که با حمایتهای خود از سیاستهای اقتصادی دولتهای سازندگی، اصلاحات و روحانی کار را بدینجا کشاندند و گروه سوم دشمنان ملت ایران. هشتگسازیهای موهومِ مانند: دولت علیل، زمان روحانی یادته، گرانی، ایرانِ گرسنه، بحرانِ نان، قیام تا سرنگونی و از این دست سخنان، صرفا برای تحریک مردم به شورش علیه دولت به راه افتاد.
همهی سه گروه مذکور به خوبی دریافتند که ادامه روند دولت رئیسی منجر به پنبه شدن رشتهی تمام آنچه آنها طی 4 دههی گذشته بافتهاند خواهد شد. لذا پس از اعلان تغییر مسیر پرداخت یارانه آرد از تولید کننده به مصرف کننده، به عنوان اولین قدم مهم و اساسی که عملا موجب بستن راه فساد و رانت در مهمترین مایحتاج مردم شد، شایعاتی که موجب نگرانی مردم میشد در سطح وسیعی نشر پیدا کرد و گرانی نان محور اصلی تمام توئیتها و صفحات مجازی شد تاجایی که حتی کارت نان را هم در شبکههایشان منتشر کردند!
هرچند سخنرانی رئیسجمهور مبنی بر تشریح و تصحیح روند غلط پرداخت یارانه برای روشنگری و اقناع جامعه، آبی شد روی آتشی که هفتهها جریانات مذکور برآن میدمیدند، اما قطعا این پایان مقابله دولت ومردم با رسانههای معاند نخواهد بود. ریلگذاری صحیح و دفع ضرر موشهای سرِ راه مسیر اقتصادی کشور در ماههای آینده، باز هم شاهد همین قِسم صحنهگردانی ها در موضوعات مختلف داخلی خواهیم بود.
هوشیار باشیم!