سریال ونزدی/ الگوی سیاه قسمت اول

سریال ونزدی الگو سازی! الگو پروری! الگوداری!
واژه‌های که در خیلی از مسائل اجتماعی فرهنگی و مذهبی دخیل هستند و در کنترل و راهبری و هدف دهی جوامع انسانی نقش به سزایی ایفاء می‌کنند. این خلأی است که کم کم دارد به بحران بزرگی تبدیل می‌شود.
"سریال ونزدی" یک الگوی سیاهِ 8 قسمتی،  که در عرض چند هفته  به راحتی در جوامع غربی و شرقی نفوذ کرده و تاثیر گذاشته است. این سریال که شخصیت‌های آن دارای تاریخ بلند و بالای در فرهنگ غرب هستند و از سال 1938 بر اساس یک کمیک قدیمی که عنوان «خانوادۀ آدامز»خلق و وارد فرهنگ و اجتماعات غربی شده‌اند. آدامزها یک وارونگی طنزآمیز از خانواده ایده‌آل آمریکایی قرن بیستم هستند. یک خانواده اشرافی ثروتمند عجیب و غریب، که دارای علائق و روحیه‌هایی تاریک هستند و از ترسناک‌بودن لذت می‌برند. آدمزها چندین دهه است به شکل های مختلف مانند؛ کمیک بوک‌ها، شخصیت‌های هالووینی، کارتون‌ها و فیلم‌ها در فرهنگ غربی حضور دارند. «ونزدی» هم اسم دختر این خانواده است و این سریال جدید (همانطور که از اسمش پیداست) دربارۀ اوست.
«ونزدی» دختر نوجوانی است با رفتارهای عجیب، غیرمعمول و بیش از حد تاریک برای شخصیت یک نوجوان است. اشتباه نکنید این موارد صرفاً برخی از ویژگی‌های چسبانده‌ شده به شخصیت مورد بحث نیستند، بلکه سرتاسر هویت او را تعریف می‌کنند. لباس‌های سیاه‌ وسفید او، هویت وی را تعریف می‌کنند. بداخلاقی یکی از پایه ‌واساس‌های کاراکتر ونزدی است. در نتیجه با اینکه در بسیاری از داستان‌ها مثلاً یک شخصیت می‌تواند برای مدتی رفتار سردی داشته باشد و سپس طی یک موقعیت احساسی به‌ صورت کامل آن را کنار بگذارد، اما «سرد بودن» فقط یکی از رفتارهای معمول این شخصیت نیست، بلکه بخشی از ذات او را شکل داده است. ونزدی به خاطر سنگ‌دل، عجیب، خشن وسرد بودن تبدیل به شخصیتی می‌شود که  مورد توجه مخاطب قرار می گیرد.

«ونزدی» سریال فانتزی، ترسناک و معمایی است که با استفاده از جادوی سینما و قصه جذاب برای نوجوان و جوان امروزی الگوسازی می‌کند. هرچند این سریال از لحاظ قصه و ساختاری بی‌عیب نیست و داستانی رو دارد و برخی شخصیت‌ها و روابطش ناقص است، اما با این حال جزء سریال‌های مطرح چند ماهه اخیر است حتی جوانان کشور ما را هم جذب و مبتلا کرده و خلاء الگو سازی را بر سرمان فریاد می زند.
مقوله الگو، از نیازهای فطری بشری جهت هدایت گری و برای رفتن در مسیر راست و رسیدن به کمال انسانی است، شخصیت های الگو، در مرحله اول رسولان الهی و امام هستند و در مراحل دیگر انسانها نیک رفتار و تجربه دیده، که در کتب دینی و ملی کم از این شخصیت ها نداریم. متاسفانه رسانه ما، در ساخت و پرورش الگو دارای کمبودهای فروانی است واگر الگوهایی هم ساخته باشد برخی شخصیت‌های بازیگر هستند با زندگی و شخصیت زرد، که خود بیشتر نیازمند الگو هستند تا تا اینکه بتوانند نقش الگو را برای جوانان بازی کنند، شخصیت‌های که در هر برنامه و ویژه برنامه به صورت مکرر دعوت می شوند و به نحوی به عنوان الگو برای مخاطب معرفی می شوند، برخی از این شخصیت خود چنان در بحران شخصیتی سیر می‌کنند که گاهی اوقات در هنجارهای اجتماعی بیشتر بحران سازی می کند تا هدایت گری حل بحران. برخی از این شخصیتها چنان افکار مشوش و سَمبل واری دارند که به راحتی تاثیر پذیرند تا  تاثیر گذار. که در فتنه اخیر طیف زیادی از آنها  تبدیل به  معزلی شدند در مسائل فرهنگی و اجتماعی جامعه ما که سکوتشان هزاران بار نفع داشت تا حرف زدنشان. شخصیت‌هایی که در ساده ترین تعاملات اجتماعی مخاطب عادی فهیم تر از آنها عمل می کند.
در پایان آنچه می شود گفت این است که؛ شخصیت ونزدی تلنگری برای ما و رسانه ملی ماست که توانست با یک سریال از لحاظ رفتاری و شخصیتی تاثیر گذاری کند والگوی سیاهی را به راحتی به خورد مخاطب امروز بدهد. اما ما با این همه سبقه عقیدتی و ملی و پُز دانایی و فرهنگی در ابتدای راه و در خم یک کوچه گیر کرده ایم و تنها کاری که به ناچار از دستمان بر می آید یا نقد است و یا هجو امثال این فیلمها و شخصیتها وو بر حذر کردن مخاطب از تماشای اینگونه برنامه ها، مخاطب نوجوانی که در جنگ فرهنگی دارد سلاخی می شود و راهبر معرفتی و شخصیتی برایش ارائه نکردیم و ندارد، حال چگونه می تواند در هجوم این شخصیت ها تاثیر نپذیرد؟!. تا کی می شود از این برنامه ها برحذرش کنیم در حالیکه توشه ای در انبار رسانه نداریم تا او راهگشا باشد و او مجبور است برای سرگرم شدن به اینگونه برنامه ها رجوع کند و ناخودآگاه تاثیر بپذیرد.

ادامه دارد ...