آیا خدا عادل است؟!

14:30 - 1402/07/30

فقر و ثروت دو ابزار امتحان الهی هستند. هیچ‌گاه نمی‌توان این دو ابزار آزمایش را دلیل تکریم عده‌ای و اهانت به سایرین از سوی خداوند دانست.

مربی طرح صالحین

در حلقه صالحین نشسته بودیم. مربی در پاسخ به سوالات بچه‌ها جواب‌های قانع کننده‌ای می‌داد. در این جلسه یکی از بچه‌ها سوال دقیقی را مطرح کرد و گفت:

یکی از اعتقادات شیعه عادل بودن خداست. ببخشید این چه عدلی هست که به یک نفر آن‌قدر می‌دهد که بهترین زندگی را دارد و در بهترین حالت نماز و روزه‌اش را هم به‌جا می‌آورد؛ نتیجه‌اش این است که در دنیا در ناز و نعمت است. فردای قیامت هم در بهشت خواهد بود. در مقابل یکی از نداری و بدبختی و فقر، تن به خودفروشی می‌دهد. این شخص هم دنیاش خراب است و هم آخرتش.

مربی در جوابش گفت: برای دریافت پاسخ سوالتان باید چند نکته را در نظر بگیرید:

1. دنیا دار بلا و امتحان است و خداوند همه را در ورطه آزمایش قرار می‌دهد. قرآن کریم این‌گونه به این موضوع اشاره می‌کند: «آیا مردم گمان می‌کنند همین که بگویند ایمان آوردیم، [کار تمام است] و دیگر آزمایش نمی‌شوند؟ [نه هرگز این‌چنین نیست؛ بلکه] به تحقیق کسانی را که قبل از آنها بودند [نیز] امتحان نمودیم تا معلوم شود چه کسی در ایمانش صادق است و چه کسی دروغ می‌گوید[که ایمان آورده است]».[1]

بر اساس این آیه و سایر آیات قرآن کریم، همه افراد باید آزمایش بشوند؛ حتی اگر پیامبر و امام باشند؛ لکن امتحان هرکس با دیگری متفاوت است. یکی با فقر امتحان می‌شود و دیگری با ثروت.

خداوند در سوره فجر می‌فرماید: «انسان وقتی پروردگارش او را آزمایش می‌کند و به او نعمت داده و او را اکرام می‌کند، می‌گوید: خدا مرا اکرام کرده و اما وقتی او را آزمایش می‌کند و روزی را بر او تنگ می‌گیرد، می‌گوید: خدا به من اهانت کرده».[2] خداوند در مقام انکار این دو حالت انسان می‌فرماید: نه آن نعمت دادن اکرام بود و نه این تنگ گرفتنِ روزی، اهانت؛ بلکه هر دوی اینها امتحان بودند. برای اینکه انسان نشان بدهد در آسایش و سختی رفتارش چگونه است؟

ضمن اینکه در بسیاری از مواقع، امتحان به ثروت و مقام به‌مراتب سخت‌تر از امتحان به فقر و نداری است. چه بسیار افرادی که در فقر و نداری با ایمان بودند؛ ولی همین که به ثروت و مِکنت رسیدند، همه چیز را کنار گذاشتند. پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله به اصحابشان فرمودند: من از آزمایش به وسیله آسایش و ثروت، نسبت به شما نگران‌تر از آزمایش به واسطه سختی و فقر هستم؛ زیرا شما در آزمایش به سختی و فقر پیروز بیرون آمدید؛ ولی در آسایش و ثروت حقیقت این است که دنیا شیرین و جذاب است [و اگر کسی را به سمت خود بکشد، به راحتی رها نمی‌سازد].[3] اتفاقاً بعد از پیامبر همین اتفاق افتاد. افرادی که در کنار پیامبر در جنگ‌های گوناگون شرکت کرده بودند، بعداً با ثروت‌های باد‌آورده‌ای که به دست آوردند، اهل‌بیت پیامبر را رها کرده و احیاناً در مقابل ایشان ایستادند. نمونه بارز آن زبیر است که روزگاری در کنار امیرالمومنین علیه‌السلام بود؛ اما پس از ثروت و جایگاهی که بدان رسید، در مقابل ایشان ایستاد.

اگر با توجه نگاه کنید، در اطراف خودتان افراد بسیاری را می‌بینید که در بلا و سختی و فقر اهل توجه و انابه به خدا بودند؛ ولی همین که به ثروت رسیدند، همه چیز را کنار گذاشتند. در اوایل انقلاب افراد بسیاری را داشتیم که دارای صفای باطن و اخلاص بودند و در جبهه‌های جنگ شرکت می‌کردند؛ ولی پس از آن با رسیدن به ثروت و مقام از این رو به آن رو شده و در دنیا غرق شدند.

نتیجه اینکه هم ثروت و هم فقر هردو وسیله‌هایی برای امتحان اشخاص هستند و نمی‌توان گفت هر کس ثروت دارد به او لطف شده و هرکس در فقر قرار گرفته مورد ظلم و ستم قرار گرفته است.

2. ما در زندگی اشخاص قرار نداریم و از وضع آنها بی اطلاع هستیم. به قول معروف آواز دهل شنیدن از دور خوش است. گاهی یک شخص مکنت مالی خوبی دارد؛ ولی یا خودش یا همسرش یا فرزندانش گرفتار مریضی‌ هستند. یا کسی وضع مالی خوبی دارد؛ ولی همسرش بد است و مرتکب هر نوع خلافی می‌شود. یا کسی وضع مالی مناسبی دارد؛ ولی فرزندانش نااهل هستند یا کسی وضع مالی مناسبی دارد؛ ولی مشکلات روحی و روانی فروانی دارد و به جهت فشارهای فکری بسیار آسایش ندارد.

خلاصه اینکه در این دنیا هرکسی به نحوی درگیر مشکلات است و نمی‌توان افراد را از دور قضاوت کرد و با قضاوتِ ناصحیح نمی‌توان به خدا نسبت ظلم داد.

3. برای قضاوت فعل الهی باید مجموع دنیا و آخرت را در نظر گرفت. نمی‌توان با صرف دیدنِ وضعیت دنیوی اشخاص به این نتیجه رسید که خداوند به برخی ظلم کرده است. خداوند در آخرت با اشخاص به‌حسب داشته‌ها و ظرفیتشان برخورد می‌کند. این‌گونه نیست که همه در حساب و کتاب یکسان باشند. شرایط، محیط، اقتضاءات زمانی و مکانیِ اشخاص، در داوری خداوند نسبت به آنها موثر است.

در حدیثی از امام صادق علیه‌السلام نقل شده که فرمودند: «قبل از اینکه یک گناهِ شخص عالم را ببخشند، از هفتاد گناه جاهل در می‌گذرند».[4]

پی‌نوشت:
[1]. عنکبوت: 2 و3.
[2]. فجر: 15 و 16.
[3]. محمدی ری‌شهری، میزان‌الحکمه، کلمه فتنه، ج9، ص34، ح15726.
[4]. کلینی، کافی، ج1، ص47، اسلامیه.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
9 + 1 =
*****