علل مخالفت صحابه با جانشینی امیرالمؤمنین علیه‌السلام

08:46 - 1402/11/30

صحابه با جانشینی امیرالمؤمنین علیه‌السلام مخالفت کردند. این مخالفت علت‌های مختلفی دارد که دقت در متون دینی این علل را ظاهر می‌سازد.

خداوند متعال بیان جانشینی پیامبر را یکی از اهداف رسالت معرفی کرده و بیان می‌نماید که عدم ابلاغ جانشینی به معنای عدم ابلاغ کل رسالت پیامبر است.[1] بنا بر روایات، حتی روایات اهل‌سنت این آیه شریفه 67 سوره مائده در شأن علی‌بن‌ابی‌طالب علیه‌السلام نازل شده است.[2]

منابع اهل‌سنت حتی بیان می‌کنند، صحابه بعد از غدیرخم کلمه «انَّ عَلِیّا مَوْلَی الْمُؤْمِنِینَ» را بر آیه 67 سوره مائده اضافه ‌کرده و این‌گونه تلاوت می‌کردند: «یا أَیهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیک مِنْ رَبِّک- إِنَّ عَلِیّا مَوْلَی الْمُؤْمِنِینَ- وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ یعْصِمُک مِنَ النَّاسِ»؛[3] «ای پیامبر آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل‌ شده است کاملاً (به مردم) برسان- همانا علی سرپرست مؤمنان است- و اگر نکنی، رسالت او را انجام نداده‌ای و خداوند تو را از مردم حفظ خواهد کرد».

بعد از شهادت رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله، صحابه طور دیگری عمل کرده و فرد دیگری را انتخاب کردند. در رابطه با اینکه صحابه همیشه مطیع حکم خدا و پیامبر بودند و چرا در این امر مخالفت کردند، علت‌های متعددی ذکرشده است که به بیان تعدادی از آن‌ها می‌پردازیم.

یک. اولین پاسخی که به این مسئله می‌توان داد این نکته است که صحابه حتی در زمان خود پیامبر نیز با ایشان مخالفت می‌کردند و این‌گونه نبوده که صحابه تابع محض پیامبر باشند و می‌توان موارد متعددی را شمرد؛ از جمله مخالفت از همراهی با سپاه اسامه که پیامبر علناً مخالفان آن را لعن فرمود،[4] مخالفت با صلح حدیبیه،[5] اعتراض انصار به تقسیم غنائم جنگ حنین[6] و ...

دو. احتمال مخالفت صحابه با انتخاب امیرالمؤمنین علیه‌السلام به‌اندازه‌ای مشهود بود که پیامبر حتی در زمان حیات خویش از این امر آگاه بود و ترس از مخالفت صحابه داشتند. می‌توان از فقره آخر آیه ذکرشده به این مطلب پی‌برد که خداوند به پیامبر بیان می‌کند: ایشان را از توطئه‌های آن‌ها حفظ خواهد کرد.

ابن‌عباس نقل می‌کند که پیامبر هنگام ابلاغ پیام غدیر، ترس از مخالفت صحابه داشتند: «فَتَخَوَّفَ رَسُولُ اللَّهِ أَنْ يَقُولُوا: حَامَى ابْنَ عَمِّهِ وَ أَنْ تَطْغَوْا فِي ذَلِكَ عَلَيْهِ»؛[7] «پیامبر خوف اين داشتند كه مردم بگويند از پسرعمويش پشتيبانى كرد و بدين خاطر بر او طغيان كنند».

سه. برخی از مسلمانان نسبت به امیرالمؤمنین علیه‌السلام بغض و کینه داشتند و نمی‌توانستند ایشان را به‌ عنوان امیر و سرپرست خود قبول کنند؛ از این‌رو رحلت پیامبر را فرصت مناسبی برای خود دیدند تا بتوانند شخص دیگری را به‌ عنوان جانشین پیامبر انتخاب کنند. امام سجاد علیه‌السلام علت این مخالفت را این‌چنین بیان می‌فرمایند: «لِأَنَّهُ أَوْرَدَ أَوَّلَهُمُ النَّارَ وَ قَلَّدَ آخِرَهُمُ الْعَار»؛[8] «چون[امیرالمؤمنین] سران آن‌ها را به دوزخ فرستاد و برای بازماندگانشان جز عار و ننگ باقی نگذاشت».

درنتیجه علت‌های متعددی را می‌توان در رابطه با مخالفت صحابه با حکم قرآن و رسول خدا بیان کرد، این‌که چرا صحابه با جود همراهی پیامبر در جنگ‌ها و تحمل مشکلات متعدد و تبعیت از ایشان، در مسئله خلافت و جانشینی با حضرت مخالفت کردند.

پی‌نوشت:
[1]. مائده: 67.
[2]. ابن‌ابی‌حاتم، تفسیر قرآن، مكتبة نزار مصطفى، ج4، ص122.
[3]. شوکانی، فتح الغدیر، دار ابن كثير، ج2، ص69.
[4]. ابن‌عساکر، تاریخ دمشق، دار الفكر، ج2، ص55.
[5]. علامه مجلسی، بحارالانوار، موسسه الوفا، ج20، ص335.
[6]. ابن‌اثیر، الكامل في التاريخ، دار صادر، ج2، ص271.
[7]. عیاشی، تفسیر عیاشی، المطبعة العلمية، ج1، ص331.
[8]. علامه مجلسی، بحارالانوار، موسسه الوفا، ج29، ص482.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
3 + 9 =
*****