دین در تقابل با انسانیت نیست، بلکه دین باعث شکوفایی انسانیت در انسان است.
![](https://btid.org/sites/default/files/media/image/humanity-english-text-1.jpg)
امروزه در بیشتر دورِهمیها افرادی که ادعای روشنفکری دارند همه چیز را در تضاد با دین جلوه میدهند و مسیر پیشرفت انسان را در مخالفت با دینداری تبیین میکنند؛ به عنوان مثال بیان میکنند انسانیت بهتر از دینداری است، انسانیت داشته باشی نیازی به دیندار بودن نیست.
در پاسخ به این کلام باید بیان کنیم که دین مخالف با انسانیت نیست و ایجاد تقابل میان دین و انسانیت غالباً به این علت است که مشاهده دیندارانی که اهل نماز و روزه هستند، ولی اخلاق اسلامی را رعایت نمیکنند ما را نسبت به دین دلسرد میکند. در واقع عمل اشتباه بعضی از دینداران منجر به قضاوت نادرست نسبت به کل دین شده است.
برای قضاوت صحیح رجوع به خود دین بهترین راهکار است. برنامههای دین در نگاه نخست به سه دسته تقسیم میشوند:
1. برنامههای اعتقادی یا همان اصول دین.
2. احکام و برنامههای عملی یا همان فروع دین که به واجب، حرام، مکروه، مستحب و مباح تقسیم میشوند.
3. مسائل و برنامههای اخلاقی که روح و روان انسان را پرورش داده و صفات پسندیده مانند عدالت، شجاعت و... را در انسان تقویت کرده و مبارزه با صفات رذیله مانند دروغ، دورویی و... را بیان میکنند.
این تقسیمبندی روشن میکند که پایبندی برخی از دینداران به احکام و نادیده گرفتن مسائل اخلاقی باعث شده است که روشنفکران ما، دین را خلاصه در فروع بدانند و اعتقادات و مسائل اخلاقی آن را نادیده بگیرند و انسانیت را در تقابل با دینداری فرض کنند، حالآنکه انسانیت نیز بخشی از برنامههای دینی است و دین به صورت مستقیم و یا غیرمستقیم برای شکوفایی انسانیت در انسان توصیه مینماید.