رهروان ولایت ـ قرآن کریم در سوره احزاب میفرماید: «إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً [احزاب/33] خداوند فقط میخواهد پليدى و گناه را از شما اهل بيت دور كند و كاملاً شما را پاك سازد». این آیه به صراحت از طهارت و پاک شدن عدهای خاص سخن میگوید.
راجع به این آیه چند سوال مطرح است، از جمله اينكه: منظور از این طهارت چیست؟
در پاسخ به سوال اول باید گفت علمای شیعه معتقداند:
کلمه «الرجس» مطلق است و با توجه به اينكه «الف و لام» آن الف و لام «جنس» است، هر گونه پليدى و گناه را شامل میشود، چرا كه گناهان همه رجساند، و لذا اين كلمه در قرآن به شرك، مشروبات الكلى، قمار، نفاق، گوشتهاى حرام و ناپاك و مانند آن اطلاق شده است؛ امّا همه اینها مصادیق رجس هستند و نباید معنای آن را محدود کرد؛ بلکه باید گفت معنای آن عام است و هر گونه خلاف شریعت را در بر میگیرد و لو اینکه از روی سهو و اشتباه باشد. بنابراین اینکه برخی از مفسّرین اهل سنّت «رجس» را تنها اشاره به شرك و يا گناهان كبيرهای همچون «زنا» دانستهاند، درست نیست، زیرا هيچ دليلى بر اين محدوديت وجود ندارد.[1]
در نتیجه «رجس» در آیه عام بوده و هرگونه پلیدی و آلودگی در عمل و اعتقاد و رفتار را در بر میگیرد، و اینکه آیه میفرماید خداوند متعال اراده کرده این آلودگیها و پلیدیها را از آنان برطرف کند، دلیل روشنی بر «عصمت» آنان است، یعنی خداوند متعال اهل بیت را از هر گونه آلودگی در عمل و رفتار و اعتقاد پاک میگرداند و همواره مواظب آنان است که بهترین دلیل بر عصمت اهل بیت است.
اين اراده مستمر، اشاره به يك نوع امداد الهى است كه اهل بيت را بر عصمت و ادامه آن يارى میدهد، در حقيقت مفهوم آيه همان چيزى است كه در «زيارت جامعه» نيز آمده است «عصمكم اللَّه من الذلل و آمنكم من الفتن، و طهركم من الدنس و اذهب عنكم الرجس، و طهركم تطهيرا: خداوند شما را از لغزشها حفظ كرد و از فتنه انحرافات در امان داشت، و از آلودگیها پاك ساخت و پليدى را از شما دور كرد، و كاملا تطهير نمود». با اين توضيح در دلالت آيه فوق بر مقام عصمت اهل بيت نبايد ترديد كرد.
حال اگر کسی بگوید: «رجس» در آیه به معنای گناه و معصیت است و خداوند متعال از اهل بیت میخواهد تنها دستورات الهی را رعایت کنند، نه به صورت اراده حتمی، بلکه به صورت اراده تشریعی. میگوییم: اولا: هیچ دلیلی بر این معنا در دست نیست؛ ثانیا: این تفسیر با ظاهر آیه سازگاری ندارد، زیرا آیه از لفظ «انما» استفاده کرده که اختصاص را بیان میکند که گویای این است که این حکم مختص به اهل بیت است، یعنی خداوند متعال اراده کرده تنها آنها تطهیر شوند، در حالیکه اگر به معنای اراده تشریعی و دستورات دین بگیریم، هیچ اختصاصی به آنان نخواهد داشت، چرا که خداوند متعال از همه مردم و به خصوص مسلمین جهان خواسته است که دستورات دین را رعایت کرده و گناه نکنند. پس این معنا با ظاهر آیه و حصر در آیه سازگاری ندارد.[2]
در نتیجه: چون این آیه برای بیان شان و منزلت اهل بیت نازل شده و همه مردم نیز این آیه را فضیلتی برای اهل بیت میدانستند، باید نتیجه گرفت اولا: این حکم مختص به آنان است؛ ثانیا: مزیت و برتزی نسبت به سایر مردم را در بر دارید و آن فضیلت، همان اراده تکوینی و خواست خدا در پاک کردن و عصمت آنان هر از هرگونه پلیدی است که مختص به آنان بوده دیگران در آن شریک نیستند. اما اگر آیه را به اراده تشریعی و دستوری خداوند متعال معنا کنیم، هیچ فضیلی در آن نیست و مختص به اهل بیت هم نخواهد بود.
این نکته هم قابل ذکر است که این اراده الهی، منافاتی را اختیار آنان ندارد؛ زیرا خداوند چون میداند آنها با اختیار خود هرگز گناه نمیکنند، با آنکه توانایی انجام گناه را دارند، چنین اراده کرده است؛ پس این درجه و این امتیار، به خاطر لیاقت ذاتی خود آنان است؛ به عبارت دیگر چون خداوند متعال میداند آنان هرگز از روی اختیار گناه نمیکنند، درجه بالاتری از ایمان را به آنان عطا فرموده که همان عصمت از خطا و اشتباه است.
حال قضاوت با خواننده محترم است که خود راه درست را در پیش گیرد و بین این اقوال، هر کدام را بر پایه برهان و دلیل دانست، آنرا بپذیرد و البتّه روز قیامت بر همان اساس بازخواست خواهد شد.
--------------------------------
پینوشت:
[1]. تفسير نمونه، مكارم شيرازى ناصر، دار الكتب الإسلامية، تهران، 1374 ش، چاپ: اول، ج17، ص 298.
[2]. الميزان في تفسير القرآن، طباطبايى سيد محمد حسين، دفتر انتشارات اسلامى جامعهى مدرسين حوزه علميه قم، قم، 1417 ق، چاپ 5، ج16، ص 31.
نظرات
مطلبتون خیلی جالب بود
سلام دوست بزرگوارم:به محفل شهدخوش آمدید.اقدم رنجه فرمودید
لطف کرده از این حقیرعیادت کردیدوازنظرسازنده تان بسیارممنونم
وب تان درحدبسیارعالی است وکلاس علماست.تحسین برانگیزاست.
اماسوادوعلم این حقیردرحدی نیست که بتواندقابل قبول باشد
ولی راهنماییتان صددرصدحرف دل بنده است.متشکرم
با اجازه لیکتان می کنم
سلام داداش.ممنونم از حضورتون در سایت و ممنونم از تلنگری که زدید.موفق باشید .
مطلبتون هم عالی بود
سلام و نور ...
ممنون از حضور و لطف شما
این مطلبتون خیلی عالی بود...
از پیشنهاد شما ممنونم... حرفهای شما هم کاملا ً متین و درست ان شا الله مد نظر قرار میدیم
بنده تقریباً تا یکسال پیش به مدت سه سال وب سایت داشتم و مبنای کارم هم نکاتی بود که شما اشاره نمودید..
با توجه به تجربیاتی که بدست آوردم بعد از وبسایت این وبلاگ را طراحی و سعی کردم بیشتر از مطالبی استفاده بشه که جوانان ما بهتر بپذیرند...
شهدا چون افرادی بودند از جنس خودشان و در دوران نزدیک به خودشان بهتر میپذیرند، اینرا جواب گرفتم البته در این میان از ائمه و مسائل دین و اسلام هم استفاده میشه..
بازهم ممنون
سلام
با یه دنیا تشکر به خاطر انتقاد پر از مداقه شما
بله درست میفرمایید
من با اینکه دستم تو معارف علوی پره ولی از دین حاشیه ای جزئی میگم
بله چشم حتما
سلام وخدا قوت ..
از مطلب اخیرتان بهره بردیم ..
دعا کنید..یازهراس
سلام بزرگوارمدتی بعدآمدم مطلب جدید بگیرم ولی تازه نبودآپدیت فرمایید
يا نِساءَ النَّبِيِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِنَ النِّساءِ إِنِ اتَّقَيْتُنَّ فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذي في قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفاً [32]
وَ قَرْنَ في بُيُوتِكُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِيَّةِ الْأُولى وَ أَقِمْنَ الصَّلاةَ وَ آتينَ الزَّكاةَ وَ أَطِعْنَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ إِنَّما يُريدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهيراً [33]
ازکلمات ابتدای آیه 32 مشخصه خطاب به زنان پیامبر(ص)است[یانساء النبی] هیچ جوری نمیشه اینو توجیه کرد درضمن اگه گفته میشه عالمان اهل سنت اینجوری میگن پس چرا خود اونها این مطلب رو قبول ندارن؟
با سلام خدمت شما.
متوجه سوال شما نشدم، میشه بیشتر توضیح بدید.