رهروان ولایت ـ در مورد حضور بانوان در صحنه اجتماع سه نظریه وجود دارد:
عدّهای راه افراط رفتهاند و حضور زنان و دختران را بدون هیچ محدودیتی همپای مردان در همه صحنههای اجتماعی تجویز کردهاند. عدّهای تفریط پیشه کردهاند و تمامی فعّالیّتهای زن بیرون از خانه و در محیط اجتماع را خلاف دستورات الهی دانستهاند. [1]
امّا در این میان، گروه سومی راه اعتدال را برگزیدهاند و برای زنان نیز همچون مردان وظایف اجتماعی در نظر گرفتهاند و حضور او را در فعالیتهای مهمّ سیاسی و اجتماعی لازم دانستهاند. البته این گروه با رعایت حقوق و توانمندیهای زن، او را مکلّف به این حضور اجتماعی میدانند.
امّا برای روشن شدن دیدگاه قرآن کریم به ذکر برخی آیات میپردازیم:
1. «انّما المؤمنون الّذين آمنوا باللَّه ورسوله واذا كانوا معه علي أمرٍ جامعٍ لم يذهبوا حتي يستأذنوه؛[نور/62] مؤمنان کسانی هستند که به خدا و پيامبرش ايمان آوردهاند و چون با پيامبر در کاری همگانی باشند، تا از او رخصت نطلبيدهاند نبايد بروند آنان که از تو رخصت میطلبند».
به عبارت دیگر: مؤمنين راستين كساني هستند كه هم از نظر عقيده به خدا و پيامبرش معتقدند و هم از نظر درك مسائل اجتماعي و هوش جمعي، جامعه را خوب ميشناسند و در مسائل جمعي همواره حضور دارند و منزوي نيستند.
(وَ اِذَا كَانُوا مَعَهُ عَلَي أمْرٍ جَامِعٍ لَمْ يَذْهَبُوا حَتَّي يَسْتَأذِنُوهُ) امر جامع، همان مسائل جمعي يك نظام است. مثلاً نماز جمعه يك امر جامع است، تظاهرات، عليه طغيان و استكبار، حضور در انتخابات، تأييد رهبري و مسؤولين اسلامي، تأييد خدمتگزاران راستين، امر به معروف عمومي و نهي از منكر جمعي و صدها نمونه از اين قبيل همه امور جامع هستند.[2]
اطلاق و سياق اين آيه و تنقيح مناط آن، زن و مرد را يكجا شامل ميشود و اين حكم را براي هر دو لازم ميشمرد.
2. «يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذَا جَاءكَ الْمُؤْمِنَاتُ يُبَايِعْنَكَ عَلَى أَن لَّا يُشْرِكْنَ بِاللَّهِ شَيْئًا وَلَا يَسْرِقْنَ وَلَا يَزْنِينَ وَلَا يَقْتُلْنَ أَوْلَادَهُنَّ وَلَا يَأْتِينَ بِبُهْتَانٍ يَفْتَرِينَهُ بَيْنَ أَيْدِيهِنَّ وَأَرْجُلِهِنَّ وَلَا يَعْصِينَكَ فِي مَعْرُوفٍ فَبَايِعْهُنَّ وَاسْتَغْفِرْ لَهُنَّ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ؛[ممتحنه/12] اي پيامبر! هنگامي كه زنان مؤمن نزد تو آيند در حالي كه با تو بيعت كنند كه هيچ چيز را شريك خدا قرار ندهند و دزدي نكنند و زنا نكنند و فرزندانشان را نكشند و هيچ تهمتي را نياورند كه آن را بين دستهايشان و پاهايشان بربافتهاند و در هيچ دستور پسنديدهاي نافرماني تو را نكنند، پس با آنان بيعت كن و براي آنان از خدا طلب آمرزش كن كه خدا بسيار آمرزنده و مهرورز است».
آيه بالا به مسئله بيعت با حكومت اشاره کرده است که بارزترين مظهر عمل سياسي است.
3. «إِنَّ الَّذِينَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلآئِكَةُ ظَالِمِي أَنْفُسِهِمْ قَالُواْ فِيمَ كُنتُمْ قَالُواْ كُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ فِي الأَرْضِ قَالْوَاْ أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُواْ فِيهَا فَأُوْلَئِكَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَسَاءتْ مَصِيرًا* إِلاَّ الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاء وَالْوِلْدَانِ لاَ يَسْتَطِيعُونَ حِيلَةً وَلاَ يَهْتَدُونَ سَبِيلاً؛[نساء/97و98] در واقع كساني كه فرشتگان،(جانهاي) ايشان را به طور كامل گرفتند، در حالي كه به خويشتن ستمكار بودند، (فرشتگان به آنان) گفتند: در چه حالي بوديد؟ (در پاسخ) گفتند: ما در زمين، مستضعف بوديم. (فرشتگان) گفتند: آيا زمين خدا، وسيع نبود تا در آن مهاجرت كنيد؟! پس آنان مقصدشان جهنم است و بد فرجامي است. مگر مستضعفاني از مردان و زنان و كودكان، كه توان چاره جويي ندارند و به هيچ راهي رهنمون نميشوند».
يكي ديگر از مسايلي كه حضور زنان را در اجتماع در صدر اسلام نمايان مي كند، شركت زنان در نهضت بزرگ اجتماعي- سياسي هجرت ميباشد، که در آیه بالا به آن اشاره شده است.
4. «وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاء بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَيُقِيمُونَ الصَّلاَةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَيُطِيعُونَ اللّهَ وَرَسُولَهُ أُوْلَئِكَ سَيَرْحَمُهُمُ اللّهُ إِنَّ اللّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ؛[توبه/71] و مردان و زنان با ايمان، دوستان يكديگرند كه به كارهاي پسنديده وا ميدارند و از كارهاي ناپسند باز ميدارند و نماز را بر پا ميكنند و زكات ميدهند و از خدا و پيامبرش فرمان ميبرند. آنانند كه خدا به زودي مشمول رحمتشان قرار خواهد دارد كه خدا توانا و حكيم است».
يكي از فعاليتهاي اجتماعي، امر به معروف و نهي از منكراست كه در اين آيه هر مرد و زن موظف به انجام آن شده است.
5. «فَمَنْ حَآجَّكَ فِيهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ أَبْنَاءنَا وَأَبْنَاءكُمْ وَنِسَاءنَا وَنِسَاءكُمْ وَأَنفُسَنَا وأَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَةُ اللّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ؛[آل عمران/61] پس هر كه در اين باره پس از دانشي كه تو را حاصل آمده، با تو محاجّه كند، بگو: بياييد پسرانمان و پسرانتان و زنانمان و زنانتان و ما خويشان نزديك و شما خويشان نزديك خود را فراخوانيم، سپس مباهله كنيم و لعنت خدا را بر دروغگويان قرار دهيم».
در اين آيه، مباهله به عنوان يك عمل مذهبي ـ اجتماعي مطرح است. قرآن مردان و زنان را با هم در اين فعاليت سهيم ميداند.
بنابراین؛ حضور زن در اجتماع نه تنها جائز بلکه در برخی موارد حضور او واجب شمرده شده است. البته باید توجه داشت که وظیفه و تکلیف هرکس به اندازه توان اوست[3] و زن به دلیل روحیات خاصّ خود، برای تصدّی سِمَتهای اجرایی جامعه چون قضاوت و ولایت، مناسب نیست و خداوند نیز این چنین مسئولیّتهایی را از زنان نخواسته است. [4]
-------------------------------------------
پي نوشت:
[1]. این عدّه به آیاتی از قبیل: و قرن فی بیوتکن و روایاتی چون: مسجدها بیتها استدلال کردهاند.
[2]. زن در آينه جلال و جمال صفحه 296.
[3]. « لایکلف الله نفسا الا وسعها؛[بقره/286] خدا هيچ کس را جز به اندازه طاقتش مکلف نمی کند».
[4]. کتاب الخلاف- شیخ طوسی- ج6ص 213:
اللهم صلّ علي محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم
نظرات
باسلام و احترام از مطلب زیبای شما در کانال اعتقادات استفاده کردم، خداوند متعال به شما توفقات روز افزون عنایت بفرماید.
https://t.me/kalamema/2709