من از خودم تقلید می کنم

07:33 - 1393/05/28
چکیده: عقل در لغت به معنای امساک، پیوند دادن و نگه داشتن است و به همین دلیل عقال شتر را، عقال گویند.
تقلید

رهروان ولایت ـ حتما این جمله زیاد به گوشمان رسیده که، من از خودم تقلید می کنم و عقل من می تونه من رو به کمال برسونه و یا اینکه نیازی به پیروی از عقل دیگران نیست و زمان تقلید گذشته و علم پیشرفت کرده و تقلید کار عاقلانه ای نیست و... برای روشن تر شدن موضوع لازم هست با اشاره به معنای عقل و چند روایت جایگاه عقل را در مکتب اسلام روشن کنیم.

عقل در لغت به معنای امساک، پیوند دادن و نگه داشتن است و به همین دلیل عقال شتر را عقال گویند. عقل به قوایی گفته می‌شود که آماده پذیرش علم و دانش است و گاهی نیز به دانشی نیز که به وسیله همین قوه به‌دست آمده است گویند.[1] پیامر اکرم صل الله علیه وآله می فرماید :«ما قسم الله للعباد شیئاً افضل من العقل… و ما ادی فرائض الله حتی عقله عنه و لا بلغ…؛ خداوند متعال میان بندگانش نعمتی برتر از عقل تقسیم نکرده است و بندگان فرائض الهی را به جا نمی آورند تا آنها را با عقل خود دریابند و…»[۲]. و راویات فراوانی در این زمینه که با عقل هست که انسان به مقامات می رسد و عقل محبوبترین موجود است که با آن حساب و کتاب می شود.[3]

حال با روشن شدن جایگاه عقل در مکتب اسلام در این بحث به این نکته می رسیم که آیا تقلید از مرجع تقلید یا شخص صاحب علم با تعقل و عقل گرایی منافات دارد؟

نخست بايد برداشت خودمان را از «عقل» مشخص کنيم؛ آيا منظور عقل يک نفر و عقل شخصی است يا عقل نوع انسانها و عقل همگانی است؟! اگر عقل يک نفر و قدرت تشخيص يک نفر باشد احتمال اشتباه در آن فراوان است و اگر عقل جمعی باشد و به ويژه در زمان ها و مکان هاي متعدد باشد از آن تعبير به سيره عقلاء می شود و به طور معمول احتمال خطا در آن کمتر است و بيشتر مورد تأييد شرع است و گاهی منظور از «عقل» حکم عقلی به عنوان منبع شناخت است که در رتبه برهان قطعي است و مورد پذيرش شرع است. در اين صورت مي توان گفت: احكام شرع و عقل با يكديگر متعارض نيستند و اگر تعارض به نظر رسد، ابتدايى است كه پس از درک عقل نسبت به مصلحت احكام، آن تعارض برطرف مى‏ شود.[4] اصولاً رابطه بين دين و عقل رابطه ی مستقيم است چون آنچه که عقل به آن حکم می کند دين و شرع نيز به آن حکم می کند و آنچه که دين و شرع به آن حکم می کند عقل نيز به آن حکم می کند اين يک قاعده کلی است.(قاعده معروف اصولی:«ما حکم به الشرع حکم به العقل و ما حکم به العقل حکم به الشرع») از اين رو، حکيمان الهی می گويند: عقل با نقل در يک مسيرند. به بيان ديگر، عقل و نقل، همانند دو بال طاير قدسی و ملکوتی اند که با آنها پرواز در فضای باز استدلال ميسر است. [5]

در مورد بدست آوردن احکام شرعی همه می دانیم که علاوه بر تقلید، اجتهاد و احتیاط هم راه هایی هستند که می شود به کمک آنها احکام را بدست آورد، اما چون احتیاط و اجهاد شرایط خاص خود را دارد زمان بر است برای عموم مردم تقلید راحت ترین راه است که مسئولیت عمل هم به عهده تشخیص دهنده، یعنی مرجع تقلید می باشد. تقلید یعنی رجوع به متخصص و اگر کسی خودسر و بدون شناخت آیات و روایات مرتبط بهبحث، با عقل برداشت خود احکام را عمل کند مانند شخصی است که بدون رجوع به پزشک دارو مصرف می کند، که این شخص در عرف و نزد همه مردم شخصی خطا کار است.
این نکته هم قابل ذکر هست که بحث تقلید فقط در احکام شرعی مطرح هست و آنچه که امروزه بشر به آن گرفتار است، تقلید در اعتقاد است که در رساله مراجع این تقلید جایز نیست و فقط در احکام غیر ضروری باید از آن سه راه که راحت ترین آن احتیاط است احکام را بدست آورد.[6]

نتیجه:

اگر شخصی بخواهد اعمال و احکام دینش  را بر اساس قرآن و سنّت انجام دهد، باید قرآن و تفسیر و علومى را که وابسته به آن است،‌ به طور تخصصى و جامع بداند. همین طور باید سنّت را که عبارت است از قول،‌ عمل و تقریر ( تأیید گفتار و اعمال دیگران توسط معصوم) کاملاً بشناسد؛ یعنى با علوم حدیث آشنا باشد که عبارت است از : علم رجال (شرح حال راویان حدیث) و سلسله سند، درایه (فهم دلالت روایات)، شأن نزول روایات، قرائن حالی و مقالی، تقیّه، حقیقت و مجاز، تعارض روایات با روایات یا تعارض روایات دیگر با آیات و تزاحم مصالح و....چنین فردى که به قرآن و سنّت با کیفیت مذکور آگاهى داشته باشد، مى تواند بلکه باید طبق قرآن و سنت، آن طور که مى فهمد عمل نماید. به چنین فردى متخصص علوم اسلامى یا مجتهد و فقیه مى گویند و تقلید کردن برای او جایز نیست. امّا اگر کسى از نظر علم و آگاهى به حدّ مذکور نرسیده باشد، عقل حکم مى کند از یک یا چند متخصص علوم اسلامى بپرسد و طبق آن عمل نماید. این راهکار مقتضای عقل و شعور است که خدا داده است و قرآن هم به همین مطلب تصریح فرموده : «فاسئلوا اهل الذّکر إن کنتم لا تعلمون؛ [7] از آگاهان بپرسید اگر نمی‌دانید».

بعد از توضیح مطالب بالا باید از افرادی که می گویند: من از خودم تقلید می کنم، پرسیدکه آیا شخصی که متخصص نیست و از علوم مربوط به بحث اجتهاد و استخراج حکم دینی آگاه نیست می تواند از خودش تقلید کند؟

-----------------------------------------------------------------

پی نوشت:

1- راغب اصفهانی، 1412 ق، ذیل ماده (ع ق ل)

2-  کلینی، کافی، ج ۱، ص ۱۳٫

3-مقاله، بررسی مفهوم عقل از دیگاه روایات و آیات

4-سيد مجتبی حسينی، احکام تقليد و بلوغ، قم، دفتر نشرمعارف، 1385، ص 69

5- عبدالله جوادی آملی، انتظار بشر از دين، قم، نشر اسراء، اول، ۱۳۸۰، ص۹۴

6- امام خمینی، توضیح المسائل، مسئلة 1

7- نحل (16) آیه 43.

کلمات کلیدی: 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
9 + 4 =
*****