رهروان ولایت ـ تا به حال بسیار شنیدهاید، وقتی با یک جوان یا خانوادهایی که جوانی در آن وجود دارد درباره مسئله ازدواج صحبت میشود، به صورت یک جمله کلی و البته در ادبیاتهای متفاوت، این مسئله را مطرح میکنند که آمادگی لازم برای ازدواج را ندارند. در سمت مقابل نیز پژوهشهای گستردهایی وجود دارد که نشان میدهد علت طلاق کسانی که وارد زندگی مشترک شدهاند و نتوانستهاند در آن محیط دوام بیاورند، در همین عدم آمادگی زوجین برای شروع زندگی مشترک خلاصه میشود.[1]
برای شناخت مسائلی که یک ازدواج را ناپایدار و ازهمگسیخته میسازد، میتوان به موارد متعددی اشاره کرد که مهمترین آنها عبارت است از: نگرش نادرست درباره ماهیت و اهداف ازدواج و یا بیخبری از آن، آشنا نبودن با وظایف و مسئولیتها در قبال حفظ و تداوم زندگی، ضعف نگرشهای دینی در مسئله ازدواج، نداشتن مهارتهای ارتباطی لازم، ناتوانی یا کمتوانی اقتصادی و...[2]
قبل از اینکه بخواهیم در باب هر کدام از این مسائل برای کسب آمادگی لازم در زمینه ازدواج سخنی به میان آوریم، با توجه به گستردگی کمّی مسائل مربوط به آمادگی ازدواج در زمینههای مختلف، و با توجه به اینکه هر جوانی در اوان جوانی نیاز به ازدواج را به عنوان یک نیاز طبیعی و ضروری در خود احساس میکند، باید بر این نکته تاکید کنیم که جوان امروز اگر بخواهد دامانش به مسائل ضد اخلاقی آلوده نشود باید به فکر ازدواج باشد و قبلتر از آن نیز آمادگیهای لازم برای ازدواج را سریعتر به دست آورد و در کسب این تواناییها کوتاهی نکند. البته روی اصلی صحبت، با والدینی است که در تربیت چنین فرزندانی بار اصلی را آنها به دوش میکشند.
متاسفانه بسیاری از خانوادهها از این مسئله غفلت میکنند و وقتی جوانشان به سنی رسید که نیاز به ازدواج را در خود احساس کرد، تازه متوجه میشوند که او هنوز آمادگیهای لازم برای پذیرش مسئولیتهای یک زندگی مشترک را ندارد و برای بهدست آوردن آن نیاز به صرف وقت زیادی است و در بسیاری از مواقع وقتی جوان به سنی رسید که این توانایی و بینش کافی برای اداره زندگی را در خود حس کرد متوجه میشود که دیگر شور و شوق چندانی برای ازدواج کردن ندارد.
وقتی به آیات و روایات رجوع میکنیم میبینیم که میان سن ازدواج و بلوغ جسمی، با بلوغ عقلی و آمادگی برای ازدواج تفاوت قائل شدهاند. خداوند در قرآن کریم میفرمایند« وَ ابْتَلُوا الْيَتامى حَتَّى إِذا بَلَغُوا النِّكاحَ فَإِنْ آنَسْتُمْ مِنْهُمْ رُشْداً فَادْفَعُوا إِلَيْهِمْ أَمْوالَهُم؛(سوره نساء /آیه6)و یتیمان را چون به حد بلوغ(نکاح) برسند، بیازمایید! اگر در آنها رشد یافتید، اموالشان را به آنها بدهید! ...» این آیه بیانگر این مطلب است که به صرف اینکه شخص به سن بلوغ رسیده باشد و از لحاظ جسمی توانایی ازدواج را داشته باشد، نمیتوان گفت که به رشد عقلی هم رسیده است. وقتی قرآن در باب مسئله یتیمان با وجود اینکه به سن بلوغ رسیدهاند میفرماید، تا زمانی که به رشد عقلی کافی نرسیده باشند مجوز دریافت اموال خود را ندارند، به طریق اولی باید مجوز ازدواج را نیز نداشته باشند.
در واقع رشد عقلی همان چیزی است که ما آن را به عنوان یکی از مقدمات مورد نیاز برای رسیدن به آمادگی در ازدواج مطرح میکنیم. و تا این مقدمه و مقدمات دیگر در حد معقول و قابل قبول فراهم نشود کسی توصیه به ازدواج نمیکند.
حال با توجه به این نکته باید گفت، امر به تسریع در ازدواج که در روایات بر آن تاکید فراوان شده است، در واقع امر به تسریع در فراهم کردن همین آمادگیهای ضروری قبل از ازدواج میباشد. چرا که تاکید روایت در تسریع در ازدواج، اختصاص به کسانی دارد که این مقدمات و آمادگیها را برای خویش فراهم کرده باشند
«كَتَبَ عَلِيُّ بْنُ أَسْبَاطٍ إِلَى أَبِي جَعْفَرٍ ع فِي أَمْرِ بَنَاتِهِ وَ أَنَّهُ لَا يَجِدُ أَحَداً مِثْلَهُ فَكَتَبَ إِلَيْهِ أَبُو جَعْفَرٍ ع فَهِمْتُ مَا ذَكَرْتَ مِنْ أَمْرِ بَنَاتِكَ وَ أَنَّكَ لَا تَجِدُ أَحَداً مِثْلَكَ فَلَا تَنْظُرْ فِي ذَلِكَ رَحِمَكَ اللَّهُ فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ إِذَا جَاءَكُمْ مَنْ تَرْضَوْنَ خُلُقَهُ وَ دِينَهُ فَزَوِّجُوهُ إِلَّا تَفْعَلُوهُ تَكُنْ فِتْنَةٌ فِي الْأَرْضِ وَ فَسادٌ كَبِيرٌ؛»[3] «علی ابن اسباط نامهای به امام جواد علیهالصلاةوالسلام درباره شوهر دادن دخترانش نوشت و در آن ذکر کرد که شوهری مانند خودم (عارف در امر ولایت) پیدا نمیکنم.امام جواد در جوابش نوشت: آنچه را که از امر دخترانت بیان کردی دانستم و این که کسی را مثل خودت نمییابی. آن را به تأخیر مینداز ـ خدا رحمتت کند ـ که رسول خدا(ص) فرمود: هرگاه کسی [برای خواستگاری] نزدتان آمد که اخلاق و دینش را میپسندید، به او همسر دهید وگرنه فتنه و فساد بزرگی در زمین پدید خواهد آمد.»
در واقع این حدیث به ازدواج با شخصی تسریع و تاکید دارد که آمادگیهای قبل از ازدواج را به طور نسبی و معقول در خود فراهم کرده باشد.
در پایان توصیه اصلی دین در باب تسریع در ازدواج و حل کردن مشکلات روانی و اخلاقی جوانان جامعه، در این است که خانوادهها قبل از اینکه جوانشان به حد بلوغ برسد او را به گونهایی تربیت کنند که حال که میخواهد با ازدواج بخشی از نیازهای طبیعی و به حق خود را مرتفع سازد، آمادگی پذیرش پیچیدگیها و مشکلات آن زندگی را نیز داشته باشد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پی نوشت:
1.ر.ک به: کتاب"فروپاشی خانواده و آسیبهای آن"، نویسنده: امینه جابر و محمدعبدالعلیم ابراهیم، ترجمه:داود نارویی، انتشارات احسان، تهران، 1384
2.از من تا ما(آمادگیهای ازدواج)، ص12، نویسنده:نوید جانباز، انتشارات موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره)، قم، 1393
3.مکارم الاخلاق، ص205، 1جلد، انتشارات:شریف رضی