تقلید در احکام دینی همان حکم عقل است که رجوع به متخصص را جایز و در برخی از موارد واجب میشمارد.
دشمنی کردن با شیعه تاریخچه طولانی دارد. شیعیان از گذشته تاکنون دشمنیها و ناملایمات فراوانی را به خود دیدهاند. در این زمان نیز همین دشمنیها ادامه داشته و عدهای با هر بهانهای به مخالفت با شیعه میپردازند؛ بهعنوانمثال مسئله تقلید در شیعه را زیر سؤال برده و سعی در مخدوش کردن چهره مکتب شیعه دارند.
بطلان سخنان این گروه همینجا روشن میشود؛ زیرا این گروه با چیزی مخالفت میکنند که عقلی بوده و مردم در طول زندگی بارها و بارها آن را انجام میدهند؛ زندگی انسان از نیازهای متعددی تشکیل شده است و او توان این را ندارد که در همه این زمینهها تخصص کسب کرده و بینیاز از دیگران باشد. رجوع به پزشک، تعمیرکار، معلم و... از این قبیل است.
فرض کنید شما یک ماشین گرانبهایی دارید که خراب شده و نیاز به تعمیر دارد. عقل در اینجا حکم میکند که خودتان دست از تعمیر برداشته و به تعمیرکار و متخصص این فن رجوع کنید.
زمانی که برای تعمیر ماشین، عقل رجوع به متخصص را حکم میکند، در امر دین که سرنوشت دنیا و آخرت انسان به آن بستگی دارد، حکم به رجوع به متخصص نمیکند؟! قرآن کریم به مسلمانان فرمان میدهد که عدهای به تعلیم دانش دین بپردازند و هنگامی که در امر دین متخصص شدند، به انذار قوم خود بپردازند و مردم در امر دین به این متخصصین رجوع کنند: «فَلَوْلا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَهً مِنْهُمْ طائِفَهً لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّین وَ لِیُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ»؛[1] «چرا از هر گروهى از ایشان دستهاى کوچ نمىکنند تا در دین فقیه شوند و قوم خویش را بیم دهند».
پینوشت:
[1]. توبه: 122.