پيامبر اكرم، معصوم از خطا و گناه است

16:30 - 1393/11/18
چکیده: انصاف اين است كه در اين آيه هيچ‌گونه دليلى بر صدور گناه یا اشتباه از پيامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) وجود ندارد، حتى در ظاهر آيه، زيرا همه قرائن نشان مى‏‌دهد چه پيامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) به آن‌ها اجازه مى‏‌داد و چه اجازه نمى‏‌داد، اين گروه منافق در ميدان «تبوك» شركت نمى‏‌کردند.
پیامبر اکرم

رهروان ولایت ـ یکی از بحث‌های مهم علم کلام که در همه کتب کلامی بحث شده است، بحث «عصمت انبیاء» است؛ شیعه بالاتفاق معتقد است پیامبران الهی و در راس آن‌ها نبی گرامی اسلام(صلی‌الله‌علیه‌وآله) از زمان کودکی تا پایان عمر مبارکشان معصوم بوده‌اند و هرگز گناه یا خطا و اشتباهی از آنان سر نزده است.[1]

یکی از آیات قرآن کریم که توسط مخالفین عصمت انبیاء مطرح شده و گفته‌اند با توجه به آن، پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) هم عصمت ندارد، آیه 43 سوره توبه است، خداوند متعال در این آیه می‌فرماید: «عَفَا اللَّهُ عَنْكَ لِمَ أَذِنْتَ لَهُمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَ تَعْلَمَ الْكاذِبِين: خداوند تو را بخشيد، چرا به آن‌ها اجازه دادى پيش از آن‌كه كسانى‌كه راست گفتند براى تو روشن شوند و دروغ‌گويان را بشناسید».

آن‌ها می‌گویند این عفو و گذشت نشانه این است که قبلا گناه یا حداقل اشتباهی از حضرت سر زده است، و خداوند متعال در این آیه از آن گذشت کرده و پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) را عفو کرده است. هم‌چنین این آیه حالت عتاب دارد و خدوند متعال با عتاب به پیامبر خود(صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌فرماید چرا به آنان اذن دادی و این عبارت یعنی اذن دادن حضرت به آن افراد، در این لحظه اشتباه بوده است، پس حضرت مرتکب اشتباه شده و لذا معصوم نیست.

در پاسخ به آن‌ها باید گفت:

اگر ماقبل آیه و مابعد آیه را در نظر بگیریم، روشن می‌شود که این تفسیر نادرست است و این آیه بر عکس، دال بر اوج رحمت و مغفرت پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌باشد. اگر به چند آیه بعد دقت کنیم، خداوند متعال می‌فرماید: «لَوْ خَرَجُوا فِيكُمْ ما زادُوكُمْ إِلَّا خَبالًا: اگر آن‌ها با شما حركت مى‏‌كردند، جز شر و فساد و سخن‏‌چينى و ايجاد نفاق كار ديگرى انجام نمى‏‌دادند». لذا اگر آن منافقان به جنگ می‌آمدند، هرگز به نفع سپاه اسلام نبود، بلکه تصمیم درست همین بود که حضرت به آنان اذن دهد تا آن‌ها در سپاه حضور نداشته باشند و این مفاسد هم به وجود نیاید. بنابراين هيچ‌گونه مصلحتى از مسلمانان با اذن پيامبراکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) به آن‌ها فوت نشد، و تصمیم درست همین بود، پس هیچ ترک اولی و گناهی صورت نگرفته است.

تنها چيزى كه در اين ميان وجود داشت اين بود كه اگر حضرت به آن‌ها اجازه نمى‏‌داد، مشت آن‌ها زودتر باز مى‏‌شد و مردم زودتر با ماهيت پلید آن‌ها آشنا مى‏‌شدند؛ لذا عتاب و خطاب مزبور جنبه كنايى داشته و حتى ترك اولى هم نیست، بلكه منظور بيان روح منافق‌گرى منافقان، با يك بيانی لطيف و كنايه‌آميز بوده است. به این معنا که خداوند متعال می‌فرماید: من می‌خواستم آن‌ها را رسوا کنم، اما با اذنی که تو(پیامبر) به آن‌ها دادی، دیرتر رسوا می‌شوند، که گویای آن رحمت و سعه صدر بی‌پایان نبی اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌باشد، که هنوز از آنان ناامید نشده و یک فرصت دیگر به آن‌ها می‌دهد، شاید توبه کرده باز گردند. لذا خداوند متعال برای بیان بزرگی گناهان آنان و خطاب غیر مستقیم آن‌ها، خطاب را متوجه پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) کرده و می‌فرماید چرا به آن‌ها اذن دادی، یعنی گناه شما آن‌قدر زیاد است که من حبیب خود را مورد عتاب قرار می‌دهم.

اين موضوع را با ذكر مثالى مى‏‌توان روشن ساخت، فرض كنيد، ستم‌گرى مى‏‌خواهد به صورت فرزند شما سيلى بزند، يكى از دوستان شما دست او را مى‏‌گيرد، شما نه تنها از اين كار ناراحت نمى‏‌شويد، بلكه خوش‌حال نيز خواهيد شد، اما براى اثبات زشتى باطن طرف، به صورت عتاب‌آميز به دوستتان مى‏‌گویيد: «چرا نگذاشتى سيلى بزند تا همه مردم، اين مرد سنگ‌دل و منافق را بشناسند؟». در واقع هدف شما از بيان این جمله تنها اثبات سنگ‌دلى و نفاق اوست كه در لباس عتاب و سرزنش دوست مدافع ظاهر شده است.[2]

در نتیجه: انصاف اين است كه در اين آيه هيچ‌گونه دليلى بر صدور گناه یا اشتباه از پيامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) وجود ندارد، حتى در ظاهر آيه، زيرا همه قرائن نشان مى‏‌دهد چه پيامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) به آن‌ها اجازه مى‏‌داد و چه اجازه نمى‏‌داد، اين گروه منافق در ميدان «تبوك» شركت نمى‏‌کردند.

 

--------------------------------------
پی‌نوشت
[1]. شیخ طوسی، العقائد الجعفرية، ص 248.
[2]. تفسير نمونه، ج‏7، ص 429.

کلمات کلیدی: 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
4 + 5 =
*****