به گزارش گروه اینترنتی رهروان ولایت به نقل از خبرگزاری فارس از بابلسر یکی از اصول مدیریتی پیشرفته در هر تشکیلات یا در مقیاس بزرگتر، در هر نظام جهتدهی مناسب در راستای رسیدن به اهداف مورد نظر است.
از منظر استراتژیک نیز، تعیین و تبیین اهداف اصلی نظام از دیگر وظایف هر حاکمیت است که البته مستلزم شناخت دقیق از تواناییهای جامعه و همچنین آگاهی لازم از شرایط روز جهان و منطقه است.
معمولا مدیران موفق همواره به روی مقاصد اصلی خود به هر عنوان تاکید داشته و در تلاشند تا اهداف مورد نظر خویش را، به انحای گوناگون برای جامعه تحت نظرشان، تبدیل به آرمان کنند و با وجود تحرکات کاتورهای بخشهای مختلف که در نگاه نخست به جهتهای متفاوتی است، حرکت جمعی و مجموع جبری تلاشهای نظام، همگی به سمت و سوی پیشبرد هدف غایی مجموعه ختم شود.
در همین راستا نامگذاری هر سال توسط مقام معظم رهبری حرکتی است مبارک، در راستای رسیدن به نوعی وحدت و انسجام ملی، برای نیل به یک مقصود بزرگ. پرواضح است مقاصدی که دستیابی به آنها در نخستین نگاه، دور از دسترس میشود با تلاش همهجانبه که البته در گام اول نیازمند معرفتی صحیح نسبت به هدف تعیین شده است میتواند به مصداق وعده «ید الله مع الجماعه» به اهدافی قابل دستیابی مبدل شود.
مسلما تحلیل و بررسی نامگذاری سالهای گذشته و پرداختن به نقاط قوت و ضعفی که وجود داشته و واکاوی دقیق دلایل و عوامل موثر، در نیل یا عدم دستیابی به اهداف تعیین شدهای چون کار مضاعف، همت مضاعف یا جهاد اقتصادی، امری است ضروری که در پیشبرد مقاصد آینده نیز موثر خواهد بود.
در این نوشتار قصد بررسی مفصل سالهای گذشته را نداریم اما به ناچار باید به نکتهای اساسی اشاره کنیم که مخاطب آن بیش از هر کس، مسئولان و اهالی قلم است.
همانطور که در ابتدا اشاره شد، یکی از وظایف اساسی رهبری جامعه اسلامی، مشخص کردن اولویتهای اساسی مسائل استراتژیک کشور و دعوت توده مردم و مسئولان به این موارد است، مسالهای که تا به حال، به اعتراف کارشناسان داخلی و خارجی، به بهترین نحو ممکن و با بصیرت و سیاستی مثال زدنی، توسط رهبری گرانقدر انجام شده است اما یقیناً، وظیفه اصلی تبیین و اجرایی کردن موارد مشخص شده، با نخبگان، اساتید و مسئولان است. وظیفهای که تا به امروز به صورت قابل قبولی انجام نشد و غالبا به پرداختهایی ظاهری از جنس بنرها و شعارهای تکراری اکتفا شده است.
باید گفت نامگذاری سال 91 تحت عنوان سال تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی، نه تنها شعار جدیدی نبوده و نیست بلکه در واقع تاکید مجدد بر شعار سال گذشتهای است که آنچنان که باید و شاید به آن توجه نشد و اگر کمی دید خود را مرتفعتر کنیم خواهیم دید حتی شعار جهاد اقتصادی نیز در تبیین شعار همت مضاعف، کار مضاعف طرح شد. این امر در مرحله نخست نشاندهنده دید کلان رهبری در ترسیم اهداف اصلی نظام است و دوم اینکه نشاندهنده ضعف جبهه انقلاب اسلامی در تبیین مسائل فوق برای توده مردم است که به ناچار بار این کوتاهی نخبگان، به دوش رهبری انقلاب تحمیل شده است تا با ورود ریزتر به شعارهای مطرح شده، خود مسئولیت تبیین میکروسکوپیک را نیز برعهده گیرند.
با مقدمه طرح شده و پیش فرض اینکه سال جاری در واقع ادامه جهادی اقتصادی است، به ذکر برخی نکات در این مورد خواهیم پرداخت.
*از بهترین روشهای تحلیل یک مساله، بررسی واژه به واژه آن از دیدگاه علم لغت است. از این منظر جهاد برگرفته از ریشه جهد و جهد به معنای تلاش و حرکت است اما نوعی تلاش ویژه و مضاعف. حرکتی که باید دارای شتاب لازم برای جهش از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب باشد. پس جهاد، با کار معمولی یا روزمره بسیار متفاوت است. سخن دیگر اینکه معنایی که از استعمال واژگان جهاد بر ذهن متبادر میشود مفهومی است جمعی و گروهی و از این حیث با مفاهیمی چون نهضت دارای مشابهت است اما اگر نهضت را به معنای برخاستن و شروعی بدانیم که حتی اگر اندک باشد مطلوب است. جهاد دارای معنایی بالاتر و به تلاشی خاص برای یک جهش بزرگ اطلاق میشود. همچنین از منظر علم لغت، برای معنای لغوی اقتصاد، تعاریف مختلفی بیان شده است. برخی آن را به معنای میانهروی و پرهیز از افراط و تفریط در هر کاری دانستهاند که در آیه «و اقصد فی مشیک» نیز به همین معنی به کار رفته است و برخی آن را از معنای عرفی آن تعمیم داده و معادل economy میدانند که از این حیث ارسطو، علم اقتصاد را مدیریت خانه در گستره زمان تعریف کرده و آدام اسمیت آن را علم بررسی ماهیت و علل ثروت ملل معرفی کرده است. استوارت میل نیز در تعریفی مشابه، اقتصاد را بررسی ماهیت ثروت از طریق قوانین تولید و توزیع میداند و شاید بتوان در تعریفی جامعتر، اقتصاد را کسب و تولید درآمد و تمتع از آن برای تربیت دادن زندگی دانست.
* گذشته از این معانی لغوی، در فرهنگ اسلامی، واژگان جهاد دارای نوعی بار معنوی است تا جایی که بارها در ساختار فعل امر «جاهدوا» در قرآن کریم استفاده شده است. حال ترکیب کلام مقدس جهاد با اقتصادی که غالبا در چارچوب مسائل مادی محدود میشود تلفیقی است ظریف از کنار هم نشاندن این دو امر مادی و معنوی که پیش از این نیز، توسط معمار کبیر انقلاب اسلامی در ترکیب واژه جهاد سازندگی به کار رفته است.
* نکته دیگری که ذکر آن خالی از لطف نیست، توجه به تفاوت معنایی دو مفهوم جهاد و هجرت است. هجرت در فرهنگ اسلامی نوعی دوری جستن از موانع و مشکلاتی است که تحمل آنها دشوار بوده و البته اگر مطابق با اوامر الهی و با قصد انجام اوامر دینی و هجر از مواردی که مورد نهی خداوند است انجام گیرد امری است صواب که در قرآن کریم نیز مصادیق مهاجران ماجور خوانده شدهاند اما جهاد با یک بار معنایی فراتر، به معنای جهد و کوشش برای روبهرویی با موانع و تلاش برای رفع آنهاست.
*آخرین صحبت پیرامون لفظ جهاد آنکه، استعمال این کلام خواه ناخواه فضایی نظامی را در ذهن مجسم میکند که میتوان از این وجه تشابه استفاده کرد. برای مثال، در محیط نظامی در درجه اول، به یک دیدهبان نیازمندیم و در عرصه جهاد اقتصادی نیز، گام نخست، رصد وضعیت جامعه بینالملل از حیث پارامترهای اقتصادی و شناخت صحیح و واقعبینانه از استعدادها و استعدادهای داخلی است. چیزی که باید امسال مورد تاکید بیشتر قرار گیرد.
*در هر عرصه من جمله جهاد اقتصادی، پس از مشخص شدن مقصود مطلوب، گام بعدی ترسیم یک نقشه راهبردی برای اهداف تعیین شده در چشمانداز است که مسلما پیشبرد این امر بیش از هر کس برعهده کارشناسان اقتصادی است تا با دیدی علمی و اسلامی، قلههای پیشرفت را برای صنعتگران و عوامل موثر در اقتصاد ترسیم کنند.
لازم به تذکر است همانگونه که اشاره شد جهاد اقتصادی علاوه بر مفهوم مادی خود، دارای نوعی بار معنوی نیز است که این مهم نیازمند تعریف یا تصحیح نگاه به مسائل اقتصادی است. مسلما اقتصاد به معنای اقتصاد صرف، مطلوب یک جامعه اسلامی نخواهد بود و خارج از آمار و ارقام نظامهای اقتصادی روز، نیازمند رشد مواردی چون مکارم اخلاقی و معنوی هستیم که برای سنجش آنها، شاخص تعریف شدهای وجود ندارد.
به نظر میرسد وظیفه اصلی تبیین بخش اسلامی این جهاد، بیش از هر کس متوجه حوزههای علمیه و مراکز دانشگاهی است. صد البته بررسی مسائل مربوط به مسائل بانکداری اسلامی و مسائلی از جنس بورس از نکات حائز اهمیت است.
* شاید بتوان ادعا کرد که در حرکت جهادگونه اقتصادی بیش از نهادهای دولتی و ارگانهای رسمی، تک تک افراد جامعه در تحقق این آرمان سهیم خواهند بود. این نکته از دو حیث قابل تامل است. نخست اینکه، جهاد اقتصادی با توجه به بعد تلفیقی مادی- معنوی نیازمند است تا مردم علاوه بر جهانبینی صحیح با همت و کاری مضاعف، انجام آن را محقق کنند و در مسیر تحقق این امر، توجه بیش از پیش مراکز قانونی و ارگانهای رسمی، برای میدان دادن به بخش خصوصی و ایجاد امکانات مناسب برای حضور موثر اقشار جامعه ضروری میشود و دوم اینکه با توجه به اینکه در اقتصاد، مصرف یک رکن اساسی است نگاه عامه مردم به مقوله مصرف باید به نگاهی صحیح تبدیل شود که انجام این مهم به آموزش و تبلیغات مناسب برای ایجاد فرهنگ صحیح مصرف نیازمند است. این مساله نیز در شعار سال جاری به شدت واضح است که شرح آن مقالات مفصلی را میطلبد.
*یکی از نقاط قوت کشور در مساله جهاد اقتصادی، ورود جدی به مساله هدفمند کردن یارانهها بوده است. گذشته از ضعفها و قوتهای موجود در اجرای این طرح اقتصادی به نظر میرسد در سال جاری نیازمند اجرای کامل و اصلاح نقاط ضعف خواهیم بود و با توجه به وضعیت حیاتی حاملان اصلی انرژی چون نفت و گاز، نیازمند بازنگری جدی در نحوه استفاده از این منابع عظیم خدادادی خواهیم بود. تحقق بهبود استفاده از این سرمایههای ملی بیش از هر چیز با افزایش سطح علمی و تکنولوژِی و تقویت روحیه اعتماد به نفس ملی و البته مدیریت صحیح اسلامی میسر میشود.
* همانطور که اشاره شد، جهاد علاوه بر کار و تلاش مضاعف، شامل برخورد با موانع و رفع مشکلات است. در یک تقسیمبندی اجمالی میتوان این موانع را به دو دسته تقسیمبندی نمود.
الف) موانع و مشکلات طبیعی که دارای خاستگاه درونی بوده و در مسیر تحقق هر جهش و پیشرفتی وجود خواهند داشت. مسائلی چون، موانع نشات گرفته از تفاسیر قانونی یا سوء برداشتهای شخصی و سیاسی، عدم توجه لازم و کافی به بخش خصوصی، وجود نداشتن و یا ضعف رابطه مراکز علمی و صنعت، افزایش کیفیت تولیدات داخلی و فرهنگ گرایش به سمت مصرف ساختههای بومی، توجه صحیح و سرمایهگذاری بلند مدت برای قشر جوان، پرهیز از روحیه مصرفگرایی و تجمل، بهرهگیری بهینه از مواهب خدادادی و منابع زیرزمینی، ایجاد امکان برخورداری از امکانات و فرصتها برای تمامی اقشار جامعه، تناسب درآمد و پاداش در تمامی مراکز و ایجاد فرهنگ شایستهسالاری، وجود معیارهای دقیق سنجش و محاسبه اثربخشی صنایع مختلف، روآوردن به سمت تبدیل صنایع خرد به صنایع عظیم و تولید کالاهای تک و مواردی از این دست که همه این مسائل با دقت نظر و جهاد و خواست عمومی یک ملت و تضمین الهی «ان الله لا یغیر ما به قوم حتی یغیروا مابأنفسهم» قابل حل شدن است.
ب) نوع دوم مشکلات، موانعی است که دشمنان و بدخواهان این ملت، در مسیر تحقق جهاد اقتصادی ایجاد خواهند کرد. به نظر میرسد در برابر تک ملت ایران که با هوشیاری و دقت نظر در انتخاب مقصود عالی جهاد اقتصادی، سعی در فلج کردن بزرگترین تحریم اعمال شده علیه کشورمان را دارد. دشمنان این خاک و بوم نیز بیکار نخواهند نشست و در صدد تدارک پاتکی عظیم برخواهند آمد. به نظر نگارنده این تلاش مذبوحانه از چند حال خارج نخواهد بود.
1. افزایش تحریمها از طریق ایجاد محدودیتهای بیشتر اقتصادی از یک سو و از سوی دیگر بزرگ نشان دادن این مهم از طریق شبکههای رسانهای و تبلیغات سنگین بر تاثیرگذاری اعمال فشارها.
2. ایجاد تبلیغ فضای یاس و ناامیدی در اقشار مختلف جامعه با تاکید بر ناکارآمدی نظام در عرصههای مختلف علمی، سیاسی و اقتصادی.
3. بحرانی نشان دادن وضعیت موجود کشور، از طریق اهرمهای رسانهای که با پوشاندن و سانسور دستاوردهای نظام و تخریب چهرههای موثر در این عرصه همراه خواهد بود.
با توجه به موارد یاد شده، به نظر میرسد تبیین و شفافسازی فعالیتهای ددمنشانهای که دارای استعداد بالقوهای برای ایجاد فتنه اقتصادی است از اهمیت بسزایی برخوردار است و این بصیرتزایی در درجه نخست، بر عهده خواص جامعه به ویژه تشکیلات دانشجویی است تا با فراغتی که غالبا از درگیری با مسائل اقتصادی دارند به بررسی و واکاوی این قبیل تحرکات بپردازند.
در آخر نیز به این موضوع تاکید میکنیم که باتوجه به وضعیت خاص منطقه و اینکه یکی از بارزترین شاخصهای ارزیابی موفقیت یک نظام در دهکده جهانی، رشد و پیشرفت آمار و اعداد اقتصادی است. نیاز به جهادی اقتصادی برای تبدیل کشور عزیزمان به الگویی تمام عیار و قابل عرضه برای تمامی حکومتهای جهان، بیش از پیش احساس میشود. نیازی که با تاکید بیش از پیش رهبری معظم بیشتر باید به سمت سرمایهها و ظرفیتهای بومی متمرکز شوند تا با حمایت از کار و سرمایه ایرانی به تولیدات بومی بینجامد.
امید است با این جهاد دوباره در عرصه فتح قلههای اقتصادی، بار دیگر کشور عزیز و مردم سرافراز جمهوری اسلامی ایران، به لطف و عنایت حضرت حق، از این برهه حساس تاریخی و آزمون بزرگ سربلند خارج شوند و الگویی اسلامی، برای تمامی ملتهای مظلوم جهان باشد.