روایات ولادت امام زمان را توضیح دهید؟

08:06 - 1394/03/23

چکیده: احاديث وارده درباره ولادت امام مهدي بيش از هزار حديث است كه به دلالت مطابقي يا تضميني يا التزامي بر ولادت آن حضرت به عنوان مهدي موعود دلالت مي كند و لو بعضي از اسنادش ضعيف يا مجهول است لكن با توجه به اين كه بسياري از اين روايات صحيح السند است، يكديگر را معاضدت نموده و همه آن ها حجت مي شوند. و اين طريق براي تصحيح مجموعه روايات ـ ولو در ميان آن ها ضعيف باشد ـ طريقه اي است كه علماي شيعه و سني از آن استفاده كرده اند.

در كتب روائي ما شيعيان روايات زيادي از اصحاب امام حسن العسكري نقل شده كه حكايت از داستان ولادت امام زمان و حضور آن اصحاب در صحنه ولادت آن حضرت مي كنند. روايات حكيمه خاتون و ابو الاديان البصري و غيره نمونه هائي از اين روايات هستند. با توجّه به اينكه بسياري از اين روايات از لحاظ صحت سندي داراي اسناد ضعيفي هستند چون بعضي از راويان اين احاديث يا مجهول و مهمل هستند، يا متّهم به ضعف و غلوّ و كذب شده اندند، و با توجه به اينكه از نظر دلالت متني بسياري از اين روايات با همديگر ضدّ و نقيض هستند، روش برخورد علماي ما با اين روايات چه هست؟ بدون در نظر گرفتن روايات متعددي كه از رسول اكرم و ائمه ديگر نقل شده، آيا مي توان ادعاي تواتر اجمالي يا معنوي ولادت امام مهدي (عج) را از اين روايات ضعيف الاسناد و ضدّ و نقيض اصحاب امام حسن عسكري كرد؟

پاسخ:

احاديث وارده درباره ولادت امام مهدي بيش از هزار حديث است كه به دلالت مطابقي يا تضميني يا التزامي بر ولادت آن حضرت به عنوان مهدي موعود دلالت مي كند و لو بعضي از اسنادش ضعيف يا مجهول است لكن با توجه به اين كه بسياري از اين روايات صحيح السند است، يكديگر را معاضدت نموده و همه آن ها حجت مي شوند. و اين طريق براي تصحيح مجموعه روايات ـ ولو در ميان آن ها ضعيف باشد ـ طريقه اي است كه علماي شيعه و سني از آن استفاده كرده اند.
لازم به ذكر است اصل ولادت حضرت مهدي از مسلمات شيعه و حتي اهل تسنن مي باشد. همان گونه كه گذشت روايات موجود در اين زمينه خيلي زياد است كه در ميان اين ها روايات صحيح زيادي به چشم مي خورد كه مرحوم كليني و شيخ مفيد و.... با سلسله سند خود آورده اند. در اينجا به چند نمونه اشاره مي گردد.
1. كليني به سند صحيح از ابن هاشم جعفر نقل مي كند كه به امام عسكري ـ عليه السلام ـ عرض كردم جلالت شما مرا مانع شده تا مساله اي از شما بپرسم، آيا اجازه ميدهيد تا از شما سوال كنم؟ حضرت فرمود: سوال كن، عرض كردم اي آقاي من آيا براي شما فرزندي هست؟
فرمود آري! عرض كردم اگر حادثه اي براي شما اتفاق افتاد كجا از او سوال كنم فرمود درمدينه...(1)
2. كليني به سند صحيح اعلائي از محمد بن عبد الله و محمد بن يحيي و همگي از عبد الله بن جعفر الحميري روايت مي كند كه: حميري گويد من و شيخ ابو عمرو ـ عثمان بن سعيد عمري، نايب اول امام عصر ـ نزد احمد بن اسحاق گرد آمديم، احمد بن اسحاق به من اشاره كرد كه راجع به جانشين ـ امام عسكري ـ از شيخ بپرسم من به او گفتم اي ابا عمرو من ميخواهم چيزي از شما بپرسم كه نسبت به آن شك ندارم....
ابو علي احمد بن اسحاق (حميري) به من خبر داد كه از حضرت هادي سوال كردم با كه معامله كنيم ـ احكام دين را بپرسم ـ به او فرمود عمري مورد اعتماد من است از او بشنو و اطاعت كن: ابو عمرو و عثمان بن سعيد در اين هنگام به سجده افتادند و گريه كردند آن گاه گفت، حاجتت را بپرس. گفتم شما جانشين بعد از امام حسن عسكري را ديده اي؟ ‌گفت آري به خدا گردن او چنين بود و با دست اشاره كرد. گفتم يك مساله ديگر باقي مانده است ،گفت بگو: نامش چيست؟ گفت: نمي گويم، زيرا براي من روا نيست.(2)
3. شيخ مفيد روايت كرده: اخبرني ابو القاسم(3) عن محمد بن يعقوب(4) عن علي بن محمد(5) عن حمدان القلاني(6) حمدان قلاسني گويد به ابي عمرو و عمري ـ نخستين نايب امام زمان ـ گفتم حضرت عسكري از دنيا رفت گفت: آري از دنيا رفت ولي در ميان شما كسي را به جاي گذارد كه گردنش مانند اين است و به دست خود اشاره كرد يعني كودكي خردسال به جاي گذارده كه گردنش به باريكي بند دست من است.(7)
روايات مذكور در اين رابطه همگي صحيح و روايات آن نيز همگي موثق و مورد اعتماد هستند.
احاديثي كه از طريق اماميه درباره مسايل مسلم اعتقادي و كلامي نزد شيعه رسيده از باب اين كه مفاد آن ها نزد اماميه، مسلم و ثابت و راسخ است، راويان آن احاديث مورد بحث و جرح و تعديل نزد رجاليين قرار نگرفته اند زيرا احتياج و ضرورتي براي آن ديده نمي شد، از آن جمله احاديث، احاديث ولادت امام مهدي (عج) است.
مساله ولادت امام مهدي (عج) و وجود او را مي توان از طريق تواتر نيز ثابت كرد و با اثبات تواتر، ديگر به بررسي سند هر يك از روايت هاي وارده در مورد ولادت احتياجي نيست. توضيح اين مطلب به مقدماتي احتياج دارد كه به هر يك به اختصار اشاره مي شود.
مقدمه اول: با مراجعه به كتب منطق براي اطلاع از رأي مشهور در كيفيت حصول يقين در خبر متواتر در مي يابيم كه منطق ارسطويي، خبر متواتر را چنين تعريف كرده است: (خبر متواتر، نقل جماعت كثيري است كه اتفاق شان به دروغ محال است)(8) از خلال اين تعريف پي مي بريم كه خبر متواتر از دو ركن اساسي تركيب يافته است الف) اخبار عدد كثير. ب) عدد كثير به حدي باشد كه توافق آن ها بر دروغ محال باشد.
ركن اول درباره ولادت حضرت مهدي به حس و وجدان ثابت است. اما درباره ركن دوم، از منطق ارسطويي سوال مي كنيم كه چگونه ممكن است محال بودن اجتماع افراد زيادي به دروغ ثابت شود؟
منطق ارسطويي مي گويد: اين مسأله از قضاياي بديهيه اي است كه عقل به مجرد تصورش، به آن حكم مي كند مانند قضيه (كل بزرگ تر از جزء است) همان طور كه اين قضيه از بديهيات است و عقل به مجرد تصور طرفين موضوع و محمول و نسبت بين آن دو به آن حكم مي كند، هم چنين قضيه استحاله توافق افراد كثيري كه غرض ورزي آن ها بر كذب ثابت نشده قضيه اي است كه عقل به بداهت آن حكم مي كند. پس مي بينيم كه در منطق ارسطويي، خبر متواتر يكي از قضاياي ضروري شش گانه قرار گرفته است.
نظر مرحوم شهيد صدر اين است كه سبب پيدايش يقين در قضاياي متواتر و تجربي حساب احتمال است نه آن چه در منطق ارسطويي به آن اشاره رفته است. مثلا در قضيه (غدير خم) زماني كه مخبر اول از اين قضيه خبر مي دهد احتمال صدق در حد 1% است و هنگامي كه نفر دوم نيز خبر مي دهد، احتمال صدق و مطابقت با واقع به 2% مي رسد و هم چنين با اخبار جديد از هر راوي، احتمال صدق و مطابقت با واقع، تقويت و در مقابل احتمال مخالفت خبر با واقع، ضعيف مي گردد و به حد صفر يا قريب به آن مي رسد و اين، منشأ حصول يقين در قضاياي متواتر و تجربي است.
مقدمه دوم: در خبر متواتر لازم نيست كه هر يك از راويان خبر، از ثقات و عدول باشند، زيرا خبر متواتر خود به خود مفيد يقين و قطع به مفاد آن است بر خلاف خبر واحد كه حجيت آن يا از باب حجيت خبر ثقه است بنا بر نظر عده اي از اصوليون ـ و يا از باب حجيت خبر موثوق به است، طبق نظر عده ديگري.(9) به هر دو فرض ما به اثبات وثاقت در خبر واحد محتاجيم.
بنا بر آن چه نقل شد، نتيجه مي گيريم كه ما نمي توانيم با احاديثي كه بر ولادت امام زمان (عج) به عنوان موعود عالمي دلالت مي كند و فوق حد تواتر است، معامله خبر واحد كنيم و هر يك از راويان اين اخبار را مورد نقد و بررسي قرار دهيم و در صورت عدم اثبات وثاقت آنان، احاديث را مورد طعن قرار دهيم.
مقدمه سوم: بزرگان، تواتر را به سه بخش تقسيم كرده اند:
1. تواتر لفظي: آن است كه محور مشترك در تمام خبرها لفظ معيني باشد همان طور كه جماعتي ادعا كرده اند كه خبر (من فسر القرآن برأيه فليتبوا مقعده من النار) از اين قسم است.
2. تواتر معنوي: آن است كه محور مشترك در تمام خبرها، معني معيني باشد مثل حديث كساء
3. تواتر اجمالي: آن است كه اخبارمختلفي در يك موضوع وارد شده است كه يقين داريم برخي از آنها از معصوم صادر شده است. لذا مي توان به قدر متيقن آن اخذ كرد.
پس مي گوييم، فرض كنيم مجموعه اي از اخبار در دست ماست كه در خصوصيات و تفاصيل، با يكديگر اختلاف دارند لكن تمام آن ها يك قدر متيقني دارند. براي ما علم به همان معنا وقدر متيقن حاصل مي گردد، و لو از زواياي ديگر كه اختلاف در آنهاست، براي انسان علم حاصل نمي گردد. با اين بيان ديگر نمي توانيم در احاديث ولادت امام مهدي به ادعاي اين كه اين ها در تفاصيل و جزئيات ولادت اختلاف دارند، مناقشه كنيم،چون لا اقل تواتر اجمالي دارند.

مقد
اقسام تواتر به اعتبار سعه و ضنيق بزرگان براي تواتر به اعتبار سعه و ضيق دايره آن، تقسيماتي دارند كه به يكي از آن ها اشاره مي شود:
1. گاهي دايره تواتر، بسيار وسيع است مثل تواتر درخبر وقوع جنگ جهاني اول و دوم
2. گاهي دايره تواتر، ضيق و تنگ تر از قسم اول است مثل تواتر در واقعه قيام امام حسين ـ عليه السلام ـ در كربلا.
3. گاهي دايره تواتر از قسم دوم نيز تنگ تر است مثل تواتر در قواعد ادبيات عرب از لغت و صرف و....
زيرا همه متكلمين به لغت عربي، از تمام خصوصيات ادبيات عرب مطلع نيستند و تنها علماي علم ادب هستند كه از خصايص اين علم اطلاع دقيق دارند. ولي ضيق اين دايره مانع از تحقيق تواتر به حساب رياضي و عقلي در محدوده قسم سوم نيست.
بنابراين نمي توان مساله ولادت حضرت مهدي را مخالف و معارض با تواتر احاديث دانست چون در تواتر خبر تنها تحمل جماعتي از راويان در هر طبقه كافي است و احتياجي به اطلاع تمام امت يا تمام طايفه يا تمام راويان ندارد.
بله نهايت چيزي را كه مي توان گفت اين كه، دايره اين تواتر وسيع و گسترده به نحو اول و دوم نيست، بلكه متوسط يا ضيق است و اين امر با حصول پايين ترين درجه تواتر به قانون رياضي و عقلي، هيچ منافاتي ندارد و اين اشتباه آشكاري است كه كسي گمان كند طبيعت تواتر تنها به يك قسم منطبق بوده و بيشتر از يك دايره شامل نمي شود.
نكته ديگري كه بر هر شخص محقق و متتبع پنهان نيست اين كه بعد از ملاحظه وضع سياسي عصر امام عسكري و قبل و بعد از آن، روشن مي شود كه يكي از عوامل جهالت راويان احاديث ولادت امام مهدي (عج) همان فشارهاي سياسي بوده كه از طريق حاكمان ظلم و جور در آن زمان بر شيعيان وارد آمده بود. لذا بسياري از راويان خود را با اسامي مستعار معرفي مي كردند تا شناخته نشوند.خصوصا اين كه مي دانيم عده اي از كساني كه در اوايل عصر غيبت از وضعيت جانشين امام عسكري و ولادت او سوال مي كردند، اشخاصي بودند كه از مناطق دور به سامرا وارد شده و چندان از خواص شيعيان و معروفين از اصحاب نبوده اند.(10)

پاورقی:

1. كليني، محمد بن يعقوب، اصول كافي، تهران، دار الكتب الاسلاميه، 1365ش، ج1، ص328.
2. همان، ج1، ص329.
3. ر.ك: نجاشي، رجال، قم، جامعه مدرسين، 1407ق، ص124.
4. طوسي، فهرست، نجف، مكتبه المرتضويه، ص135.
5. مجلسي، رجال، ص264.
6. كشي، رجال، مشهد، انتشارات دانشگاه مشهد، 1348ش، ص503.
7. شيخ مفيد، الارشاد، ترجمه رسولي محلاتي، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، چاپ ششم، 1382ش، ج2، ص486.
8. مظفر، محمد رضا، منطق، بيروت، دارالتعارف، 1400ق، ص286. و مظفر، محمد رضا، اصول، قم، اسماعليان، چاپ پنجم، ج3، ص67.
9. ر.ك: مظفر، محمد رضا، همان، ج4ـ3 ، ص69ـ80
10. همان.
منبع: نرم افزار پاسخ - مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات

کلمات کلیدی: 

با عضویت در خبرنامه مطالب ویژه، روزانه به ایمیل شما ارسال خواهد شد.