08:12 - 1399/11/05
بببنبد مشکلات من خیلی هست
اول اینکه: رلم(دوست) ولم کرده
دوم: خواستگار برا اجیم نمیاد
سوم: اعصابم خورد خورد خورد
-------------------------------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/register
انجمن‌ها:
http://btid.org/node/157839
من که هرچه اون پایین پیج سوال پرسیدم ، مؤدبانه هم پرسیدم، دوستان به این بیان که دوست ندارند نقد بشوند پاسخ ندادند؛ البته نه من فرد شناخته شده ای هستم و نه دیگران. (نقدی در کار نبود، برای تجربه خودم پرسیدم). کاش مشاور محترم پاسخ دهند.
میخواهم بدانم چرا افرادی که در نوجوانی یا جوانی دچار روابط و دوستیهای نا ایمن میشوند و غالبا این افراد دل بستگی ها و وابستگی هایی هم پیدا می کنند و بعد عقلا به این پی میبرند که اشتباه کردند. و رابطه رو کات می کنند و رابطه ای جدید رو آغاز می کنند ؛ با وجودیکه بعضیهایشان سالهایی رو هم تحت درمان سپری می کنند؛ ولی باز هم خاطرات رابطه قبلی دست بردارشان نیست و رابطه جدید رو تحت تاثیر باقیات و صالحات رابطه گذشته خراب می کنند؟! گویی با ورود به رابطه جدید تازه داغشان تازه میشود. چرا؟!
شب گذشت و تب گذشت و عمر رفته برنگشت !
نو بهاری تازه آمد، داغ لاله تازه گشت.
نم نم باران غبارانه هوا را شسته بود!
با نم شبنم پر پروانه ها آغشته بود .
من دانشجویی داشتم که ایشان بقول خودش تجربه رابطه بسیار ساده ای رو پیش از ازدواجش داشت و پس از انکه تصمیم به ازدواج میگیره کلیه راههای ارتباطی را با اون آقای اول مسدود می کنه و حتی میگفت از اول هم هیچ آدرسی از خودم بهش نداده بودم. و بهش فکر هم نمی کنم.
ایشان می گفت با وجودیکه بهش فکر هم نمی کنم ولی الان که ازدواج کردم و از شوهرم هم بسیار در مقایسه با او راضی هستم. ولی هر شب خواب اون آقا را می بینم. چرا؟ چه کنم؟
چه باید به او می گفتم؟ ایشان بخشی از خاطرات تلخ و شیرین گذشته او بود.
بر حریر خاطره دست توان سرنوشت!
خاطرات تلخ و شیرین را کنار غم نوشت.
میگفت نوعروسم؛ ولی هیچ حس خوبی ندارم. فکر میکنم اشتباه کردم. ازدواجم با همسرم کاملا درست و عقلانی بوده و دوستش هم دارم. ولی بابت یک رابطه اشتباه عذاب وجدان دارم که در حق همسرم که اینقدر دوستش دارم در خواب ستم میکنم. چه کنم که خواب نبینم؟ گاهی از ازدواج کردنم پشیمان میشوم. بگویید من چه کنم؟
تا نوشت از راه رسیدم راه خود بی راهه دیدم!
با همه بشکسته بالی سر به زیر پر کشیدم .
خب چه راهکاری باید به او میدادم؟ گفتم برو مشاوره... و تا اون موقع هم خودت را مشغول زندگیت کن، به ایشان دیگه فکر نکن. زمانی که انسان براساس اشتغالات ذهنی و خستگی به خواب میره، احتمال دیدن افعال روزمره در خواب او وجود دارد. لذا سرت رو به زندگیت طوری گرم کن که خسته بخوابی و شاید در اینصورت خواب ایشان را نبینی!
البته از نصیحت من گذشته بود؛ ولی روزگار ایشان را با همه نامهربانی نصیحت کرده بود.
دست فرمان طبیعت کشته من را با حقیقت!
با همه نامهربانی میدهد بر من نصیحت!
گاهی منفعت خود آدم می طلبه از یکسری کارها دست برداره. ولو اینکه مسلمان هم نباشه. و هیچ تعهدی نسبت به ان بنده خدایی که میخواد همسرش بشه نداشته باشه.
آخه با هرکی به غیر از من حالت خوبه یعنی چی؟
فردای خودت چی میشه حالا امروز من هیچی؟
عزیز دلم، مگر دل ما کاروانسراست که هر روز آبستن یک رابطه باشه؟!!!!
خدا اموات آقای قرائتی را بیامرزد، روزی پس از اتمام سخنرانیشون، سوالی از ایشان پرسیدم. ایشان داشتند جواب مرا میدادند وسط پاسخ من گفتند یک لحظه اجازه بده تا حضار نرفتند یک چیزی بگم، مهمه. با صدای رسا فریاد زدند: "ازدواجتان را به تاخیر نیندازید".
خدا لعنت کنه آنهایی را که درب ازدواج را در این مملکت تخته کردند.
ان شاء الله که همه دلشون به یک ازدواج مناسب آرام بگیره. امین
این متن فقط برای نمیدانم چون سقراط نوشته شده است بسیار زیبا و متین گفتید. راستش دوست دارم یکم از تجربه خودم بگم شاید یه روز به دردتون خورد و برای دیگران هم مثال زدید البته اگه دوست داشته باشید. راستش کسایی که در کودکی صمیمیت درستی بین اونها و والد اولیه شون اتفاق نیفتاده همیشه احساس خلا دارند جای یه چیزی تو مغزشون و روحشون خالیه و وقتی تجارب بد کودکی اتفاق میفته همیشه احساس ناامنی داری وقتی تو رابطه نیستی حس خلا و معلق بودن و رها شدگی داری حاضری تو یه رابطه بد و مخرب داشته باشی ولی باشی تا ابد هم حتی اگه از همه نظر مستقل باشی باز ته روانت داد میزنه برو اویزون یکی باش و باهاش تو رابطه باش تا دیده شی تا حفظ بشی تا حس بشی ما وقتی تو رابطه نیستیم حس میکنیم نامرئی و بی پناهیم از اون ور چون اویزون به نظر میرسیم طرد مون میکنن اونم ادمی ها یی که سرشون به بدنشون نمی ارزه جه همجنس چه جنس مخالف من بسیار موفق و ثروتمند و حتی زیباو خوشتیپ و مهربان هستم به همه هم کمک میکنم و تو مقطع ارشد بهترین دانشگاه ایران درس میخونم ولی هیچ کدوم اینها به دادم نمیرسه . این یعنی وابستگی نا ایمن یعنیطرحواره نقص و شرم و رها شدگی .وگرنه ما هم خیلی حال نمیکنیم دلمون بشه باند فرودگاه ما هم دلمون نمیخاد شبها با خواب مشوش بخابیم و اصلا دلمون نمیخاد قلبمون مدفن عشق های نصفه نیمه باشه ما مجبوریم به این زندگی اینه که میگم من عوض نمیشم ،این که میگم ما با موعظه به جایی نمیرسیم روانشناسی با ۷ سال درمانگری نمیتونه یه شب خواب راحت به من هدیه بده و کاری کنه که من بتونم اعتماد کنم متعهد بشم صمیمی بشم و بمونم.الان دوستان میگن تو بیماری و مجبور چرا به بقیه میگی ولی بعضیام مثه من مجبور نیستن خودشون میخان سبک زندگیشونه ریشه فکری خانوادگی فرهنگی داره بعضیام هیچ کدوم نیستن جو جامعه و غرب گرفتتشون. جو گرفته ها خسته میشن چون پایه شو ندارن برمیگردن به اصل خودشون ولی ما مجبورا و اونایی که فرهنگشون هزار نفرهم هدایتمون کنه ما همینیم عوضنمیشیم.دوستان گلم این نظر کاملا برای یک شخص نمی دونم هستو برای عموم نیست ریپلای نفرمایید ممنون که توجه میکنید . امضا؛ مسیح
مسیحم پیامتون رو دریافت کردم. ممنون که وقت گذاشتید پاسخ دادید.
چون خیلی اصرار دارید ریپلایی زده نشه، به تصمیمتون احترام میگذارم. میخوام اینم بدونید که هیچ قضاوتی شما رو نمی کنم و اگر بکنم هم مطمئنا ارزشی نخواهد داشت و فقط به قولی آخرت خودم را سوزانده ام.
گذشته شما را درک میکنم. و عزیزم متوجه حریمت هستم.
این شعر رو هم که خیلی دوست دارم تقدیمتون میکنم.
به سراغ من اگر می آیید
نرم و آهسته بیایید
مبادا که ترک بردارد
چینی نازک تنهایی من
هر وقت دوست داشتید میتونید روی دوستی با من حساب کنید و به پیامهای من ریپلای بزنید. میبوسمت.
صادقانه برای تو نوشتم و به قولی خود افشا گری کردم امیدوارم به دردت بخوره و زاویه دید من رو برات روشن تر کنه و بتونی به شاگرد ها و دوستان مثال بزنی و ازش استفاده کنی.
حتما ریپلای میکنم و اگه این پست تنها نتیجه ش دوستی با تو باشه میارزه .خوبه که دارمت .امضاء.مسیح
سلام.قابل توجه شما و بقیه که وقتی میگفتم نمیشه به دختران و پسران (رلباز)اعتماد کرد وشما میگفتید نه باید اعتماد کرد!!!آدم اینارو میبینه حسش رو نصبت به جنس مخالف کلا از دست میده و بی تفاوت میشه!!!
علیرضا یه استادی داشتیم میگفت یک کتاب رو در دهه های مختلف زندگیتون بخوانید. هر بار که میخوانید برداشت متفاوتی از آن خواهید داشت.
من که چیز مهمی نمی گم که ازت بخوام پیامهام رو دو بار بخوانی.
ولی شما هرجا پیام من برات سوال ایجاد کرد با خیال راحت منو نقد کن. من استقبال میکنم.
اگه ببینم جواب میدم. اگه اشتباه کردم میگم اشتباه کردم. اگه جواب رو ندانم میگم نمی دانم. و اگر سوء تفاهم بوجود آمد سعی میکنم رفعش کنم. و اگر ناخواسته تندی کردم که متوجه نبودم؛ تو به حرمت مادرت مرا ببخش و منو برای یک عمر شرمنده خودت کن.
اگه اون پیامی رو که من گفتم "... باید اعتماد کرد" رو بتونی سرچ کنی و ریپلای کنی خیلی ازت ممنون میشم. با همین لفظ "باید" البته. چون من اگه گفتم "باید" ... علیرضا می باید حرفم رو پس بگیرم و بگم اشتباه کردم، اگر که گفتم "باید" البته.
این افراد در همه دوره ها بودند منتها الان تجری (گستاخی) آدمها زیاد شده.
من هم دارم در همین دوره زندگی می کنم و افرادی رو که باهاشون بنوعی سر وکار دارم اگه بیش از انچیزی نباشه که شما می بینید کمتر نیست. ولی زندگی رو نمیشه تعطیل کرد. زندگی جریان داره؛ و به هر نحوی که شما ارامش بیشتری میتونی بیابی قابل احترام هست ولو اینکه ارجح من نباشه.
نویسنده سوال عزیز اصلا شخص شما موضوع سخن من نیست عزیزم. صحبت کلی هست با دوستان
ادم حظ میکنه افرادی مثه شما رو میبینه دمتون گرم. اره خوبه محترما به ادم بگن منم تو یه پستی که درباره ازدواج دائم و موقت بود عدد های درصد موافقتم رو جابه جا نوشته بودم یه عزیزی گفت مال سه هفته پیش بود برگشتم و اصلاحش کردم اصلا من پای همه نظراتم رو امضا میکنم که بفهمن مال منه و قابل پیگیری و بازو خواست باشه و بیان سراغم ولی به شرطی که مودبانه وبدون طلبکاری باشه و عقیده من طوری باشه که تفکر بنیادینم نباشه و بشه راجبش بحث کرد. بعضی تفکرات مثه تاروپوده اگه بکشیش پارچه دیگه پارچه نیست.به قول استاد عزیزی عقیده ای که یه بار زیر سوال نرفته باشه ارزش نداره وسر نوشتی که یکبار از سر ننوشته شده و در سر ننوشته شده ارزشه زیستن نداره.منم یه کتاب رو ده ها بار میخونم گاهی طوری برداشتم عوض میشه که اصلا شک میکنم این همون کتاب یا اشتباه برداشتم.البته علیرضا خیلیخوب سوال کرد. ممنون از جفتتون که سطح فرهنگمون رو بالا میبرید و فضا رو برای نفس کشیدن باز نگه میدارید وما رو امیدوار. مرسی که هستید.و مخاطب به همه دوستان؛ طوری بنویسیو که مهربونی و ادب و حسن نیتتون رو تو ریپلایتون ببینیم درست فضاحقیقی نیست ولی قلب و احساس ادم ها حقیقیه و وقتی بی ادبی صورت بگیره خیلی سخته که خودت کنترل کنی و باادب جواب بدی من سعیم رو میکنم ولی گاهی نمیشه ببخشید. امضاء؛ مسیح
گلم اون ناشناس هم من بودم که از درصدهای موافقهات پرسیدم. خخخخخ ... چون در پیجهای دیگه خلاف درصدی که نوشتی رو ازتون خوانده بودم.
البته من آدمی نیستم که کسی رو زیر ذره بین قرار بدم. ولی این یکی از خصائص منه که خودم ازش راضی هم نیستم. دقت و جزیی نگری فقط در بحث یادگیری و آموزش خوبه. ولی تو زندگی آسیب زننده است.
گفت آسان گیر بر خود کارها کز روی طبع
سخت میگردد جهان بر مردمان سختکوش
من یادم میره اسمم رو بنویسم و گاهی برای ملاحظاتی که خودم دارم سعی میکنم اسمم رو ننویسم. ولی خودم فکر میکنم نگارش و ادبیات آدمها مشخصه. یادمه یه زمانی سرگرمی من این بود که کتابی رو بدون اسم نویسنده میخواندم، و بعد اسم نویسنده رو حدس میزدم یا اینکه حداقل تشخیص میدادم نویسنده اش روحانیه یا لباس شخصی؟ خخخخخخخ
چقدر هم عالی. منم یادم میره گاهی اسمم رو بزارم ولی اخرش حتما یادداشت میکنم.خوبه که جزئی نگری برعکس من .گاهی هم اشتباه تایپی نیست من چون تفکر التقاطی دارم جمع دو متضاد و جمع دوتا نظر مخالف رو با هم تو زندگیم دارم که همه خودمو گیج میکنم هم مخاطب رو و تو این مسائل که خودم به ثبات نرسیدم سعیمم اینکه نظر نزارم تا در اینده شاید به ثبات نیر رسیدم ولی اون مورد صرفا اشتباه تایپ بود . اون پست تصیح کردم تو قسمت من یه ترنسم میتونی بخونیش. امضاء؛ مسیح
من نقد نکردم خودم هزار ویک عیب دارم شما اشتباه متوجه شدید.ولی من هیچوقت از گفتم پشیمون نمیشم کسی که پیام داده به یکی گفته سلام دیگه نه تنها بدرد ازدواج بلکه بدرد لای جرز هم نمیخوره حتی اگر تو مجردی اینکارو کرده و تو متاهلی بعد از داشتن 5تا بچه فهمیدی که تو مجردی اون کار رو کرده سریع باید طلاق بگیری چون مطمئنن تا حالا همش اونکارو کرده و داره میکنه و بازهم خواهد کرد!!!وقتی اسم توبه مربوط به این افراد به گوشم میخوره از خنده میترکم
.درضمن دوره شما بود ولی اون موقع اینکارا نماد روشنفکری و فهمیدگی و دینداری نبود.دوره شما بود ولی از هزارتا 10تا نهایتش ولی الان از 1000تا 990تاش اینطورین و اتفاقا شما اصلا خبر نداری چه میگذره و فقط ظاهر زنگ زده فولاد رو دیدی نمیدونی باطن فولاد چطوری پوسیده ولی من خوب میدونم چون 24 ساعت دور و برم همش از ایناست.
علیرضا نقد کردن آدمها به معنای نقد کردن شخصیتشون نیست. بلکه به معنای نقد کردن پیامی هست که می نویسند. اون پیام هم ممکنه تمام مقصود نویسنده نباشه و مثلا ممکنه یک نویسنده در بیان نظر خودش جامع و مانع عمل نکرده باشه. و در واقع رساننده خوبی نبوده باشه.(مثلا با زبان الکن نوشته باشه) بنابراین شما منو نقد هم بکنی من بر شما خرده نمی گیرم که چرا شما که هزار عیب داری مرا نقد کردی و ... ؟
علیرضا دوره جوانی یا بهتر بگم نوجوانی من (چون من همین الانش هم جوانم.خخخخ) دوره آقای خاتمی بود و گفتگوی تمدنها و ... جالبه بدانید که من، هم در فامیل خودم و هم در فامیل همسرم و حتی خود همسرم هم اصلاح طلب هستند. و این تنها منم که تافته ی جدابافته و به قولی از دماغ فیل افتادم.خخخخخخ
بهرحال به این نظر شما که فرمودید: "اتفاقا شما اصلا خبر نداری چه میگذره و فقط ظاهر زنگ زده فولاد رو دیدی نمیدونی باطن فولاد چطوری پوسیده" احترام میگذارم. چون این نظر ، حاصل دریافت شما از پیامهای منه که ممکنه در اذهان دیگران هم شکل گرفته باشه و نیاز به اصلاح داره.
نقد خوبی بود. پسر مو فرفروی من. خخخخ
ببخشید من درونم ترسی ایجاد شده شما منو میبینید؟!از کجا فهمیدین موهای من فرفریه؟!!!
.
نیست؟؟؟؟ خخخخخ
چرا هست ولی شما از کجا دیدید؟!دیروز هم یکی در سایت...به من جهت شوخی گفت کلت مثل سیم ظرفشوییه!!!نکنه دوربین مخفیه؟!!!
ببخشید من درونم ترسی ایجاد شده شما منو میبینید؟!از کجا فهمیدین موهای من فرفریه؟!!!
.
برای رفع اختلافات
۹ بار بگید چنگیزی و پنگیزی پنگیزی و چنگیزی
مطمئن باشید محبتتون به هم زیاد میشه
فقط زیادتر نگید اگه زیادتر بگید با هم ازدواج میکنید
اما حتما بگید، چون چند نفر این کار رو اصلا انجام ندادند
در هفته پیش روشون دو شب پشت سر هم مامانشون غذا عدس پلو بهشون داد و افسردگی گرفتند
چنگیز پنگیز عزیز.من همین جوری هم به همه ادمها محبت میدم و میگیرم لازم به ورد نیست .خوب که به فکر رفع اختلافی .مرسی که هستی.مسیح
مولانا قصه جالبی دارد. ایشان بیان می کنه که فیلی در اتاقی تاریک قرار داشته و مردم شهر که فیل را ندیده بودند به آن اتاق می‌رفتند و از آن بازدید می‌کردند:
فیلی اندرخانه‌ی تاریک بود
عرضه را آورده بودندش هنود
از برای دیدنش مردم بسی
اندر آن ظلمت همی شد هر کسی
به علت تاریکی اتاق، مردم مجبور بودند از حس لامسه استفاده کنند. و وقتی از اتاق خارج میشدند باید نتیجه را توصیف می کردند.
یکی که به پشت فیل دست زده بود؛ گفت: فیل یک تخت بزرگ است
دیگری که به پای فیل دست زده بود ؛ گفت : فیل یک ستون است.
سومی که خرطوم فیل را لمس کرده بود ؛ گفت: فیل یک ناودان بزرگ است.
چهارمی که به گوشش دست زده بود؛ گفت : فیل یک بادبزن بزرگ است.
مولوی در پایان این قصه نتیجه گیری می کند:
در کف هر یک اگر شمعی بدی
اختلاف از گفتشان بیرون شدی
مولوی می گوید اگر همه این افراد یک شمع در دست داشتند و در تاریکی بسر نمی بردند، با هم اختلافی پیدا نمی کردند. و حقیقت فیل را در می یافتند. ولی چون نوری در دست نداشتند، در دام داوری های غلط گرفتار شدند و حقیقت را درست متوجه نشدند.
ما چون مسلمانیم، قرآن را "نور" می دانیم. "وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكُمْ نُوراً مُبِيناً"
قرآن به ما می گوید : قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَيَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِكَ أَزْكى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِما يَصْنَعُونَ. وَقُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِن وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنََّّ ... ( ایه 30 و 31سوره نور که ترجمه را همه می دانید)
قرآن خطاب به زنان مى فرماید: «فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ»؛ «زنان هنگام سخن گفتن با نامحرم، نباید صداى خود را نازک کنند (که کنایه از ناز و عشوه است ) ؛ زیرا کسانى که در قلبشان وسوسه و مرض روحى وجود دارد، به طمع مى افتند».
قران همه اینها را می گوید که کار به "رل" بازی نکشد.
در نت "رابطه با نامحرم در قرآن" را سرچ کنید، آیات برخورد موقرانه دختران شعیب ع با موسی ع را ببینید. (آیات 22 تا 28 سوره قصص)
اما پرسشگر عزیز ، من نه مشاورم، نه فیلسوف؛ ولی بشخصه معتقدم هرکس برای خود نوری (عقلی) دارد. با نور وجود خودت از پیامها دریافت کن.
در حدیثی از امام صادق (علیه‌السّلام) از قول پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) آمده است: «برای هر امر حقّی، حقیقتی است و برای هر امر درستی، نوری است. پس آنچه را موافق قرآن است، اخذ کنید و آنچه را مخالف قرآن است، ترک کنید.»
عزیزم ما بین مباحثات و مناقشات (و شاید هم مبارزات ما) آنچه را با قرآن و روایات اهل بیت و عقلت تطابق دادی و صحیح آمد، استفاده کن ؛ مابقی را به دیوار بزن.
خدایا چنان کن سرانجام کار
تو خشنود باشی و ما رستگار
آمین.
رل زدن عاقبتش تنهایی و افسردگی هست
ترک کن
همچنین باید ببینی در خواهرت چه چیزی هست که سبب میشود خواستگار نداشته باشه
اصلا خودش میخواد ازدواج کنه؟
وقتی نظرات مسیح را خواندم خیلی ناراحت شدم واقعا برام سوال شد امثال این مسیح چرا اینقدر راحت به دیگران توهین میکنند و همه را به ساکت باش دعوت میکنند اما به خودشان که میرسد میگویند من باید آزادی داشته باشم و.......
به خودش خیلی راحت اجازه توهین به افراد مختلف را میدهد و تاکید میکند من نظرم همین است و مطلقا تغییر نخواهم داد و سپس به دیگران توهین میکند و بهشون میگه عقده ای بهشون میگه شماها رذالت داری، بهشون میگه شما حرفهای سخیف میزنید تیکه میندازه که از منبر بیا پایین و .... به علیرضا میگی اگر نظر مخالف داری ریپلی نکن! و خلاصه حتی جنبه شنیدن نظر مخالف رو نداره و بعد بر خلاف نظر همه اظهار نظر میکنه میگه دوست پسر داشته باش میگه و..... و بعد که به او گفته میشود حرفهات اشتباهه تاکید میکنه من نظرم همینه و در هیچ صورتی نغییرش نمیدم!!!! حتی آمادگی برای شنیدن صدای مخالف رو نداره و دیگران را متهم میکنند که شما چرا آزادی بیان نمیدید من دوست دارم هرچی دلم میخواد بگم اما شماها حق ندارید حرفی بزنید و حتی با نظرهای کوچک یک فرد که خودش باشه مخالفت کنند.
یعنی همه ساکت باشند من مسیح هرچی خواستم بگم
و این اصلا پذیرفتنی نیست
ازچی ناراحت شدین دروغ که نگفته خوب الان مثل مورو وملخ دختر رایگان هست.اینم بار اولشه عذاب وجدان گرفته توهم محبت برداشته وقتی بفهمه دخترای این زمونه از خداشونم هست عین خیالشم نیست.به نظم مسیح درست گفت و شمها چون تحمل شنیدن واقعیت رو ندارید و از اون دستمه آدمایید که همچی رو عادی جلوه میدن اینطوری بهتون برخورد.
برادر عزیزم.ممنون از نظرت.برای من کاری نداشت که یک نقاب بزنم و یه توصیح الکی ارمانگرایان بدم و انتقاد و فحاشیم نشنوم و بگم به سوال کننده که رابطه و رل زدن بد و افت داره.ولی اولا من ادم دوروغ و دغل و ریا کاری نیستم.بعد رطب خورده کی منع رطب کند و سوما چیزی رو نمیگم که ارمانی ودینی باشه واقعیت روز جامعه رو میگم. در اخر اصلا من حرف درست و ارمانی رو میزدم چه تاثیری روی مخاطبم داشت اون میرفت با حرف من خودش رو تغییر میداد .امضا ؛ مسیح
با سلام.
در مورد نویسنده (مسح) بنده خدا نظرش رو گفته است درست است نظری کاملا شخصی بوده که شاید به مزاق خیلی‌ها خوش نیاید چون علنا داره قبح گناهی را می ریزد و این روش کاملا اشتباهی است. دوستان بزرگوار توجه داشته باشیم هجمه زیادی باعث طرد شدن دوستان نشود. امیدواریم ایشان که در جاهای دیگر نظرات خوبی هم داده اند با تغییر رویه نظرات شان را در چارچوبی ارائه بدهند که به دنیا و آخرت خودش و بقیه لطمه ای وارد نکند.
نقد دوستان هم از این بابت بوده که بنده خدایی که سوال میکند نظرات دوستان را کارشناسانه و حرفه ای میداند پس باید نظراتی درست و عاقلانه بدهیم.
امیدوارم این بحث تمام شود با تشکر از تمامی دوستان. موفق باشید
متشکرم اسم من مسیح یعنی نجات بخش شما حرف یا رو نمیزارید میتونم بهتون بگم که خیلی ناراحت شدم و یه روز کاریم رو با ناراحتی شروع کردم و راندمان فکریم و کاریم پایین اومده وفقط به این فکر میکنم کع دیگه به هیچ عنوان پیام ندم و همین کارم میکنم چون من نمیتونم چیزی غیر خودم باشم و نظری غیر از چیزی که فکر میکنم بدم من ادم مسلمان و مقیدی نیستم و امدنم به اینجا که مال ادم های مومن و مقید و با هنجاره از اول اشتباه بود .خوب و بدی دیدید از ما ببخشید. خدا نگهدار. امضا ؛ مسیح
با سلام به شما کاربر محترم
دربار مسئله اولتان باید عرض کنم که اقتضای رل زدن و ارتباط نابهنجار با جنس مخالف همینه؛ یعنی مدتی طرفین با هم ارتباط دارند و بعد از آن ممکن است یکی از طرفین یا هردو از همدیگر خسته شوند و همدیگر رو کنار بگذارند. چون هیچ تضمینی به این نوع روابط وجود ندارد. لذا اگر شما با یه نفر دیگر هم رل بزنید و ارتباط هنجارشکنانه داشته باشید، باز احتمال اینکه در این رابطه کار به جدایی کشیده شود وجود دارد و باز این شما هستید که چندین و چند بار دچار ناراحتی و افسردگی و حتی کمبود اعتماد به نفس خواهید شد. چرا؟
چون به اقتضائات این نوع روابط توجه ندارید و این تکرار از دست دادن طرف مقابل باعث می شود که شما مدام اِسنادها را به خودتان بدهید و همواره خودتان را سرکوب کنید، درحالی که ایراد اصلی شما از نوع نگاه شما به این گونه روابط هنجارشکنانه است. چون احتمالا شما با نگاه برقراری یه رابطه و تعامل عاطفی و ... وارد این ارتباط می‌شوید، اما آیا طرف مقابلتان هم با همین نگاه وارد ارتباط میشود؟ بر فرض که هردو با نگاه تعامل عاطفی وارد ارتباط شوید، اما چه تضمینی به پایداری این رابطه وجود دارد وقتی هیچ گونه تعهدی طرفین به همدیگر ندارند. بنابراین جنس این نوع روابط همین است و چیزی جز این نیست یا باید این اقتضائات رو بپذیرید و همین رویه رو ادامه بدهید که در آن صورت بی شک تبعات و آثارش دامن شما رو در ازدواج آینده تان خواهد گذاشت یا اینکه تصمیم قاطعی در این زمینه بگیرید و این روابط هنجارشکنانه را کنار بگذارید و روابط و تعاملات عاطفی و ... خود را برای همسر آینده تان نگه دارید که بهترین حس و لذت را می توانید در این باره تجربه کنید.
درباره مسئله نیامدن خواستگار برای خواهرتان، چندان روشن نیست که به چه علت این موضوع به دغدغه شما تبدیل شده است؟ اگر منظورتان این است که خواهر بزرگتری دارید که تا ایشان ازدواج نکند، طبیعتا شما نمی توانید ازدواج کنید باید عرض کنم که بارها در همین سایت به این موضوع پرداخته شده است. لذا شما رو به مطالعه لینکهای ذیل ارجاع میدهیم.
https://btid.org/fa/news/58449
https://btid.org/fa/news/90762
https://btid.org/fa/news/126306
اشاره کردید که اعصابتان خورد خورد خورد است که باید عرض کنم که بخشی از این اعصاب خوردی شما می‌تواند ناظر به مسئله اول و دومتان باشد که مطرح کردید. وقتی انسان دچار مسئله و چالش در زندگی می شود، طبیعتا دچار ناراحتی و بعضا ناامیدی و افسردگی می شود اما بسته به کنترل و مدیریت هیجانی افراد متفاوت هستند: بعضی ها با چالش ها کنار می آیند و با خونسردی به حل مسئله می پردازند و بالطبع اینگونه حالشان رو خوب می کنند، اما بعضی ها با چالش کنار نمی آینده و به جای اینکه به حل مسئله فکر کنند مدام در یک سیکل و چرخه معیوبی هیجانی گرفتار می شود و مدام دست به خودخوری و اعصاب خوردی می زنند و همین مسئله باز حالشان را خرابتر می کند؛ چون مدام به هیجانات منفی خودشان توجه میکنند و چندین و چند بار حالشان خراب می شود، در حالی که راهکار این است خود را از این سیکل و چرخه معیوب رها کنند و به جای تمرکز بر مشکلات و چالشها از طریق تفکر و تعقل و مشورت به فکر راه حل مسئله باشند. طبیعتا وقتی بتوانید مسائلتون رو از طریق تفکر و تعقل و مشورت حل کنید، حس خیلی خوبی به شما دست می دهد و کمتر دچار اعصاب خوردی در زندگی خواهید شد. اگر در زمینه هیجانات منفی و ...نیاز به مشورت بیشتری داشتید، بنده در خدمت هستم که بیشتر در این زمینه برای شما توضیح بدهم.
موفق باشید.
جناب کارشناس بنده چن تا سوال دارم؟
۱ ) فلسفه این سایت هم اندیشی درمورد سوال یک انسان کمک گیرندست یا فضایی برای نقد نظرات دیگران. هیا ما حق داریم نظراتی که با سوال داده شده رو به چااش بکشیم یا نه؟؟
۲) ایا این سایت فقط برای مسلمانان و توابع جمهوری اسلامی هست، یا اقلیتهای مذهبی و سکولارها و خارج نشینان و کسانی که تابع جمهوری اسلامی نیستن هم حق نظر
۳) ایا همه نظرات باید درست و کارشناسانه باشه و یا نظر های شخصی و گاهی عیر کارشناسانه حق شرکت در بحث دارن؟
واقعا من دارم از این حجم از فشار اکثریت عذاب میکشم که میدونید امثال من نمیتونن فعالیت کنید پدرانه بگید من برم ناراحتم نمیشم.وگرنه یه قانون و منشور اخلاقی قرار بدید که ما تکلیفمون رو بدونم. مسیح
با سلام به شما کاربر محترم
از منظر مشاوره‌ای باید عرض کنم که انجمن یک فضایی است که کاربران با افکار و عقاید مختلف متعدد با رعایت قوانین حاکم بر سایت می‌توانند نظرات خود را بیان کنند. اما فایده انجمن این است که سایر کاربران می‌توانند از سوال و جوابی که داده میشود بهره‌مند شوند و استفاده کنند و درکنار آن اگر تجربه‌ای یا نکته‌ای در این زمینه مواجه بودند، می‌تواند در راهنمایی هرچه بهتر به کاربر سوال کننده کمک کنند. گرچه نظرات کاربران همگی شخصی تلقی میشود ولی استفاده از نظرات شخصی دیگران نیز توسط کاربر سوال کننده با درنظر گرفتن تعقل و تفکر و ارزشهای دینی و انسانی قابل توصیه است.
البته ممکن است فضایی برای انتقاد و گفتگو در خصوص نظرات کاربران اتفاق بیفتد و بعضا کاربران نظرات همدیگر را برنتابند، ولی بهترین شیوه این است که با حفظ خونسردی و با تعقل و تفکر و ذکر مستندات علمی و منطقی نظرات خودمان را بیان کنیم. طبیعتا از کوره در رفتن و استفاده از ادبیات سخیف و نامحترمانه تنها شخصیت هیجانی بودن ما را به دیگران نشان میدهد و بالطبع در شرایط هیجانی، ضریب خطای افراد بالا می‌رود و تاثیر مثبت کاهش پیدا میکند. از سویی دیگر؛ اگر افراد و کاربران محترم مبنای انتقاد از نظرات دیگران را براساس تعقل و تفکر و مستندات علمی و منطقی قرار بدهند، کمتر فضای تنش آلود اتفاق می‌افتد و اتفاقا فرصتی برای رشد و تعالی همه کاربران خواهد بود؛ زیرا در همین فضای انتقادِ منطقی و سالم امکان رشد علمی و منطقی و عقلی برای همگان بوجود می‌آید.
گرچه بنده به شخصه به عنوان یک کاربر معمولی نه به عنوان یک مشاور، وجود انتقاد، افکار مخالف و گفتگو را حتی (به شکل تند و تیز و نامحترمانه) فضایی برای تمرین و رشد خودم می‌بینم. مضاف براینکه اگر تمرین کنم که از دایره تعقل و تفکر و منطق و علم در تعاملات و گفتگوهایم خارج نشوم، قطعا تکرار و مداومت در این فرایند در مرئی و نظر دیگران منجر به این میشود که دیگران حتی مخالفانم مرا فردی منصف، منطقی، موثر قابل احترام بدانند. به علاوه حتما مداومت بر این روحیه در زندگی شخصی، زندگی مشترک، خانواده، کار و روابط اجتماعی هم بسیار تاثیرگذار خواهد بود و باعث میشود توسط دیگران فردی تک رو، تک بُعدی و تک محور شناخته نشوم. بنده با بعضی از نظرات شما مخالف هستم و در بعضی از موارد هم به نظرات شما انتقاد کردم، ولی از بعضی از نظرات شما هم استفاده کردم. بنابراین در مجموع حضور شما رو در انجمن، فعال می بینم و دلیلی نمی‌بینم که حضورتون رو به خاطر انتقاد دراینجا کمرنگ کنید که اگر این کار رو بکنید، تصور و برداشتم از شما تغییر خواهد کرد.
موفق باشید.
واقعا حرمت انسانی من داره با تاراج میره وادبیات ها واقعا طلبکارانه و هتاکانه هست و از تحمل هر انسانی خارجه و روز به روز هم داره بدتره میشه من کمتر از یک ماهه که اینجام خیلی تحمل به خرج دادم ولی این پست واقعا برای من گرون تموم شده به ویژه این کاربر ناشناس لطفا اکیدا مراتب اعترا۱ من رو برسونید .اگه مکانی برای نقد نظر و اندیشست من اندیشه و نظرم رو دوست دارم و حاضر نیستم به بهای هیچ چیز عو۱ش کنم چون حاصل تجربه من از زندگیم.ممنون که پیگیر هستید
حرمت انسانی تو داره به تاراج میره؟
طرف اومد نظرت رو نقد کرد بدون هیچ توهینی
تو با چه اجازه ای به اون فحاشی میکنی و بهش میگی عقده ای؟؟؟
بعدا تو شدی آدم خوبه اون شده بد؟
ثانیا مگه تو خدایی که میگی من نظرم رو مطلقا تغییر نمیدم؟
این حد از تکبر اصلا قشنگ نیست
معلومه با این نگاه وقتی حتی یک نظر مخالف ببینی برآشفته میشی و میگی وای داره به من توهین میشه و شروع میکنی به فحاشی و بددهنی
سعی کن تحملت رو برای شنیدن نظرات مخالف بالا ببری
همانطور که مصطفوی هم گفت خیلی از افراد با نظرات تو مخالفن
انجمن هم برای شنیدن نظرات متعدد و مختلف هست
سعی کن نظرات مخالف خودت رو هم بشنوی و فکر نکنی نظر تو خیلی صحیحه و بگی اصلا هم تغییر نمیدم و بگی هیچ کسی حق ریپلی کردن نظر مخالف دادن رو نداره و خلاصه همه رو بخواهی خفه کنی
شما ی مودب ،چه قدر از الفاظ قشنگی راجبه من استفاده کردید که من از ادب شما بیاموزم .مثلا به من گفتید روغن فکر. نظراات حقیرو زشت .عقاید کثیف و حقیرت. حمله ور
. چرت و پرت گو . عقده ای خودتی .اینا رو شما به من نسبت دادید در صورتی که من اول اصلا با شما کاری نداشتم و روی سخنم با کسه دیگه ای بودو شما سر رسیدی.... و من جای شما بودم با این سابقی درخشان که دارم راجبه ادب دیگران نظر نمیدادم در صورتی که اول به من فحاشی شده بود ولی اونجا شما یادت نیومد که ادما باید مودب باشن چرا چون من نظر مخالف شما داشتم و حق داشتن به من توهین کنن ولی چون اون فرد نظر موافق شما داشت من حق جواب به فحاشیشون رو نداشتم . ممنون از متر دقیقت .حتی علیرضا اومد از لحنهای بد انتقاد کرد ولی خوب ما همیشه در دادگاه شما محکومیم .بگذریم این دعوا به جایی نمیرسه. من با نظرات مخالف کنار میام چون میگم ادم ها ازادی بیان دارن . ولی با ریپلای نظرات بقیه و نقدشون مخالفم چون میدونم فایده ای نداره ادما نظراتشون از فکرشونه و وقتی فکر ثبات بگیره عوض نمیشه .شما صد بار دیگه هم من رو نقد وریپلای کنی من به اون خانم میگم که انقد رلت رو عوض کن تا کسیو پیدا کنی که تایپ توعه و اب بندب بشی .همیشه عشق باشه همیشه برکت
دوباره تمام پیام ها رو از اول بخون با روز و ساعتشون یه سوالی پرسیده شد بنده نظرم رو گفتم بدون هیچ حرف و توهینی بعد یه خانمی به من گفت بی حیا من چی باید میگفتم گفتم عقده ای تو بی حیا اون رو نمیبینی عقده ای منو میبینی چقدر میتونی بی انصاف باشی اخه. من که سرفحاشی باز نکردم. گاهی فک میکنم تو به نسر مخالف نیستی حضورم رو برنمیتابی شما خودت پیام های خود رو ببین . ببین گلم ادما از یه تایمی به بعد قابل تغییر نیستن من بخامم دیگه نمیتونم بیس فکریمو عوض کنم من اینطوری زندگی کردم بفهم اینو من عوض بشو نیسسسسستمممممم. وهیچ وقتم نخاستم کسیو عوض کنم و نظر هیچ کدومتون هم نقد نکردم من فقط میخام منو همین جور که هستم بپذیرید و با تظرم هم کار نداشته باشید قضاوت بزارید به عهده سوال کننده دقیقا همین کاری که من در حق شما میکنم خواهش میکنم بزار ما هم نفس بکشیم به نظرات من کاری نداشته باش . ناشناس عزیزم توجهت رو نظرات دیگران هم جلب کن فشار حرفات داره منو عذاب میده . خواهشا تمومش کن یه جواب سوال انقدر نباید برای من گرون تموم شه همین.
با سلام.
در مورد نویسنده (مسح) بنده خدا نظرش رو گفته است درست است نظری کاملا شخصی بوده که شاید به مزاق خیلی‌ها خوش نیاید چون علنا داره قبح گناهی را می ریزد و این روش کاملا اشتباهی است. دوستان بزرگوار توجه داشته باشیم هجمه زیادی باعث طرد شدن دوستان نشود. امیدواریم ایشان که در جاهای دیگر نظرات خوبی هم داده اند با تغییر رویه نظرات شان را در چارچوبی ارائه بدهند که به دنیا و آخرت خودش و بقیه لطمه ای وارد نکند.
نقد دوستان هم از این بابت بوده که بنده خدایی که سوال میکند نظرات دوستان را کارشناسانه و حرفه ای میداند پس باید نظراتی درست و عاقلانه بدهیم.
امیدوارم این بحث تمام شود با تشکر از تمامی دوستان. موفق باشید
با سلام. با تمام احترامی که برای شخص نویسنده ( مسح) قائل هستم نظرات ایشان نظر شخصی اش است و کارشناسانه نیست و بیشتر به بدتر شدن شرایط کمک میکند. ما در قبال حرف‌هایمان مسئول هستیم نباید هر حرفی را بزنیم.
در مورد سوال اول. متاسفانه روابط آزاد بر روح وروان فرد تاثیرات منفی زیادی می‌گذارد و حتی آینده شخص را هم تحت تاثیر قرار میدهد و اکثر مواقع این دخترها هستند که ضربه می‌بینند بهتر است از این رابطه های بی قید و بند و آزاد دوری کرد تا کمتر لطمه ببینید.
در مورد سوال دوم خواستگار برای آبجی تون چندین مقاله در همین سایت هست مراجعه کنید به دردتان می‌خورد به عنوان نمونه می توانید به این لینک مراجعه کنید. https://btid.org/fa/news/73736
در مورد سوال سوم بهتر است چند نفس عمیق بکشید و با استفاده از دارو هایی که توصیه شده اول آرام بشوید و بعد تصمیم بگیرید. زیرا هرکار یا تصمیمی در زمان عصبانیت باعث پشیمانی خواهد شد. البته باید دلیل عصبانیت شما را متتوجه شد اگر این چیزهایی اول و دومی بود که گفتید این ها قابل حل هست.
بهرت است به مشاوره حضوری پیش مشاور با تجربه و متعهد مراجعه کنید.
خوب که نظرات مخالفتونم درج میکنید و خوب که میدونید نظر شخصیه من هستش و سوال کننده همه نظراات رو میخونه و اونی که برای زندگیش مصلحته انجام میده.ولی باید مینوشتید نظر این شون در برخی مورد کارشناسانه نیست و شخصی هست چون در برخی موارد کلا درست و کارشناسانست نیر میدم .ولی میشه مواردی که به بدتر شدن انجامیده رو بگید که ما هم بدونیم؟؟ اینکه یه کسی رل داره من بگم دیگه رل نزن چقدر کارسازه و انجامش میده؟؟؟ یکم از منبراتون پایین بیاید موعظه نکنید راهکار بدید موعظه یعنی وقتی کسی بهتون میگه من این هستم میگید این نباش این غلطه .راهکار این که بگید اگه این هستی باشه قبوله حتی اگه غلطه حتی اگه کثیف و اشتباهست ما کمکت میکنم که روح روان وجسمت تو راه اشتباهت کمتر صدمه بخوره چون بلاخره اون ادم براساس یه پشتوانه ای این تصمیم رو گرفته که من نباید و نه حق دارم عوضش کنم . اولی موعظه هستکه کاره روحانیونه و امثال شماو دومی راهکار که کار ما مدد کاراست و روانشناساست .ما فقط متفاوتیم این رو درک کنید.وگرنه من واسه اونیم که بخاد شهید بشه هم راهکار میدم همونطور واسه اونی که بخاد رل بزنه من ادما هارو عوض نمیکنم میپذیرم و راهکار میدم براساس چیزی که هستن و چیزی که میخان .واین درک و قابلیت کار هر کسی نیست بزرگی به پهنای انسانیت میخاد واسه کسیه که دنیای خودش و ادما اگه اخرت و دینش مهمه مهمتره .موکدا میگم من مسلمان نیستم . ادما خوب و بد ،پاک و ناپاک از هرتبار و دینی از هر نژادی من به پهنای تمام هستی دوستتتتتتتون دارم.امضاء؛ مسیح.
نظر تو مثل این هست
یکی میگفت مدفوع میخوردم حالم بد میشه
بعد تو بگی مدفوع خوردن رو زیاد تکرار کنی خوب میشی و عادت میکنی و پوست کلفت میشی!
بلد نیستی راه کار بدی، بهتره مدفوع خوردن را هم آموزش ندی
کسی منبر نرفته اما بهتره تو ادای افراد روغن فکر را هم در نیاری!
دوست عزیز خواهشا یه ذره درست صحبت کنید.ممنون
ما با کیا شدیم ۸۰ میلیون. واقعا که .روابط انسانی با مدفوع خوردن یکیه؟؟ میگه من پوسته روانیم حساسه میگیم در اثر تجربه زجر پوسته روانیت کلفت میشه. ایندهم رذالتو شما از کجا میارید؟؟ مسیولین سایت خواهشا رسیدگی کنن این بی احترامی ها داره از حد میگذره اگه فقط یه سری عقایدی که دین و اسلام رو باید ترویج بدن فقط حق اظهار نظر دارن بگید من دیگه نیر ندم اگه هم نده با همچین ادم های سخیفی برخورد دیگه واقعا من نه وقتشه رو دارم نه حوصلشو .خواهشا یه منشور اخلاق و قوانین تو سایت بزارید اوضاع خیلی اسف باره دیگه من واسه نیرم دارم فحش میخورم اگه دیگه تو هیچ جهان پنجمیم پیدا نمیشه.
این یارو دختربازی و پسربازی و ارتباط با نامحرم رو روابط انسانی میدونه؟!!
بزرگوار بنده اسم دارم .بله که میدونم. دختر و پسر انسان هستن وهر گونه روابطی که دو جنس انسان دارند روابطه انسانیه.
هر گونه ارتباط که دختر و پسر دارند انسانیه؟؟؟
به همین اطلاق؟؟؟
هر انسان فهیمی میداند مطلق ارتباط دختر و پسر صحیح نیست اگر در قالب هنجارها نباشد و معمولا دختر آسیب فراوان میبیند
دو تا فحش دیگه بده آروم بشی! این همه رو را از کجا آوردی
مخالفان خودت رو همش خفه میکنی بهشون عقده ای میگی میگی رذالت داری سخیف میگی و ....
به علیرضا میگی اگر نظر مخالف داری ریپلی نکن!
حتی جنبه شنیدن نظر مخالف رو نداری و بعد بر خلاف نظر همه اظهار نظر میکنی
تو که جنبه شنیدن نظر مخالف رو نداری بیجا میکنی نظر میدی
تو که ادعا داری و این همه فحاشی میکنی این همه رو را از کجا آوردی
تو بیجا میکنی از منشور اخلاق دم میزنی و حال آنکه اندازه سر سوزن ادب نداری
حالم از امثال تو که این همه ادعا دارن به هم میخوره
گرچه با شماموافقم ولی ایشون یک خانم محترم هستند.اینجا هم یک مکان عمومیه لطفا یکم خونسرد و محترمانه تر ازشون انتقاد کنید.تشکر
اخه عزیز مگه ما اومدیم اینجا نیر نقد کنیم ما اومدیم سوال جواب بدیم اومدیم هم اندیشی کنیم اگه نوشته بود بالای سایت که سایته نقد اندیشه و عقایده من نطر نمیدادم که من اومدم کمک کنم نیومدم که نقد بشم معلومه که دوست ندارم نقد بشم کشف جدید کردی؟
به قول این مسیح بی حیا
یکم بی حیا بازی در بیاری این مسائل برات عادی میشه!!!
رلت رو عوض کنی؟!
چقدر زشته ارتباط با نامحرم رو عادی میکنند برخی افراد و یقینا در گناه آنها شریکند!
چرا به خودت اجازه میدی به راحتی به دیگران توهین کنی؟؟ به شما چه ربطی داره که ما عقیدمون چیه و چیکار میکنیم؟؟ چرا راه خودتون رو نمیرید چرا فک میکنید ما اقلیت حق حرف زدن نداریم بابا ما نمیهایم بریم بهشت نمیهایم خوشبخت باشیم بزارید بریم جهنم خودمو تو گناه هم شریک شیم .مگه ما با شما کار داریم که سرتون تو نظرات ماست؟مثلا اگه توبری رو منبر من و این خانم متنبه میشیم دیگه میگیم چون تو گفتی دیگه این کار رو نمیکنیم؟؟ یا مثلا فک میکنی دختر مذهبی مقید با خوندن حرف من و این خانم میره رل میزنه و مذهب و خانوادشو ول میکنه. نه شما فقط یه سری عقده ای هستید که ادای انسان های خوب در میارید. با این حرکت هات سادات عزیزمون رو تو چشممون خراب نکن بانو. امضاء؛ مسیح
عزیز ما هم نمیخواهیم کسی رو به زور بهشت بفرستیم.
ولی مساله اینجاست که وقتی کسی فقط یک جمله نوشته که "مشکل دارم. رلم ولم کرده" ما این شخص رو نه به زور میفرستیم بهشت. نه سوقش میدیم به جهنم و اسفل السافلین.
ما آگاهی بهش میدیم. بهش میگیم اقتضای رل زدن و ارتباط نابهنجار با جنس مخالف همینه.
شمشیر پشت گردنش نمیگذاریم که باید اینی که بشی که ما می پسندیم. (اجبار) باهاش تا درب خانه همراهی نمی کنیم (تجسس) که ببینیم حرفمان را پذیرفت یا نه؟
وقتی اومده سوال کنه یعنی دنبال آگاهی بیشتر هست.
عزیزم چرا فکر می کنید راهکار فقط این هست که بگید تجربه کنید تا خوب اب بندی بشید؟!
چرا فکر نمی کنید که همین تجربه خاصیت مشکل سازی بیشتری رو داره؟
چرا فکر نمی کنید این عواطف یک انسان هست که در اثر تکرار تجربه ها داره به تاراج میره؟
چه تضمینی دارید برای این راهکارتون که تجربه حتما منجر به اب بندی ادمها میشه؟
هر معلولی با علت خودش سنخیتی داره. شما بر چه اساسی تجربه روابط آزاد را علت اب بندی شدن می دانید؟
فدات شم، ما نیامدیم اینجا بجنگیم. ما نیامدیم دست شما را بگیریم به زور ببریم بهشت. ما نیامدیم حتی فردی را مسلمان کنیم گرچه بسیار خوشوقت خواهیم بود اگه که میتوانستیم. ما نیامدیم از افکار سکولار و لاییک ، غیرت دینداری بسازیم. انکه میفرماید "لا اکراه فی الدین" خودش فکر اینجایش را هم به مقتضای حکمتش کرده. گرچه که این ایه هم در جامعه ما درست تفهیم نشده.
اینجا شاید سایت نقد اندیشه نباشه. اینجا شاید همه عالمیان مجاز به اظهار نظر باشند. ولی این مصاحبت می طلبه که گاهی علت برخی از پیامهامون رو توضیح بدیم. حالا اسمش باشه نقد یا آنچه شما می پسندید.
و در اخر نازنین، از سوالات ما دلخور نشوید و برداشت منفی هم نکنید.
مسیحا ؛ جان
اهانت به شما را در واژه نامه ام نمی یابم
گرچه برخی نظراتت را هم بر نمی تابم
خانم مسیح عزیزم شما در پیامهای پایینتر فرمودید : فقط اگه سوالی داری میتونی رو کمک من حساب کنیو ریپلای کنی.
ممکنه ازشما خواهش کنم این سوالات بنده رو که بهش ریپلای زدم پاسخ بدید؟!
ممنونم
هر معلولی با علت خودش سنخیتی داره. شما بر چه اساسی تجربه روابط آزاد را علت اب بندی شدن می دانید
منظورتون این سواله؟ سوال جنجال افرینیه میترسم جواب بدم و دوباره قضیه کش پیدا کنه اگه قول میدی کشش ندی جواب رو میدم . این ارتباط شمشیر دولبست همانقدر که بدی و ضرر داره حسن هایی هم داره من نمیگم واسه به دست اوردن این حسن ها برید تو رابطه ولی میگم اگه رفتید و پیهشو به تنتون مالیدید و دارید رلتون رو عوص میکنید نترسید اب بندی میشید مثلا اینکه با صدماتی که میخوری حساسیت روانیت و پوسته ی روانیت به طرز قابل توجهی قوی میشه .دوران سوگواری پس از شکست عاطفیت پایین میاد. شناختت از جنس مخالف بیشتر میشه . میفهمی که از هرکس هر چیزی بر میاد و هیچ کس از هیچ چیزی مستثنی نیست . بعد یک مدت سر میشی و غم ودرد فراغ حس نمیکنی و بیشتر سعی میکنی به خودتو خانوادت و همجنسات اعتماد کنی. دیگه مرد واقعی رو از غیر واقعی تشخیص میدی من اگه کل روبروم دیوار باشه و فقط اندازه دوتا چشم ازش اجر خارج شده باشه من از روی اون دوچشم مرد خوب و واقعی رو از نامرد ولاشیو بپیچون تشخیص میدم بدون دیدن چهره و اندام وبدون حرف زدن و مصاحبت فقط با دیدن چشم .دیگه با دیدن یه مرد تو زندگیت هول نمیشی گول نمیخوری عشق پاک و ناپاک رو تشخیص میدی توقعاتت از جنس مخالف پایین میاد و وقتی یه مرد واقعی ازت درخواست ازدواج ومیکنی گذشتت رو میگی اگه پذیرفت با بی عقلی و توقعات بالا و کلاس گذاشتن و ناز کردن پسش نمیزنی درکش میکنی محبتش رو میپذیری عجب قدر دان میشی و براش متعهدانه تا ته دنیا میری، میمیری براش و به پهنای وجودت میخایش ولی وقتی با دوتا رل زدن بشینی سرجات دیگه نه ادم پاک قبلی هستی و نه با تجربه و قوی فردا تازه به همه هم بد بین میشی چون دو تا مرد بد به تورت خوده فک میکنی نردا هم بدن .ولی بازم میگم این نسخه واسه همه نیست بعضیا بیمار و مجبور به رابطن از نظر روانی بعضی فرهنگشون و بعضی ناشیانه میخاد غربی بازی درارن گروه اول و دوم که هرکاریشونم کنی تو رابط هستن میتونن با ادامش به این نتایج برسن که میرسن و اخرشم ازدواجای خوبی میکنن .در کلا ادمی که از رابطه در میاد با قبلش اصلا قابل مقایسه نیست کلا خیلی چیز عجیبیه ولی نه با یکی دوبارها خیلی بیشتر.برای این که فحش نخورم اکیدا توصیه میکنم ادمای جدید پاشون رو تو رابطه نذارن که این حسنها رو به دست بیارن همون منطورم با قدیمیاست که تو رابطه ان. والا امنیت که ندارم امضاء؛ مسیح
عقده ای خودت هستی
یکم فرهنگ داشته باش
امثال شما هاپارها اسم آزادی بیان را مطرح میکنند تا هر چه کثیف کاری دارند رو بیان کنند
حتی اگر مخالف عقاید میلیونها انسان باشه
اما همین که یک نفر عقاید کثیف و بی ارزش شخص اونها رو به چالش میکشه میگند تو عقده ای هستی و به تو چه و ......
اتفاقا تو بیجا میکنی برخلاف نظر دین دوست پسر بازی رو ترویج میکنی و مطمئن باش وقتی توی بی ارزش به خودت اجازه میدی برخلاف نظر دین حرفی بزنی ما هم اجازه خواهیم داشت نظرات بی ارزش شخص کوچکی مثل تو را به چالش بکشیم
پس بجای توهین به دیگران عقاید کثیف و حقیر خودت را تغییر بده یا حداقل اگر نظر مخالف خودت رو شنیدی حمله ور نشو
ما هیچ ما نگاه. چه حمله ای من فقط جوابش رو دادم ما شما هم هیج حرفی نزدم شما لطفا هر وقت مورد خطاب قرار گرفتی اظهار فضل کن من با ایشون و یه اقای دیگه بودم چرا فک میکنی نمیتونه از خودش دفا ع کنه و تو زبونشی؟ هیچ چیز دیگه نمیگم فقط منی که مسلمان نیستم و حق اظهار نظر تو مملکت خودم رو دارم یا نه . تو جای نقد نظر میخای منو مسلمون کنی تا جواب دینی بدم حالا شاید تا یه حدی چون تابع جمهوری اسلامی هستم یه نمه بلد باشم ولی بیشتر نمیتونم اخه نمیشه که .زور تا چه
صفحه‌ها