مجموعه بازپرس با دارا بودن ویژگیهایی که در دیگر تولیدات نمایشی صداوسیما کمتر دیده میشد، میتواند پرونده ساخت آثاری به دور از محافظهکاریهای زیانآور را بگشاید که قطعاً مخاطبان صداوسیما را بیشتر جلب خواهد کرد.
مجموعه تلویزیونی «بازپرس» مانند اکثر کارهایی که «محمدرضا شفیعی» تهیهکنندگی آن را به عهده داشته است، در جذب مخاطب موفق بوده است. این اولین اتفاقی است که باید برای یک اثر هنری بیفتد، ولی همه ماجرا نیست. شفیعی نشان داده که گرچه همیشه متوجه این مهم بوده است، ولی به حساسیتهای فرهنگی نیز واقف است. تهیهکننده «وضعیت سفید» و «نوار زرد» این بار به یک مسئله مهم پرداخته است که علاوه بر ذهنیت فراگیر، جذابیتهای داستانی هم دارد.
در قسمت اول «بازپرس» نویسنده تعریف جامعی از شخصیت «صدرا حسینی» ارائه میدهد. اولین ویژگی صدرا حسینی قاطعیت و جدیت او در پیگیری پروندههاست.(توضیح عملیات برای تیم بررسی کشتیها) اهل محافظهکاری و مصلحتسنجیهای منافی عدالت نیست و دست و دلش در جایی که در پرونده به اسامی خاص میرسد، نمیلرزد.
رابطه صمیمی با همسرش –که او هم اهل فعالیتهای اجتماعی خیرخواهانه است- دارد. از سمندی که سوار آن میشود، روشن است که زندگی سادهای دارد و پسری دارد که بیمار است.
در عین حساسیت روی عمل به قانون، با دلسوزی، تا جای ممکن به افراد متخلف و خانوادههای آسیبدیده آنها کمک میکند؛ حتی فراتر از جایگاه اداری.
هوشمندی در معرفی شخصیت صدرا نه تنها در جایگزینی نمایش با دیالوگهای مستقیم، که در گوش دادن صدرا به سخنرانی مرحوم «علی صفایی» در فاصله ترددها با سمند مستعملش در بندرعباس و در فاصله رفت و آمد با مترو در تهران دیده میشود.
جالب است که بیننده صدای علی صفایی را میشنود، ولی نامی از او برده نمیشود. مخاطب عام تنها همین را درک میکند که صدرا اهل تزکیه نفس است و مدام با سخنرانیهای اخلاقی تلاش میکند خودش را در میانه وسوسههای شیطانی که یک قاضی -بهویژه در این سطح- درگیر آن است، از انحراف باز بدارد، ولی مخاطب خاص، صدای این اندیشمند برجسته را تشخیص میدهد و شناختی ژرفتر از شخصیت صدرا به دست میآورد؛ ضمن این که با نام نبردن از صاحب صدا، اثر را از حاشیهها دور میکند.
اما به جز اینها در شخصیتپردازی «صدرا» نه به عنوان یک قاضی، که به عنوان یک شخصیت مذهبی انقلابی موارد دیگری نیز هست که شاید به ظاهر جزئی و کماهمیت به نظر برسد، ولی میتواند در معماری شخصیت و باورپذیر شدن او تأثیر جدی داشته باشد.
این از هوشمندی نویسنده است که ما «صدرا» را هرگز در حال نماز خواندن یا حتی دعا کردن ندیدیم، ولی میبینیم که در راه تهران از پسرش میپرسد آیا دعای سفر را خوانده است؟ همین یک جمله، شناخت عمیق نویسنده از طیف مذهبی را نشان میدهد. یا کمتر دیدهایم که شخصیتهای انقلابی از بزرگان انقلاب نام ببرند؛ ولی صدرا در گفتگو با همسرش درباره حرف و حدیثهایی که در رسانه و فضای مجازی علیه اوست، شهید بهشتی را الگوی خود میداند.
اما «بازپرس» به جز اینکه درباره نهادهای مختلف قوه و روند رسیدگی به پروندهها اطلاعات خوبی به بیننده میدهد، وجه دیگر این مجموعه که آن را دیدنی کرده، تصویری است که از قوه قضائیه ارائه میدهد. «حسین ترابنژاد» نویسنده «بازپرس» در مصاحبهای میگوید: «خوشبختانه در قوه قضائیه این نگاه رسانهای وجود داشت که برای معرفی یک ارگان سالم لزوماً نباید همه کاراکترها مثبت باشند و در واقع باید کاراکتر منفی که در مخمصه افتاده و چارهای جز اشتباه ندارد را هم در اثر داشته باشیم و ببینیم که کلیت اثر به کدام سمت میرود». حامد سعادت گرچه متخلف است، ولی بیننده تا حد زیادی او را درک میکند؛ چرا که او با قصد اصلاح و از روی دلسوزی تصمیماتی گرفته که نهایتاً او را وارد مخمصه کرده است؛ ضمن اینکه تخلفات او منجر به حکم ناعادلانهای نشده است و حفاظت قوه قضائیه به هنگام وارد قضیه شده است.
در این مجموعه به جز مورد «حامد سعادت»، تقریباً به هیچ فسادی در قوه قضائیه تصریح نمیشود، ولی تلویحاً به انواع مفاسد محتمل اشاره میشود؛ از پیشنهادی که خانم ارباب رجوع -که پدر و برادرش بازداشت شده بودند- به بازپرس داد و نداد، تا هشدار صدرا به تبعیض در برخورد با متهمانی که بهاصطلاح پشتشان گرم است. نه آن پیشنهاد صریح است، نه تبعیضی دیده میشود، ولی برخورد صدرا نشان میدهد که هر دو مورد کمابیش در روند رسیدگی به پروندهها وجود داشته است. در واقع نویسنده با هوشمندی، نه به نقاط تاریک قوه قضائیه، که بر حساسیت این نهاد در برابر فساد و تخلف تأکید میکند.
سکانس پایانی «بازپرس» نیز مثالزدنی است؛ جایی که صدرا در گفتگوی اولیه با همکارانش درباره مرحله بعدی پرونده که برخورد با عوامل بهاصطلاح دانهدرشت پشت پرونده است، در پاسخ به اصرار آنها به نام بردن از این افراد، از شخصی موسوم به «عمو فری» نام میبرد، که یادآور بعضی چهرههای منتسب به مسئولان تراز اول کشور در دورههای گذشته است.
در مجموع این مجموعه را میتوان یکی از کارهای موفق سالهای اخیر دانست که پرونده مجموعههای داستانی را میگشاید که بناست به وعده آقای رئیس باری از روی دوش نظام بردارند.