سران و بزرگان بصره

19:51 - 1393/10/07

امام حسين در نامه‌اي که به سران و بزرگان بصره نوشت، فلسفه قيام مقدس خويش را چنين توضيح مي‌دهد.
«... و قد بعثت رسولي اليکم بهذا الکتاب و انا ادعوکم الي کتاب الله و سنه نبيّه 6 فانّ السنه قد اميتت و انّ البدعه قد احييت و ان تستمعوا قولي و تطيعوا امري اهدکم سبيل الرّشاد. و السلام عليکم و رحمه الله(1)؛
... اکنون اين نامه را توسط فرستاده خود نزد شما مي‌فرستم و شما را به کتاب خدا و سنت پيامبرش ـ که درود خدا بر او و خاندانش باد ـ فرا مي‌خوانم. به راستي که سنّت نبوي6 زدوده شده و بدعت‌ها زنده گشته است. اگر سخن مرا بشنويد و دستورم را فرمان بريد، شما را به راه هدايت و درست رهبري مي‌کنم. درود و رحمت خدا بر شما باد. »
همان بزرگوار در وصيّت نامه‌اي که براي برادرش محمّد بن حنفيه نوشت، پس از اقرار به توحيد، نبوت و ساير عقايد اسلامي، هدف خود را از قيام، چنين تشريح مي‌فرمايد: «وانّي لم اخرج اشرا و لا بطرا و لا مفسدا و ظالما و انّما خرجت لطلب الاصلاح في امّه جدي اريد ان امر بالمعروف و انهي عن المنکر و اسير بسيره جدّي و ابي علي بن ابي طالب (2)؛
من از روي هوس، سرکشي، تبهکاري و ستمگري قيام نکردم. تنها به انگيزه اصلاح در امت جدّم برخاستم. مي‌خواهم به نيکي‌ها امر کنم و از بدي‌ها بازدارم و روش جدّ خود و پدرم علي بن ابي طالب را دنبال کنم. »