قواعد تفسیر
بعد از بیان مبانی تفسیر، به قواعد تفسیر میپردازیم؛ یعنی، مجموعهای از ضوابط كلی كه برداشت صحیح از آیات قرآن بر آن استوار است و سامان یابی تفسیر صحیح در گرو شناخت آن امور و رعایت آنها میباشد؛ نظیر صحت قرائت، مفاهیم كلمات در زمان نزول، قواعد ادبیات عرب، قراین و شواهد، مبنا بودن علم و علمی، انواع دلالتها و توجه به بطون مستند با روایات صحیح و پرهیز از ذكر بطون غیر مستند.
اهمیت بررسی قواعد تفسیر
گرایشهای مختلف مفسران در برداشت از قرآن و توجه به شیوههای مختلف تفسیری و اختلافها و اشتباهات آنان، همه حاكی از آن است كه هر كس بخواهد به تفسیر قرآن و فهم مراد خدای متعال از آن بپردازد، نیازمند آن است كه قواعد متقنی را بر مبنای بدیهیات عقلی و قطعیات و مسلمات شرعی و ارتكازات عقلایی، برای برداشت از قرآن شناسایی كند و شیوه تفسیر خود را بر آن استوار نماید، تا در مهلكه استحسان و برداشت بی ملاك از قرآن نیفتد و با تقلیل خطاها به مراد واقعی خدای متعال نزدیكتر شود و در پرتو تبیین دقیق این قواعد، هم تفاسیر موجود را محك زده و صحت و سقم برداشتهای موجود در آن را باز شناسد و هم مبنای مناسبی برای تفسیر صحیح فراهم آورد.
لازم به ذكر است كه رابطه قواعد با تفسیر، مانند نسبت علم منطق با اندیشه و استدلال و نسبت اصول فقه با علم فقه است و همانطور كه رعایت قواعد علم منطق، از خطای در استدلال جلوگیری میكند و اصول فقه، فقیه را در استنباطات فقهی كمك نموده و از اشتباهات او میكاهد، رعایت این اصول نیز مفسر را در تفسیر آیات یاری نموده و از خطاها باز میدارد. اینك به صورت خلاصه به بیان قواعد تفسیر میپردازیم: