رنج زندان بلا گر چه غمی سنگین استیاری شیعه ی من درد مرا تسکین است من به زنجیر شدم تا بشر آزاد شودهر که آزاد نشد زندگی اش ننگین است کنج زندان بلا دامن سینای من استصد چو موساست بر درگه ما مسکین است بت نمرود زمان را شکستیم با صبربین ما بت شکنان بت شکنی آئین است تلخ کامی من و زهر جفا مشکل نیستمشکل این است که یهودی هدفش توهین است هیچ غم نیست که بر بی کسی ام می خندندغصه دارم که عدو بد دهن و بی دین است ما بلا را اگر این گونه خریدیم به جانبه هدایت شدن شیعه بلا شیرین است نیتم بود شریک غم مادر بشومتازه دانستم عجب دست ستم سنگین است این همه زجر برای تو کشیدم مادرلگدش داد نشان دنده شکستن این است ناسزا گفت بسی گر چه نباید می گفتاین ره و رسم همان رسم و ره دیرین است از سحر تا دم افطار مرا رنجاندندسفره ی روزه و افطار عجب رنگین است استخوانم که شکستند قیامم تا شدبس قدم خم شده گویی که سرم پایین است جای هر گونه شکنجه به تنم یافت شودصورت فاطمی ام تابلوی تزیین است مشت دندان شکنش از لج یا زهرا بودهر که یا فاطمه گوید دهنش خونین است سینه ام تنگ شد و شکوه به مادر بردمچون ار این ناحیه هر خواسته ام تأمین است کار از کار گذشته به خدا تشنه لبمجگرم مثل لبم پر ترک و پر چین است +0-0 پاسخ
رنج زندان بلا گر چه غمی سنگین است
یاری شیعه ی من درد مرا تسکین است
من به زنجیر شدم تا بشر آزاد شود
هر که آزاد نشد زندگی اش ننگین است
کنج زندان بلا دامن سینای من است
صد چو موساست بر درگه ما مسکین است
بت نمرود زمان را شکستیم با صبر
بین ما بت شکنان بت شکنی آئین است
تلخ کامی من و زهر جفا مشکل نیست
مشکل این است که یهودی هدفش توهین است
هیچ غم نیست که بر بی کسی ام می خندند
غصه دارم که عدو بد دهن و بی دین است
ما بلا را اگر این گونه خریدیم به جان
به هدایت شدن شیعه بلا شیرین است
نیتم بود شریک غم مادر بشوم
تازه دانستم عجب دست ستم سنگین است
این همه زجر برای تو کشیدم مادر
لگدش داد نشان دنده شکستن این است
ناسزا گفت بسی گر چه نباید می گفت
این ره و رسم همان رسم و ره دیرین است
از سحر تا دم افطار مرا رنجاندند
سفره ی روزه و افطار عجب رنگین است
استخوانم که شکستند قیامم تا شد
بس قدم خم شده گویی که سرم پایین است
جای هر گونه شکنجه به تنم یافت شود
صورت فاطمی ام تابلوی تزیین است
مشت دندان شکنش از لج یا زهرا بود
هر که یا فاطمه گوید دهنش خونین است
سینه ام تنگ شد و شکوه به مادر بردم
چون ار این ناحیه هر خواسته ام تأمین است
کار از کار گذشته به خدا تشنه لبم
جگرم مثل لبم پر ترک و پر چین است