- هم آموزههای قرآنی و هم تجربههای فراوان، حاکی از آن است که تنها راه عبور از مشکلات، استقامت است و نه وادادگی و عقبنشینی.
لازمهی زندگی یک انسان هدفدار و آرمانگرا، وجود سختیها و فشارهایی است که از طرف مخالفان و دشمنان آن هدف و آرمان، وارد میشود. دشمنانی که اهداف و آرمانهای الهی را همیشه در نقطهی مقابلِ منافع زیادهخواهانهی خود میبینند و بههمین جهت، حتی لحظهای از توطئه و خباثت، دست نمیکشند.
حال باید دید راهبرد و شیوهی برخورد با این توطئهها و فشارها کدام است؟
برخی معتقدند که باید بهانه را از دست دشمن گرفت و کاری نکرد که ناراحتی و نارضایتی او فراهم گردد. به همین دلیل، باید خواستههای دشمن، تأمین و نگرانیهای او برطرف شود تا او دست از اذیت وآزار بردارد. اما آیا واقعاً چنین شیوهای، راهگشاست و موجب عقبنشینی دشمن میشود؟
با مراجعه به قرآن کریم، میتوان به پاسخ این پرسش دست یافت. «يهودیان مدينه و مسیحیان نجران انتظار داشتند كه پيامبر اسلام (صلياللهعليهوآله) همواره در قبله با آنها موافقت كند. هنگامى كه خداوند، قبلهی مسلمانان را از بيت المقدس به سوى كعبه تغییر داد، آنها از پيامبر(صلياللهعليهوآله) مايوس شدند و شايد بعضی از مسلمانان هم اشکال كردند كه نبايد كارى كرد كه باعث رنجش يهود و نصارى گردد.»[1] در همین زمان، آیهی 120 سورهی بقره نازل شد: «هرگز يهود و نصارى از تو خشنود نخواهند شد مگر آنكه [بطور کامل] از آيين آنان پيروى كنى.»[2]
براساس این آیه، «تا جامعهی مسلمانان از اسلام دست برندارند، اينها [دشمنان] راضى نمىشوند. مقصود اين است كه دشمن مىخواهد آن روح اسلامى و آن احكام زندهی اسلام... در ميان مسلمانان نباشد. البته آنها با يك عدّه مسلمانِ مردهی بىاطّلاع از مبانى عاليهی اسلام، ولو عامل به ظواهر مختصرى از اسلام هم باشند، چندان كارى ندارند؛ دشمنى هم با آن ندارند. اما اينكه اسلام نيست!»[3]
بنابراین، اشتهای دشمن برای سلب حقوق ما، سیریناپذیر است و اینطور نیست که مثلاً با دستکشیدن از انرژی هستهای، او هم از دشمنیِ خود، دست بکشد. و همچنین غلط است اگر فکر کنیم با تعطیلی سانتریفیوژها میتوان مانع از حملهی نظامی دشمن شد؛ چراکه در سال 1359 که جنگی نابرابر علیه ما تحمیل شد اصلا چیزی بهنام انرژی هستهای نداشتیم!
راهبرد و شیوهی دیگر برای مقابله با فشارهای دشمن، «استقامت» است. همان شیوهای که در آیهی 112 سورهی هود، خطاب به پیامبر آمده است: «هم تو و هم کسانیکه باتو هستند در این راه، باید استقامت کنید.»[4] و این همان شیوهای است که رسولخدا(صلیاللهعلیهوآله) را به میدان مبارزه با مشرکین میکشاند و امیرالمؤمنین و سیدالشهدا (علیهماالسلام) را وادار به پافشاری بر مسیر حق نمود و حتی امام مجتبی(علیهالسلام) هم -که بهدلیل نداشتن همراه، مجبور به صلح شد- در متن صلحنامهی خود، به هیچ وجه و حتی به اندازهی سرسوزنی حاضر به پذیرش زورگویی دشمن و دستکشیدن از آرمانهای الهی نشد.
در دوران معاصر نیز، همین روحیهی استقامت و پایداری بود که جنگ تحمیلی هشت ساله را بر ملت ایران، گوارا کرد و آنان را به مقابلهی جانانه با همهی قدرتهای دنیا مجاب نمود و حتی به ذهن کسی هم خطور نکرد که مثلا با صرفنظر از بخشی از خاک ایران، بهانه را از دست دشمن بگیریم و خود را از زحمت ایستادگی، خلاص کنیم!
خلاصه اینکه در منطق قرآن کریم، راهی جز «استقامت» و پافشاری بر صراط مستقیم، معرفی نشده است و البته چنین راهی هم منتج به نتایج بسیار شیرینی خواهد شد که نمونههای فراوانی از آن را در طول حیات انقلاب اسلامی به وفور، دیدهایم که پیشرفت در حوزههای گوناگونِ علمی، سیاسی، فناوری، پزشکی و سلولهای بنیادین، نانو و ... -باوجود مزاحمتهای ناشی از تحریم- نمونهای از همان شیرینیهاست.
بنابراین در انتخابات آینده و برای تضمین پیشرفت ایران اسلامی، چارهای جز انتخاب فردی اهل استقامت و مقاومت نداریم؛ مضافا بر اینکه چهار سال حاکمیت دولت کنونی را مشاهده کردیم و دیدیم که از این روش، آبی برای ما گرم نشده است.
پینوشت:
[1] تفسیر نمونه، ذیل آیهی 120 سورهی بقره
[2] «لَن تَرضىٰ عَنكَ اليَهودُ وَلَا النصارىٰ حَتّىٰ تَتّبِعَ مِلتَهم.»
[3] بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار جمعی از روحانیون، 7 مرداد 1371
[4] «فَاستَقِم كَما أُمِرتَ وَمَن تابَ مَعَكَ وَلا تَطغَوا ۚ إِنَّهُ بِما تَعمَلونَ بَصيرٌ.»
برای مواجهه با دشمن عنود و کینهتوز، دو راه قابل تصور است: «استقامت و مقاومت» یا «وادادگی و عقبنشینی». راه اول همان است که قرآن به ما پیشنهاد میدهد (هود/112) که موفقیت و پیروزی آن را تضمین میکند. این راه، همان است که ما در جنگ تحمیلی هشت ساله هم آن را تجربه کردیم.
نتیجه راه دوم هم در قرآن، مورد اشاره قرار گرفته است (بقره/120) که چیزی جز گستاخی و وقاحت بیشتر برای دشمن در پی نخواهد داشت. این هشدار برای کسانی است که میگویند باید چیزهایی مثل هستهای را تعطیل کنیم تا دشمن را از خود راضی کنیم!
بنابراین عاقلانه نیست که راه تضمینشده را رها کنیم و به راهی برویم که سرانجامش خسارت محض است و ما هم در چهار سال اخیر آن را تجربه کردیم.