اسلام به آزادی انسان توجه ویژهای دارد، اما باید دانست که این آزادی، آزادی از غیر خداست.
انسان به حکم این که انسان است و عقل و اختیار دارد، باید برایش حق انتخاب قائل شد. انتخاب به همراه آزادی، میتواند معنا پیدا کند؛ چرا که در زیر سایه اجبار، دیگر انتخاب معنایی ندارد. امام علی علیهالسلام درباره آزاد بودن انسان میفرماید: «أيُّها الناسُ، إنّ آدمَ لَم يَلِدْ عَبدا و لا أمَةً، و إنّ النّاسَ كلَّهُم أحْرارٌ؛ [1] اى مردم! آدم نه بندهاى زاييد و نه كنيزى. مردم همه آزادند.»
دین مبین اسلام به آزادی انسان توجه ویژهای دارد، اما باید دانست که این آزادی، غیر از آزادی خداست. انسان اگر به هر نحوی که باشد، اسیر اشخاص یا اشیاء شود و کور کورانه از آنها تبعیّت کند، و بیتردید در این راستا احساس آزادی نیز داشته باشد، این آزادی همان ولنگاری و در نهایت اسارت در هواهای نفسانی معنا خواهد شد. در بیانات مقام معظم رهبری اینگونه میخوانیم که: «در وصیت امیرالمؤمنین علیهالسلام به فرزندش؛ امام حسن مجتبی علیهالسلام، آمده که میفرمایند: «لا تَكُنْ عَبدَ غَيرِكَ و قَد جَعلَكَ اللّه ُ حُرّا؛ [2] بندهی غیر خودت نباش که خدا تو را آزاد آفریده.» ببینید! هر انسانی آزاد به دنیا آمده که در سندهای بسیار مهم انقلاب کبیر فرانسه امروز در دنیا حفظ میشود و دهن به دهن گفته میشود و از حرفهای منتسکیو و امثال او از نویسندگان و متفکران، ذکر میشود و نقل میشود که هر انسانی آزاد به دنیا میآید. این در هزار و چهارصد سال قبل به صورت یک سند مکتوب نوشته شده غیر قابل خدشه، وجود دارد؛ «لا تَكُنْ عَبدَ غَيرِكَ؛ بندهی غیر خودت نباش» غلام نباش، در حالی که خدا تو را آزاد آفریده است.» [3]
آزادی انسان که سبب برتری او شده، متأسفانه در این دههها و خصوصاً در این سالهای اخیر مورد هجمهی حاکمان دنیاپرست جهان قرار گرفته است. آنها از دریچهی خواهشهای دلِ انسانها وارد میشوند و افکار آنها را به اسارت میگیرند و اجازهی هر گونه تفکر آزاداندیشانهای را از آنها سلب مینمایند. شاید این سوال به ذهن هر انسانی خطور کند که چگونه افکار مردم در اختیار حاکمان دنیاپرست قرار میگیرد؟ چگونه است مردمی که بسیاری از حاکمانِ خود را نمیشناسند، اما در عین حال دستورات و خواستههای آنها را پیش میبرند؟ پاسخ به این سوال یک حلقهی مفقوده دارد که بسیاری از انسانهای عادی جامعه، از توجه به آن عاجز هستند؛ حتی شاید بتوان گفت نور خیرهکنندهی بسیاری از زرق و برقهای اطرافشان، اجازه فکر کردن به آن روابط را نمیدهد.
حلقهی اتصال سیاسیون دنیا برای نفوذ و تسلط بر افکار مردم در سالهای اخیر استفاده از رسانهها و چهرههای مشهور رسانهای بوده است. در سالهای اخیر خصوصاً در ایام انتخابات میتوان این حقیقت را به شکلی روشنتر و واضحتر دید که چهرههایی وجود دارند که به سبب نفوذی که در قلوب و گرایشات مردم دارند مسیر را برای پیشبرد اهداف حاکمان و برقراری سلطهی هر چه بیشتر آنها هموار میسازند. ایران اسلامی نیز از این قاعده مستثنی نیست. در کشور ما هم میتوان افراد سیاسی نسبتاً زیادی را یافت که برای پیشبرد اهداف خود از چهرههای مشهور سینمایی، ورزشی و ... استفاده کردهاند تا از این طریق در دل مردم و نهایتاً بتوانند در فکر و انتخابشان تأثیر بگذارند. در این میان نمونههای انتخاباتی زیادی را میتوان بیان کرد، اما این نفوذ به ایام انتخابات ختم نمیشود و شواهد زیادی وجود دارد که این همکاری در همهی زمانها وجود داشته که یکی از بهترین نمونههای آن را میتوان همکاری گروهی از بازیگران، در پروژهی سینمایی ابربدهکار بانکی که داماد وزیر وقت نیز بوده است یافت.[4]
این حق انتخاب و اختیاری که انسان دارد همانطور که بیان شد برای اسارت در شهوات به واسطهی ولنگاری و پیروی از ولیجهها و نفوذیهای غیر خدایی نیست، بلکه این حق انتخاب برای انسان تکلیف میآورد و هر فرد در قبال آن باید پاسخگو باشد. در آموزههای دینی تأکیدات فراوانی بر رهایی از اسارت فکر به واسطهی دوری جستن از ولیجهها و نفوذیهای غیرالهی شده است؛ چرا که آنها مسیر را برای حاکمیت طاغوت فراهم میسازند و انسانها را از روشنایی به سمت تاریکیها و عدم شفافیتها سوق میدهند. امام هادی علیه السلام در زیارت جامعهی کبیره با بیان شیوای خود پرده از این حقیقت برمیدارد و میفرماید: «بَرِئْتُ إِلَى اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ أَعْدَائِكُمْ وَ مِنَ اَلْجِبْتِ وَ اَلطَّاغُوتِ وَ اَلشَّيَاطِينِ وَ حِزْبِهِمُ اَلظَّالِمِينَ لَكُمُ اَلْجَاحِدِينَ لِحَقِّكُمْ وَ اَلْمَارِقِينَ مِنْ وَلاَيَتِكُمْ وَ اَلْغَاصِبِينَ لِإِرْثِكُمْ اَلشَّاكِّينَ فِيكُمْ اَلْمُنْحَرِفِينَ عَنْكُمْ وَ مِنْ كُلِّ وَلِيجَةٍ دُونَكُمْ وَ كُلِّ مُطَاعٍ سِوَاكُمْ وَ مِنَ اَلْأَئِمَّةِ اَلَّذِينَ يَدْعُونَ إِلَى اَلنَّارِ؛[5] به سوی خدا از دشمنانتان بیزاری میجویم، و نیز بیزاری نمودم از جبت و طاغوت و شیاطین و گروهشان، آن ستم کنندگان به شما و منکران حقّتان و خارج شدگان از ولایتتان و غصب کنندگان میراثتان و شککنندگان در حقانیتتان و منحرفشوندگان از حضرتتان و از هر آنچه به غیر شما وارد در دین شده و از دین نیست و از هر اطاعتشدهای جز شما و از رهبرانی که مردم را به آتش دوزخ میخوانند.»
نفوذ سلبریتیها و افراد مشهور، برای ضریبدهی به تأثیرات سیاستمداران غیرالهی، امری است که بر هیچ کس پوشیده نیست و بر همگان خصوصاً نخبگان دلسوز جامعه لازم است در اینباره آگاهی بخشیهای جامعی داشته باشند تا مردم از حقیقتهای پشت پرده، آگاه شوند و اجازه تسخیر ذهنشان را ندهند و با آزاداندیشی، از حق انتخاب خود به درستی استفاده نمایند.
پی نوشت
1. الکافي، محمد بن یعقوب کلینی، ج8، ص69، دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1407 ه ق.
2. نهج البلاغه(صبحی صالح)، ج1، ص391، انتشارات موسسه دار الهجره، قم، 1414ه ق.
3. بیانات مقام معظم رهبری در خطبههای نماز جمعه تهران، 1365/09/14
4. خبرگزاری مشرق: 4خرداد 1398 - 09:30، کد خبر 960824.
5. بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهمالسلام، محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، ج99، ص127.
نفوذ سلبریتیها و افراد مشهور، برای ضریبدهی به تأثیرات سیاستمداران غیرالهی، امری است که بر هیچ کس پوشیده نیست و بر همگان خصوصاً نخبگان دلسوز جامعه لازم است در اینخصوص، آگاهی بخشیهای جامعی داشته باشند تا مردم از حقیقتهای پشت پرده، آگاه شده و اجازه تسخیر ذهنشان را ندهند و با آزاداندیشی از حق انتخاب خود به درستی استفاده نمایند.