اسلام با تروریسم مخالف است. در نگاه قرآنی فرد تروریست، مجرم و سزاوار شدیدترین مجازات در دنیا و آخرت میباشد. اسلام با وضع قوانینی تلاش کرده تا از قتل نفس، مردم آزاری و ایجاد ترس و وحشت جلوگیری و امنیت جانی، مالی و اجتماعی مردم را برپا دارد.
برخی بر این باورند اسلام و قرآن، ریشه ترور و تروریسم در جهان است. آنها برای اثبات سخن خود به آیاتی استناد میکنند که از کشتن غیر مسلمانان سخن به میان آورده است. آنچه از این شبهه به ذهن متبادر میشود این است که آیا منشأ خشونت و ترور در جهان، اسلام است؟ آیا ریشه ترور و تروریسم از قرآن برداشت میشود؟
در پاسخ به این سؤالات میگوییم:
1. قرآن حاوی آیاتی است که انسان را به تفکر و تعقل دعوت میکند؛ به فطرت الهی، توحید و یکتاپرستی راهنمایی میکند و در این دعوت هیچ جبری را برنمیتابد، حال چگونه ممکن است دینی که پایه اصلی دعوتش، تعقل و تفکر و عقلانی فکر کردن و عقلانی انتخاب نمودن است، مروج ترور و تروریسم که بر پایه بی عقلی و بی منطقی است، باشد؟
2. حق حیات، ازجمله حقوقی است که قرآن در آیات مختلفی بر آن تصریح میکند و اجازه سلب حیات افراد را به کسی نمیدهد و عواقب سنگین و سختی برای آن در نظر گرفته است: «وَلَا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ اللَّـهُ إِلَّا به الحقّ ...؛[1] و انسانی را که خداوند محترم شمرده، به قتل نرسانید! مگر بهحق (و از روی استحقاق)» این آیه نشان میدهد هر انسانى حقّ حیات دارد، حتّى غیر مسلمانى كه با مسلمانان سر جنگ نداشته باشد، مصونیّت جانى و مالى دارد.
در آیهای دیگر فردی را که در غیر مورد قصاص یا فساد، كسى را بكشد توبیخ نموده و قتل او را معادل کشته شدن همه انسانهای زمین شمرده است: «مَن قَتَلَ نَفْسًا بِغَیرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِی الْأَرْضِ فَکَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعًا؛[2] هر کس، انسانی را بدون ارتکاب قتل یا فساد در روی زمین بکشد، چنان است که گویی همه انسانها را کشته است ...»
این شدت سخت گیری تنها به امور دنیوی ختم نمیشود؛ بلکه عذاب اخروی و لعن ابدی را نیز برای تروریست در پی خواهد داشت: «وَمَنْ يَقْتُلْ مُؤْمِنًا مُتَعَمِّدًا فَجَزَاؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِدًا فِيهَا وَغَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَلَعَنَهُ وَأَعَدَّ لَهُ عَذَابًا عَظِيمًا؛[3] و هر کس، فرد باایمانی را از روی عمد به قتل برساند، مجازاتِ او دوزخ است؛ در حالی که جاودانه در آن میماند و خداوند بر او غضب میکند و او را از رحمتش دور میسازد و عذاب عظیمی برای او آماده ساخته است.» این كیفر، براى كسى كه اسلحه بكشد و تهدید به قتل كند و به عنوان مفسد و محارب شناخته شود، نیز ثابت است.
3. اسلام نه تنها مروج ترور و تروریسم نیست؛ بلکه مدافع انسانهای مظلوم و بیگناهی است که دشمن با ایجاد رعب و وحشت در میان آنان امنیت روحی و جانی را از آنان سلب نموده و همان رفتارهایی را انجام میدهند که امروزه تروریستهای جانی مرتکب میشوند و جان هزاران انسان بیگناه را بدون هیچ دلیلی و تنها بر پایه انتقام از اسلام و مسلمانان به زمین میریزند.
قرآن از ابتدای ظهور اسلام با چنین اندیشه و تفکری مخالفت نموده و افرادی را که اقدام به انجام چنین اعمال و رفتارهایی میکنند، محارب نامیده و مجازات سنگینی را برای آنها در نظر گرفته است: «إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِینَ یُحَارِبُونَ اللَّـهَ وَرَسُولَهُ وَ یَسْعَوْنَ فِی الْأَرْضِ فَسَادًا أَن یُقَتَّلُوا أَوْ یُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَیْدِیهِمْ وَأَرْجُلُهُم مِّنْ خِلَافٍ أَوْ یُنفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ذَلِکَ لَهُمْ خِزْیٌ فِی الدُّنْیَا وَلَهُمْ فِی الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ؛[4] کیفر آنها که با خدا و پیامبرش به جنگ برمیخیزند، و اقدام به فساد در روی زمین میکنند، (و با تهدید اسلحه، به جان و مال و ناموس مردم حمله میبرند،) فقط این است که اعدام شوند؛ یا به دار آویخته گردند؛ یا (چهار انگشت از) دست (راست) و پای (چپ) آنها، بهعکس یکدیگر، بریده شود؛ و یا از سرزمین خود تبعید گردند. این رسوایی آنها در دنیاست؛ و در آخرت، مجازات عظیمی دارند.»
این آیات، اشاره به قوانین قصاص و محاربه دارند و اتفاقا برای مبارزه با سلب آرامش جانی و اجتماعی وضع شدهاند.
4. برخلاف ادعایی که شده، تروریسم پدیده جهانی است و نمی توان ریشه آن را در قومیت، مذهب، کشور و یا ملت خاصی جستجو نمود. هرچند در جهان کنونی عملکرد برخی گروه ها و فرقه های تندرو اسلامی سبب شده تا تصویری ناصحیح از دین اسلام به جهان معرفی شود؛ اما این بدان معنا نیست که ریشه این ترورها از اسلام بوده و یا اسلام مشوق چنین رفتارهایی باشد؛ بلکه مبانی نظری اسلام در تقابل با چنین اعمال خشونت آمیز و فعالیت های تروریستی تعریف شده است.
«دیوید شوارتز» در مقابل چنین ادعاهای واهی و سست مینویسد: «این تصور که غرب، اسلام را مشوق اوج گیری فعلی خشونت در خاورمیانه یا سهیم در آن میداند، کاملا خطاست چرا که شریعت اسلامی توصیه به تجاوز کاری نمی کند.»[5]
5. با توجه به اینکه ماهیت تروریسم چندان مشخص نیست و هر جریانی برای توجیه کار خود یک معنا از آن برداشت میکند، از این رو تفسیر قرآن براساس پیشبرد خود، از اهداف کار دشمن است؛ چون چه بسا در نزد گروهی چیزی که از آن به عنوان جهاد یاد می کنند؛ در نزد عده ای دیگر عمل تروریستی محسوب شود و یا برعکس یک فعالیت تروریستی در حکم جهاد یا یک عمل مشروع و قانونی تلقی شود.[6]
پینوشت:
1. انعام(6): 151.
2. مائده (5): 32.
3. نساء(4): 93.
4. مائده(5): 33.
5. دیوید شوارتز،«تروریسم بین الملل و حقوق اسلامی»، ترجمه زهرا کسمتی،به کوشش علیرضا طیب، تهران: نشر نی،1382 ص: 380.
6. علیرضا طیب، تروریسم در فراز و فرود تاریخ»، به کوشش علیرضا طیب، تهران، نشر نی، 1382، ص 19.