بهای وطن‌فروشی

12:15 - 1401/11/04

نگاهی به سیاست ورزی آل سعود و معامله آن‌ها با آمریکا و رژیم صهیونیستی برای ادامه پادشاهی بر شبه‌جزیره، می‌تواند دریچه‌ای به گذشته ایران باشد که در آن وطن‌فروشی به بهای ادامه سلطنت سکه رایج بود!

یکی از تلخ‌ترین روزهایی که برای تاریخ ایران رقم خورد، عقب‌نشینی در برابر تجاوز تزارها و واگذاری بخش‌هایی زیادی از خاک ایران بود که اینک می‌توانست ایران را به قدرتی بی‌رقیب در چندین منطقه ازجمله قفقاز بدل سازد. ایران در این شکست فاجعه‌بار با قرارداد گلستان و سپس ترکمانچای به جدایی این سرزمین‌ها رسمیت داد و حتی به‌گونه‌ای رفتار نکرد که بعدها امکان قانونی برای بازپس‌گیری این اراضی وجود داشته باشد.

در مقابل این بخشش از خاک ملت، دودمان ضعیف و رنجور قاجار به چه چیزی اکتفا کرد؟ تقریباً هیچ! چراکه در این عهدنامه ننگین، تنها سهم در نظر گرفته‌شده برای ایران، حمایت از ولیعهدی عباس میرزا نایب‌السلطنه بود که آن‌هم به علت مرگ وی به سرانجام نرسید![1]

باور این معاهده، امروز برای بسیاری از ایرانیان سخت به نظر می‌رسد؛ ولی مرور برخی رویدادهای سیاسی مشابه در جهان معاصر اثبات می‌کند که کسب قدرت یک اصالت در میان بسیاری از سلاطین و شاهانی بوده است که برای نیل بدان با دشمن قرارداد حمایت می‌بستند و برای رسیدن به تخت شاهی به حمایت بیگانگان چشم طمع داشتند!

ولیعهد سعودی نیز همانند ولیعهد قاجاری یکی از کسانی است که نشستن به‌جای پدر را به اراده و خواست امریکا گره‌زده است و برای رسیدن به آرزوی پادشاهی به قمار با واشنگتن بر سر آینده فلسطین پرداخته است!

مدت‌هاست که رسانه‌ها از روابط گسترده ولی پنهان اسرائیل و عربستان خبر می‌دهند؛ مسئله‌ای که مورد تأیید مقامات دیگر کشورها بوده و شواهد زیادی بر آن وجود دارد. مسئولین عالی‌ رتبه سعودی به پایگاه اطلاع‌ رسانی اسرائیلی‌ای 24 نیوز گفتند: «سازش با اسرائیل تنها مسئله زمان است» .

عادل الجبیر هم در دیداری که هفته‌های اخیر با اعضای هیئت آمریکایی داشت تأکید کرد: «روابط عربستان سعودی و اسرائیل به‌ سوی سازش پیش می‌رود؛ اما این امر نیازمند زمان بیشتری است و ما نباید گاری را جلوتر از اسب قرار دهیم».[2]

به‌ راستی چرا با وجود این روابط گسترده که ترس از ایران باعث تقویت این همکاری شده است، این ارتباط به‌ صورت رسمی و آشکار صورت نمی‌گیرد؟ اکنون مسئله میان ریاض و تل‌آویو تنهای علنی کردن این روابط است و این مهم است که با وجودی که عربستان به کشورهای همسو با خود همچون بحرین برای داشتن روابط دیپلماتیک با اسرائیل اجازه داده است، چرا اعلان رسمی داشتن روابط را به تأخیر می‌اندازد؟!

مقامات سعودی تشکیل کشور فلسطینی را پیش‌ شرطی مهم برای این رویداد سیاسی می‌دانند؛ اما همانند بسیاری از کشورهای عربی که منتظر تشکیل کشور فلسطینی نشدند و با سرعت با پیشنهاد آمریکا مرتکب خطای سیاسی رابطه با رژیم صهیونیستی شدند، عربستان نیز هیچ‌گاه به آرمان فلسطین وفادار نخواهد ماند و به‌ زودی در صف کشورهای سازش‌کار با اسرائیل خواهد پیوست.

اشاره وزیر خارجه سعودی به مسئله «زمان» می‌تواند بیانگر مانعی غیر از رسمیت کشور فلسطین باشد و آن چیزی نیست جز رسیدن به پادشاهی محمد بن سلمان سعودی، شاخص‌ترین سیاستمدار حریص سعودی که با چراغ‌سبز وی روند سازش سرعت یافت و بسیاری از کشورهای عربی اجازه علنی کردن روابط را یافتند، اکنون بن سلمان که نشان داده است قماربازی سیاسی را به‌خوبی فراگرفته است برای عادی‌سازی روابط تنها خواهان تضمین پادشاهی خویش و کنارآمدن دموکرات‌ها با آن است!

پی‌نوشت:
[1]. ویکی‌پدیا، https://b2n.ir/g62370.
[2]. تسنیم، https://b2n.ir/k60148.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
7 + 13 =
*****