همخوانی زوجیت در پدیده‌ها با اعجاز علمی قرآن

14:30 - 1402/03/16

کارکرد واژه «زوجیت» در قرآن همواره به معنای وجود جنس نر و ماده در عالم طبیعت نیست؛ بلکه در برخی آیات به معنای شیئ مشابه و قرین نیز به کار رفته است. همچنین این واژه می‌تواند به معنای اشیاء متضاد نیز به کار رود.

درگیری و انس شدید بیشتر مردم به ویژه ملحدان و خداناباوران با مفاهیم مادی و طبیعت سبب می‌شود تا به سختی و دشواری، مفاهیم فرامادی و معنوی را درک کنند و حتی برای انکار آنها به هر وسیله و راهی چنگ می‌زنند. بررسی و نقد مفاهیم آیات قرآن کریم، یکی از راه‌هایی است که از دیرباز ملحدان را به خود مشغول ساخته و امید دارند بدین وسیله، اسلام عزیز را ناقص و نقدپذیر جلوه دهند و حال آنکه خداوند نور خود را کامل ساخته و تلاش ملحدان به سراب منتهی می‌شود.

اعجاز علمی قرآن 
قرآن کریم به عنوان مهمترین معجزه خاتم الانبیا صلی‌الله‌علیه‌وآله شناخته می‌شود که دارای چندین نمود و جلوه اعجاز است؛ مطالعه در آیات قرآن گویای آن است که در این کتاب الهی، هیچ‌گونه اختلاف و تناقضی وجود ندارد؛ گزارش‌های غیبی را نیز می‌توان در چندین آیه مشاهده کرد. زبانی که قرآن به آن نازل شد، عربی می‌باشد که از لحاظ فصاحت و بلاغت در اوج قرار می‌گیرد و کسی یارای مبارزه و هماوردی با آن را ندارد.

اما قرآن، در صدر اسلام به بيان مطالب علمىِ شگفت‌انگيزى مبادرت نموده كه در آن زمان بجز از طريق وحى، آگاهى به آنها ممكن نبود و چه بسا باید صدها سال از نزول این آیات بگذرد تا مفهوم آن مشخص گردد. به این کارکرد قرآن، اعجاز علمی گفته می‌شود.[1]

آفت‌های تطبیق بر قرآن 
بر اساس احادیث متعدد در منابع اسلامی، آیات قرآن دارای بطن‌ها و معانی نهفته فراوانی می‌باشد که به دست آوردن آنها نیازمند مقدمات ویژه است.[2] این در حالی است که دانش تجربی هر روز در حال تغییر و تحول است و فرضیه‌های رقیب، یکدیگر را نفی می‌کنند. از این رو، نباید هیچ‌گاه برای تطبیق گزاره‌های دانش تجربی بر آیات قرآن تسریع کرد و آن را گواه و شاهدی بر اعجاز علمی قرآن دانست؛ زیرا چه بسا انکار یک گزاره در محدوده دانش تجربی، باعث ایجاد شک و شبهه نسبت به حقانیت آیات قرآن شود.[3]

زوجیت در قرآن 
یکی از نکاتی که به عنوان اعجاز علمی قرآن شمرده شده، موضوع «زوجیت پدیده‌ها» است که در چند آیه اشاره شده است. آیات قرآن در این زمینه به دو بخش تقسیم می‌گردند:

الف- برخی آیات به شکل مستقیم، به زوجیت در پدیده‌های مادی اشاره می‌کند؛ مانند «وَ هُوَ الَّذِي مَدَّ الْأَرْضَ وَ جَعَلَ فِيها رَواسِيَ وَ أَنْهاراً وَ مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ جَعَلَ فِيها زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ»؛[4] «او كسى است كه زمين را گسترده و در آن كوه‌ها و نهرهایی قرار داد و از تمام ميوه‌ها در آن، دو جفت آفريد». برخی محققان این آیه را یکی از اعجازهای علمی قرآن دانستند که زوجیت در میان گیاهان را 14 قرن پیش به انسان آموخت؛ ولی فقط حدود 2 قرن از کشف این گزاره تجربی می‌گذرد.[5]

ب- در قرآن آیه‌ای نقل شده که مفهوم آن، وجود زوجیت در تمام پدیده‌ها می‌باشد؛ «وَ مِنْ كُلِّ شَيْ‏ءٍ خَلَقْنا زَوْجَيْنِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ»؛[6] «از هر چيز، دو زوج آفريديم، شايد متذكّر شويد».

برداشت نادرست 
آنچه که ملحدان و ناقدان قرآن از این آیه برداشت کرده‌اند، ادعای زوجیت در هر یک از موجودات عالم طبیعت است. از این‌رو، تلاش کردند با تحقیق و جست‌وجو در میان حیوانات و گیاهان، یک نمونه نقض و خلاف آنچه قرآن فرموده، بیان کنند. حتی در برخی موارد، تلاش آنها به نتیجه رسیده و حیواناتی یافتند که بدون نیاز به جنس مخالف، تولید نسل می‌کنند. ملحدان بر همین اساس، ادعای باطل بودن حقانیت و اعجاز علمی قرآن در این مورد را سرمی‌دهند.

مفاهیم احتمالی در زوجیت 
پیش فرض ادعای ملحدان آن است که زوجیت فقط به معنای جنس نر و ماده است؛ اما کارکرد این واژه در قرآن همواره به این معنا نیست؛ در آیه «اُحْشُرُوا الَّذينَ ظَلَمُوا وَ أَزْواجَهُمْ وَ ما كانُوا يَعْبُدُون»؛[7] «ياران و كسانى را كه در كردار و رفتار از ستمگران پيروى می‌كردند، محشور کنید»، زوجیت به معنای همراه و شبیه می‌باشد.[8]

همچنین بر اساس برخی روایات، مقصود از این آیه آن است که خداوند اشياء جهان را متضاد آفريده تا مشخص شود براى او ضدى نيست. اشیاء را باهم قرين و همراه ساخته تا معلوم شود قرينى براى او نيست؛ مانند نور که ضد ظلمت، خشكى که ضد ترى، خشونت که ضد نرمش است.[9]

بنابراین با وجود چنین احتمالاتی در معنای آیه مورد نظر، نمی‌توان کشفیات جدید در دانش تجربی را دلیلی قاطع بر بطلان اعجاز علمی قرآن قلمداد کرد.

پی نوشت:
[1]. مؤدب، سیدرضا، اعجاز القرآن در نظر اهل بيت عصمت علیهم‌السلام و بيست نفر از علماى بزرگ اسلام، احسن الحدیث، ص: 79-83.
[2]. غروی، محمدامین، موسوعه رد شبهات، موسسه فرهنگی هنری مشعر، ج20، ص: 26-27.
[3]. طباطبایی، محمدحسین، الميزان، مكتبة النشر الإسلامي، ج‏1، ص: 7-6.
[4]. رعد/3.
[5]. محمدی، محمد، دانشنامه عقايد اسلامى، دار الحدیث، ج‏4، ص: 297.
[6]. ذاریات/46.
[7]. صافات/22.
[8]. فیض کاشانی، محمد، تفسير الصافي، مکتبة الصدر، ج‏4، ص: 266.
[9]. حویزی، عبدعلی، تفسير نور الثقلين، اسماعیلیان، ج‏5، ص: 130.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 0 =
*****