حرمت سحر و جادو در اسلام، حکمتهایی دارد که متلاشی شدن نظام خانواده از جمله آنهاست.
![سحر و جادو حکمت حرمت سحر و جادو](https://btid.org/sites/default/files/media/image/12_310.jpg)
سحر و جادو، از کارهایی است که امروزه در میان برخی از مردم رونق گرفته است و گاهی انسانها برای حل مشکلات خود به آن تمسک میکنند و حال آنکه سحر و جادو در اغلب موارد، نه تنها مشکلی را حل نمیکند؛ بلکه باعث متضرر شدن آنها میشود. همین امر یکی از حکمتهای حرمت سحر و جادو میباشد.
نخست باید دانست که هرگز خداوند چیزی را بدون دلیل، حرام یا حلال نمیکند و بیشک پشت هر یک از احکام الهی، حکمتی وجود دارد؛ زیرا خداوند احکام را بر اساس نظام احسن تنظیم کرده است.[1]
دوم اینکه حکمت و علت ظاهری برخی احکام برای انسان معلوم و مشخص است؛ ولی گاهی حکمت واقعی برخی از احکام برای انسان مشخص نمیشود؛ بنابراین در مورد سحر و جادو نیز باید گفت چون خدا حرام کرده است، باید پذیرفت؛ هرچند علت آن معلوم نشود.
حکمتهای حرمت سحر و جادو
گاهی برخی با استفاده از سحر و جادو در امور جاری انبیاء علیهمالسلام دخالت کرده و با انکار آنان، مردم را از مسیر هدایت دور میکردند، همانگونه که ساحران با سحر خود، سعی داشتند حضرت موسی علیهالسلام را انکار کنند و بیتردید این کار، اختلال در امر نبوت انبیاء بود.
سحر و جادو دخالتهای بیجا در زندگی طبیعی مردم و بر هم زدن نظم طبیعی حاکم بر نظام خانوادههاست. از باب نمونه برخی با سحر و جادو، بخت دختری را میبندند و کاری میکنند که برایش خواستگار نیاید و یا بهوسیله سحر و طلسم بین زن و شوهر تفرقه میاندازند.[2]
گاهی ساحر و جادوگر کاری میکند که برخی از وقایع پنهان، آشکار شود. این کار از دو حالت خارج نیست:
1.اگر این کار را بهدرستی انجام دهد و دروغ نباشد، در برههای از زمان انسان را خوشحال میکند؛ هرچند به طور معمول، ساحران در این زمینه کاری نمیکنند.
2.اگر به دروغ باشد، در این صورت نیز روح و روان انسان را تا مدتی تحت تأثیر قرار میدهد.
در هر حال این امر، به نفع عموم انسانها نخواهد بود.
غالب کسانی که به دنبال سحر و جادو میروند، افراد شیاد و کلاهبردارانی هستند که از این کار به نفع جیب خود و برای ضربه زدن به دیگران استفاده میکنند؛ زیرا برخی از اختلافات بین مردم و خانوادهها و حتی از هم پاشیده شدن نظام خانوادهها به دلیل سحر و جادوهای بیجاست.
این کار انسان را از خدا و امدادهای غیبی محروم میکند و به مرور زمان به ساحران و جادوگران امیدوار میسازد که گاهی به کفر نیز کشیده میشود.
علاوه بر این حکمتها در روایات از آموزش آن، یاد دادن به دیگران و مراجعه به جادوگران نیز نهی شده است[3] و هر انسان مؤمنی باید از سخنان اهلبیت علیهمالسلام پیروی کند؛ زیرا این روایات از کسانی صادر شده که به همه جهات آشکار و پنهان این عالَم آگاهی دارند و به عبارت دیگر در این کار تخصص کامل دارند.
پینوشت:
[1]. رک: مصباح یزدی، محمدتقی، آموزش فلسفه، مؤسسه امام خمینی، ج2، ص486.
[2]. بقره: 102.
[3]. عاملی، سیدجواد، مفتاح الکرامة، جامعة مدرسين، ج12، ص226.