آمریکا از ترویج فساد چه سودی می‌برد؟

08:02 - 1393/04/17
چکیده: رابطه ایجاد فساد با تضعیف یک دولت به این صورت است که هر چه فساد بیشتر شود، افراد یک جامعه فرصت پیشرفت کمتری پیدا خواهند کرد و این به نفع دولت مقابل است. سست شدن بنیان‌های خانواده، ناامنی، بی‌اعتمادی به دولت مردان، نداشتن اتحاد و یکدلی در بین یک ملت و ... همه راهکارهایی است برای جلوگیری از طغیان و پیشرفت
توطئه آمریکا

رهروان ولایت ـ سوالی که شاید ذهن خیلی از افراد را همیشه به خود مشغول کرده این است که چرا غرب به ویژه آمریکا هزینه‌های زیادی برای نابود کردن ایمان و اخلاق در کشورهای اسلامی به خصوص ایران متحمل می‌شود؟ صدها شبکه ماهواره‌ای فارسی زبان در طول ساعات شبانه روز به اشکال مختلف سعی دارند اعتقادات دینی ما را مورد هجمه قرار داده و پایه‌های ایمانی ما را سست کنند!! آن‌ها روی هر آنچه که بوی دین میدهد دست گذاشته و سعی میکنند چهره آن را تغییر داده یا چیزی جایگزین آن کنند.

پاسخ مختصر آن که شاید به ذهن غالب افراد خطور میکند این است که همه این‌ها به خاطر منافع شخصیشان است. اما آنچه که مبهم است این است چرا آنها دینداری دیگر ملت‌ها را بزرگترین مانع برای رسیدن به منافع مادی خودشان می‌دانند؟ رابطه ترویج بی بندوباری با رسیدن به منافع مادی چیست؟ اگر کانون خانواده با رابطه‌های خارج از عرف و خیانت‌های زن و شوهر به هم بریزد، چه فایده‌ای برای مجریان پشت پرده این توطئه خواهد داشت؟؟

قبل از پاسخ به این پرسش باید مولفه‌ای به نام جهانی شدن[1] توضیح داده شود؛ چراکه فعالیت‌های غرب در مسیر این رویداد برنامه ریزی میشود. جهانی شدن در یک تعریف به معنای برداشته شدن مرزها و تبادل سرمایه بدون در نظر گرفتن هیچ مرزی است. با پیشرفت تکنولوژی و سهولت تبادل سرمایه، نقش دولت‌ها در این تبادلات روز به روز کمرنگتر میشود؛ به طوری که هر فرد یا شرکتی میتواند برای سود بیشتر در هر کجای دنیا که بخواهد سرمایه گذاری کند و دولت حقی در منع او از این کار ندارد.

در این مسیر برای اینکه دولت‌ها نقش خود را در مدیریت این تبادلات حفظ کنند، خود به عنوان سرمایه گذاران بزرگ در این میدان حضور پیدا کرده‌اند تا از این غافله عقب نمانند و هر کدام قدرتی را تشکیل داده‌اند. در بین این‌ها کسی موثرتر خواهد بود که قدرت و سرمایه بیشتری داشته باشد. برای کسب چنین قدرتی دولت‌های بزرگی مثل آمریکا دست به هر کاری میزنند تا مدیریت جهانی را به دست بگیرند.

در مقابل این قدرت ها، دولت‌های دیگر به چند دسته تقسمی میشود. یا دولت‌های هستند که به قدر کافی قدرت دارند و یا اینکه قدرت کافی ندارند. نحوه برخورد آمریکا با دسته اول، تعامل و سازش است. دسته دوم خود به دو دسته تقسیم میشود. یا دولت‌هایی هستند که کاملا تسلیم آنها شده‌اند و منافعشان را در اختیار این قدرت‌ها قرار داده‌اند- وضعیت این دولت‌های مشخص است- یا اینکه دولت‌هایی هستند که ادعای استقلال دارند و زیر بار سلطه جویی‌های آنها نمی‌روند. ایران جزو این دسته است. خطر چنین کشورهایی به مراتب بیشتر از قدرت‌های دیگر است. توضیح این مسئله با یک مقایسه ساده روشن می‌شود. کشورهایی مثل آمریکا مانند پادشاهی هستند که قدرت خود را توسط برده‌هایی به دست آورده‌اند که در خدمت او می‌باشند. اگر هر یک از برده‌ها از سلطه این پادشاه خارج شود، جایگاه او سست شده و قدرت او تضعیف میشود. در چنین مواردی پادشاه برای اینکه قدرت خود را حفظ کند، فردی که از او سرپیچی کند به شدت مجازات میکند تا دیگران جرات سرپیچی نکنند و قدرت او باقی بماند. ایران با انقلاب خود و بیرون راندن دست‌نشانده آمریکا، مانند برده‌ای بود که علیه پادشاه شورش کرد و خود را از سلطه او خارج کرد. ضربه او به این قدرت فقط به خاطر خارج شدن خودش از این سلطه نبود بلکه او با این کار جرأت و جسارت را در دیگر بردگان تقویت میکند که خود را از چنگال این سلطه نجات دهند. برای همین آمریکا تمام تلاش خود را بکار گرفت تا نگذارد این شورش به یک بیداری جهانی یا بیداری اسلامی تبدیل شود؛ چون با این بیداری، سقوط او حتمی خواهد بود. با این حال چنین چیزی در حال شکل گرفتن است.

اما رابطه ایجاد فساد با تضعیف یک دولت به این صورت است که هر چه فساد بیشتر شود، افراد یک جامعه فرصت پیشرفت کمتری پیدا خواهند کرد و این به نفع دولت مقابل است. سست شدن بنیان‌های خانواده، ناامنی، بی‌اعتمادی به دولت مردان، نداشتن اتحاد و یکدلی در بین یک ملت و ... همه راهکارهایی است برای جلوگیری از طغیان و پیشرفت ملتی که اگر مطابق با روال عادی پیش رود، به زودی جهان را تسخیر خواهد کرد؛ چون ملت‌هایی مثل ایرن علاوه بر غرور ملی، اسلامی هستند و اسلامی بودن آنها باعث چشم داشت آنها به مدریت جهانی می‌شود. لذا به خاطر داشتن ایدئولوژی جهانی یک مسلمان و مبارزه با استکبار و بی عدالتی و ظلم، دشمن چاره‌ای جز تخریب این ایدئولوژی ندارد. او می‌خواهد ایدئولوژی خود را که "انسان صرفا یک موجود مصرف کنند است" به تمام ملت‌ها القا کند و خود به کرسی مدیریت بنشیند.

 

[1] ولایتی، علی اکبر، پویایی فرهنگ و تمدن اسلامی، فصل هفتم "جهان اسلام و جهانی شدن"

کلمات کلیدی: 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 7 =
*****