در این زمان حج بهتر است یا انفاق و صدقه؟

09:30 - 1394/07/07

چکیده: گاهی برخی از افراد سؤالی مطرح می‌کنند مبنی بر این که در صورت تعارض عمل حج مستحب یا عمره با عمل خیر دیگری مانند کمک به فقرا و مسمندان، کدام عمل ترجیح دارد به سخن دیگر در صورت وجود فقرا از میان بستگان، همسایه‌ها و… آیا جایز است ما هر سال برای رفتن به حج یا عمره خرج کنیم؟

در این زمان حج بهتر است یا انفاق و صدقه؟

گاهی برخی از افراد سؤالی مطرح می‌کنند مبنی بر این که در صورت تعارض عمل حج مستحب یا عمره با عمل خیر دیگری مانند کمک به فقرا و مسمندان، کدام عمل ترجیح دارد به سخن دیگر در صورت وجود فقرا از میان بستگان، همسایه‌ها و… آیا جایز است ما هر سال به حج یا عمره بروم؟
حجّ خانه‌ی خدا در تمام عمر، تنها برای یک‌بار بر کسانى که داراى شرایط آن باشند واجب است و تخلف از این واجب نیز، چون دیگر واجبات به هیچ بهانه‌ای مجاز نیست. بنابراین، کسانی که دارای شرایط حج [بلوغ، عقل، استطاعت] باشند، حج تمتع بر آن‌ها واجب است و حتماً باید شخصاً به حج بروند و با صرف پول در راه‌های خیر یا اعزام دیگران به حج، این واجب از آن‌ها برداشته نمی‌شود.
اما در مورد حج مستحب، آن‌چنان که از روایات استنباط می‌شود این است که حج برتر از هر انفاق و صدقه‌ایست. و نمی‌توان گفت به حج نروید و به فقرا کمک کنید.

البته در ارتباط با تمام اعمال مستحب، از جمله حج و عمره مستحب، یک اصل کلی وجود دارد مبنی بر این که هر عملی از اخلاص بیشتری برخوردار باشد، ثواب بیشتری را به دنبال خواهد داشت. هر فردی، اعمال مستحب [و حتی واجب] خود را می‌تواند با انگیزه‌های متفاوتی انجام دهد. گاهی حاجی سفر حج و عمره را بدین جهت می‌رود که در میان مردم، به عنوان انسانی متدین شناخته شود، یا اینکه در جمع افراد مذهبی، حرفی برای گفتن داشته باشد، یا حتی با آن‌ها، در تعداد چنین سفرهایی به رقابت برخیزد! و یا برای تفریح و تفرج و تجارت باشد! یقینا، چنین حجی، مورد پذیرش نخواهد بود و پیشوایان دینی ما نیز به این نکته اشاره فرموده‌اند که تنها حجی قبول است که برای نزدیک شدن به خداوند انجام شود.[1]

صدقه نیز ممکن است با انگیزه‌های غیر الهی، چون شناخته شدن به سخاوت، بدهکار نمودن طرف مقابل به قصد استفاده از او در فرصت‌های دیگر، جلب احترام دیگران و ... انجام شود. چنین صدقه‌ای نیز از پاداش اخروی برخوردار نخواهد بود.[2] حال سوال این است که اگر هر دو کار با اخلاص و قصد تقرب الی الله انجام شوند، کدام‌یک از این دو عمل برتر و بهتر از دیگری است؟

زیارت خانه خدا مانند بسیاری از دیگر اعمال، به خودی خود، از ارزش ویژه‌ای برخوردار بوده و در موقعیت عادی، نباید به دنبال مقایسه آن با دیگر اعمال بود، همانگونه که ما در حالت عادی نباید به دنبال مقایسه احترام به والدین با تهجد و نماز شب باشیم، چون هر دوی آنها دارای ارزش مستقلی می‌باشند.
البته، ممکن است انسان در طول زندگی خود با موقعیت‌هایی مواجه شود که تنها یکی از دو کردار نیک، برای او ممکن بوده و بخواهد بداند که عمل به کدام یک از آنها، ارزش بیشتری دارد؟
در این ارتباط، ابتدا باید بدانیم که عقل و دانش هر انسانی، اگر منصفانه به کار گرفته شود، بهترین کمک را در برطرف نمودن این تردیدها خواهد نمود و اصولا بر اساس تعالیم پیشوایان دینی، رفتاری که در انطباق با عقل و دانش باشد، پذیرفته خواهد شد وگرنه، نه حج، نه صدقه و نه هیچ کردار به ظاهر نیکِ دیگری که پشتوانه عقلی نداشته باشد، فایده‌ای نخواهد داشت.[3]

بعد از این مقدمه، باید گفت که حج از جمله دستورات اسلامی است که دو ویژگی فردی و اجتماعی مهم را به دنبال دارد:
الف: ویژگی فردی آن، ایجاد نوعی رشد معنوی در انسان‌هاست که به سختی می‌توان آن را در رفتارهای مستحب دیگر جستجو نمود. و به همین خاطر است که فضیلت حج از فضیلت بسیاری از اعمال بیشتر است.
امام صادق(عليه‌السلام) در این رابطه فرمودند: «شخصی به ديدن رسول خدا(صلّی‌الله‌عليه‌وآله) آمد و گفت: من برای انجام حج حركت كردم، اما به مقصد نرسيدم و از اين بهره بزرگ محروم شدم، اكنون ثروت بزرگی در اختيار من است، مال خود را در چه برنامه‌ای خرج كنم تا تلافی حج شود و سودی همانند ثواب حج ببرم؟ رسول اسلام(صلّی‌الله‌عليه‌وآله) به او نگاهی كرد و فرمود : به كوه ابوقبيس بنگر، اگر اين كوه برايت طلای سرخ شود و آن را در راه خدا خرج كنی به ثواب يك حاجی نخواهی رسيد. حاجی به هنگام تدارك سفر هر چه از جا بردارد و آن‌چه بر زمين بگذارد، برای او ده حسنه نوشته می‌شود و ده گناه بخشيده می‌گردد و ده درجه به او می‌رسد و همين كه سوار مركب گردد، به هر گامی كه برمی‌دارد خداوند برايش به مثل آن‌چه گفتم می‌نويسد. همين كه طواف خانه‌ی حق كند از گناه خارج می‌گردد و چون سعی صفا و مروه نمايد، از معاصی پاك شود و به هنگام وقوف به عرفات از ذنوب خود خارج گردد و به خاطر رمی جمرات بی‌گناه می‌شود. سپس به آن مرد فرمود: «آن‌چه از ثواب و پاداش برای يك حاجی فراهم می‌شود، كجا برای تو به دست خواهد آمد؟!!»[4].

از امامان معصوم(عليهم‌السّلام) سؤال مى‌شد كه مال خود را در راه حج مصرف كنيم يا در صدقه ؟ ائمّه(عليهم السّلام) در پاسخ مى‌فرمودند: هر دو، مورد ولى اگر كم است صدقه دهيد و اگر زياد است، در حج صرف شود اما هر چه صدقه بدهيد، جايگزين طواف و سعى و وقوف به عرفه نمى‌شود.[5]
ابوبصير از حضرت صادق(عليه السلام) نقل می‌کند: «... يک حج بهتر است از خانه‌ای که پر از طلا باشد و همه آن در صدقه مصرف شود».[6]
از برخی روایات استفاده می‏‌شود که در آن زمان بر اثر تبلیغات غلط، این اندیشه که صدقه و کمک به فقرا برتر است در اذهان تعدادی از متدینین نیز نفوذ کرده بود.
«سعید سمّان» می‏‌گوید: «من همه ساله به حج مشرف می‌‏شدم؛ در یک سالی که مردم دچار قحطی و سختی شدند، دوستان من گفتند: اگر امسال هزینه سفرت را در راه خدا صدقه دهی از حج افضل و برتر است. من به آن‌ها گفتم شما مطمئن هستید؟ گفتند آری، من هم هزینه سفر حج را به مستمندان داده و آن سال در خانه ماندم، لیکن در شب عرفه خوابی دیدم که در نتیجه از کار خود پشیمان شده و با خود گفتم از این پس به سخن کسی گوش نمی‏‌دهم و حج خانه خدا را ترک نمی‏‌گویم... سال بعد به حج رفته و در منی خدمت امام صادق(علیه‌السلام) رسیدم و داستان خود را شرح دادم، حضرت پس از بیان مطالبی سه مرتبه فرمود: «و اَنّی له مثل الحجّ؟» انسان با کدام طاعت دیگر می‏‌خواهد به پاداش حج دست یابد؟...».[7]

البته طبیعی است که هر شخصی به اندازه توانایی‌های خود، خواهد توانست بهره‌های لازم را از این عبادت بزرگ الهی دریافت نماید.[8].
بنابراین، تداوم حج و عمره برای انسان‌ها، معنویتی را برایشان به دنبال خواهد آورد که حصول آن از راه‌های دیگر، ناممکن و یا بسیار دشوار خواهد بود.
ولیکن برخی وقتی به دفعات به زیارت مشرف می‌شوند به زیارت عادت می‌کنند و انس به زیارت می‌یابند و در زیارات بعدی، این انس به زیارت است که او را به رفتن زیارت وا می‌دارد نه انس بالله؛ که در این صورت عمل اخلاص در او کم‌رنگ است و از بهره وافر برخوردار نخواهد بود. به عنوان مثال اگر کسی 20 بار به سفر حج مشرف شد و بخواهد برای بار 21 به حج رود به او بگویند: عروس و دامادی هستند که جهازیه برای تشکیل زندگی مشترک ندارند و شما این پول را برای خرید جازیه آن‌ها هزینه کنید، در این‌صورت رفتن او به حج، از روی انس به زیارت است نه انس بالله. 

ب: ویژگی اجتماعی حج، برقرار ماندن مرکزیت واحدی برای تمام مسلمانان است، بگونه‌ای که این مرکز الهی، هیچ‌گاه نباید تعطیل و یا تضعیف شود.
«عبدالرحمان بن ابوعبدالله» می‌گويد: «به امام صادق(عليه‏السلام) عرض کردم: افرادی از اين داستان‌سرايان می‌گويند: هرگاه کسی حج کند سپس صدقه بدهد و صله رحم کند بهتر است[از تکرار حج]». حضرت فرمود: دروغ گفتند، به خدا قسم؛ اگر مردم چنين کنند اين خانه تعطيل خواهد شد. خداوند(عزوجل) اين خانه را وسيله‏‌ای برای استواری و سامان بخشيدن به کار مردم قرار داده است».[9]
«ابراهیم بن میمون» برای به صادق(علیه‌السلام) عرض کرد: «در حضور ابوحنیفه نشسته بودم مردی آمد و از او پرسید: کسی که حج واجب را انجام داده، آیا باز هم اگر به حج برود، بهتر است یا آن‌که با هزینه حج، بنده‏‌ای خریده او را در راه خدا آزاد کند؟ ابوحنیفه پاسخ داده بود: آزاد کردن بنده بهتر است».
امام صادق(علیه‌السلام) فرمودند: به خدا سوگند که ابوحنیفه دروغ گفته و فتوای ناحقی داده است، به خدا سوگند که حج خانه‌ی خدا بهتر است از خریدن و آزاد کردن یک بنده و بنده دیگر تا برسد به ده بنده، سپس فرمود: «وای بر ابوحنیفه! آزاد کردن کدام بنده به طواف کعبه و سعی صفا و مروه و فیض عرفه و سرتراشیدن و رمی جمرات خواهد رسید؟! اگر آن‌گونه که ابوحنیفه گفته، باشد [و این مطلب شهرت پیدا کند] مردم حج خانه‌ی خدا را تعطیل خواهند کرد».[10]

بنابراین، خانه خدا، نباید به هیچ بهانه‌ای، حتی صدقه و خیرات به دیگران، تعطیل و یا کم رونق شود ولیکن گاهی در شرایطی، اگر با نرفتن ما به حج، حج کم رونق و تضعیف نمی‌شود و حضور شیعه در حج کم‌رنگ نمی‌گردد، در این شرایط می‌توان به حج نرفت و پول آن‌را در امور خیر دیگری هزینه نمود. بالاخص که در عصر حاضر، رفتنِ بیش از حد به حج، ممکن است کمک به ظالم باشد، چرا که بسا درآمد حاصله از حج، برای وهابیت، در کشتار شیعیان و مظلومین در سوریه و یمن و عراق و .... هزینه شود.

______________________________
پی‌نوشت:
[1]. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 219، ح 2221، انتشارات جامعه مدرسین، قم، 1413 ه ق.
[2]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 7، ص 30، ح 1، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1365 ه ش.
[3]. «اسحاق بن عمار گويد: به حضرت صادق(علیه‌السلام) عرض كردم: قربانت گردم من همسايه‏اى دارم كه نماز خواندن و صدقه دادن و حج رفتنش بسيار است و عيب ظاهرى هم ندارد؛ حضرت فرمود: عقلش چطور است؟ گفتم: عقل‏ درستى ندارد. فرمود: پس به واسطه بى عقلى‌ای كه دارد با آن اعمال درجه‏اش بالا نمی‌رود». همان، ج 1، ص 24، ح 19،
[4]. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج 11، ص 113، ح 14385، مؤسسة آل البیت، قم، 1409 ه./ و تهذيب الأحكام، ج5، ص19، باب3، ح2. در حدیث مشابه دیگری نیز آمده است: «مردی از امام‌صادق(علیه‌السلام) سؤال کرد و گفت: ای فرزند رسول خدا؛ من مردی ثروتمند هستم و حج واجبم را انجام داده‏ام و شنيده‏ام که در حج مستحبی ثواب‏های بسياری است، آيا می‏توانم به جای حج مستحبی به اندازه‏ی مخارج حج صدقه بدهم، تا ثواب بيشتری نصيبم بشود، يا اينکه ثواب حج بيشتر است؟ حضرت نگاهی به کوه ابوقبيس انداختند سپس فرمودند: اگر به اندازه‏ی اين کوه طلا و نقره صدقه بدهی ثواب حج را به دست نمی‌آوری». قاضی نعمان، دعائم الاسلام، ج1، ص293،/ و علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج96، ص49، ح40
[5]. کتاب مختصر حدیث حج، آقای قرائتی.
[6]. وسائل‌الشیعه، ج3، ص26./ و  بحارالانوار، ج82، ص227
[7]. فروع كافی، ج 4، ص 257 .
[8]. «حجاج از مکه که برمی‌گردند سه دسته‌‏اند: دسته‏ای که از آتش [جهنم] آزاد می‌شوند. و دسته‏ای که از گناهان بيرون می‏آيند، مانند روزی که از مادر متولد شده‌اند. و دسته‏ای که [تنها پاداش آنان آن است که] خانواده و مال آنها [از بلا] محفوظ می‏ماند، [و اصلا آمرزشی برای آنها نيست مانند رياکاران] و اين کمتر پاداشی است که نصيب حاجی می‌‏شود». کافی همان، ج 4، ص 253، ح 6،
[9]. شیخ صدوق، علل الشرايع، ص396،/ و بحارالأنوار، ج96، ص18، ح66.
[10]. فروع كافی، ج 4، ص 259 .

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
2 + 9 =
*****