چه‌طور می‌شود جانشین پیامبر معنای قرآن را نداد؟!

17:22 - 1394/08/22

چکیده: در منابع شیعه و اهل سنت نقل شده از خلیفه اول درباره این آیه «وَ فاكِهَةً وَ أَبًّا[عبس/31]» سؤال شد، او معنای «ابّا» را نمی‌دانست، لذا در پاسخ گفت: «اگر من بر مبنای راى خودم درباره كتاب خدا تعالى چيزى را بگويم كه نمى‌‏دانم، در اين صورت كدام آسمان بر سر من سايه مى‌‏افكند؟ يا كدام زمين من‌را بر روى خود مى‌‏كشد؟ يا چه كار كنم؟ و چه چاره انديشم؟ ما معناى «فاكهه» را مى‌‏دانيم، ولی معناى «أبّا» را خدا داناتر است».

علم امام

شیعه معتقد است خلیفه امت اسلامی بعد از رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) جانشین حضرت بوده و لازم است خصوصیاتی ما خود حضرت داشته باشد تا بتواند از تحریف و کج‌روی در دین خدا جلوگیری کند؛ او نیز مانند پیامبر عظیم الشان اسلام(صلی‌الله‌علیه‌وآله) باید به قرآن کریم و تفسیر آن و احکام خدا و عقاید حقه اسلامی عالم باشد تا بتواند مردم را رهبری کرده و از تحریف در دین جلوگیری کرده و مانع تفرقه در بین مسلمین شود.

هم‌چنین معتقد است این امر بعد از رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) توسط خود خداوند متعال به امیرالمومنین(علیه‌السلام) واگذار شد، چرا که حضرت عالم‌ترین مردم و با تقواترین آن‌ها بعد از رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) بود. حال سوال ما از برادران اهل سنت این است که چه‌طور کسی که حتی معنای ظاهری قرآن و برخی کلمات آن را نمی‌داند، صلاحیت خلافت و جانشینی پیامبری را دارد که علم اولین و آخرین را در سینه داشت؟ آیا عقل انسان چنین چیزی را می‌پذیرد؟

خليفه‌هاي اول و دوم معناى «ابّا» را نمى‌‏دانستند
در منابع شیعه[1] و اهل سنت نقل شده از خلیفه اول درباره این آیه «وَ فاكِهَةً وَ أَبًّا[عبس/31]» سؤال شد، او معنای «ابّا» را نمی‌دانست، لذا در پاسخ گفت: «اگر من بر مبنای راى خودم درباره كتاب خدا تعالى چيزى را بگويم كه نمى‌‏دانم، در اين صورت كدام آسمان بر سر من سايه مى‌‏افكند؟ يا كدام زمين من‌را بر روى خود مى‌‏كشد؟ يا چه كار كنم؟ و چه چاره انديشم؟ ما معناى «فاكهه» را مى‌‏دانيم، ولی معناى «أبّا» را خدا داناتر است».

چون سخن او را در اين باب به اميرالمومنين(عليه‌السلام) رسید فرمود: «سبحان الله، آيا او نمی‌دانست كه «أبّ» عبارت است از علف و گياه برای چهارپایان».

مفسرین بزرگ اهل سنت از جمله «زمخشرى»[2]  «ابن كثير» [3] «خازن»[4]  «ابو السّعود»[5] و «سيوطى»[6] این قضیه را نقل کرده‏‌اند؛ و علاوه بر آن نقل کرده‌اند: «عمر نيز نمى‏‌دانست، و در بالای منبر چون اين آيه را قرآئت كرد، اعتراف به جهل خود نموده و تصريح كرد كه: دنبال معناى أبّ گشتن، تكلّف در قرآن است، و ما مأمور نيستيم كه معناى آن‌را بدانيم. آن‌چه را كه از قرآن معنايش را مى‏‌دانيد عمل كنيد، و آن‌چه را كه نمى‌‏دانيد معناى آن‌را به خدا واگذار كنيد». «ابن ابی الحدید معتزلی» نیز همین روایت را در کتاب خود نقل کرده است.[7]

آیا به راستی می‌توان پذیرفت جانشین پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) حتی معنای ظاهری قرآن را نداد، حال از بطون قرآن بگذریم، آیا آنان صلاحیت جانشینی پیامبر عظیم‌الشانی را که علم اولین و آخرین به او عطا شده بود را داشتند؟!

قضاوت در این باره را به عقل‌های بیدار و جویای حق می‌سپاریم.

 

 

-----------------------------------------------
پی‌نوشت
[1]. الإرشاد، شیخ مفید، کنگره شیخ مفید، قم، ج 1، ص 203.  
[2]. الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل، زمخشرى محمود، دار الكتاب العربي، بيروت، 1407 ق، چاپ: سوم، ج‏4، ص 704.
[3]. تفسير القرآن العظيم( ابن كثير)، ابن كثير دمشقى اسماعيل بن عمرو، دار الكتب العلمية، منشورات محمدعلى بيضون، بيروت، 1419 ق، چاپ اول، ج‏8، ص 325.
[4]. «تفسير خازن»، چاپ مصطفى محمّد، مصر، ج 7، ص 176.
[5]. «تفسير أبو السعود»، چاپ مكتبه رياض، رياض، ج 5، ص 482.
[6]. الدر المنثور فى تفسير المأثور، سيوطى جلال الدين، كتابخانه آية الله مرعشى نجفى، قم، 1404ق، ج‏6، ص317.
[7]. شرح‌‏نهج‏‌البلاغه، ابن ابی الحدید معتزلی، کتاب‌خانه آیت الله مرعشی، قم، 1404ق، ج 12، ص 32.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 5 =
*****