سعادت تمام نوع بشر چه زن چه مرد برای خداوند دارای اهمیت است. پروردگار با توجه به ویژگیهای زن و مرد احکام خاصی را برای آنان تشریع نموده است. عمل به این احکام بدون شک موجب سعادت انسان شده و او را پس از مرگ در بهشت الهی میرساند.
یکی از شگردهای دشمنان برای توهین و تخریب اسلام، سطحی نشان دادن عقاید و باورهای دینی و بیان اهداف غلط برای دستورات اسلامی است. این شگرد را به ویژه در موضوع حجاب به کار میبرند؛ به عنوان نمونه میپرسند؛
چرا زن مسلمان باید حجاب داشته باشه تا مرد مسلمان به گناه نیفتد و بتواند وارد بهشت شود و در آن جا دوباره با حوریان بهشتی ازدواج کند. آیا چنین دینی قابل پذیرش است؟
در این شبهه ابتدا فلسفه و هدف حکم حجاب مورد هدف قرار گرفته و آن را تنها معطوف به مردان عنوان میکند. از طرف دیگر بهشت را در سطح یک لذت دنیایی پایین آورده است.
در ادامه به هر دو جهت پرداخته و نشان میدهیم، با درک درست از معارف اسلامی، چنین شبهاتی چه طور رفع میشود.
فلسفه حجاب
احکام خداوند دلایلی گوناگونی دارد که فهم بشر از درک تمامی آنها عاجز است.[۱] گرچه میتوان گفت یکی از حکمتهای تشریع حجاب برای بانوان، جلوگیری از ترویج فساد در جامعه است؛ اما نباید تمام فلسفه این حکم را در همین مورد خلاصه کنیم.
بدون شک عمل به این دستور الهی در درجه اول باعث رشد معنوی خود بانوان میشود و در درجه دوم، آرامش و امنیت اخلاقی جامعه را فراهم میکند و حال آن که دشمنان به گونهای حکم حجاب را بیان میکنند، گویی اسلام دینی ضد زن و طرفدار مردان بوده و فقط به آنان توجه دارد.
خداوند پروردگار تمام بشریت است و به اندازه یکسان نسبت به تمام بندگانش مهربان و دلسوز است. برنامه او نیز برای به سعادت رسیدن زنان و مردان به صورت مساوی فرستاده شده است.
همهی ما به روشنی درک میکنیم که میان زن و مرد تفاوتهایی وجود دارد. زنان بیشتر احساسی هستند مردان کمتر؛ ساختار بدنی زن و مرد باهم تفاوتهای جدی دارد و... . از آن جا که خداوند حکیم ترین و دلسوزترین فرد نسبت به انسانهاست با توجه به تفاوتهای زن و مرد در کنار برنامه مشترک، احکام خاصی را همانند حجاب، برای هرکدام از این دو دسته فرستاده است.
اگر مردی از احکام زنانه پیروی کند و زنان بخواهند مانند مردان رفتار کنند، بدون شک بیش از همه به سعادت خود ضربه زدهاند. بنابراین احکام مختص زنان برای آسایش مردان مسلمان تشریع نشده؛ بلکه در درجه اول برای رشد و رسیدن به کمال خود آنان است.
نعمتهای بهشتی و نعمتهای دنیوی
زندگی دنیوی به هیچ عنوان قابل مقایسه با نعمتّهای بهشتی نیست. در دنیا نگاه به زنان نامحرم، باعث آلودگی نفس و دور افتادن انسان از مسیر سعادت میشود؛ اما در بهشت خداوند حوریانی را برای مردان مومن قرار داده که همگی پاک و پاکیزه هستند و ارتباط با آنها هیچ گونه آلودگی روحی و معنوی برای انسان ایجاد نمیکند.
نظیر این مطلب را میتوان در آیات قرآن نسبت به شراب بهشتی مشاهده کرد که خداوند درباره آن میفرماید: «لَا فِيهَا غَوْلٌ وَلَا هُمْ عَنْهَا يُنْزَفُونَ؛[۲] شرابی که نه در آن مایه تباهی عقل است و نه از آن مست میشوند» شراب دنیایی باعث از بین رفتن عقل انسان و برای بدن مضر است؛ اما در شراب بهشتی هیچ کدام از این ویژگیها وجود ندارد.
تلاش برای رسیدن به قرب الهی
شبهه افکنان به گونهای بهشت را تصویر میکنند، گویی پرهیز مسلمانان از گناه، به خاطر رسیدن به لذتهای دنیوی است. توضیح دادیم که لذتهای دنیا با لذتهای بهشتی کاملا متفاوت است؛ پس بندهی مومن هیچگاه از لذتهای حرام دنیا پرهیز نمیکند تا بعد از مرگ، دوباره به همان برسد.
لذت اخروی بسیار فراتر از لذت دنیا و غیر قابل تصور برای انسان است. همچنین باید توجه کنیم، بهشت تنها به چند حوری و غذاهای لذید محدود نمیشود؛ بلکه لذتهای معنوی بهشت بسی بالاتر و بزرگتر است. تقرب و قرب به خداوند بیش از هر چیز دیگر برای انسان ارزشمند است.
نتیجه
احکام و دستورات الهی برای سعادت نوع بشر است و هیچ تفاوتی میان زن و مرد وجود ندارد. به خاطر تفاوت زن و مرد به طور طبیعی هر کدام دارای احکام مختص به خود هستند. این احکام مخصوص در درجه اول باعث رشد و تعالی عمل کنندگان میشود و در درجه دوم میتواند فواید و ثمراتی نیز برای دیگران داشته باشد.
انسان مومن هیچگاه لذتهای دنیوی را ترک نمیکند تا بتواند پس از مرگ، آنها را به دست آورد؛ بلکه ترک لذتهای حرام دنیا، لذتهای خاص و غیرقابل تصور بهشتی را برای انسان به ارمغان میآورد. علاوه بر این که فراتر از لذتهای جسمانی در بهشت، نعمت قرب و رضوان الهی قرار دارد که با هیچ نعمت دیگری قابل مقایسه نمی باشد.[۳]
پینوشتها:
[۱] فلسفه حجاب و پوشش برای زن.
[۲] صافات، ۴۷.
[۳] توبه، ۷۲.
احکام اسلامی برای سعادت تمام انسانها فرستاده شده و در این موضوع فرقی میان زن و مرد وجود ندارد. تفاوتهای طبیعی زن و مرد باعث شده است که خداوند برای هرکدام احکام جداگانهای را در نظر بگیرد. عمل به این احکام در درجه اول باعث رشد معنوی خود شخص شده و در درجه دوم ممکن است برای دیگران نیز دارای فایده باشد.